۲۱ شهريور ۱۳۹۲ - ۰۴:۰۴
مهدی فضائلی

رویکرد اصولگرایان به دولت روحانی

کد خبر : ۱۳۲۷۹۹
"صراط" - انتخابات 24 خرداد با پیروزی غیرقابل پیش‌بینی حجت‌الاسلام والمسلمین دکتر حسن روحانی به سرانجام رسید؛ فردی که در تمام دوران تبلیغات انتخاباتی، خود را مستقل معرفی کرد و نسبت به اظهاراتی که سعی داشت وی را به اصلاح‌طلبان منتسب کند به موضعگیری صریح واداشت. پس از روی کار آمدن دکتر روحانی، سه گرایش عمده در مواجهه با ایشان در بین اصولگرایان شکل گرفته است.

یک گرایش، آقای روحانی را بیگانه با اصولگرایی و نه جزو جریان اصلاحات اما با تفکراتی لیبرال مآبانه و در دسته‌بندی‌های رایج کشور زیرمجموعه آیت‌ا.. هاشمی رفسنجانی می‌داند و بر این باور است که آقای روحانی و دولت وی نه می‌توانند و نه می‌خواهند که به همه ارزش‌های انقلاب اسلامی وفادار باشند.

بی توجهی به عدالت و آلوده شدن به اشرافی‌گری، به فراموشی سپردن توده‌های مردم، نگاه لیبرال در حوزه فرهنگ و مقاوم نبودن در برابر فشارهای غرب، از دغدغه‌های اصلی این جریان نسبت به آقای روحانی است.

این گرایش از ابتدا در موضعی تقریباً تقابلی با رئیس‌جمهور یازدهم قرار گرفت و در جریان رأی اعتماد به وزرای پیشنهادی نیز نمایندگان این گرایش در مجلس عمدتاً در مخالفت صحبت کردند. این گرایش همچنین معتقد است نیروهای اصولگرا نباید در دولتی که ریاست آن بر عهده فردی مثل دکتر روحانی است قبول مسئولیت کنند چرا که حضور اصولگرایان، به این دولت مشروعیت می‌دهد و جامعه و خصوصاً نیروهای انقلابی را در نوع مواجهه با دولت، دچار ابهام و تردید می‌کند.

اما در بین اصولگرایان گرایش دیگری هم وجود دارد و آن اینکه اگر چه آقای روحانی نامزد اصولگرایان نبود و مشی ایشان با اصولگرایان انطباق کامل ندارد اما اولاً خاستگاه اصلی دکتر روحانی با توجه به سوابق طولانی فعالیت سیاسی وی و عضویت در شورای مرکزی جامعه روحانیت مبارز که همچنان ادامه دارد، خاستگاهی اصولگرایانه است و ثانیاً با توجه به شعار اعتدال و دولت بین جناحی و نه فراجناحی ایشان، اصولگرایان نیز می‌توانند با وی همکاری کنند.

به اعتقاد این دسته از اصولگرایان، کنار کشیدن اصولگرایان زمینه را برای حضور هر چه بیشتر نیروهای اصلاح‌طلب فراهم می‌سازد و این موجب می‌شود آقای روحانی ناخواسته در چنبره اصلاح‌طلبی بیفتد و این همان است که اصلاح‌طلبان می‌خواهند و برای آن تلاش می‌کنند.

از نظر اصولگرایان طرفدار این رویکرد، مشروعیت دولت آقای روحانی ناشی از بود یا نبود اصولگرایان نیست بلکه از تایید رهبری نشأت می‌گیرد که علاوه بر نقش تنفیذ در این مشروعیت، تأییدات و سفارشات خاص رهبر فرزانه انقلاب در مورد آقای روحانی باید ملاک عمل قرار گیرد.

رهبر فرزانه انقلاب در روز تنفیذ، آقای روحانی را اینگونه توصیف کردند: « جناب آقای روحانی، جزو عناصر خدمتگزار قدیمی به نظام اسلامی در بخش‌های مختلف هستند؛ یک فرد آزموده شده‌ای در نظام جمهوری اسلامی هستند؛ چه در دوره دفاع مقدس، چه در مجلس شورای اسلامی، چه در شورای عالی امنیت ملی، کارهای فراوانی بر دوش ایشان بوده است که آن خدمات بزرگ را انجام دادند ...»

حضرت آیت‌ا... خامنه‌ای همچنین در دیدار هفته دولت درباره آقای روحانی چنین فرمودند: « ایشان فرد باسابقه‌ی در انقلاب، با سابقه‌ی در مبارزات انقلابی، با مواضع خوب و درست در طول سی و چند سال گذشته، خودشان را در معرض دید و قضاوت گذاشتند و بحمدالله امروز هم به عنوان رئیس جمهور مطلوب و مورد اعتمادی در رأس دستگاه اجرایی قرار دارند.»

ضمناً معظم‌له در مراسم تنفیذ سفارش فرمودند: « همه سعی کنند کمک کنند. من از همه جریانهای گوناگون سیاسی درخواست می‌کنم و اصرار دارم، و همچنین از همه شخصیت‌های متنفذی که دارای نفوذ کلمه هستند، دارای حوزه تأثیرگذاری در میان ملت هستند، درخواست می‌کنم به مسئولین، به دولت، به رئیس جمهور کمک کنند تا انشاءا.. بتوانند وظایف سنگینی را که بر عهده دارند، بخوبی انجام دهند ...»

بر این اساس این گروه از اصولگرایان رویکرد «تعاملی» را با آقای روحانی و دولت وی برگزیده‌اند و بر این باورند نه تنها اگر امکانی فراهم شد، باید با حضور خود به دولت کمک کنند بلکه فراتر از این، اصولگرایان مستعد باید خودشان را در معرض قرار بدهند و برای همکاری اعلام آمادگی کنند.

اما رویکرد سوم، رویکردی است تلفیقی از دو نگاه و دو رویکرد قبلی. طرفداران این رویکرد دغدغه‌های اصولگرایان دسته اول را دغدغه‌های مهم و قابل اعتنایی می‌دانند و خصوصاً با توجه به تجربه‌ای که از عملگرایان وجود دارد نگران تفوّق و غلبه عملگرایی بر آرمان‌گرایی توأم با واقع‌بینی هستند.

در عین حال مخالف همکاری و کمک به دولت دکتر روحانی نیستند و تأییدات رهبر معظم انقلاب را ملاک مهمی برای همکاری با دولت می‌دانند.اصولگرایان طرفدار این رویکرد، قرار گرفتن زودهنگام در مقابل دولت را صحیح نمی‌دانند و معتقدند مادامی که نشانه‌ای از عدول از اصول انقلاب بروز نکرده تقابل توجیهی ندارد.

هر چند موضوع این نوشتار نیست اما اجمالاً اینکه این چند دستگی در جریان اصلاحات نیز وجود دارد. گروهی از اصلاح‌طلبان که کمتر موضع‌گیری می‌کنند و بیشتر در محافل و پشت صحنه فعالند، به آقای روحانی نه اعتماد دارند و نه اعتقاد؛ اینها معتقدند نباید به نحوی رفتار کرد که هزینه‌های عملکرد دولت یازدهم به پای جریان اصلاحات گذاشته شود. اما گروه دیگری از اصلاح‌طلبان دولت ایشان را فرصتی برای احیای اصلاحات می‌دانند و معتقدند از این فرصت باید بعنوان دوران گذار حداکثر استفاده را کرد.

دولت یازدهم به ریاست دکتر روحانی، ترکیبی است از اصولگرایان و اصلاح‌طلبان نوع دوم. دولت یازدهم هنوز دوران ماه عسلش را طی می‌کند و به بزنگاهی نرسیده که معلوم شود این دو گروه اولاً چقدر با آقای روحانی همراهند و ثانیاً تا کجا می‌توانند با هم هماهنگ باشند و یکدیگر را تحمل کنند.

به هر حال واقعیت این است که آقای روحانی بر اساس تعاریف و دسته‌بندی‌های رایج نه یک اصولگراست و نه یک اصلاح‌طلب. آقای روحانی به رغم قرابت‌ها و شباهت‌هایش، حتی با آقای هاشمی رفسنجانی هم متفاوت است لذا شاید بتوانیم آقای روحانی را هم یک « پدیده‌»بدانیم!ظاهراً این سالها، سالهای ظهور پدیده‌هاست آنهم از خطه سمنان!
منبع: فارس
برچسب ها: صراط