در این گزارش سعی کرده‌ایم تا چند کلامی همراه معلمان باشیم تا از انتظاراتشان و درخواست‌هایی بگویند که این روزها از چشم مسئولان و به ویژه وزیر آموزش و پرورش دورمانده است.
خانم شیرزاد معلمی که در پایه سوم ابتدایی مشغول به تحصیل است در پاسخ به این سوالم که اگر جای حاجی بابایی وزیر آموزش و پرورش بودید برای معلمان چه می‌کردید، می‌گوید: این روزها اتفاقات زیادی در آموزش و پرورش رخ داده است، تحول بنیادین در حال اجراست و کتاب‌ها و نظام‌ها تغییر می‌کند اما در این میان کمتر نظرات معلمان را جویا می‌شوند.
** کمترین توجه به معلمان مقطع ابتدایی
وی ادامه می‌دهد: کتاب‌های برخی از پایه‌های ابتدایی نسنجیده تغییر کرده است به گونه‌ای که حجم مطالب زیاد است و حتی برخی از مطالب سنگین‌تر از حد توان دانش‌آموزان است؛ نظام ارزشیابی توصیفی در مقطع ابتدایی نیز مشکل دیگری است که این روزها معلمان با آن مواجه هستند چرا که واقعا ارزیابی دانش آموز بدون دادن نمره کار قابل قبولی نیست.
این معلم معتقد است که زیر بنای نظام آموزشی معلم مقطع ابتدایی است اما این روزها کمترین توجه به آنها می‌شود، من در طول هفته حتی دو ساعت فرصت نمی‌کنم که به کلاس‌های دانشگاهم بروم.
** نظام 3-3-6 پرکاری معلمان ابتدایی را به همراه داشت
خانم حسینی معلم دیگری است که در مقطع ابتدایی مشغول به تحصیل است، به اعتقاد وی اضافه شدن پایه ششم به دوره ابتدایی در وضعیت کنونی که شرایط برای اجرای نظام 3-3-3-3 فراهم نیست مشکلات اخلاقی را در مدارس ایجاد کرده است.
وی می‌افزاید: من در مدرسه پسرانه تدریس می کنم و از همکاران خود که در کلاس ششم تدریس می‌کنند می‌شنوم که بسیار ناراضی هستند چرا که دانش آموز پسری که در کلاس ششم است به بلوغ رسیده و این موضوع نه تنها معلم را آزار می‌دهد بلکه دانش آموزان پایه‌های تحصیلی پایین‌تر نیز آسیب می‌بینند.
این معلم معتقد است که استقرار نظام 3-3-6 کار اشتباهی بود که پرکاری معلمان ابتدایی و بیکاری معلمان راهنمایی را رقم زده است در کلاس ششم ابتدایی یک معلم باید تمام دروس را که اغلب آنها نیز سنگین است تدریس کند و این امر بسیاری از معلمان را دچار مشکل کرده است.
حسینی ادامه می‌دهد: تغییرات در آموزش و پرورش باید گام به گام باشد ولی هم‌اکنون کتاب‌ها و نظام‌ها در حال تغییر هستند بدون اینکه چشم‌انداز خاصی داشته باشیم.
** معلمان شاغل در مدارس استثنایی با وجود سختی کار حقوق یکسانی با سایر معلمان دارند
خانم باقری معلم دیگری است که در مدارس عادی تدریس می‌کند اما بر اساس طرح تلفیقی پذیرای یک دانش‌آموز ناشنوا در کلاس درسش است، اگر چه به نظرم کار این معلم سخت به نظر می‌رسید و در ذهنم تصور می‌کردم که می‌خواهد از اجرای طرح تلفیقی گلایه کند اما سخنانش برایم بسیار عجیب بود.
این معلم می‌گوید: من در کلاس درسم پذیرای یک دانش‌آموز ناشنوا هستم که کار کردن با او را بسیار دوست دارم ، این کودک از نظرسطح استعدادی بالاتر از برخی دانش‌آموزان عادی است حضور این دانش‌آموز در میان دانش آموزان عادی باعث افزایش اعتماد به نفس و پیشرفت سطح تحصیلی‌اش شده است البته من هم برای اینکه سایر دانش‌آموزان کلاسم این کودک را پذیرفته و با او دوست شوند تلاش بسیاری کرده و با آنها صحبت کردم که این دوست شما حس شنوایی ندارد بنابراین برای پیشرفت درسی نیازمند حمایت و همکاری شما به عنوان دوستانش است.
وی می‌افزاید: یکی از درخواست‌های اصلی معلمانی که در طرح تلفیقی حضور داشته و در کلاس درس خود پذیرای دانش آموزان معلول هستند این است که سطح حقوق آنها بالاتر از سایر معلمان باشد همچنین معلمان شاغل در مدارس استثنایی از نظر حقوق و مزایا با وجود سختی کار در مدارس استثنایی و شرایط دشوار تدریس با همکاران عادی یکسان هستند.
** بیمه طلایی فرهنگیان 24 عیار از آب درنیامد
آقای محمدخواه که در مقطع راهنمایی تدریس می‌کند، بیمه طلایی فرهنگیان را یکی از مشکلات فرهنگیان دانسته و می‌گوید: بیمه طلایی فرهنگیان آنگونه که مسئولان آموزش و پرورش معتقدند طلای 24 عیار نیست چرا که این روزها در پرداخت 50 درصد حق بیمه‌ای که وزارت آموزش و پرورش از سوی فرهنگیان به بیمه ایران پرداخت می‌کند، وقفه ایجاد شده است و این موضوع باعث شده تا در ارائه خدمات به فرهنگیان مشکل ایجاد شود.
این معلم ادامه می‌دهد: این روزها به بهانه‌های مختلف بیمه طلایی فرهنگیان هزینه‌های مختلف درمان را پرداخت نمی‌کند.
** تاخیر در پرداخت مطالبات معلمان
خانم پروین معلم دیگری است که مشکلات مالی را یکی از دغدغه‌های معلمان دانسته و می‌گوید: برخی بی نظمی ها و تأخیر در پرداخت حقوق اضافه کاری معلمان، طولانی شدن زمان پرداخت مطالبات مختلف معلمان و گاه تبدیل مطالبات به معوقات و دیون، تأخیر در اجرایی شدن مقررات و دستورالعمل های مربوط به صدور احکام هم ترازی حقوق معلمان دارای مدارک کارشناسی ارشد و دکتری با حقوق اعضای هیأت علمی دانشگاه‌ها، نمونه هایی از کم توجهی به ضرورت تسهیل و تسریع اجرای تعهدات مالی در قبال انجام وظایف و خدمات و حقوق معلمان است.
این موارد تنها بخشی از درخواست‌های معلمانی بود که اغلب آنها در پایتخت ساکن هستند چه بسا معلمان شاغل در مناطق روستایی، عشایری و نقاط محروم کشور نیازها و خواسته‌های بیشتری داشته باشند که این روزها از ذهن مسئولان و حتی رسانه‌ها پاک شده است.