صراط: اعياد مذهبي را مي توان يکي از مهم ترين مقاطع حيات اجتماعي و از جلوه هاي
مهم و موثر فرهنگ عمومي در يک جامعه ديني دانست.و البته خيلي مهم است که
رسانه اي فراگير و ملي مثل تلويزيون براي اين مناسبت هاي مهم چه تدارکي مي
بيند و چه سفره اي مي چينيد.
يکي از آخرين مناسبت هاي مذهبي که فهرست بلندبالايي هم از فيلم هاي سينمايي و برنامههاي تلويزيوني را براي مخاطبان تلويزيون در کشور ما به همراه داشت عيد عزيز نيمه شعبان و ميلاد مسعود امام زمان(عج) بود.
در اين مجال نگاهي فشرده به فهرست اين آثار نمايشي پخش شده و دنبال کردن تحليلي از چگونگي کميت و کيفيت انتخاب اين آثار داريم تا شايد براي سوالاتمان پاسخ هاي روشني بيابيم.
اما پيش از هر چيز يک سوال مشخص از مديران رسانه ملي و انتخاب کنندگان آثار سينمايي براي پخش در ايام عيد نيمه شعبان داريم: آيا جشن نيمه شعبان زمان جولاندهي امثال «بورن» و «مستر بين» و ديگر شخصيت هاي مطرح و البته ترويج دهنده تئوري هاي فکري و فرهنگي کمپانيهاي فيلمسازي هاليوودي و غربي است؟
خب؛ پاسخ اين عزيزان را مي شود حدس زد و البته اين حدس را در کنار همه نکاتي گذاشت که در ادامه اين متن خواهيم خواند؛
به اين عناوين و اسم ها و شخصيت ها دقت کنيد:
«هنوز زندهايم»، «ماشينها?»، «آقاي عبدي نسب و بانو»، «اختيار بازي?»، «ترش و شيرين?»، «هنوز نرسيديم»، «ترش و شيرين?»، «دعوت شام از يک قاتل»، «کاراگاهان خصوصي»، «مردان سياهپوش?»، «کلاه قرمزي و پسرخاله»، «بازگشت به خانه»، «مستر بين پليس ميشود»، «گرهگشا»، «شهرام و بهرام» «بازي مهره سفيد»، «آخرين پرواز»، «تلخ و شيرين»، «زندگي در اعماق فنجان قهوه» ، «مربي کارتر» ، «ميراث بورن»، «تخم مرغهاي فاسد» و ...اينها عناوين فيلم هاي سينمايي بود که مصادف با سالروز ولادت باسعادت حضرت مهدي (عج) از شبکههاي سيما روي آنتن رفت.
نگاهي به فهرست فيلمهاي انتخاب شده براي پخش در روزهاي تعطيل نيمه شعبان گوياي حقيقت تلخي است که هم جاي تأمل دارد و هم تأسف.براستي جاي اين سوال مطرح است که خوراک فکري و تغذيه روحي مردم مسلمان ايران آن هم در آستانه عيد بزرگ و روز خطيري مثل نيمه شعبان بايد از چه ويژگي هايي برخوردار باشد؟
همه ميدانيم که در مکتب ما شب نيمه شعبان و روز عيد ميلاد امام زمان(عج) قدر و منزلتي به سان شب قدر دارد تا حدي که احياي اين شب در روايات ما آمده و اعمال متنوعي براي تبرک جستن از فضايل اين شب و روز عزيز وارد شده است.حال چگونه است که اين شيوه و سيره و محتواي فکري و عملي در برنامههاي رسانه ملي آن هم در مهم ترين و پربيننده ترينش يعني فيلم هاي سينمايي و آثار نمايشي ديگر کمترين مدخليت و جايگاهي ندارد؟
چرا بايستي آنتن رسانه ملي از حجم انبوه فيلم هاي هاليوودي و يا شبه سرگرمي هاي مروج فرهنگ منحط غرب پر شود به اندازه اي که ديگر جاي عرض اندام براي برنامه هايي غير از اين وجود نداشته باشد؟آيا جشن نيمه شعبان زمان جولاندهي امثال «بورن» و «مستر بين» و ديگر شخصيت هاي مطرح و البته ترويج دهنده تئوري هاي فکري و فرهنگي کمپاني هاي فيلمسازي هاليوودي و غربي است؟
تريدي نيست که ايام عيد و روزهاي تعطيل زمان مناسبي براي شادي و سرگرمي و خنده و شور و نشاط در ميان خانواده هاست اما اين دليل نمي شود که رسانه ملي اين چنين در هجوم سيل آساي محصولات غربي و خصوصا سينماي آمريکا و مشخصا هاليوود غرق شود!آن هم با آثاري از اين دست و فيلم هايي از اين جنس.بگذريم که در اين مجال فرصت براي نقد و تحليل تک تک اين فيلم هاي انتخاب شده نيست والا مي شد به اين تحليل رسيد که امثال «ميراث بورن» و «مستر بين» تا چه حد با فرهنگ و انديشه و سبک زندگي اسلامي و ايراني ما مغايرت و منافرت دارد و تلويزيون با چه مستمسکي و به چه دليل موجهي وقت ارزشمند و طلايي مردم مسلمان ايران را با اين آثار پر مي کند؟
نگاهي به سياهة اين مجموعه فيلم ها گوياي غربت و مظلوميتي است که فرهنگ مهدوي و شخصيت امام زمان(عج) را حتي در رسانه فراگير و ملي در برگرفته و دريغ و دردي عميق را بر روح و جان مشتاقان حضرتش تحميل مي سازد.جاي آن دارد که مديران تلويزيون براي پر کردن جدول برنامههايشان چاره و تدبيري ديگر بينديشند و تنها به پخش بي رويه و بي برنامه و آسيب زاي فيلمهاي غربي و گفتمان مسلط آمريکايي در جهان معاصر سينما بسنده نکنند که اين کار هنر نيست و از هرکسي بر مي آيد!
نمي شود که در شعار و ادعا از اسلام و امام زمان(عج) و مرگ بر آمريکا و... بگوييم و در عمل و در ميدان رسانه و فکر و تغذيه روح و روان مردم کاملا در اختيار محصولات کمپاني هاي آمريکايي و غربي باشيم! مي شود؟!اين بحث را در مجال ها و مناسبت هاي بعدي ادامه خواهيم داد.
يکي از آخرين مناسبت هاي مذهبي که فهرست بلندبالايي هم از فيلم هاي سينمايي و برنامههاي تلويزيوني را براي مخاطبان تلويزيون در کشور ما به همراه داشت عيد عزيز نيمه شعبان و ميلاد مسعود امام زمان(عج) بود.
در اين مجال نگاهي فشرده به فهرست اين آثار نمايشي پخش شده و دنبال کردن تحليلي از چگونگي کميت و کيفيت انتخاب اين آثار داريم تا شايد براي سوالاتمان پاسخ هاي روشني بيابيم.
اما پيش از هر چيز يک سوال مشخص از مديران رسانه ملي و انتخاب کنندگان آثار سينمايي براي پخش در ايام عيد نيمه شعبان داريم: آيا جشن نيمه شعبان زمان جولاندهي امثال «بورن» و «مستر بين» و ديگر شخصيت هاي مطرح و البته ترويج دهنده تئوري هاي فکري و فرهنگي کمپانيهاي فيلمسازي هاليوودي و غربي است؟
خب؛ پاسخ اين عزيزان را مي شود حدس زد و البته اين حدس را در کنار همه نکاتي گذاشت که در ادامه اين متن خواهيم خواند؛
به اين عناوين و اسم ها و شخصيت ها دقت کنيد:
«هنوز زندهايم»، «ماشينها?»، «آقاي عبدي نسب و بانو»، «اختيار بازي?»، «ترش و شيرين?»، «هنوز نرسيديم»، «ترش و شيرين?»، «دعوت شام از يک قاتل»، «کاراگاهان خصوصي»، «مردان سياهپوش?»، «کلاه قرمزي و پسرخاله»، «بازگشت به خانه»، «مستر بين پليس ميشود»، «گرهگشا»، «شهرام و بهرام» «بازي مهره سفيد»، «آخرين پرواز»، «تلخ و شيرين»، «زندگي در اعماق فنجان قهوه» ، «مربي کارتر» ، «ميراث بورن»، «تخم مرغهاي فاسد» و ...اينها عناوين فيلم هاي سينمايي بود که مصادف با سالروز ولادت باسعادت حضرت مهدي (عج) از شبکههاي سيما روي آنتن رفت.
نگاهي به فهرست فيلمهاي انتخاب شده براي پخش در روزهاي تعطيل نيمه شعبان گوياي حقيقت تلخي است که هم جاي تأمل دارد و هم تأسف.براستي جاي اين سوال مطرح است که خوراک فکري و تغذيه روحي مردم مسلمان ايران آن هم در آستانه عيد بزرگ و روز خطيري مثل نيمه شعبان بايد از چه ويژگي هايي برخوردار باشد؟
همه ميدانيم که در مکتب ما شب نيمه شعبان و روز عيد ميلاد امام زمان(عج) قدر و منزلتي به سان شب قدر دارد تا حدي که احياي اين شب در روايات ما آمده و اعمال متنوعي براي تبرک جستن از فضايل اين شب و روز عزيز وارد شده است.حال چگونه است که اين شيوه و سيره و محتواي فکري و عملي در برنامههاي رسانه ملي آن هم در مهم ترين و پربيننده ترينش يعني فيلم هاي سينمايي و آثار نمايشي ديگر کمترين مدخليت و جايگاهي ندارد؟
چرا بايستي آنتن رسانه ملي از حجم انبوه فيلم هاي هاليوودي و يا شبه سرگرمي هاي مروج فرهنگ منحط غرب پر شود به اندازه اي که ديگر جاي عرض اندام براي برنامه هايي غير از اين وجود نداشته باشد؟آيا جشن نيمه شعبان زمان جولاندهي امثال «بورن» و «مستر بين» و ديگر شخصيت هاي مطرح و البته ترويج دهنده تئوري هاي فکري و فرهنگي کمپاني هاي فيلمسازي هاليوودي و غربي است؟
تريدي نيست که ايام عيد و روزهاي تعطيل زمان مناسبي براي شادي و سرگرمي و خنده و شور و نشاط در ميان خانواده هاست اما اين دليل نمي شود که رسانه ملي اين چنين در هجوم سيل آساي محصولات غربي و خصوصا سينماي آمريکا و مشخصا هاليوود غرق شود!آن هم با آثاري از اين دست و فيلم هايي از اين جنس.بگذريم که در اين مجال فرصت براي نقد و تحليل تک تک اين فيلم هاي انتخاب شده نيست والا مي شد به اين تحليل رسيد که امثال «ميراث بورن» و «مستر بين» تا چه حد با فرهنگ و انديشه و سبک زندگي اسلامي و ايراني ما مغايرت و منافرت دارد و تلويزيون با چه مستمسکي و به چه دليل موجهي وقت ارزشمند و طلايي مردم مسلمان ايران را با اين آثار پر مي کند؟
نگاهي به سياهة اين مجموعه فيلم ها گوياي غربت و مظلوميتي است که فرهنگ مهدوي و شخصيت امام زمان(عج) را حتي در رسانه فراگير و ملي در برگرفته و دريغ و دردي عميق را بر روح و جان مشتاقان حضرتش تحميل مي سازد.جاي آن دارد که مديران تلويزيون براي پر کردن جدول برنامههايشان چاره و تدبيري ديگر بينديشند و تنها به پخش بي رويه و بي برنامه و آسيب زاي فيلمهاي غربي و گفتمان مسلط آمريکايي در جهان معاصر سينما بسنده نکنند که اين کار هنر نيست و از هرکسي بر مي آيد!
نمي شود که در شعار و ادعا از اسلام و امام زمان(عج) و مرگ بر آمريکا و... بگوييم و در عمل و در ميدان رسانه و فکر و تغذيه روح و روان مردم کاملا در اختيار محصولات کمپاني هاي آمريکايي و غربي باشيم! مي شود؟!اين بحث را در مجال ها و مناسبت هاي بعدي ادامه خواهيم داد.