صراط: روزنامه وطن امروز نوشت: لیست قراردادها که منتشر شد خیلیها اولین چیزی که
چشمانشان را خیره کرد رقم قرارداد آندرانیک تیموریان بود ولی اگر کمی
تیزبینتر باشید به اسامی پایین لیست نیز میتوان مشکوک شد. فقط کافی است
به خریدهای این فصل استقلال و رقمهایی که با بعضی از بازیکنان در
قراردادشان منعقد شده نگاه کنید، خیلی از آنها حتی یک بار هم نامشان در
ترکیب تیم نبوده، بابک جباری، میثم جودکی یا بعضیها در کل فصل مصدوم
بودند مثل احمد جمشیدیان، بعضیها هم حضورشان هیچ ثمری برای باشگاه
استقلال نداشت مثل ایمان مبعلی یا مجید غلامنژاد. البته هیچکدام از این
موضوعها اهمیت ندارد چون تنها چیزی که در این میان مهم به نظر میرسد این
است که چرا بعضی از بازیکنان از رقم قرارداد خود هیچ مبلغی را دریافت
نکردهاند؟ واقعا پای چه کسی یا کسانی در میان است؟ وقتی این سوال را به
ذهن میرسد ناخودآگاه یاد حرفهای علیپور میافتیم که میگفت اگر دهانم را
باز کنم در باشگاه استقلال خیلیها را سیل میبرد! پیداکردن پازل غیبشدن
اعداد و ارقام کار خیلی سختی نیست چون اکثر رسانهایها بهخوبی میدانند
افرادی هستند در اطراف باشگاه استقلال که از هیچ به همه چیز رسیدهاند،
شاید هم خودشان این موضوع را به شاهین شانس و اقبال تعبیر کنند و زرنگی
خودشان و ارتباط خوب با بازیکنان! چه کسی میداند! مثلا راننده سابق یکی از
اعضای هیاتمدیره آنقدر به تیم و مسائل مالی نزدیک میشود که خیلی راحت
میتواند عدهای بازیکن درجه چندم را به پیراهن استقلال برساند، آقای
«الف» متهم ردیف اولی است که باید به سوالهای فراوانی پاسخ دهد، باید
بگوید چرا نیکبخت یکسوم قرارداد خود را گرفته یا اینکه بابک جباری
دریافتیاش صفر ریال بوده! یا محمد مهدی نظری از 700 میلیون 250 تا دستش
را گرفته، میثم جودکی، ایمان باصفا، نیکبختواحدی، مجید غلامنژاد،
احمد جمشیدیان، مهران قاسمی و.... وقتی به رقمها نگاه میکنید تازه
متوجه میشوید آقای «الف» به تنهایی نمیتوانسته تا این اندازه کاسبی کند
چون پای شخص دیگری نیز که همیشه نقش چوب لباسی را برای بزرگان تیم بازی
میکند گیر است؛ آقای «عین» کسی که در این سالها همیشه یار غار آقای ...
بوده و از این فوتبال به نوایی رسیده است. واقعا تا چه زمانی باید انتظار
داشت بعضیها پول بیتالمال را مصرف کرده و به جای اینکه چند بازیکن
حرفهای و درجه اول را به تیم بیاورند تا این اندازه باشگاه را خرج
میکنند. این سوال را مدیران یا کادر فنی استقلال باید پاسخ دهند که چه کسی
میتواند مسؤولیت آقایان «الف» و «عین» را برعهده بگیرد!؟
وزارت ورزش به خواستهاش رسید!
شفافسازی اسلحهای است که مدیران با استفاده از آن میخواهند اذهان عمومی را به سمت و سویی که خودشان میخواهند، سوق دهند. وزیر ورزش و تمام مشاورانی که کنار دستش هستند الحق که مردان سیاستبازی هستند و میدانند چگونه توپ را در یکسوم دفاعی حریف انداخته و بعد کنار بکشند. انتشار دومین لیست قراردادها از سوی وزارت ورزش، البته این بار نه به شکل مخفیانه بلکه کاملا آشکار نشان داد جامعه وزارت ورزش برای مقابله با مخالفانش لحظه به لحظه برنامهریزی کرده،انتشار لیست قراردادهای استقلال و معلوم شدن رقمهای نجومی بازیکنان و کادر فنی برگ دومی از کارتهایی بود که یکشنبه روی خروجی خبرگزاریها منتشر شد. چیزی حدود 14 سال پیش وقتی مهدی هاشمینسب در ازای 70 میلیون تومان از پرسپولیس به استقلال پیوست خیلیها این قرارداد را گرانترین قرارداد یک بازیکن در فوتبال ایران قلمداد کردند. آن روزها هاشمینسب با پرسپولیس قرارداد داخلی بسته بود حتی تصویر دست دادن ستاره یاغی با محمود خوردبین، سرپرست آن زمان تیم در روزنامه فانوس (روزنامه هواداری پرسپولیس در آن سالها) منتشر شد ولی چند روز بعد چنان بمب خبری منفجر شد که تا سالهای سال هاشمینسب مورد غضب هواداران پرسپولیس قرار گرفت، هیچ هوادار دوآتشه پرسپولیسی وجود ندارد که بتواند جوان سیهچرده آن روزهای فوتبال را به خاطر تغییر رنگ دادنش ببخشد. آن70 میلیون در زمانی بود که دلار 800 تومان در بازار خرید و فروش میشد و رنگ اسکناسهای سبز سرانجام این مدافع پرحاشیه را به سمت آبیها کشاند. هاشمینسب از لحاظ فنی جزو بازیکنان درجه اول به حساب نمیآمد و شاید این پول بیشتر به خاطر لجبازیهای مدیریتی سرخابیها رد و بدل شد. از آن روزها تا امروز چیزی حدود 14 سال میگذرد، تنها نکته این ماجرا این است که اگر مجموعهای به نام وزارت ورزش میآید این لیست را منتشر میکند باید بداند باعث و بانی بسته شدن رقمهای نجومی کسی نیست جز مدیرانی که به دست همین مردان دولتی انتخاب شدهاند. وقتی نگاهی به رقم قرارداد آندو میاندازید در ابتدا فکر میکنید شاید این بازیکن بیش از آن چیزی که حقش بود دریافت کرده یا چیزهایی از این قبیل اما باید در کمال بیطرفی بیان کرد بعضی از بازیکنها همانند تیموریان آنقدر تاثیرگذار هستند که دستمزدشان نیز حرفهای باشد و برای روشن شدن مساله به جای اینکه نوک پیکان را به سمت بازیکن یا مربی بگیرید باید از مدیرعامل باشگاه سوال کنید! قبل از عقد قرارداد با تیموریان، فتحاللهزاده در گفتوگویی بیان کرده بود «من آندو را از پای پلههای هواپیما به باشگاه آوردم» با استناد به این گفته میتوان به دو نکته پرداخت اول اینکه چرا بازیکنی مثل تیموریان حتما باید در ازای هر بازی 50 میلیون تومان برای تیم محبوبش به میدان برود و دوم اینکه فتحاللهزاده چرا برای خوش نشان دادن سابقه مدیریتیاش چنین رقمی را به او پیشنهاد داده است؟ مگر داده و آورده باشگاهی مانند استقلال و بیلان مالی این تیم روی چه شاخصی است که یک مدیر به خودش اجازه میدهد چنین رقمی را در فوتبال ایران باب کند؟ این موضوع از چند جهت به ضرر باشگاه و هوادار است چون متولی ورزش کشور که همان وزارت ورزش است به هیچوجه دلش برای این فوتبال و آن هواداری که روی سکوها در هر شرایطی میآید نمیسوزد، وزارتخانهایها بیشتر علاقهمند هستند تا مدیران مورد تایید خود را سر کار بیاورند و خیلی راحتتر از این حرفها مهرههای کادر فنی مورد نظر را روی نیمکت قرار دهند، پس با این منطق بدون شک باشگاه و هوادار ضرر میکند. نکته دوم اینکه چرا باشگاهی مثل استقلال و پرسپولیس همیشه باید به دست مدیرانی اداره شود که بیشتر به فکر منافع مدیرتی و حفظ صندلی خود هستند تا به فکر هوادار؟ شاید فتحاللهزاده میتوانست به جای پرداخت رقمهای کلان به بازیکنهایی مثل رحمتی، برهانی، اکبرپور و نیکبخت بازیکنان جوان و مثمرثمری را به خدمت بگیرد که بیشتر برای تیم امتیاز جمع کنند تا اینکه مسبب اصلی باختها شوند! درست حدس زدید دقیقا باید به دروازهبانی مثل رحمتی اشاره کرد که با نمایش ضعیف خود در آسیا کمر آبیها را شکست یا بازیکن تمامشدهای مثل نیکبخت چرا باید چنین قراردادی با باشگاه ببندد؟ وقتی این لیست منتشر میشود اذهان عمومی به سمت و سویی میروند که وزارت ورزش میخواهد، آنوقت است که آقای وزیر از ادبیات فوتبالی استفاده کرده و میگوید «فوتبالیستها میلیاردها تومان را بلعیدهاند!» خب یکی نیست سوال کند آقای وزیر شما که فکر میکنید با یک مشت مار بوآ طرف هستید این قول را میدهید که در زمان ریاست شما در وزارت ورزش دیگر از این نوع قراردادها در سازمان لیگ و باشگاهها منعقد نشود؟ شما تضمین میدهید که با آمدن بازیکنان ارزانقیمت و درجه چندمی کیفیت لیگ بیش از اینها افت نکند؟ یا اینکه مدیران مورد تایید شما در فوتبال باز هم به همین سبک و سیاق عمل کنند؟ با این اوصاف شعار خصوصیسازی نشان داد باز هم وزارتخانه تنها سیاستی که میداند این است که اذهان عمومی را به سمت دیگری سوق دهد اگرنه در این میان کسی سوال نکرد که وقتی شما لیست را منتشر میکنید آیا سند دریافت این رقمها را نیز منتشر کردهاید؟ این سوال برای دفاع از بازیکنان درجه چندمی سرخابیها نیست چون پرسپولیسیها نیز کیفیت بازیشان دستکمی از استقلالیها ندارد ولی عدم انتشار سند دریافتی درست به مصداق عابربانکی است که پول را از حساب کم میکند ولی میگوید تراکنش ناموفق بود!
وزارت ورزش به خواستهاش رسید!
شفافسازی اسلحهای است که مدیران با استفاده از آن میخواهند اذهان عمومی را به سمت و سویی که خودشان میخواهند، سوق دهند. وزیر ورزش و تمام مشاورانی که کنار دستش هستند الحق که مردان سیاستبازی هستند و میدانند چگونه توپ را در یکسوم دفاعی حریف انداخته و بعد کنار بکشند. انتشار دومین لیست قراردادها از سوی وزارت ورزش، البته این بار نه به شکل مخفیانه بلکه کاملا آشکار نشان داد جامعه وزارت ورزش برای مقابله با مخالفانش لحظه به لحظه برنامهریزی کرده،انتشار لیست قراردادهای استقلال و معلوم شدن رقمهای نجومی بازیکنان و کادر فنی برگ دومی از کارتهایی بود که یکشنبه روی خروجی خبرگزاریها منتشر شد. چیزی حدود 14 سال پیش وقتی مهدی هاشمینسب در ازای 70 میلیون تومان از پرسپولیس به استقلال پیوست خیلیها این قرارداد را گرانترین قرارداد یک بازیکن در فوتبال ایران قلمداد کردند. آن روزها هاشمینسب با پرسپولیس قرارداد داخلی بسته بود حتی تصویر دست دادن ستاره یاغی با محمود خوردبین، سرپرست آن زمان تیم در روزنامه فانوس (روزنامه هواداری پرسپولیس در آن سالها) منتشر شد ولی چند روز بعد چنان بمب خبری منفجر شد که تا سالهای سال هاشمینسب مورد غضب هواداران پرسپولیس قرار گرفت، هیچ هوادار دوآتشه پرسپولیسی وجود ندارد که بتواند جوان سیهچرده آن روزهای فوتبال را به خاطر تغییر رنگ دادنش ببخشد. آن70 میلیون در زمانی بود که دلار 800 تومان در بازار خرید و فروش میشد و رنگ اسکناسهای سبز سرانجام این مدافع پرحاشیه را به سمت آبیها کشاند. هاشمینسب از لحاظ فنی جزو بازیکنان درجه اول به حساب نمیآمد و شاید این پول بیشتر به خاطر لجبازیهای مدیریتی سرخابیها رد و بدل شد. از آن روزها تا امروز چیزی حدود 14 سال میگذرد، تنها نکته این ماجرا این است که اگر مجموعهای به نام وزارت ورزش میآید این لیست را منتشر میکند باید بداند باعث و بانی بسته شدن رقمهای نجومی کسی نیست جز مدیرانی که به دست همین مردان دولتی انتخاب شدهاند. وقتی نگاهی به رقم قرارداد آندو میاندازید در ابتدا فکر میکنید شاید این بازیکن بیش از آن چیزی که حقش بود دریافت کرده یا چیزهایی از این قبیل اما باید در کمال بیطرفی بیان کرد بعضی از بازیکنها همانند تیموریان آنقدر تاثیرگذار هستند که دستمزدشان نیز حرفهای باشد و برای روشن شدن مساله به جای اینکه نوک پیکان را به سمت بازیکن یا مربی بگیرید باید از مدیرعامل باشگاه سوال کنید! قبل از عقد قرارداد با تیموریان، فتحاللهزاده در گفتوگویی بیان کرده بود «من آندو را از پای پلههای هواپیما به باشگاه آوردم» با استناد به این گفته میتوان به دو نکته پرداخت اول اینکه چرا بازیکنی مثل تیموریان حتما باید در ازای هر بازی 50 میلیون تومان برای تیم محبوبش به میدان برود و دوم اینکه فتحاللهزاده چرا برای خوش نشان دادن سابقه مدیریتیاش چنین رقمی را به او پیشنهاد داده است؟ مگر داده و آورده باشگاهی مانند استقلال و بیلان مالی این تیم روی چه شاخصی است که یک مدیر به خودش اجازه میدهد چنین رقمی را در فوتبال ایران باب کند؟ این موضوع از چند جهت به ضرر باشگاه و هوادار است چون متولی ورزش کشور که همان وزارت ورزش است به هیچوجه دلش برای این فوتبال و آن هواداری که روی سکوها در هر شرایطی میآید نمیسوزد، وزارتخانهایها بیشتر علاقهمند هستند تا مدیران مورد تایید خود را سر کار بیاورند و خیلی راحتتر از این حرفها مهرههای کادر فنی مورد نظر را روی نیمکت قرار دهند، پس با این منطق بدون شک باشگاه و هوادار ضرر میکند. نکته دوم اینکه چرا باشگاهی مثل استقلال و پرسپولیس همیشه باید به دست مدیرانی اداره شود که بیشتر به فکر منافع مدیرتی و حفظ صندلی خود هستند تا به فکر هوادار؟ شاید فتحاللهزاده میتوانست به جای پرداخت رقمهای کلان به بازیکنهایی مثل رحمتی، برهانی، اکبرپور و نیکبخت بازیکنان جوان و مثمرثمری را به خدمت بگیرد که بیشتر برای تیم امتیاز جمع کنند تا اینکه مسبب اصلی باختها شوند! درست حدس زدید دقیقا باید به دروازهبانی مثل رحمتی اشاره کرد که با نمایش ضعیف خود در آسیا کمر آبیها را شکست یا بازیکن تمامشدهای مثل نیکبخت چرا باید چنین قراردادی با باشگاه ببندد؟ وقتی این لیست منتشر میشود اذهان عمومی به سمت و سویی میروند که وزارت ورزش میخواهد، آنوقت است که آقای وزیر از ادبیات فوتبالی استفاده کرده و میگوید «فوتبالیستها میلیاردها تومان را بلعیدهاند!» خب یکی نیست سوال کند آقای وزیر شما که فکر میکنید با یک مشت مار بوآ طرف هستید این قول را میدهید که در زمان ریاست شما در وزارت ورزش دیگر از این نوع قراردادها در سازمان لیگ و باشگاهها منعقد نشود؟ شما تضمین میدهید که با آمدن بازیکنان ارزانقیمت و درجه چندمی کیفیت لیگ بیش از اینها افت نکند؟ یا اینکه مدیران مورد تایید شما در فوتبال باز هم به همین سبک و سیاق عمل کنند؟ با این اوصاف شعار خصوصیسازی نشان داد باز هم وزارتخانه تنها سیاستی که میداند این است که اذهان عمومی را به سمت دیگری سوق دهد اگرنه در این میان کسی سوال نکرد که وقتی شما لیست را منتشر میکنید آیا سند دریافت این رقمها را نیز منتشر کردهاید؟ این سوال برای دفاع از بازیکنان درجه چندمی سرخابیها نیست چون پرسپولیسیها نیز کیفیت بازیشان دستکمی از استقلالیها ندارد ولی عدم انتشار سند دریافتی درست به مصداق عابربانکی است که پول را از حساب کم میکند ولی میگوید تراکنش ناموفق بود!