۱۴ بهمن ۱۳۹۲ - ۲۳:۲۹

فرق برف با سینمای اصغر فرهادی

«برف» فیلم تامل برانگیز روز سوم جشنواره بود.در نشست خبری پراعتراض فیلم، انتقادات زیادی به فیلم وارد شد. البته که عوامل فیلم هم پاسخ هایی داشتند.
کد خبر : ۱۶۱۵۹۹

صراط: نشست خبری فیلم سینمایی برف به کارگردانی مهدی رحمانی با حضور کارگردان و دیگر عوامل این فیلم برگزار شد. میلاد کی مرام،حسن حسین دوست،امین جعفری، آناهیتا افشار،رویا تیموریان و چند نفر دیگر از عوامل فیلم در این نشست حضور داشتند. مسعود رایگان نیز در این نشست حضور داشت.

در ابتدای این نشست مجری برنامه در مورد اهمیت سینمای مستقل نکاتی را بیان کرد و سپس پرسش و پاسخ با کارگردان و دیگر عوامل آغاز شد.
در ابتدا سوالی در مورد پایان باز و جایگاه آن در سینمای رحمانی پرسیده شد که کارگردان این فیلم در پاسخ گفت : پایان باز تعریف خاص خودش را دارد و الزاما هر فیلمی که در پایان آن حکمی صادر نشده باشد به آن پایان باز نمی گویند. پایانی که بیننده می تواند با توجه به خط قصه فیلم خودش پایانی متصور شود.

آنچه که شاید در مورد فیلم برف باعث شده باشد که برخی فکر کنند پایان باز داشته است این است که این فیلم در انتهایش هیچ حکمی صادر نمی کند.در پایان این فیلم در مورد خواستگاری خانواده همه چیز مشخص شد و نمی توان این نوع پایان را پایان باز نامید

کارگردان این فیلم در پاسخ به سوال دیگری که کار اخیر ایشان را یک دنباله روی از سینما و راه و روش اصغر فرهادی در سینما خوانده بود ابراز داشت : خیلی برایم جالب است که این اظهار نظر را می شنوم.چون با تمام احترامی که برای آقای فرهادی و سینمایشان قائل هستم، نوع قصه پردازی و مسئله شخصیت های فیلم های ایشان کاملا متفاوت است. در صورتیکه در فیلم من در بین شخصیت ها هیچ چیزی برای پنهان کردن بین شخصیت ها وجود ندارد و فیلم من راز های پنهانی ندارد و در فیلم همه چیز به وضوح مشخص می گردد.

وی افزود : در فیلم من مسئله و موضوع خانواده ما از ابتدا مشخص است و از همان ابتدای داستان فیلم در مورد همه این شخصیت ها در فیلم صحبت می شود. ما در همان سکانس های اول و در همان پرده اول هر چه که به راز های خانواده مربوط است را مطرح می کنیم و تماشاگر را از این لحاظ آگاه می کنیم. به همین دلیل من شباهتی در این فیلم با فیلم های اصغر فرهادی نمی بینم.

خبرنگار دیگری در ادامه نشست سوالی را در مورد اینکه چرا اکثر فیلم های این دو سال اخیر در یک تک لوکیشن خانه می گذارد و قصه فیلم در بیرون خانه روایت نمی شود پرسید که رحمانی کارگردان فیلم در پاسخ گفت: به هر حال فیلم های برگرفته از حال و شرایط زندگی خودمان و روحیه ها و میزان امیدواری ایست که در خودمان و در جامعه وجود دارد و همگی آن را می بینیم و درک می کنیم.در مورد فیلم من هم چون ما سال قبل که شروع به ساخت این فیلم کردیم همگی در خانه هایمان بودیم و هیچ دلیلی برای حضور در خیابان ها نمی دیدیم. نمی دانم کسانی که این سوال ها را از من می پرسند برای رفتن به بیرون چه امیدی دارند؟ بیرون از خانه هیچ فضای جشن و سرور و شادمانی ای وجود نداشت که ما بخواهیم به آن دلیل بیرون از خانه برویم.

رحمانی ادامه داد: هنگامی که فضای داخل خانه پر از ناامیدی است به طور طبیعی این ناامیدی از خانه به بیرون از خانه منتقل می شود.هنگامی که همگی در این فضا هستیم نمی توانیم با شعار دادن و امید الکی دادن آن امید  روحیه را لمس کرد. به هر حال مهم ترین دلیل اینکه این فیلم در فضای تک لوکیشنی یک خانه می گذرد همین است که فیلم را در شرایطی ساختیم همه در اوج ناامیدی در خانه بودیم.

میلاد کی مرام یکی از بازیگران این فیلم در پاسخ به خبرنگاری که علت حضور کوتاهش در فیلم را پرسیده بود اینگونه بیان کرد : به دلیل اینکه فیلم های مستقل کمتر دیده می شوند و به سختی ساخته می شوند، دوست داشتم که هر طور می توانم به آقای رحمانی و فیلم برف که یک فیلم از سینمای مستقل است کمک کرده باشم و به همین دلیل یک حضور کوتاه در فیلم داشتم که امیدوارم خوب از کار درآمده باشد.

همچنین کی مرام در مورد تک لوکیشنی بودن فیلم هم گفت: جنس فیلم سازی که آقای رحمانی برای ساخت فیلمشان انتخاب کرده اند اقتضای این کار را داشته است.

حسن دوست تدوینگر این فیلم هم در مورد پایان این فیلم گفت : این فیلم نه پایان باز دارد و نه پایان بسته دارد. در واقع تکلیف مخاطب با پایان این فیلم مشخص است. متاسفانه سینمای ما به سمت سطحی نگری رفته است و نمی دانم چرا تماشاگران ما نمی خواهند به پایان هایی از این دست که باعث تامل بیشتر مخاطب می شود فکر کنند.

حسن دوست همچنین در مورد سوالی که این فیلم را در ادامه مسیر سینمای فرهادی دانسته بود نیز گفت : این طور نیست که هر فیلم اجتماعی با این سبک و سیاق ساخته شود ما آن را ادامه سینمای فرهادی بدانیم.سینمای اصغر فرهادی برگرفته از سینمای سهراب شهیدثالث است و خود فرهادی بارها این را گفته است. همانطور که سینمای کیارستمی و امیر نادری نیز برگرفته از سینمای ابراهیم گلستان است. بنابر این نباید هر فیلمی که زمینه اجتماعی دارد را ادامه کار فرهادی دانست.

این تدوینگر سینما در مورد فیلم هایی که تماما در فضای یک خانه روایت می شوند ابراز داشت : سینمایی که من اسم آن را سینمای آپارتمانی می گذارم چند سالی است که در سینمای ما وجود دارد و زیاد هم شده است.دلیل این کار هم مشخص است. به دلیل اینکه هر کارگردانی که بخواهد فیلم خود را به بیرون از فضای خانه ببرد و واقعیت های اجتماعی را همانگونه که است روایت کند و به تصویر بکشد فیلم او مجوز نمی گیرد و به همین دلیل اجبارا کارگردان های ما فیلمشان را در فضای آپارتمانی روایت می کنند.

کارگردان فیلم در پاسخ به این سوال که آیا فیلمتان ضد خانواده تبلیغ زندگی مجردی نبود گفت: همه تلاش فیلم این است که دخترشان به خانه بخت برد و فیلم روایت گر این است.

خبرنگار دیگری پرسیده بود آیا فکر نمی کنید که پایان فیلم این نتیجه گیری را به وجود می آورد که هر کس که کار خیریه ای انجام دهد بدبخت می شود که رحمانی کارگردان فیلم اینگونه پاسخ گفت : چک های بی محل باعث بدبختی آن شخصیت شد و نه کار خیریه ای که انجام داده بود.

در ادامه نشست آناهیتا افشار بازیگر فیلم در مورد این فیلم و تجربه کار با آقای رحمانی گفت : این دومین تجربه من در همکاری با آقای رحمانی در سینما بود. در تجربه اولم که در فیلم ایشان حضور داشتم تجربه عجیبی را گذراندم.چون مدل کار کردن ایشان  نوع بازی گرفتن ایشان با بقیه کارگردانایی که لااقل من می شناسم متفاوت بود. ولی در ادامه کار اعتماد من به ایشان تکمیل شد و سعی کردم هر کمکی که می توان از ایشان در ایفای هر چه بهتر نقش گرفت بگیرم. هدایت ایشان در هر چه بهتر بازی کردن من بسیار موثر بود.

ویدا روشنی طراح صحنه و لباس فیلم هم در مورد کار در این فیلم گفت : این اولین تجربه مستقل من در سینما به عنوان طراح صحنه و لباس بود.سعی کرده بودم که بتوانم خانه ای را که یک خانواده 30 سال در آن زندگی کرده اند را به خوبی در بیاورم.امیدوارم که همه چیز چشم نواز و باور پذیر شده باشد.

رویا تیموریان دیگر بازیگر این فیلم در پاسخ به سوالی که از وی پرسیده شده بود که چرا همیشه نقش های غمگین را بازی می کنید و همیشه در فیلم هایتان غمگین هستید گفت: من چندین سال در سینما و تئاتر فعالیت داشته ام و کارهای زیادی داشته ام.من همیشه نقش های غمگین را بازی نکرده ام. من بازی سینما را فقط جلوی دوربین و در تئاتر بلدم بازی در پشت دوربین و صحنه را بلد نیستم. شاید به همین دلیل بوده است که هیچ وقت بازی های دیگر من دیده نشده است. من بازی در نقش کمدی هم داشته ام که کسی به آن اشاره نمی کند و راجع به آن صحبت نمی کند.

رویا تیموریان در ادامه جلسه درباره نقش خود در این فیلم گفت: من در«برف» غمگین نبودم بلکه نقش مادری را داشتم که استرس داشت و از همه چیز گله مند بود ، اما از بچه های خودش نگه داری می کند. فکر می کنم افرادی که می خواهند صحبت کنند باید بیشتر بدانند و مطالعه کنند. این مادر نیز نماینده ای از تمام مادران جامعه است.فضا کاملا ایرانی است. فرزندان دعوا می کنند و او نگران است که صدای او را دیگران می شنوند. تدوین آقای حسندوست فوق العاده بود. دیدن جریان فیلمی که در خانواده می گذرد، یک لحظه است و لحظات ناب را باید در این فیلم پیدا کرد. لحظات ناب کاراکترها معمولا از طریق بازیگران دیده می شود.

محمدرضا غفاری بازیگر نیز عنوان کرد: از آقای رحمانی و کل گروه تشکر می کنم چون وقتی سرصحنه فیلمبرداری حالمان خوب باشد، نتیجه اش خوب می شود.از خانم تیموریان نیز برای اینکه در باورپذیری نقش کمکم کردند، تشکر می کنم.

رحمانی در ادامه افزود: این خانواده درگیر مسأله آبروداری هستند و تصویر ما همیشه در خانواده با دیگر مکان ها متفاوت است. آبروداری به تاریخ هم مربوط می شود و در فرهنگ جامعه ما گذران لحظات و امید به آینده بدون تلاش است.

امین جعفری به عنوان مدیر فیلمبرداری درباره حرکات دوربین توضیح داد: انتخاب دوربین روی دست به دلیل توافق با کارگردان بود. تلاش کردیم تنش در خانواده را به این طریق نشان دهیم.

مهدی رحمانی در ادامه درباره فیلمبرداری بیان کرد: مشکل ما این است که باید پاسخگوی اتفاقات مرسوم باشیم.دوربین روی دست به ما کمک می کرد که سیال بودن شخصیت ها را به این طریق و درگیری آنها را نشان دهیم. شاید فیلمی هم لازم نباشد که روی دست گرفته شود اما مسأله اصلی این است که باید قصه در محیط بسته و با دوربین روی دست روایت شود.

شیرین یزدان بخش درباره علت جایگزینی افشین هاشمی به جای بابک حمیدیان گفت: در یکی از صحنه ها شاخه درخت شکست و بنا شد افشین هاشمی نقش او را ادامه دهد و از اینکه نقش مقابلم را خانم تیموریان بازی کردند، واقعا خوشحالم.

منبع: تسنیم