۰۲ ارديبهشت ۱۳۹۳ - ۱۲:۰۷

ماجرای شعری که قیصر پس از مرگ سرود

محمدرضا سنگری با بیان این مطلب که قیصر با وفاداری به گفتمان انقلاب و اصل انقلاب نقد می‌کرد،‌ به دیدن قیصر در خواب و شعری که پس از مرگ سروده‌ است،‌ اشاره کرد.
کد خبر : ۱۷۴۶۲۳
صراط: محمدرضا سنگری شاعر با اشاره به شعر انقلاب گفت:‌ وقتی ما می‌گوییم، شعر انقلاب،‌ چندین برداشت می‌توان از آن درباره مفهوم شعر داشت؟ آیا شعر انقلاب شعر عصر انقلاب گفته می‌شود‌ ؟ آیا به شعر باورمندان انقلاب گفته می‌شود؟ در حقیقت باید گفت که شعر انقلاب، شعری است که در عرصه انقلاب و پیوسته با ارزش‌ها، هنجارها، آرمان‌ها و باروهای انقلاب پدید آمده باشد، این شعر،  تنها شعری نیست که برای جوشش، قیام، خون و مبارزه و یا شعر دفاع مقدس سروده شده باشد،‌ بلکه شعر انقلاب مفاهیم بسیار گسترده‌ای را زیر چتر خود دارد، برای نمونه شعر عارفانه، اجتماعی، دینی، آیینی و ... نیز از زیرمجموعه‌های این شعر به شمار می‌روند.

همه سروده‌های عصر انقلاب شعر انقلاب نیستند

وی ادامه داد:‌ شعر انقلاب شعری نیست که فقط درباره انقلاب و حرکت انقلابی یا دفاع مقدس سروده شده باشد،‌ در عین حال که همه این‌ها را در خود جای می‌دهد،‌ اما فراتر از آن‌ها است. در پاسخ به این پرسش که آیا شعر انقلاب شعری است که در عصر انقلاب متولد شده باشد؟ نیز باید گفت که بله ما می توانیم شعر عصر انقلاب راشعر انقلاب بدانیم، اما همه سروده‌ها شعر انقلابی نیستند،‌ ما شعری که به فرهنگ انقلاب متصل باشد و در عصر انقلاب سروده شده باشد را شعر انقلاب می‌دانیم،‌ اما برخی در این عصر شعرهایی سروده‌اند که ضد انقلاب است،‌ ما این شعرها را نمی‌توانیم شعر انقلاب بگوییم،‌ بلکه می‌گوییم شعر عصر انقلاب. باید به مرزبندی‌ها دقت کرد و تعریف واضح و صحیح از شعر انقلاب ارائه کرد.

قیصر هم شاعر انقلاب است و هم شاعر عصر انقلاب

وی با اشاره به قیصر امین‌پور گفت:‌  قیصر را در چنین منظومه‌ای می‌توان تعریف کرد که هم شاعر انقلاب است و هم عصر انقلاب،‌ هم سروده‌های قیصر از آغاز تا پایان همه شعر انقلاب‌اند،‌ اگر شعری درباره جنگ گفته که از مشهورترین اشعارش است، باز شعر انقلاب است،‌ شعر صلح او جلوه دیگری از شعر انقلاب است،‌ آن‌هایی که سطحی‌نگراند و شتاب‌زده داوری می‌کنند، به این نتیجه می‌رسند که او در شعر صلحش  با دفاع مقابله کرده استف‌ در حالی که او شعرش ضد جنگ است و چهره منفور جنگ را می‌کوبد.اصل دفاع مقدس نیز ضد جنگ است.

قیصر با وفاداری به گفتمان انقلاب و اصل انقلاب نقد می‌کرد

سنگری ادامه داد:‌ در آخرین دیداری که در دانشگاه تهران  چند روز قبل از آن اتفاق تلخ داشتم،‌ قیصر به من گفت که من امروز همان قیصری هستم که در گذشته بودم،‌ قیصر امروز هیچ تغییری نکرده است. من و قیصر از کودکی‌، نوجوانی و دانشگاه با هم بودیم و به خوبی او را می‌شناختم،‌ می‌دانستم بی‌دلیل حرفی را نمی‌زند. می‌گفت‌، من امروز از همه سروده‌هایم در گذشته دفاع می‌کنم،‌ مفهوم حرفش این بود که قیصر شاعر انقلاب است و بر همه باورهایش پای می‌فشارد، شاعر انقلاب نمی‌تواند نسبت به ناروی‌ها کژی‌هاو کاستی‌ها منتقد نباشد ،شاعران انقلاب امروز هم فضای  فرهنگی، موقعیت‌ها، غلفت ها و بی‌خبری‌ها را نقد می‌کنند،‌ این به معنای جدایی از گفتمان انقلاب نیست، به معنای وفاداری به گفتمان انقلاب است. قیصر با وفاداری به گفتمان انقلاب و اصل انقلاب نقد می‌کرد، این  وظیفه شاعران است،‌  شاعر شاخک حساس جامعه است.

قیصر شاعر تمام قد انقلاب و وفادار به ارزش‌های انقلاب است

این استاد دانشگاه با بیان این مطلب که قیصر شاعر تمام قد انقلاب و وفادار به ارزش‌های انقلاب است،‌ گفت: قیصر با همین نگاه کژی‌ها و ناراستی‌ها را می‌بیند و این چهره انقلابی اوست. قیصر شعر انقلاب را شعری می‌دانست که در عصر انقلاب و با  تبیین، تحلیل و پرداختن به همه هنجارها، ارزش‌ها و باروهای اندیشه‌ای انقلاب سروده می‌شود، او همه این‌ها را به شرطی که شعر،‌ شعر باشد قبول داشت،‌ شما کدام یک از شعرهای «دستور زبان عشق» را می‌توانید بگویید با ارزش‌های انقلاب سازگار نیست؟.

شعر قیصر در همان بستری حرکت می‌کرد که انگاره‌ها و باورهای رهبر انقلاب در آن قرار داشت

وی با اشاره به ارادت قیصر امین‌پور به رهبر انقلاب گفت:‌ قیصر به رهبر انقلاب ارادت داشت، در جلسات شعری که در خدمت رهبر انقلاب بود شرکت کرد و شعر خواند، او همه آنچه را می‌گفت که در باورها،‌ منویات و...رهبرانقلاب  بود، شعر قیصر در همان بستری حرکت می‌کرد که انگاره‌ها و باورهای رهبر انقلاب در آن قرار داشت.

ماجرای شعری که قیصر پس از مرگ سرود

سنگری در پایان به ذکر خاطره‌ای از قیصر امین‌پور پرداخت و گفت: من خاطرات بسیاری با مرحوم امین‌پور دارم،‌  اما خاطره‌ای دارم که برای خودم بسیار شاخص است،‌ این خاطره به بعد از درگذشت وی اختصاص دارد. پس از فوت قیصر،‌ شبی او را در خواب دیدم، دست من را گرفت و با هم قدم زدیم، در دزفول شهر دوران کودکی‌، زیر پل دزفول نشستیم،‌  از او پرسیدم چه خبر؟ شعر تازه‌ای نسرودی؟ شروع کرد، در عالم خواب برای من شعر خواندن. من پس از بیدار شدن تنها یک بیت از آن شعر را در خاطر داشتم و آن بیت این بود «ما ندیدم دراین گمشدگی پیدا را / قطره ماندیم و ندیدیم لب دریا را» . این در واقع از نظر من شعری است که قیصر پس از مرگ سروده است. صبح همان روز در دبیرستانی سخنرانی داشتم، در این سخنرانی به قیصر اشاره کردم و ماجرای خواب شب قبل را بیان کردم،‌ پس از سخنرانی «آیه» دختر قیصر نزد من آمد و من تازه متوجه شدم که او نیز در همین دبیرستان تحصیل می‌کند‌، گویی که قیصر می‌دانسته من فردا دخترش را خواهم دید و به خواب من آمده است.
منبع: تسنیم