۰۲ تير ۱۳۹۲ - ۰۸:۵۰

برندگان و بازندگان انتخابات ۲۴ خرداد به روایت ضدانقلاب

«به جد معتقدم نظام جمهوری اسلامی دستاوردهای به دست آمده در اين انتخابات را بيش از هر چيز مديون تدبير رهبری نظام است. عملکرد و اراده مقام رهبری نقش مهمی در تضمين سلامت اين انتخابات داشت، به عقيده نگارنده نتايج اين انتخابات بر محبوبيت و مشروعيت مردمی رهبری نظام افزود.»
کد خبر : ۱۱۸۴۶۲

صراط: سایت ضد انقلاب "گویا نیوز"(news.gooya) در یادداشتی به قلم "رشید اسماعیلی" به بررسی بازندگان و برنگان اصلی انتخابات 24 خرداد پرداخت و در این باره می نویسد: جای اين پرسش است که برندگان و بازندگان اصلی انتخابات ۲۴ خرداد چه کسانی بودند؟ اين نوشتار بيش از هر چيز در پی پاسخ اين سئوال است.

 

[ اما این نکته را باید توجه داشت تمام مطالبی که در رسانه های اپوزیسیون وجود دارد در جهت تخریب 8 سال گذشته است. نباید از انصاف دور شد چرا که در طول 8 سال دولت آقای احمدی نژاد کشور در عرصه های داخلی و بین المللی به پیشرفت های چشمگیری دست یافت. ]

 

 

الف- برندگان

۱)مردم و جامعه مدنی ايران- شرکت گسترده در اين انتخابات و رييس جمهور شدن فردی مانند حسن روحانی عملا بسياری تهديدها عليه امنيت ملی را خنثی خواهد کرد، هم چنين با توجه به مشی و منش آقای روحانی و تيم همراهش می توان اين انتظار را داشت که وضع اقتصادی و معيشتی مردم نيز طی چند سال آينده بهبود چشمگيری يابد و چرخ های اقتصاد کشور رفته رفته به حرکت در آيد.

اگر چه رييس جمهور منتخب هم در عرصه اقتصاد و سياست داخلی و هم در صحنه بين المللی با چالش های صعب و سهمگينی مواجه است اما تغييرات مثبت و تدريجی در هيچ کدام از اين عرصه ها دور از دسترس نيست و معتقدم وضع کشور در پايان دوره ۴ ساله ی رياست جمهوری آقای روحانی از هر لحاظ بهتر از وضع کنونی خواهد بود و مهم تر از همه اينکه اين بهبود در وضعيت با حداقل هزينه به دست خواهد آمد.

 

 

۲)نظام جمهوری اسلامی، نهاد انتخابات و شخص مقام رهبری- يکی ديگر از برندگان قطعی اين انتخابات نظام جمهوری اسلامی و مجموعه ی نيروهای وفادار به قانون اساسی آن بودند. برگزاری انتخاباتی سالم و بی مسئله که همه ی جناحهای داخل کشور نسبت به سلامت آن معترفند نه تنها بار ديگر اعتماد مردم به «نهاد انتخابات در جمهوری اسلامی» را احيا کرد بلکه بر مشروعيت دموکراتيک نظام جمهوری اسلامی به نحوی محسوس و کم سابقه افزود، اين انتخابات شکست مطلق «پروژه مشروعيت زدايی از جمهوری اسلامی» بود که به خصوص طی سالهای اخير از سوی بخشی از اپوزيسيون دنبال می شد.

 

انتخاب حسن روحانی هم بر مشروعيت داخلی و بين المللی نظام خواهد افزود و هم از شکاف بين دولت-ملت خواهد کاست و اين همه در درجه ی اول به پايايی و ماندگاری نظام جمهوری اسلامی و شکوفايی اقتصادی و سياسی کشور کمک خواهد کرد، به جد معتقدم نظام جمهوری اسلامی دستاوردهای به دست آمده در اين انتخابات را بيش از هر چيز مديون تدبير رهبری نظام است. عملکرد و اراده مقام رهبری نقش مهمی در تضمين سلامت اين انتخابات داشت، به عقيده نگارنده نتايج اين انتخابات بر محبوبيت و مشروعيت مردمی رهبری نظام افزود.


صحبت های ايشان در روز ۲۲ خرداد ۱۳۹۲(دو روز پيش از انتخابات) و در صبح روز رای گيری تاثير مستقيم و مسلمی در تحقق رويداد تاريخی ۲۴ خرداد ۱۳۹۲ داشت. بنابر اين من نيز مانند بسياری از اصلاح طلبان معتقدم شخص آيت الله خامنه ای را نيز بايد از برندگان اصلی و قطعی اين انتخابات به شمار آورد.


۳)نيروهای ميانه رو و شخص اکبر هاشمی رفسنجانی- شايد بيت شعری که هاشمی رفسنجانی در مطلع پيام تبريکش پس از انتخابات آورد خود به بهترين وجه بيانگر نقش و موقعيت او پس از انتخابات ۲۴ خرداد باشد: «هاتف آن روز به من مژده اين دولت داد/که بر آن جور و جفا صبر و ثباتم دادند». حدود يک هفته پيش عباس عبدی در ستايش رفتار هاشمی پس از رد صلاحيت نوشت: « منتقدين بايد از رفتار آقای هاشمی درس بگيرند. همه رهبران منتقد با حذف خود، نه‌تنها کمکی به اصلاحات نکردند که بيش از هميشه اثرگذاری خود را در جامعه کاهش دادند، ولی آقای هاشمی پس از ردصلاحيتی که به مخیّله کمتر کسی خطور می‌کرد، حتی تغيير لحن هم ندادند و جالب‌تر اين که خواهان ايجاد حماسه سياسی شدند و شنبه گذشته در مجمع تشخيص مصلحت کنار آقای جنتی جلسه‌گردانی کردند، و [جمعه ۲۴ خرداد نيز ] از اولين افرادی است که رای خواهد داد.»


بدون شک صبر، متانت و تدبير هاشمی نقش ويژه ای در پديد آمدن اين اتفاق بزرگ داشت. اين يکی از بهترين بازی های اين شطرنج باز قهار عرصه سياست ايران بود. در حاليکه عده ای عجولانه پس از رد صلاحيت هاشمی خواهان استعفای او از مناصب حکومتی و واکنش های شديد و غليظ از جنس واکنشهای مرسوم در اين ۴ سال يا خواهان فشار بر دو کانديدای باقی مانده جهت خروج از عرصه  انتخابات و سپردن کامل ميدان به اصولگرايان بودند تاکتيک هاشمی تبديل اين انتخابات به بازی برد-برد برای مجموعه ی نظام وجناحهای سياسی داخل کشور اعم از منتقد، اصلاح طلب و اصولگرا بود. تاکتيکی که جواب داد و پيروز شد. اين انتخابات وضعيت نيروهای ميانه رو و حلقه  اطرافيان آقای هاشمی را هم در افکار عمومی و هم در مناسبات قدرت تا حدود زيادی ترميم کرد و به همين دليل هاشمی رفسنجانی را نيز بايد از برندگان قطعی اين انتخابات به شمار آورد.

 


4)محمدرضا عارف- در ميان اصلاح طلبان هيچ کس به اندازه ی عارف پيروز اين انتخابات نبود. او با ايثار و مسئوليت شناسی خود کمک بزرگی به اجماع و در نتيجه پيروزی کرد و از اين رهگذر اعتباری گرانسنگ و نامی نيک برای خويش به دست آورد. اعتبار و نام نيکی که شايسته ی اوست.

 

 

5)اصولگرايان معتدل - اصولگرايان معتدل و چهره هايی نظير علی لاريجانی ، علی مطهری و حتی علی اکبر ولايتی را نيز بايد از ديگر برندگان اين انتخابات دانست. برای آنها کار با شخصيتی مانند روحانی به مراتب ساده تر از تيپ افرادی مانند احمدی نژاد يا [یکی از کاندیداهای اصولگرا] است. پيش بينی می شود که روحانی روابط خوبی با اين طيف از اصولگرايان داشته باشد و حتی از آنها در کابينه هم استقاده کند. انتخاب روحانی در مجموع موجب ترميم موقعيت اين بخش از اصولگرايان هم خواهد شد. انتخاب روحانی آغاز عصر ميانه روی است و در اين بين اصولگرايان ميانه رو هم بازار گرمی خواهند داشت.

 

 

6)محسن رضايی- محسن رضايی و سبد رايش را نمی توان متعلق به اصولگرايان دانست، بخشی از رای او قومی بود و بخشی ديگر حاصل پيامی که او به مخاطبانش منتقل می کرد. پيام «برنامه محوری» و «پرهيز از دسته بندی ها و جنجال های سياسی» ، بخشی از مردم او را در قامت متخصصی می ديدند که برای درمان دردهای کشور راه حل و برنامه دارد و به همين دليل به او رای دادند. او حتی در ميان بخشی از افرادی که به کانديداهای ديگر خصوصا روحانی رای دادند توانست چنين تصويری از خود بسازد. اگر چه او در اين انتخابات پيروز نشد ولی اين انتخابات در مجموع بر منزلت و اعتبار او در جامعه ی ايرانی افزود.

 


7)تحولخواهان و آنها که به بقا و سربلندی ايران می انديشند- بخشی از رای دهندگان در اين انتخابات کسانی بودند که علاقه و ارادتی به نظام جمهوری اسلامی ندارند ولی نسبت به سرنوشت کشور و روند فزآينده ی مشکلات داخلی و افزايش احتمال مداخله ی خارجی احساس خطر می کنند، اين افراد در واقع پيام و دعوت بی سابقه ی رهبری در سخنرانی ۲۲ خرداد ۱۳۹۲ برای «کمک به ايران» را دريافته و به اين پيام پاسخ مثبت دادند و با تضمين سلامت انتخابات به وسيله ی رهبری مزد اين اعتماد و پاسخ مثبت را دريافت کردند. نتايج اين انتخابات می تواند مقدمه ای باشد برای تقويت امنيت ملی و تحقق بهتر منافع ملی، بنابراين همه ی ايراندوستان حتی آنها که به لحاظ سياسی و عاطفی علاقه ای به جمهوری اسلامی يا جناحهای اصلاح طلب و ميانه روی آن ندارند را بايد پيروز اين انتخابات دانست، حتی آن بخش از اين افراد که به هر دليل در اين انتخابات شرکت نکردند و رای ندادند.

 

ب) بازندگان

۱) دست راستی های افراطی در اسرائيل و آمريکا- همه ی آنها که با يک ايران قدرتمند و معقول مشکل دارند و يک جمهوری اسلامی معتدل و قوی را مانعی در راه اهداف خود در منطقه ی خاورميانه می بينند و در رأس آنها دست راستی های افراطی اسراييلی و آمريکايی؛ افرادی نظير نتانياهو و ليبرمن در اسرائيل و جان بولتون، چنی، ولفوويتز و نيروهای منتهی اليه راست حزب جمهوريخواه آمريکا بازندگان اين انتخابات بودند. خشم و نارضايی محافل افراطی و جنگ طلب خصوصا در اسرائيل از مشارکت سياسی گسترده ی ايرانيان و انتخاب حسن روحانی به رياست جمهوری از همان واکنش های اوليه ی آنها هم هويداست. اين نيروها معمولا در پی تقويت گزينه ی بی ثباتی و درگيری و تنش قومی در ايران هستند و هر گونه تحولی که گزينه ی ضعف، بی ثباتی و هرج و مرج در ايران را کمرنگ کند و به ترميم شکاف دولت-ملت بيانجامد با اهداف بلند مدت آنها در اين منطقه ناسازگار است.

 

 

۲) رضا پهلوی و مؤتلفينش و همچنين مسعود رجوی ، مجاهدين خلق و تجزيه طلبان - بدون شک از ميان افراد و گروههای اپوزيسيون جمهوری اسلامی، «بهار ايرانی» بيش از همه برای افرادی مانند رضا پهلوی و نيروهايی که طی ماههای اخير او سخنگويی شان را به عهده گرفته گران تمام شد. آنها چند روز پيش از انتخابات با طرح تحريم فعال انتخابات به منظور مشروعيت زدايی از جمهوری اسلامی و طرح تقاضا از مردم برای ارسال نامه به سفارت خانه های خارجی جهت تقاضای نظارت بين المللی به مصاف گزينه ی «حضور اصلاح طلبانه در انتخابات» رفتند و البته شکست سختی خوردند. تا کنون گزارشی از ارسال حتی يک نامه به سفارتخانه های خارجی در پاسخ به دعوت رضا پهلوی و دوستانش دريافت نشده است اما رسانه های داخلی و خارجی همه از حضور بيش از هفتاد درصدی ملت ايران در انتخابات و پاسخ مثبت ملت به تقاضای چهره هايی نظير هاشمی و خاتمی و ديگر شخصيت های اصلاح طلب و تحولخواه خبر می دهند. محفل رضا پهلوی با نزديک شدن به محافل دست راستی در آمريکا مايل به ايفای نقش «حامدکرزای» در ايران بوده و هستند آنها اما خود بهتر از هر کس می دانند که انتخابات سال ۹۲ اين آرزو را به محاق برد.

 

 

مسعود رجوی و مجاهدين خلق را نيز با دلايلی مشابه به رضا پهلوی بايد از شکست خوردگان اين انتخابات به شما آورد. نيروهای تجزيه طلب نيز از بازندگان عمده ی اين انتخابات بودند. تجزيه طلبی در ايران پايگاه اجتماعی ندارد و بيشتر متکی به پشتيبانی خارجی و تا حدودی نا کارآمدی دستگاه مديريتی کشور است بنابراين تقويت موقعيت بين المللی ايران،خروج آن از انزوا و بهبود وضعيت اداره ی کشور که از پيامدهای انتخابات ۲۴ خرداد خواهد بود به تضعيف هر چه بيشتر جريانات تجزيه طلب منجر می شود. تصاوير شادی مردم پس از انتخابات در شهرهايی مانند تبريز و زاهدان خود به بهترين وجه شکست سياست های تجزيه طلبانه را به رخ می کشد.

 

 

منبع: جام نیوز