صراط: گاه حاشیهسازی برای برخی جریانات سیاسی اصل میشود، زیرا به زعم آنان اذهان را از توجه به مسائل اصلی بازمیدارد. دولت یازدهم دو مأموریت عمده را از ابتدای سکانداری امور اجرایی عهدهدار شده است و به تدریج زمان آن فرا رسیده است تا گزارش عملکرد خویش را در معرض قضاوت ملت قرار دهد.
در عرصه داخلی تقویت اقتصاد ملی و در عرصه بینالملل دفاع از حقوق ایران در مذاکرات 1+5، دو شاخص در ارزیابی عملکردها خواهد بود. «مردان روحانی» توفیقات برونمرزی را در گرو لبخند و زبان لیّن تبلیغ مینمودند. اما به میزانی که ناکارآمدی این رویکرد رخ مینماید.
چهرههای عصبی و درهم کشیده را در تعاملات داخلی بیشتر شاهدیم. به عبارتی دیگر آموزههای قرآنی «اشدا علیالکفار و رحما بینهم» را معکوس میخوانند. اظهارات ریاست محترم جمهوری در جمع نمایندگان سیاسی ایران در جهان را برخی صاحبنظران ناشی از سه عامل میدانند:
1- روند منطقیتر شدن انتقادات اصولگرایان از دولت بعد از تذکر رهبری و پررنگ شدن انتقادات اصلاحطلبان از شخص رئیسجمهور (به ویژه با ادبیات پرخاشگرانه) بر برخی مشاوران و خط دهندگان به رئیس قوه مجریه چندان خوش آینده نبود. لذا نقشآفرینیها در مسیر برهم زدن آرایش موجود شدت گرفته است.
2- متملقین که همواره با تاییدات غلوآمیز خود مردان صاحب قدرت را در برابر سخنی متفاوت شکننده میسازند، و به سرعت توانستهاند شبکه خود را در ساختار جدید اجرایی کشور نیز مستقر سازند.
3- برخی خواستهاند در آستانه سفر ریاست محترم جمهوری به نیویورک این پیام را منتقل سازند که آنها میتوانند با یک صدا در تهران مواجه باشند و چنین آمادگی و توانایی برای فرستادن صاحبان زمزمههای متفاوت به جهنم (و به عبارت ادیبانهتر خاموشسازی و به حاشیه راندن آنان) وجود دارد.
صرفنظر از صحت و سقم گمانهزنیهای صاحبنظران نسبت به چرایی به کارگیری ادبیات نامناسب توسط ریاستجمهوری در مواجهه با دارندگان دغدغههای متفاوت در زمینه مذاکرات هستهای، دستکم میبایست از یک پدیده به شدت نگران بود.
باید اذعان داشت اعتماد فوقالعاده آقای روحانی به کارگزاران و گزارشهایشان نگاه صاحبنظران و افکار عمومی را به شان و منزلت ریاستجمهوری دستخوش تغییر میسازد.
شایسته بود آقای روحانی به جای پذیرش تمام و کمال گزارشهای اقتصادی تبلیغاتی که مردم خلاف آنرا بلافاصله بعد از ورود به یک مرکز خرید درمییابند یا موضعگیری علنی علیه انتقاد آقای دکتر توکلی در سفر استانی آنهم صرفاً براساس توجیهات مغلوط متخلفان این شخصیت صدیق را- که در دولت گذشته نیز برای انتقاداتش هزینه سنگینی را پرداخت کرده است- دعوت میکرد و از نزدیک با نگرانیهای وی آشنا میشد.
فراموش نکنیم صاحبنظری چون وی مستنداتش در مورد تخلف یک وزیر به صورت محرمانه ارسال داشته بود و بعد از گذشت چند ماه با دریافت این واقعیت تلخ که حتی مسئول دفتر ریاستجمهوری زحمت ارائه پاسخی کوتاه را پذیرا نیست.
ناگزیر به علنی ساختن این تخلف میشود. باید پرسید زمانی که راه نفوذ تذکرات دلسوزانه اینگونه منتقدین نه تنها به کاخ ریاستجمهوری کاملاً مسدود است بلکه با واکنشهای تند نیز مواجه میشود.
آقایان به چه نوع مشارکتی از جانب مردم و بالاخص از سوی صاحبنظران در اداره جامعه قائلند. بهتر آن است با مطالعه در احولات گذشتگان نگذاریم تاریخ تکرار شود.
در عرصه داخلی تقویت اقتصاد ملی و در عرصه بینالملل دفاع از حقوق ایران در مذاکرات 1+5، دو شاخص در ارزیابی عملکردها خواهد بود. «مردان روحانی» توفیقات برونمرزی را در گرو لبخند و زبان لیّن تبلیغ مینمودند. اما به میزانی که ناکارآمدی این رویکرد رخ مینماید.
چهرههای عصبی و درهم کشیده را در تعاملات داخلی بیشتر شاهدیم. به عبارتی دیگر آموزههای قرآنی «اشدا علیالکفار و رحما بینهم» را معکوس میخوانند. اظهارات ریاست محترم جمهوری در جمع نمایندگان سیاسی ایران در جهان را برخی صاحبنظران ناشی از سه عامل میدانند:
1- روند منطقیتر شدن انتقادات اصولگرایان از دولت بعد از تذکر رهبری و پررنگ شدن انتقادات اصلاحطلبان از شخص رئیسجمهور (به ویژه با ادبیات پرخاشگرانه) بر برخی مشاوران و خط دهندگان به رئیس قوه مجریه چندان خوش آینده نبود. لذا نقشآفرینیها در مسیر برهم زدن آرایش موجود شدت گرفته است.
2- متملقین که همواره با تاییدات غلوآمیز خود مردان صاحب قدرت را در برابر سخنی متفاوت شکننده میسازند، و به سرعت توانستهاند شبکه خود را در ساختار جدید اجرایی کشور نیز مستقر سازند.
3- برخی خواستهاند در آستانه سفر ریاست محترم جمهوری به نیویورک این پیام را منتقل سازند که آنها میتوانند با یک صدا در تهران مواجه باشند و چنین آمادگی و توانایی برای فرستادن صاحبان زمزمههای متفاوت به جهنم (و به عبارت ادیبانهتر خاموشسازی و به حاشیه راندن آنان) وجود دارد.
صرفنظر از صحت و سقم گمانهزنیهای صاحبنظران نسبت به چرایی به کارگیری ادبیات نامناسب توسط ریاستجمهوری در مواجهه با دارندگان دغدغههای متفاوت در زمینه مذاکرات هستهای، دستکم میبایست از یک پدیده به شدت نگران بود.
باید اذعان داشت اعتماد فوقالعاده آقای روحانی به کارگزاران و گزارشهایشان نگاه صاحبنظران و افکار عمومی را به شان و منزلت ریاستجمهوری دستخوش تغییر میسازد.
شایسته بود آقای روحانی به جای پذیرش تمام و کمال گزارشهای اقتصادی تبلیغاتی که مردم خلاف آنرا بلافاصله بعد از ورود به یک مرکز خرید درمییابند یا موضعگیری علنی علیه انتقاد آقای دکتر توکلی در سفر استانی آنهم صرفاً براساس توجیهات مغلوط متخلفان این شخصیت صدیق را- که در دولت گذشته نیز برای انتقاداتش هزینه سنگینی را پرداخت کرده است- دعوت میکرد و از نزدیک با نگرانیهای وی آشنا میشد.
فراموش نکنیم صاحبنظری چون وی مستنداتش در مورد تخلف یک وزیر به صورت محرمانه ارسال داشته بود و بعد از گذشت چند ماه با دریافت این واقعیت تلخ که حتی مسئول دفتر ریاستجمهوری زحمت ارائه پاسخی کوتاه را پذیرا نیست.
ناگزیر به علنی ساختن این تخلف میشود. باید پرسید زمانی که راه نفوذ تذکرات دلسوزانه اینگونه منتقدین نه تنها به کاخ ریاستجمهوری کاملاً مسدود است بلکه با واکنشهای تند نیز مواجه میشود.
آقایان به چه نوع مشارکتی از جانب مردم و بالاخص از سوی صاحبنظران در اداره جامعه قائلند. بهتر آن است با مطالعه در احولات گذشتگان نگذاریم تاریخ تکرار شود.