"31سال است که بیننده در حسرت دیدن صحنه در آغوش گرفتن مادری فرزندش را (بخوانيد هم آغوشي دو بازيگر نامحرم!) ، پدری دخترش را (!) و مردی همسرش را (!) مانده است و در حسرت یک پلان نوازش کردن، حسرت یک پلان سر روی شانه گذاشتن، حسرت یک نگاه محبت بار کردن ..."
به گزارش صراط رییس هیات مدیره و مدیر عامل انجمن صنفی موسسات ویدیویی- سینمایی استان کرمان به بهانه برگزاری بیست و هشتمین جشنواره بین المللی فیلم فجر يادداشت موهني را با عنوان "مرز ابتذال و عشق" منتشر کرد.
"مجتبی دهقانی" در يادداشت اسلام ستيزانه خود آورده است: قریب 31 سال از انقلاب می گذرد اما هنوز در تعریف و یا ممیزی صحنه ابتذال و صحنه عشق مانده ایم و قریب به سی و یکسال است که زن و شوهر درون فیلم از فاصله یک متری با هم سخن می گویند، مادر با پسرش همینطور و پدر با دخترش هم همچنین.
وی ادامه داد: "31 سال است که بیننده در حسرت دیدن صحنه در آغوش گرفتن مادری فرزندش را، پدری دخترش را و مردی همسرش را مانده است و در حسرت یک پلان نوازش کردن، حسرت یک پلان سر روی شانه گذاشتن، حسرت یک نگاه محبت بار کردن و دهها حسرت دیگر" .
اين به اصطلاح سينماگر اصلاح طلب كه گويا بعد از ديدن هذيان گويي هاي اكبر گاف عليه اصول اسلام تصور كرده كه گويا الآن آمريكا در ايران حكومت مي كند! در ادامه در حالي كه شديدا از انتشار تصاوير مربوط به هم آغوشي هنرپيشه ها حمايت مي كرد افزود: "آیا دوستانی که مسوول این ممیزی و چیدن هستند ، فرق بین تصاویر مستهجن قبل از انقلاب و تصاویر خالی از احساس و عاطفه بعد از انقلاب را نمی دانند؟ آیا فرق بین یک صحنه مبتذل با یک صحنه عشق را نمی دانند؟"
اين به اصطلاح سينماگر اصلاح طلب كه گويا بعد از ديدن هذيان گويي هاي اكبر گاف عليه اصول اسلام تصور كرده كه گويا الآن آمريكا در ايران حكومت مي كند! در ادامه در حالي كه شديدا از انتشار تصاوير مربوط به هم آغوشي هنرپيشه ها حمايت مي كرد افزود: "آیا دوستانی که مسوول این ممیزی و چیدن هستند ، فرق بین تصاویر مستهجن قبل از انقلاب و تصاویر خالی از احساس و عاطفه بعد از انقلاب را نمی دانند؟
به گزارش صراط دهقانی كه پس از انتشار عكسهاي 6 در 4 مشايي با هديه تهراني فضا را براي گفتن حرفهاي 14 در 18 مساعد ديده بود افزود:
"آیا این دوستان فرق بین صحنه ابتذال و صحنه تعالی عشق(!) را نمی دانند؟ آیا نمی دانند که احساسات و عواطف بشری از بهم پیوست همین چند پلان (منظور ايشان همان هم آغوشي زن و مرد است!) شکل می گیرد؟ آیا نمی دانند با قیچی کردن این نما یا آن صحنه، عواطف و احساسات بیننده را در نطفه خفه و سرکوب می کنند.
اما يكي از جالب ترين بخشهاي مطلب ضد اسلامي اين فيلم ساز ظاهراً مسلمان تجليل از كارگرداني است كه پيش از اين صراط به بخشهايي از ماهيت ضد انقلابي آثار متاخرش اشاره كرده بود؛
"باز خدا خیری به حاتمی کیا بدهد که در طول این 31 سال ما شاهد در آغوش گرفتن خواهری(هما روستا) برادر شیمیایی اش (علی دهکردی) را در فیلم از کرخه تا راین بودیم و خلاقیت کارگردان در پوشیدن لباس "علی دهکردی" بر تن یک دختر یعنی دختر برادر نما را دیدیم. یقینا آن طیف احساسات و عواطفی که در این نماها شکل گرفت بر کسی پوشیده نیست و نمی باشد."
"باز خدا خیری به حاتمی کیا بدهد که در طول این 31 سال ما شاهد در آغوش گرفتن خواهری(هما روستا) برادر شیمیایی اش (علی دهکردی) را در فیلم از کرخه تا راین بودیم و خلاقیت کارگردان در پوشیدن لباس "علی دهکردی" بر تن یک دختر یعنی دختر برادر نما را دیدیم. یقینا آن طیف احساسات و عواطفی که در این نماها شکل گرفت بر کسی پوشیده نیست و نمی باشد."
رییس هیات مدیره و مدیر عامل انجمن صنفی موسسات ویدیویی- سینمایی استان کرمان كه گويا خيلي از مرحله پرت بود افزود: آیا این دوستان این گفته پیامبر را نشنیده اند " اگر زن و شوهری به نگاه محبت(عشق) به یکدیگر بنگرند باران رحمت الهی باریدن خواهد گرفت؟" (!)
اين هنرمند (!) اصلاح طلب در ادامه افاضات مشعشع خود نوشت:
آیا دوستان اشعار عارفانه و عاشقانه بزرگان شعر ایران را نخوانده اند؟ آیا این دوستان از ادبیات غنی حماسی و عاشقی (!) ایران زمین غافلند؟ آیا نمی دانند که فرق است بین عشق مجازی و عشق حقیقی؟ (منظورش همان عشق مجازي است!)
از اينجا به بعد طبع شاعري اين بيمار جنسي گل مي اندازد و ...؛
" آیا نمی دانند قصه شمع و پروانه را؟ آیا نمی دانند قصه زنبور و گل را؟ آیا نمی دانند طیف معشوق به کجا منتهی می شود و طیف عاشق چطور؟ آیا مشکل از اینجا نشات نمی گیرد که ما نمی دانیم؟ دانایی ما کم است؟ و شناختمان محدود؟ آیا منظور از بزم در اشعار مولانا و حافظ، بزم عیش و عشرت است؟ منظور از زلف یار و خال لب چی؟ "
این فعال هنری(!) نوشته خود را اینگونه پایان داده است: باز هم خدا خیری به رخشان بنی اعتماد بدهد که در فیلم روسری آبی صحنه عشق کارفرما (عزت اله انتظامی) به کارگرش (فاطمه معتمد آریا) را در جوی آب با پاهای برهنه و در آغوش گرفتنشان در آف اسکرین به زیبایي نشان داد.
راستی به این آقا بگویید که سینمای هالیوود که آزادی مطلق را تجربه می کند آثار فاخر و ارزشمند تر می سازد یا سینماگران مومن و متعهد ایران اسلامی ؟!
در ضمن ما امل ها هستیم که منظور حافظ و مولانا رو از زلف یار نمیفهمیم و به اشتباه اشعار اونها رو به عرفان مرتبط میکنیم . پس با این حال باید حتما همین آقا و طرفدارانشون برای ما امل ها روشنگری کنن که حافظ مشروبات مصرف میکرده و باز احتمالا به اشتباه ما لقب حافظ رو بهش دادیم . دستتون درد نکنه که به فکر مایین ولی به نظر من توی یه فیلم و ساختش مسائل مهمتری از در آغوش کرفتن دو جنس مخالف وجود داره و من در مورد خودم میگم که بنده هنوز به لطف خدا انقدر پست نشدم که حسرت همچین چیز هایی به دلم مونده باشه .
اون موقع ديگه به اين مملكت ميشه گفت مملكت امام زمان ؟
البته جداي اون فيلم هاي زير زميني كه تند و تند توي جشنواره كن و ... جايزه مي گيره
ای ول بابا! با این تفسیرش گمون کنم استادش سروش بوده!
نه بابا جون! ... تو فيلم ها ميشه براي ابراز احساسات مادر به پسرش از بدل استفاده كرد... به شكل هاي مختلف ... بدون اينكه قوانين اسلامي زير پا گذاشته بشه
گزارش شما به تهمت بیشتر می ماند تا کشف حقیقت
البته شك ندارم كه ايشان عقده حقارت و «خود كم مستهجن بيني» با محارم خود را دارد.
مردم هم از این ۳۱ سال حسرت در میان! البته من فقط با ...... این یارو حاضرم رو صحنه برم ولا غیر.
خدا خیرتون بده که جهادی افشا میکنین!
وگرنه يه بلايي سر خودش مياره ها!!!!!!!
همين امشب دست به كار شو!!!!!!!
از ماگفتن بود.
نمیخوای بری آنتن که داری تو خونت بشین حال کن!
محیط مدینه طوری شده بود که نه عالمان، غنا را ناروا میشمردند و نه عابدان از آن جلوگیری میکردند.»
در مدینه مجالس رقص و آواز مختلط تشکیل میشد بدون آنکه در میان زنان و مردان پردهای باشد.
«عایشه» دختر «طلحه» بزمهایی مختلط ترتیب میداد و در آن «عزّه المیلاء» که زنی زیبا و رقاصه بود ، آواز میخواند.
کار به جایی رسیده بود که وقتی یکی از مشهورترین زنان آوازه خوان آن عصر به نام «جمیله» سفری به مکه کرد، در طول مسیر، گروهی از مردان آوازه خوان و گروهی هم از آوازه خوانان زن با او تا مکه همراهی کردند و وقتی به نزدیک مکه رسیدند عده کثیری از اهالی مکه از آنان استقبال گرمی نمودند و وقتی به مدینه مراجعت کردند مردان و زنانِ اشراف از آنها استقبال کردند. چنان شور و هلهلهای به وجود آمد که اهالی مدینه بر در خانهها صف کشیده این صحنه را تماشا میکردند.
بله عزیزان این طور ارزشها 180 درجه بعد از انقلاب عوض می شوندلذا این حرفهای آقای دهقانی هم جای تعجب ندارد چون مگر چقدر در مسیر فرهنگ اسلام در این 30 سال قدم برداشتیم که کارگردان ما درد دین و معنویت داشته باشد بله اگر حتی کار به جایی برسد که در این انقلاب حسینها هم به مسلخ شهادت روند و عاشورای دیگری رقم بخورد جای تعجب نخواهد بود.
فرق بین یک بازیگر حرفه ا ی را با ناموس آقای دهقانی نمی دانند. ادب و تربیت را در گفته هایمان رعایت کنیم.