۰۵ بهمن ۱۳۹۲ - ۲۳:۳۸
ادعای سناتور آمریکایی

ارتباط‌‌دائمی‌کری وشرمن‌باظریف‌ومعاونانش

سناتور دایان فینشتاین می گوید که جان کری وزیر خارجه امریکا و وندی شرمن معاون وی دائما با همتایان ایرانی خود در ارتباط هستند.
کد خبر : ۱۵۹۲۶۲
صراط: سناتور دایان فینشتاین (Dianne Feinstein)  عضو دموکرات سنای آمریکا و رییس کمیته اطلاعاتی سنا از ایالت کالیفرنیا در نطقی مفصل در صحن سنا که روز 2 بهمن منتشر شده، دیدگاه های خود را درباره مذاکرات با ایران بیان کرده است.

وی در این سخنرانی می گوید که جان کری وزیر خارجه امریکا و وندی شرمن معاون وی دائما با همتایان ایرانی خود در ارتباط هستند.

متن کامل سخنان وی که حاوی نکات مهمی است، چنین است:

***

من امروز در صحن سنا می خواهم درباره مسئله ای صحبت کنم که برای امنیت ملی آمریکا اهمیت حیاتی دارد مبنی بر اینکه چگونه می توان مانع از دستیابی ایران به تسلیحات هسته ای شد؟ وقتی به تاریخ پرتنش مناسبات ایران و آمریکا می اندیشدیم و اینکه آیا اعمال تحریمهای بیشتر در شرایط کنونی در جهت منافع ملی ما قرار دارد یا خیر به چند سوال پرداختم. سوالات مدنظر من این بود که آیا ممکن است کشوری تغییر کند؟ آیا ممکن است رژیمی منزوی بار دیگر به جامعه جهانی ملحق شود و رفتارش را تغییر بدهد؟ آیا یک کشور و مردمان آن باید به علت رفتار رهبران گذشته آن در گذشته، تاوان بدهند؟ برای پاسخ دادن به این سوالات به تاریخ گذشته نگاهی کردم. در دوران جنگ جهانی دوم من دختری کم و سن سال بودم. به خاطر دارم ژاپن امپریالیستی در آن زمان، میلیونها نفر را در جنوب شرق آسیا و بویژه چین در دوران جنگهای بیرحمانه توسعه طلبانه اش کشت. اما حالا ژاپن کشوری صلح دوست و دارای دموکراسی است و یکی از قویترین متحدان آمریکا در آسیا است. به خاطر دارم هیتلر و رایش سوم در آلمان (نازی) جنایتهای غیرقابل وصفی در اروپا مرتکب شد و از جمله شش میلیون یهودی را به قتل رساند. اما حالا آلمان متحد نزدیک ما است و کشوری هدایت کننده در اتحادیه اروپا تبدیل شده است. اتحادیه اروپا نیز نهادی است که به منظور جلوگیری از وقوع مجدد جنگ در اروپا شکل گرفته است. من به یاد می آورم اسپانیا در دوران حکومت ژنرال فرانکو در چه وضعی قرار داشت. در آن زمان ، اسپانیا از نظر اقتصادی و دیپلماتیک به حدی منزوی بود که تا سال 1955، اجازه پیوستن به سازمان ملل متحد را پیدا نکرد. اما حالا اسپانیا متحد نزدیک آمریکا و یکی از اعضای کاملا دموکراتیک اتحادیه اروپا است. یوگسلاوی سابق، ویتنام، و آفریقای جنوبی نیز در دهه های اخیر، تغییرات شگرفی را تجربه کرده اند. کشورهای مستقلی از تجزیه دردناک یوگسلاوی ظهور کرده اند. ویتنام نیز درهای خودش را به روی جامعه جهانی بازکرده است. البته هنوز باید مسیر پیشرفت زیادی را طی کند. آفریقای جنوبی نیز از آپارتاید رویگردان شده و به کشوری تبدیل شده است که به صورت فزاینده ای ثبات در آن افزایش یافته است آنهم در قاره ای که به شدت متشتت است.

با این اوصاف، باید بگویم معتقدم ممکن است کشوری تغییر کند. این ظرفیت تغییر درباره تلاش برای دستیابی به تسلیحات هسته ای نیز مصداق دارد. زمانی سوئد و آرژانتین و کره جنوبی به دنبال دستیابی به تسلیحات هسته ای بودند. پس از جنگ جهانی دوم ، سوئد به دنبال تسلیحات هسته ای بود تا با اتکاء به آن، حملات خارجی را دفع کند. سوئد توانست به فناوری هسته ای دست پیدا کند و قطعات لازم برای ساخت تسلیحات هسته ای را آزمایش کرد. اگر سوئد می خواست می توانست به اندازه کافی مواد هسته ای لازم برای ساخت بمب را تولید کند. اما سوئد در سال 1970، پیمان منع اشاعه جنگ افزارهای هسته ای (ان پی تی) را امضاء کرد و به برنامه تسلیحات هسته ای اش پایان داد. در اوایل دهه 1970 نیز کره جنوبی فعالانه به دنبال دستیابی تسلیحات هسته ای بود. اما آمریکا به شدت بر کره جنوبی فشار آورد تا به سمت تسلیحات هسته ای نرود. در آوریل سال 1975، کره جنوبی ان پی تی را امضاء کرد و فعالیتهای مرتبط با ساخت تسلیحات هسته ای را متوقف کرد. آرژانتین نیز در دهه 1980 یعنی زمانی که حکومت نظامیان با کارنامه بسیار وخیمش درزمینه حقوق بشر بر این کشور حاکم بود، برنامه مخفیانه ای برای ساخت تسلیحات هسته ای را دنبال می کرد. آرژانتین در آن زمان تاسیسات تولید اورانیوم را احداث کرد، به غنی سازی اورانیوم مبادرت کرد و مراکز فراوری اورانیوم و پلوتونیوم را احداث کرد. در آن زمان آرژانتین تلاش کرد موشکهایی بالستیک با قابلیت حمل تسلیحات هسته ای بسازد اما در سال 1995 ان پی تی را امضاء کرد و از برنامه تسلیحات هسته ای دست کشید. با این اوصاف، این پرسش مطرح است که آیا ایران می خواهد رفتار گذشته اش را تغییر بدهد و از تلاش خود برای دستیابی به تسلیحات هسته ای دست بکشد یا خیر؟ شاید ایران به دنبال چنین تغییری باشد. وظیفه دیپلماسی نیز تلاش برای رسیدن به چنین تغییری است.

به نظرمن، نشانه های مثبتی وجود دارد مبنی بر اینکه ایران علاقه مند به چنین تغییری است. می خواهم دلایل خود را در این زمینه توضیح بدهم. انتخاب حسن روحانی به ریاست جمهوری ایران برای بسیاری از ناظرانی که از دیرباز مسائل ایران را زیرنظر داشتند تعجب آور بود زیرا در دوران رقابتهای انتخاباتی اش از این سخن می گفت که می خواهد روابط ایران با غرب را ترمیم کند. وی از زمان به قدرت رسیدن نیز تلاش کرده است دقیقا همین کار را انجام بدهد. برای اولین بار از زمان پیروزی انقلاب اسلامی ایران، سران ایران و آمریکا با یکدیگر تماس مستقیم برقرار کرده اند. در گذشته تماس مستقیم بین مقامات بلندپایه دو کشور، امری نادر بود اما حالا وضع به صورتی شده است که جان کری وزیر امورخارجه آمریکا و معاون او وندی شرمن به صورت مرتب با مقامات همتای ایرانی خود در تماس مستقیم هستند. همین گفتگوها سبب حصول توافق تاریخی ژنو شد که از بیستم ژانویه اجرایی شده است.

حسن روحانی وقتی نامزد انتخابات ریاست جمهوری بود این وعده را مطرح کرد که شفافیت هسته ای ایران را افزایش بدهد و به این قول خودش نیز عمل کرده است. حتی پیش از حصول به توافق موقت ژنو، ایران روند غنی سازی اورانیوم و ساخت رئاکتور آب سنگین اراک را کند کرد. شاید علت این کار مسائل فنی بوده باشد شاید هم مسائل فنی در این زمینه نقشی نداشته است اما به هرحال، ایران فعالیت هسته ای اش را کند کرد. ایران درعین حال به تعامل مجدد با آژانس بین المللی انرژی مبادرت کرده است تا مسائل باقیمانده درباره فعالیتهای هسته ای این کشور حل و فصل شود. سوال مطرح این است که در توافق ژنو چه دستاوردی حاصل شد؟ در پاسخ باید گفت توافق موقت شش ماهه که بین ایران و گروه 1+5 که کشورهای بزرگی همچون آمریکا، انگلیس، روسیه، چین، فرانسه و آلمان را شامل می شود ، سبب ایجاد وقفه در برنامه هسته ای ایران در وضع کنونی اش می شود ( از پیشرفت آن جلوگیری می کند) تا اینکه در شش ماه آینده درباره رسیدن به توافق جامع مذاکره شود. این توافق نامه سبب می شود سقفی برای ذخایر اورانیوم غنی شده ایران به میزان پنج درصد تعیین شود، تولید اورانیوم غنی شده به میزان بیست درصد را متوقف می کند و ایران را ملزم می کند تا ذخایر اورانیوم غنی شده بیست درصدی خودش را خنثی کند و مانع از آن می شود که ایران سانتریفیوژهای بیشتری نصب کند یا سانتریفیوژهای بسیار پیشرفته اش را به بهره برداری برساند و مانع از آن می شود که ایران سانتریفیوژهای اضافی بسازد و انبار کند و سبب توقف فعالیتها در رئاکتور آب سنگین اراک می شود و مانع از آن می شود که ایران مرکز فراوری پلوتونیوم را احداث کند. نکته مهمتر از همه اینکه، توافق موقت ژنو سبب می شود شدیدترین رژیم بازرسی سرزده بین المللی علیه ایران اعمال شود. بر این اساس بازرسان بین المللی قادر خواهند بود به صورت مستقل به راستی آزمایی این مسئله بپردازند که آیا ایران به توافق نامه موقت پایبند است یا خیر. براساس این توافق نامه، برای نخستین بار بازرسان آژانس بین المللی انرژی اتمی بدون محدودیت به مراکز غنی سازی ایران در نطنز و فردو، مراکز تولید سانتریفیوژ، مراکز سرهم کردن سانتریفیوژ ، معادن اورانیوم و مراکز نورد اورانیوم دسترسی خواهند داشت. براساس این توافق نامه ایران ملزم است همه مراکز هسته ای جدید مدنظرش را اعلام کند. درمقابل این اقدامات ایران، مذاکره کنندگان در گروه 1+5 ، طرح کاهش محدود تحریمهای ایران به میزان هفت میلیارد دلار را پیشنهاد کرده اند. البته از این بعد از توافق نامه ژنو انتقادهایی شده است.

در خصوص کاهش تحریمهای ایران باید به واقعیت هایی توجه داشت. به نظر من کاهش تحریمهای ایران سبب تغییر جدی تحریمهای گزنده ای نمی شود که اقتصاد ایران را نابود کرده است. بخش اعظم کاهش تحریمهای ایران به صورت بازگرداندن چهار میلیارد و دویست میلیون دلار از پول خود این کشور است. ایران همچنان هر ماه حدود چهار تا پنج میلیارد به علت از دست رفتن درامدهای نفتی اش به علت تحریمهای موجود ضرر خواهد دید. ایران به حدود یکصد میلیارد دلاری از درآمدهای خودش دسترسی نخواهد داشت که به علت تحریم ها در خارج از ایران مسدود شده است. از این منظر، کل کاهش تحریمهای ایران حدود یک درصد از اقتصاد ایران ارزش دارد که رقم چندانی نیست. می خواهم در اینجا به صورت مفصل به نکاتی اشاره کنم که در این توافق نامه موقت نیامده است. نکته نخست اینکه در توافق نامه موقت به ایران حق غنی سازی داده نشده است. آمریکا چنین حقی را برای پنج کشور فاقد تسلیحات هسته ای نیز به رسمیت نمی شناسد که در حال حاضر برنامه غنی سازی اورانیوم دارند و ایران نیز از این قاعده مستثنی نخواهد بود. البته ایران درصورت پایبندی کامل به مفاد توافق نامه های پادمان درقابل ان پی تی حق دارد انرژی هسته ای صلح آمیز داشته باشد. نکته دوم اینکه، توافق نامه ژنو به هیچ وجه سبب از بین رفتن تحریمهای مالی و نفتی ما علیه ایران نمی شود. برخی گفته اند تعلیق هرگونه تحریمی علیه ایران سبب خواهد شد کل رژیم تحریمها از بین برود. اما دولت اوباما اقداماتی صورت داده است تا چنین اتفاقی رخ ندهد. دو روز پس از امضای توافق موقت ژنو، دولت آمریکا از یکی از شرکتهای خدمات نفتی سوئیس به علت نقض تحریمها شکایت کرد. براساس این شکایت، بیش از دویست و پنجاه میلیون دلار شرکت مذکور جریمه شد که بزرگترین جریمه اعمال شده علیه یک شرکت خارجی خارج از صنعت بانکداری بود. دوازدهم دسامبر دولت آمریکا اعلام کرد نهادهای ایرانی دیگری مشمول تحریمها شده اند. این نهادها یا به ایران کمک می کردند تا از تحریمها فرار کند یا اینکه از برنامه هسته ای این کشور حمایت می کردند. هفتم ژانویه نیز دولت آمریکا روند انتقال دو موتور هواپیماهای بوئینگ را از ترکیه به ایران متوقف کرد. دولت باراک اوباما با این اقدامات، به صراحت کامل اعلام کرده است که آمریکا همچنان به تحریمهایش علیه ایران ادامه خواهد داد. نکته سوم اینکه توافق ژنو ناقض قطعنامه های شورای امنیت سازمان ملل متحد نیست. منتقدان به توافق نامه موقت با این استدلال حمله کرده اند که این توافق نمی تواند به صورت کامل برنامه غنی سازی اورانیوم را متوقف کند حال آنکه در شش قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل متحد از ایران خواسته شده است این کار را انجام بدهد اما ایران این کار را انجام نداده است. هدف از قطعنامه های شورای امنیت سازمان ملل متحد به تعلیق درآوردن برنامه غنی سازی ایران برای مدت نامعلوم نخواهد بود بلکه هدف از این قطعنامه ها ایجاد وقفه در فعالیتهای هسته ای ایران تا زمانی بود که آژانس بین المللی انرژی اتمی مشخص کند آیا فعالیت های ایران منحصرا برای مقاصد صلح آمیز است یا خیر. این نکته مهم است که توافق موقت توانست به هدفی دست پیدا کند که قطعنامه های شورای امنیت سازمان ملل متحد نتوانست به چنین هدفی دست پیدا کند. توافق ژنو سبب ایجاد وقفه در پیشرفت هسته ای ایران می شود آنهم زمانیکه برای رسیدن به توافق جامع و قابل راستی آزمایی، مذاکره می شود.

توافق موقت ژنو فقط بدان علت امکان پذیر شد که تحریمهای قوی بین المللی نتیجه بخش شد و مقامات ایرانی را متقاعد کرد که بگویند دیگر بس است. تحریمها به اقتصاد ایران ضربه زده است. این تحریمها به شدت به اقتصاد ایران ضربه زده اند. با این اوصاف، در حال حاضر نیازی نیست تحریمهای بیشتری علیه ایران اعمال شود. به گفته مقامات وزارت امورخارجه آمریکا، در نتیجه تحریمها صادرات نفت خام ایران از حدود دو و نیم میلیون بشکه در روز در سال دو هزار و یازده به حدود یک میلیون بشکه در ماههای اخیر تنزل پیداکرده است. کاهش این میزان صادرات نفتی سبب شده شده است ایران ماهیانه سه تا پنج میلیارد دلار از دست بدهد. در مجموع، بیست و سه خریدار نفت ایران یا خرید نفت از ایران را کاملا متوقف کرده اند یا به صورت قابل توجهی کاهش داده اند. در حال حاضر ایران فقط شش خریدار برای نفتش دارد که عبارتند از چین، هند، ترکیه، کره جنوبی، ژاپن و تایوان . در سال گذشته تولید ناخالص داخلی ایران پنج ممیز هشت دهم درصد تنزل پیدا کرد . این درحالی است که تورم دراین کشور به پنجاه درصد یا بیشتر رسیده است. قیمت مواد غذایی و دیگر کالاهای مصرفی در سال گذشته دو یا سه برابر شد. برآوردها حاکی از آن است که بیکاری در ایران حدود سی و پنج درصد است . البته باید توجه داشت که مشاغل غیرواقعی و پاره وقت در ایران بسیار زیاد است.»

ممکن است سنای آمریکا بزودی بخواهد طرح اعمال تحریمهای جدید علیه ایران را بررسی کند که قانون عاری سازی ایران از تسلیحات هسته ای نام گرفته است. اعمال تحریمهای بیشتر علیه ایران در شرایط کنونی سبب می شود نتایج تحریمهای گذشته نیز از بین برود. سناتورها پیش از رای دادن به این طرح باید از خودشان بپرسند که اگر این طرح به تصویب برسد و وعده رئیس جمهور برای وتو کردن این طرح عملیاتی نشود، چه اتفاقی رخ خواهد داد؟ من قویا بر این باور هستم که در این صورت، مذاکرات گروه 1+5 با ایران پایان خواهد یافت و بهترین فرصتی را از بین خواهد برد که در بیش از سی سال گذشته برای ایجاد تغییرات بزرگ در رفتار ایران بوجود آمده است؛ تغییراتی که ممکن است نه تنها سبب باز شدن انواع فرصتهای اقتصادی برای مردم ایران شود بلکه ممکن است مسیر و سرنوشت این کشور را نیز تغییر بدهد.

تصویب قطعنامه های جدید در شرایط کنونی فقط به نفع کسانی در ایران تمام خواهد شد که به شدت مشتاق هستند دیپلماسی شکست بخورد. محافظه کاران و تندروهای ایران به حسن روحانی و محمدجواد ظریف وزیر امورخارجه ایران به علت تلاش برای رسیدن به مصالحه هسته ای حمله می کنند. اگر تحریمهای جدیدی علیه ایران اعمال شود این افراد خواهند گفت ایران در برنامه هسته ای اش وقفه بوجود آورد و درنتیجه آن فقط تحریمهای بیشتر و مجازاتی شدیدتری علیه ایران اعمال شد. با این اوصاف می بینیم آنها خواهند گفت نمی توان با آمریکا به هیچ نتیجه ای رسید زیرا توافق نامه موقت هنوز روی میز است اما آمریکا تحریمهای جدید اعمال می کند. اگر تحریمهای جدیدی علیه ایران اعمال شود، آنها خواهند گفت اگر آمریکا به توافق حاصل از طریق مذاکره در ژنو با مشارکت آمریکا ، روسیه، چین، فرانسه، انگلیس، وآلمان پایبند نباشد، پس از توافق نهایی نیز هرگز تحریمها را برنخواهد داشت. مهمتر از همه اینکه، در صورت اعمال تحریمهای جدید علیه ایران، این افراد خواهند گفت که آمریکا به دیپلماسی هسته ای علاقه ای ندارد بلکه به دنبال تغییر رژیم در ایران است. اگر سنا طرح تحریمهای جدید ایران را به تصویب برساند، مذاکرات دیپلماتیک با ایران از هم خواهد پاشید و هیچ توافق نهایی وجود نخواهد داشت. ممکن است برخی خواهان چنین هدفی باشند اما من نمی خواهم. در این صورت، برنامه هسته ای ایران بار دیگر شروع خواهد شد آنهم بدون آنکه محدودیتی داشته باشند و تنها گزینه جلوگیری از دستیابی ایران به تسلیحات هسته ای، اقدام نظامی خواهد بود. همین حالا که فقط احتمال تصویب چنین طرحی در سنای آمریکا مطرح است، اعضای مجلس ایران از اقدام متقابل سخن می گویند. گفته می شود مجلس ایران می خواهد دولت را ملزم کند غنی سازی اورانیوم را بسیار فراتر از سطح پنج درصدی انجام بدهد که حد مدنظر در توافق نامه موقت است و ایران را ملزم کند تا به اورانیوم مناسب برای استفاده در تسلیحات هسته ای بسیار نزدیک شود البته اگر نگوییم که بخواهد به چنین سطحی از غنی سازی برسد. با این اوصاف، تهیه کنندگان طرح تحریمهای جدید علیه ایران در سنای آمریکا و تندروهای ایران در داخل این کشور، با هم همسو می شوند تا تلاشهای دیپلماتیک شش قدرت جهانی را بی ثمر کنند.

تدوین کنندگان طرح تحریم جدید ایران می گویند تحریمهای بیشتر سبب تقویت دست آمریکا در مذاکرات می شود. آنها می گویند تحریمها سبب شده است ایران سر میز مذاکرات حاضر شود. آنها معتقدند تحریمهای بیشتر ایران را وادار خواهد کرد تا از برنامه هسته ای اش دست بکشد. اما من کاملا با این سخن مخالف هستم. اجازه بدهید برای روشن شدن مسئله به بیان دیدگاههای کسانی بپردازم که از کارشناسان این حوزه هستند. دکتر پال پیلر که از مقامات سابق بلندپایه اطلاعاتی آمریکا است و درحال حاضر استاد دانشگاه جرج تاون است اخیرا در مقاله ای نوشته است احتمال برداشته شدن تحریمها، ایران را متقاعد کرد تا محدودیتهای شدید درباره برنامه هسته ای اش را بپذیرد و تهدید ایران به اعمال تحریمهای بیشتر در حال حاضر و پس از توافق موقت ، مانع از آن خواهد شد که ایران به توافق نامه نهایی تن در دهد. تصویب این طرح به منزله ، تحمیل شدید خواست سنا بر قوه مجریه و اختیارات آن در عرصه سیاست خارجی است. وزیر امورخارجه آمریکا به صورت رسمی از کنگره خواسته است تا به مذاکره کنندگان و کارشناسان آمریکایی فرصت بدهد تا کارشان را انجام بدهند. ازجمله کارهایی که خواست وزیر امورخارجه آمریکا از کنگره است این است که تحریمهای جدیدی علیه ایران اعمال نشود. بی توجهی به این درخواست به صورت جدی این پیام را منتقل می کند که ما به سخن دیپلمات ارشد کشورمان توجهی نداریم و سنا می خواهد خواست خودش را بر دولت تحمیل کند. این کار سبب می شود روند مذاکرات بسیار شکننده از بین برود . این وضع بسیار و فاجعه است. باید توجه داشت که جان کری خودش زمانی سناتور بود و ریاست کمیته روابط خارجی سنا را برعهده داشت. او فردی است که تلاشهای بسیار زیادی صورت داده است تا توافق ژنو حاصل شود. آیا ما می خواهیم با تصویب این طرح، احتمال رسیدن به توافق در شش ماه آینده را از بین ببریم. آیا می دانید درصورت اعمال تحریمهای جدید علیه ایران، واکنش و پاسخ ایران چه خواهد بود. در این صورت، همان وضعی پیش خواهد آمد که وزیر امورخارجه ایران به صراحت گفته است. خلاصه سخن او این است که در این صورت، کل توافق ژنو، مرده خواهد بود. سفیر سرسخت ترین متحد ما یعنی انگلستان به سنا هشدار داده است که تحریمهای جدیدی علیه ایران اعمال نکند. پیتر وست ماکوت اخیرا در مقاله ای نوشته است اعمال تحریمهای بیشتر در شرایط کنونی فقط به ضرر مذاکرات است و خط تحلیل رفتن حمایت بین المللی از تحریمهایی را به همراه خواهد داشت که سبب شده است به نقطه فعلی برسیم. به گفته وی، زمان اعمال تحریمهای جدید علیه ایران زمانی است که ایران از تعهداتش در قبال توافق ژنو تخطی کند یا مذاکرات به شکست بینجامد. در این صورت باید تحریمهای جدیدی علیه ایران اعمال شود و نه حالا.

با همه این اوصاف، من عمیقا بر این باور هستم که رای دادن به طرح تحریمهای جدید علیه ایران سبب از هم پاشیدن مذاکرات می شود و در این صورت، آمریکا و نه ایران ، طرفی خواهد بود که سبب ایجاد شکست و شکاف در ائتلاف بین المللی خواهد شد که سبب شده است تحریمها تاکنون موفقیت آمیز باشد. این کار سنا به انگلیس، چین، روسیه، فرانسه و آلمان خواهد گفت که نمی توان به آمریکا اعتماد کرد زیرا این کشور به تعهدات دیپلماتیک خودش پایبند نیست. در این صورت، متحدان مذکور به این نکته خواهند اندیشید که آیا پایبندی آنها به تحریمها و زیانهای اقتصادی ناشی از این مسئله برای هیچ و پوچ بوده است. اگر این مذاکرات از بین برود، گزینه های بسیار محدودی وجود خواهد داشت و محمتل ترین نتیجه نیز به نظر من، استفاده غیرقابل اجتناب از نیروی نظامی خواهد بود. آیا ما واقعا می خواهیم به چنین وضعی برسیم؟ سنای آمریکا بجای اعمال تحریمهای جدید علیه ایران باید بر پایبندبودن ایران به توافق نامه موقت متمرکز باشد. در شش ماه آینده جامعه بین المللی قادر خواهد بود این مسئله را راستی آزمایی و مشخص کند که آیا ایران به تعهداتش برای ایجاد وقفه در پیشرفت هسته ای اش پایبند است یا خیر. اگر ایران به مفاد این توافق نامه موقت پایبند نباشد یا اگر نتوان برای رسیدن به توافق نامه نهایی ازطریق مذاکره به نتیجه رسید، کنگره می تواند بلافاصله اعمال تحریمهای بیشتر علیه ایران را بررسی کند. من قویا بر این باور هستم که تحریمهای بیشتر فقط باید زمانی مدنظر باشد که فرصت کافی به تلاشهای دیپلماتیک برای رسیدن به توافق نهایی و جامع و الزام آور داده شده باشد. اگر ما در مدت شش ماه نتوانیم به توافق جامع برسیم می توانیم با همکاری و مشارکت شش قدرت جهان ، به سمت تحریمهای بیشتر برویم. اگر توافق موقت وجود نداشت می توانستیم از تحریمهای جدید علیه ایران سخن بگوییم اما حالا که چنین توافقی حاصل شده است ماجرا تفاوت دارد. اما تصویب تحریمهای جدید در شرایط کنونی که رئیس جمهور آمریکا آن را وتو خواهد کرد، چه فایده ای خواهد داشت و این کار آیا معقول و منطقی است؟

تضعیف مذاکرات در شرایط کنونی و پس از حصول به پیشرفت تاریخی و جدی در این مسیر، برخلاف منطق است و این خطر را به همراه دارد که دیپلماسی شکننده و بی سابقه شکل گرفته را از هم بپاشد. آیا ما می خواهیم مسئولیت چنین کاری را به دوش بکشیم. باید به صراحت بگویم که این اقدام به منزله حرکت سریع به سمت جنگ است. من درمقام رئیس کمیته اطلاعاتی سنای آمریکا به خوبی از بسیاری از چالشهایی مطلع هستم که ایران برای منافع آمریکا در سراسر جهان دارد. ایران حامی گروه تروریستی حزب الله است و از طریق سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران از بشار اسد رئیس جمهور سوریه حمایت می کند. این دو فقط دو مصداق از اقدامات بسیار دردسر آفرین ایران است. امیدوارم بتوانیم درنتیجه مذاکرات، برخی از این اقدامات ایران را متوقف کنیم. اجازه بدهید در اینجا به برخی از نگرانی های واقعی و درست اسرائیل درباره ایران مجهز به تسلیحات هسته ای اذعان کنم و اینکه چنین ایرانی تهدیدی برای موجودیت اسرائیل خواهد بود. من این نگرانی اسرائیل را درک می کنم و با آن موافق هستم. باآنکه من نگرانی های اسرائیل را به رسمیت می شناسم و با آن هم عقیده هستم، نمی توانیم به اسرائیل اجازه بدهیم که مشخص کند امریکا کجا و کی وارد جنگ شود. با تاکید بر این نکته در طرح تحریمهای جدید علیه ایران که درصورت حمله اسرائیل به ایران، آمریکا باید از اسرائیل حمایت کند، از آن بیم دارم که اسرائیل به عامل تعیین کننده زمان و مکان ورود آمریکا به جنگ تبدیل شود.

توافق موقت با ایران قوی و جدی و واقع بینانه است. این توافق نامه، فرصت جدی برای تغییر دادن سه دهه مسیر حرکت ایران است و سبب بوجود آمدن روزنه ای برای بهبود یکی از بدترین مناسبات دوجانبه آمریکا شده است. این فضا می تواند سبب شود باب جدیدی باز شود که نه تنها به منافع ملی اسرائیل توجه داشته باشد بلکه از منافع ملی خود ما نیز محافظت کند. بنابراین، برای حفظ دیپلماسی من به شدت با طرح تحریمهای جدید ایران مخالف هستم.