1- چهار سال پیش چنین نوشته ای را باعنوان عوامل بن بست کشاندن دولت احمدی نژاد نوشتم و در آن به رئیس جمهور وقت یاد آوری کردم که مهمترین عوامل به بن بست کشیده شدن دولت احمدی نژاد، اطرافیان ایشان (مشایی، رحیمی، جوانفکر) هستند و رئیس جمهور باید فکری به حال اطرافیانش کند! البته حاصل کار را همه می دانند.
2- اگر دولت روحانی در آینده ای نزدیک با مشکلات اساسی مواجه شود و یا حتی به بن بست برسد باید ریشه آن را در برخی اطرافیان رئیس جمهور جستجو کرد! اطرافیانی که ظاهرا برای زمین زدن دولت تدبیر و امید کمر همت بسته اند!
3- ماجرای آقایان سریع القلم و آشنا و دردسر ها و ماجراهای پی در پی این
عزیزان و حاشیه سازی‌هایی که در واکنش به گفته ها و اقدامات این دو اتفاق
می افتد ( از ماجرای راننده تاکسی سریع القلم تا کروات ایشان و دعوای ایشان
با آقای آشنا بر سر این مطلب که چه کسی مشاور روحانی است و چه کسی نیست
تا نامه نگاری‌های وقت و بی وقت آقای آشنا با صدا و بی صدا و ...) به تدریج
دارد به جاهای باریک می کشد! اگر دولت اهل تدبیر و امیدی است باید بتواند
برای مشاوران رئیس جمهور تدبیری بیاندیشد که به جای گل به خودی و دردسر
سازی رسانه ای برای دولت به فکر برداشتن بار از دوش دولت و رئیس جمهور
باشند!
تداوم اقدامات این عزیزان بهترین خوراک برای حاشیه سازانی خواهد بود که بی
تدبیری‌های این قبیل مشاوران را به حساب بی تدبیری دولت روحانی بگذارند!
4- موضع گیری‌های گاه و بی گاه چهره های نزدیک به رئیس جمهور ( مثلا آقایان ترکان و نوبخت ) در مواردی مانند مسئله مجلس شورای اسلامی و نمایندگان آن و منت گذاشتن بر سر مردم به دلیل عذرخوهی رئیس جمهور بابت سبد کالا ( دسته گل اخیر آقای نوبخت) مانند تیرهای زهرآگین بر جان دولت می نشیند و آبرو و اعتبار رئیس جمهور نزد افکار عمومی را کاهش می دهد! ( آقای روحانی لابد یادشان هست که آقای نوبخت چه نقشی مهمی در شکست آقای هاشمی در انتخابات سال 84 ایفا کرد! ) این سخنان و اقدامات مانند آلودگی هوای تهران تاثیری ناگهانی بر سرنوشت دولت ندارد، اما با گذشت زمان و به تدریج مانند سمی کشنده دولت را از پای درخواهد آورد!
5- ظاهرا آقای صادق زیبا کلام قصد دارد نقش مشایی دولت تدبیر و امید را
بازی کند و به احتمال زیاد همان بلایی که مشایی بر سر احمدی نژاد آورد را
بر سر شخص رئیس جمهور بیاورد!
اگر آقای روحانی معتقدند که جایگاه زیبا کلام در دولت ایشان قابل مقایسه
با جایگاه مشایی در دولت‌های نهم و دهم نیست، باید یادآوری کنیم که جناب
زیباکلام درست یا غلط، به دولت روحانی سنجاق شده ( شاید به مدد رسانه ها و
مطبوعات که ایشان را عملا به عنوان متفکر و تئوریسین دولت تدبیر و امید
معرفی کرده و می کنند و با انتشار پی در پی یاداشت‌ها و نظرات ایشان قصد
ستاره سازی از این چهره را دارند!) و موضع گیری های و گفتارهای عجیب و غریب
ایشان دقیقا یادآور در افشانی‌های مشایی است و بعید است آقای روحانی
ندانند وجود یک صادق زیباکلام برای به بن بست رساندن دولتی مانند تدبیر و
امید کافی است!
6- افراطیونی که در وزارت ارشاد دولت یازدهم نفوذ کرده و این وزارت خانه را به اقداماتی مانند تقابل با مراجع، مجلس، روحانیت و متدین جامعه کشانده اند، در آینده ای نه چندان دور بلایی را که بر سر دولت اصلاحات و شخص خاتمی آوردند، بر سر دولت یازدهم و رئیس جمهور خواهند آورد! اگر رئیس جمهور افراط‌گرایی در وزارت ارشاد را مهار نکند آنگاه باید خود را برای چیدن میوه‌های تلخ آن آماده کند.