۲۴ مرداد ۱۳۹۳ - ۱۴:۱۲
حجت‌الاسلام ابوالقاسم علیزاده

غفلت یا خطاى استراتژیک؟!

کد خبر : ۱۹۱۵۱۹
صراط: آنچه امروز افکار عمومى جامعه اسلامى به‏‌ویژه متدینین و اهالى فرهنگ و تربیت را به‌خود مشغول داشته است، بروز چشمگیر مفاسد و آسیبها و آفت‏هاى فرهنگى و تربیتى است تا جایى که بارها امام خامنه‌‏اى (مدظله‏‌العالى) با ادبیاتى گوناگون هشدارهاى لازم را به مدیران و مسؤولان فرهنگى جامعه داده‌‏اند و البته مدیران خرد و کلان نیز بسان همیشه دچار غفلت یا خطایى استراتژیک شده و توپ را به میدان مردان و زنان کوچه و خیابان و بازار انداخته‏‌اند و به‌جاى ریشه‏‌یابى آسیب‏هاى اجتماعى و فرهنگى و حتى اقتصادى و سیاسى و نیز درمان آن از مجارى اصلى و زیرساختى و زیربنایى، بازهم در تکاپوى مرهمى روى زخم نهادن و از باب تسکین مقطعى و موضعى، طرحى به‌اصطلاح خودشان نو در انداختن بوده و هستند، گواه این معنا، این واقعیت تلخ است که پس از 35 سال از عمر با برکت نظام الهى و اسلامى، هنوز با کمال تأسف در پیچ و خم فرهنگ‏‌سازى امر به معروف و نهى از منکر در سطح جامعه سرگردان و حیرانیم و بسان گوشت قربانى، این مأموریت فوق‏‌العاده مهم و تکلیف الهى را که از شئونات حاکمیت و نظام سیاسى محسوب مى‏‌گردد، پاره پاره کرده و هر بخش آن‌‏را به نهاد و مجموعه‏‌اى آن‌‏هم بدون ضمانت اجرایى و پاسخگویى سپرده‏‌ایم. جالب این‏که همه ما نیز انتظار داریم محیط خانه و خانواده و محله و اداره و جامعه، همواره سرشار از امنیت و پاکى و معنویت و اخلاق و تربیت باشد؟!
این در حالى است که دو فریضه الهى «امر به معروف و نهى از منکر» از شئون حاکمیت است نه تکلیفى انحصارى براى آحاد مردم کوچه و خیابان، چه آن‏که هر یک از واجبات و دستورات الهى فلسفه و حکمت خاص خود را دارد که نشان از جهت‌‏گیرى و هدفمندى و اثرگذارى آن در عرصه‌‏هاى زندگى فردى و اجتماعى بندگان خدا مى‌‏باشد. کافى است نیم نگاهى به فلسفه عبادات در آثار و سیره بزرگان و کارشناسان دینى افکنده شود تا اسرار و حکمتهاى دستورات الهى بیشتر و بهتر ظاهر گردد.
از‌جمله این دستورات، دو فریضه الهى امر به معروف و نهى از منکر است که البته با کمال تأسف هنوز بازارش رونقى ندارد و از مباحثى است که غریب و مظلوم و بلکه جوهره اصلى آن مغفول مانده است، هرچند در مقام حرف و شعار و قیل و قال از آن فراوان یاد شده است!

آنچه در رابطه با این دو فریضه الهى نقش اساسى و محورى دارد، توجه به فلسفه و حکمت اصلى آن است که اگر مورد توجه قرار گیرد، زمینه قوام و تحقق تمامى ارزشها و دستورات الهى نیز در سطح زندگى فردى و اجتماعى بشر فراهم‏ مى‌‏شود.
صاحب‏ نظران و اندیشمندان با استفاده از آموزه‏‌هاى وحى و اولیاء خدا(سلام‏‌الله علیهم اجمعین) فلسفه و حکمت امر به معروف و نهى از منکر را تأمین و تضمین و تقویت سلامت حیات اجتماعى بشر مى‌‏دانند، یعنى رابطه مستقیمى بین مفهوم و بازخورد و نتیجه این دو واجب الهى با جمع و جامعه و زندگى اجتماعى قائل هستند و از آن‏جا که ماهیت زندگى بشر، اجتماعى است و جداى از جمع و جامعه معنا و ارزشى پیدا نمى‏‌کند، سلامت محیط جامعه نیز باید دغدغه اولویت‌‏دار همگان باشد و لذا علاوه بر نظارت ملى و همگانى، احترام آحاد مردم به جمع و جامعه و قوانین و مقررات اجتماعى و باورها و سنت‏هاى اکثریت غالب، یک تکلیف و وظیفه انسانى و دینى قلمداد مى‏‌شود تا جایى که عدم توجه به باورهاى عمومى، عین ظلم به خویشتن و البته نشان بى‏‌فرهنگى و جهل و پلشتى تربیتى و اخلاقى محسوب مى‏‌گردد.
از این‌روى پیگیرى اصلاح و هدایت جامعه و نیز تأمین امنیت و عدالت و سلامت معنوى و تربیتى و اخلاقى در محیط زندگى جمعى، که ثمره عملیاتى‌‏شدن دو فریضه الهى امر به معروف و نهى از منکر مى‌‏باشد، قطعاً از شئونات و وظایف مسلم حاکمیت منظور مى‏‌گردد.
هرچند آحاد مسلمانان نسبت به آن نیز داراى تکلیف و وظیفه هستند، ولى آنچه پایه اصلى جریان امر به معروف و نهى از منکر در سطح جامعه و فرهنگ‌‏سازى آن در محیط اجتماع است، توجه حاکمان و دولتمردان در عرصه قانونگذارى و برنامه‏‌نویسى و تأسیس سازمان و یا اداره‌‏اى مستقل و مقتدر براى اجرایى‌شدن آن است. چنان‏که امام راحل(ره) در ماه‌‏هاى آغازین پیروزى انقلاب، تأسیس اداره‏‌اى با همین نام را در طى دستورى به شوراى انقلاب ابلاغ فرمودند، هرچند دستور امام نادیده گرفته و هرگز عملى نشد و لذاست که پس از 35 سال از آن دچار آسیب‏هاى فرهنگى و اخلاقى در سطح جامعه و حتى بدنه اجرایى و ادارى و اقتصادى و سیاسى جامعه هستیم، تا جایى که پس از سه دهه نان و نمک حاکمیت دینى و شهیدان انقلاب خوردن به‌ فکر طرحهایى همچون امنیت اجتماعى و تکریم زنان و جمع‏‌آورى دیش‏‌هاى ماهواره، کنترل و اصلاح سواحل دریاها و نیز مقابله با تهاجمات نرم دشمنان افتاده‏‌ایم!
طرح‏هایى که البته لازم و ضرورى است اما کامل و جامع و زیربنایى نیست! زیرا جز مرهمى بر زخم و مُسکنى مقطعى بر دردهاى فرهنگى در محیط جامعه نمى‏‌باشد. به‏‌طور مثال طرح تکریم بانوان از این حیث که الناس علی دین ملوکهم و یا النصیحة لأئمة المسلمین، ساز و کارى است براى از بین بردن زمینه‏‌ها و بسترهاى وسوسه‌‏انگیز و در نهایت آسیب‏هاى تربیتى و فرهنگى، بسیار مطلوب و بجاست ولى آیا در گستره ‏ى نظام و جامعه عظیم اسلامى ما یک دست، چه صدایى دارد؟! به فرض این‏که مجموعه‌‏اى همچون شهردارى تهران با مدیریتى جهادى این امر مهم را در زیرمجموعه و بدنه ادارى و سازمانى خود به‌خوبى عملیاتى و اجرایى نماید، در صورت عدم همگرایى و همراهى دیگر نهادهاى رسمى کشور به‌‏ویژه بدنه قوه مجریه، قطعاً ثمرى جز بروز دوگانگى و به‌عبارتى یک بام و دو هوا نخواهد داشت و چه‌بسا این دوگانگی هر اقدام و طرح شایسته‏‌اى را لوث و خنثى نماید.
بنابراین تحقق و اجراى موفق هر طرح فرهنگى و تربیتى، مستلزم عوامل و عناصرى است که نباید به‌هیچ‌وجه از نظر دور داشت و از آن‌جمله است چهار مورد محورى ذیل:
1. توجه به اصل راهبردى «الناس علی دین ملوکهم» و ضرورت پیش‌گام‌شدن کلیه نهادهاى حاکمیت به‌‏صورت یکپارچه و همسو در نهادینه‏‌سازى و فرهنگ‏‌سازى امر به معروف و نهى از منکر با دغدغه و تعصبى همگانى نسبت به ارزشهاى اخلاقى و تربیتى اعم از عفاف و حجاب، و پاک‏دستى و تکریم بانوان و بالأخره مقابله با هرگونه فساد ادارى و مالى و نیز رعایت اخلاق جمعى و گروهى و احترام به تمامى آحاد مردم به‏‌ویژه از ناحیه مدیران و مسؤولان ارشد نظام که البته نوع نگرشها، مواضع، گفتمان و برخوردهاى ایشان بسان الگو و فلش راهنمایى مى‏‌ماند که نه فقط زیر ذره‌‏بین و مورد شکار رسانه‏‌هاى بیگانه قرار مى‏‌گیرد بلکه اثر مستقیم در سبک تفکر و زندگى آحاد مردم نیز مى‌‏گذارد و لذا حضرت امیر(علیه السلام) در عهدنامه مالک‌اشتر به کارگزار نظام ولایى و اسلامى، سفارش به سعه صدر و خوش‌‏خلقى و احترام به رعیت و نیز داشتن روحیه نقدپذیرى مى‏‌نمایند تا مدیران به‌جاى پرداختن به وظائف جارى خود با سیاه‏‌نمایى عملکرد پیشینیان و یا به جهنم ارجاع دادن منتقدان خود اصل مسأله را پاک ننمایند.
2. «النصیحة لأئمة المسلمین» راهبردى است که تاکنون هرگز مورد توجه مدیران و مسؤولان خرد و کلان جامعه قرار نگرفته است و لذا بازار امر به معروف و نهى از منکر و رعایت شئونات اجتماعى و نیز حلال و حرام خدا آن‌گونه‏‌اى که انتظار مى‌‏رود، جلوه نمى‌‏نماید. اگر مسؤولان و مدیران رعایت ارزشها و دستورات نورانى اسلام را از خود و مجموعه و نهاد تحت امر، آغاز نمایند، بالطبع با تأسى از آن‏ها توده مردم نیز همان‏گونه تبعیت کرده و آراسته به ارزشهاى دینى و انقلابى و ملى خواهند شد.
3. امنیت اخلاقى و طرح تکریم زنان و امورى از این قبیل، زمانى ضمانت اجرا پیدا مى‌‏کند که ضمن ایجاد عزم و اراده‏‌اى ملى و برانگیختن غیرت و حساسیت ملى، مسؤولان و مدیران جامعه نیز با تفکر جهادى و بسیجى، ضمن کنار گذاردن ملاحظات حزبى و شخصى و جناحى، در تکاپوى تأمین مصالح نظام و جامعه اسلامى، به‌صورتى یکپارچه اقدام نمایند. چه آن‏که حضرت امیر (علیه السلام) فرمودند: «شُقوا امواج الفتن بسفن النجاه و عرجوا عن طریق المنافره و تیجانَ المفاخره = راه برون‏‌رفت از آسیب‏ها و فتنه‌‏هاى فرهنگی اجتماعى، ایمان و اتحاد و بصیرت و نیز کنار گذاردن تفرق و تکبر و فخرفروشى به دیگران است.»
4. در امور تربیتى و فرهنگى و معنوى باید هر فرد عادى تا چه رسد به خواص و مدیران خرد و کلان جامعه، امر تکریم و تربیت را از خود شروع نماید چه آن‏که اگر مدیریت نفس و هواهاى نفسانى در هر فرد و یا شخصیتى به‏‌صورت خودمدیریتى و خودکنترلى صورت گرفت و به تبع آن درون انسانها اصلاح و هدایت شد، در میدان‌هاى اجتماعى نیز عنصرى پاک جلوه خواهد نمود.
بنابراین باز هم عزم ملى و مدیریت جهادى است که چاره هر تحول و اقدام اصلاحى در سطح عمومى جامعه اسلامى مى‌‏باشد که امید مى‌‏رود در عرصه‏‌هاى جهاد فرهنگى نیز با نهادینه‌‏سازى امر به معروف و نهى از منکر در بدنه اجرایى و حاکمیتى کشور، شاهد یکپارچگى در حاکم‌‏سازى امنیت اخلاق و تربیتى در تمامى ابعاد و سبک زندگى توده‌‏هاى مردم شریف ایران اسلامى که امروزه الگوى ملتهاى تشنه عدالت و معنویت در سطح دنیا گردیده‌‏اند، باشیم. ان‏‌شاءالله.

*حجت الاسلام والمسلمین ابوالقاسم علیزاده معاون سیاسی شورای سیاستگذاری ائمه جمعه است.
خبر فوری

علت شلیک پدافند هوایی در اصفهان و تبریز