۲۷ شهريور ۱۳۹۳ - ۱۱:۰۲
حمله آمریکا به عراق عامل ایجاد داعش بوده است

ظریف: به نیت‌ آمریکایی‌ها بی‌اعتمادیم

وزیر خارجه ایران در اندیشکده غیر دولتی شورای روابط خارجی در امریکا گفت:حمله آمریکا به عراق عامل ایجاد داعش بوده است.
کد خبر : ۱۹۷۴۳۱
صراط: وزیر خارجه ایران در اندیشکده غیر دولتی شورای روابط خارجی در امریکا ضمن اعلام اینکه حمله آمریکا به عراق عامل ایجاد داعش بوده است گفت که بمباران مواضع تروریست‌ها، داعش را نابود نمی‌کند.

به گزارش رویترز، "محمد جواد ظریف "وزیر خارجه ایران در اندیشکده غیر دولتی شورای روابط خارجی در امریکا گفت:حمله آمریکا به عراق عامل ایجاد داعش بوده است.

ظریف افزود :همه درباره بی‌نظمی جهانی صحبت می کنند ، برخی تعاریف مختلفی ارائه می دهند تا بفهمند که چرا شاهد تغییر در روابط بین المللی هستیم. ما بیش از آنکه شاهد بی نظمی جهانی باشیم شاهد بی نظمی شناختی هستیم. این مشکلی است که با آن روبرو هستیم. ما تلاش می کنیم تا وقایعی را تحلیل کنیم که اصولا از وقایعی که در قرن گذشته شاهد آنها بودیم،متفاوت است. ابزارهای ما برای تحلیل این وقایع تاریخ گذشته است و به همین دلیل ما نمی توانیم پاسخ درستی برای آنها پیدا کنیم. نگاه به وقایع جدید در روابط بین المللی موضوع مهمی است و لازم است ابزارهای لازم برای درک این وقایع را ایجاد کنیم و پاسخ هایی برای آن‌ها ایجاد کنیم. ما درباره جهانی صحبت می کنیم که همه چیز در آن جهانی شده است.شما نمی توانید در برابر درد‌های دیگران بی تفاوت باشید. برای مثال زمانی که وقایع عراق و غزه را شاهد هستیم ،شما می توانید جهانی بودن همه چیز را شاهد باشید.داشتن امنیت به هزینه امنیت دیگران غیرممکن است. همچنین داشتن رفاه با وجود مشکل دارایی در سراسر جهان امری غیرممکن است. با توجه به یازدهم سپتامبر حتی آمریکا به عنوان ابرقدرت جهان نمی تواند امنیت را برای شهروندانش در جهانی که در آن ترور و ناامنی حاکم است،فراهم کند. این موضوعات سبب می شود که ما به دنبال راه حل های جدید برای مشکلات باشیم.

ظریف افزود:نیاز است که به دنبال طرحی نو باشیم. امیدوارم که در بحث امروز خود بتوانیم به این طرح برسیم.این موضوع مهم است که همه ما واقعیت ها را درباره همه مسائل از جمله ایران در نظر داشته باشیم. ایران قدرتی پاسخگو در منطقه است.ما به وقایع اطراف خود از این منظر نگاه می کنیم.در برخورد با موضوع داعش من قصد ندارم که آنرا دولت اسلامی بنامم زیرا رئیس جمهور اوباما هم به درستی از آن با موضوع غیردولت یاد کرد.این یک سازمان تروریستی است.این یک سازمان تروریستی هوشمند است.این سازمان به دلایل گوناگون ایجاد شده است.

وزیر خارجه ایران در ادامه گفت:چرا ایران به پاریس دعوت نشد؟زیرا بسیاری از حاضران در این نشست در مرحله ایجاد و گسترش از داعش حمایت کردند.این سازمان هم اکنون به عنوان قاتلی برای بوجود آورندگان آن بدل شده است.همانگونه که بارزانی رئیس اقلیم کردستان عراق اعلام کرد ایران نخستین کشوری بود که برای مقابله با این مشکل به کمک عراقی ها آمد.ما از هیچ کمکی به دوستان خود برای مقابله با این تهدید فروگذار نخواهیم کرد. ما معتقدیم که باید با این تهدید مقابله کرد زیرا این تهدید تنها تهدیدی بر ضد یک کشور و یا منطقه ،سوریه و عراق نیست بلکه تهدیدی جهانی است.هزاران شبه نظامی خارجی در عراق  و سوریه هستند که از سراسر جهان به آنجا آمده اند. آنها به مردمی که کشور آنها را اشغال کرده اند و بر آنها حکومت می کنند هیچ رحمی نمی کنند.این پدیده خطرناکی است و همه ما نیاز داریم که آگاه باشیم که چگونه با این موضوع برخورد کنیم.این تهدید با بمباران از منطقه محو نخواهد شد زیرا ما به ابزارهای جدیدی نیازمندیم.

وی افزود:به نظرم طرح جدید با شناختن واقعیت ها آغاز می شود. ما در  جهانی زندگی می کنیم و با چالشهایی مشترک روبرو هستیم که به راه حل هایی مشترک نیازمند است.مانباید معتقد باشیم که مشکلات بتواند از راه تهدید ، اجبار و تحمیل حل و فصل شوند.شما نمی توانید از خارج منطقه وارد شوید و خود را تحمیل کنید.ما هم نمی توانیم این کار را صورت دهیم.شما نمی توانید نسخه های تحمیلی خود را ارائه کنید.ما شاهد این موضوع در سوریه و دیگر جاها بودهیم.شما باید بتوانید با مردم وارد تعامل شوید تا پاسخ هایی دوجانبه برای این چالشها پیدا کنید.چالش داعش چالشی است که یک دلیل دارد و آن به خاطر نبود درک و فهم واقعیت های منطقه ما است.

ظریف افزود:این گروه از رسانه‌های جمعی استفاده می کند. این گروه از رسانه های جمعی به طرزی هوشمندانه تر از بسیاری در غرب استفاده می کند.آنها به خوبی می دانند از این مقوله چگونه استفاده کنند.آنها هدفی از این موضوع دارند.آنها از رسانه های جمعی استفاده می کنند و آنها از بی رحمی به دنبال آن استفاده میکنند.شما باید به دنبال دلایل این موضوع باشید.بر اساس یک نظرسنجی شانزده درصد از جمعیت فرانسه داعش و بی رحمی های آن را رد نمی کنند.شما باید ببنید چه عاملی باعث شده است که این افراد موافق این وحشیگری باشند.ما باید به مشکلات ایجاد شده ناشی از این وقایع توجه کنیم.

ظریف در ادامه در پاسخ به سوالی درباره اثرگذار بودن حملات هوایی آمریکا به داعش گفت: هرکسی که بخواهد با این مشکل مقابله کند لازم است که به این مشکل به ماورای عراق بنگرد.شما شاهد آن بودید که آمریکا برای مقابله با این مشکل بسیار دیرتر از زمانی که وضعیت آغاز شده بود،وارد عمل شد. من نمی خواهم درباره زمانی که پیشتر این موضوع در سوریه آغاز شد،صحبت کنم زیرا این موضوع حتی در سوریه هم آغاز نشد.همانطور که می دانید این افراد خود را پسران ابومصعب الزرقاوی می نامند که پس از حمله به عراق شناخته شد.این گروه از مدتها پیش به وجود آمده است.این گروه از لحاظ تسلیحاتی و مالی از طرف شماری از کشورهای متحد آمریکا در منطقه  حمایت شده است.حالا آمریکا پس از دو ماه و پس از حملات آن  در عراق تازه وارد عمل شده است.عراقی ها به حضور نیروهای خارجی در کشورشان نیاز ندارند بلکه آنها به تلاشی هماهنگ برای توقف حمایت از این گروه نیازدارند.امیدوارم که ائتلافی در پاریس ایجاد شد تمام تلاش خود را برای توقف حمایت از این گروه به کار گیرد زیرا بسیاری از حاضران در این کنفرانس از این گروه حمایت مالی و تسلیحاتی می کردند و حتی زمینه انتقال امن اعضای آنرا فراهم می کردند.   

وی افزود: این ضرورتا تنها مشکل دخالت نظامی نیست.این مشکل بیشتر به موضوع درک تهدید باز می گردد.باید به این درک برسیم که این تنها تهدیدی برای دولت اقلیم کردستان،دولت بغداد و دولت سوریه نیست.این تهدیدی است که تنها به محل حضور و فعالیت آن مربوط نمی شود.این افراد این تهدید را خیلی دیر درک کردند.

وزیر خارجه ایران گفت:دوستان ما ابتدا در بغداد و سپس در اقلیم کردستان عراق از ما درخواست کمک کردند.هدف جلوگیری از تلاش داعش برای گرفتن بغداد  و اربیل بود.ما به این هدف رسیدیم و تنها کمک را برای آنها فراهم کردیم و عراقی ها به این هدف رسیدند.عراقی ها این کار را انجام دادند.ما بر روی این موضوع تاکید کرده ایم که زمانی که از ما خواسته شد که در تشکیل دولت عراق دخالت کنیم ما بر روی این موضوع تاکید کردیم که این کار مردم عراق  و تشکیلات سیاسی آن است.ما گفتیم می توانیم کمک کنیم اما نمی توانیم در آن جریان دخالت کنیم. هدف اولیه ما کمک به عراقی ها برای توقف این گروه و تهدید آن بود.معتقدم که این تهدید هم اکنون متوقف شده است. این تهدید تا زمانی که به دنبال از بین بردن کلی آن نباشید به طور کامل از بین نمی رود.این سازمان یک سازمان به شدت متحرک است.یک تروریسم متحرک است که بیرحم است و هیچ احساس بخشی به مردمی که کنترل آنجا را دارد نمی کند، زیرا آنها مربوط به آن بخش از جهان نیستند .آنها با ایجاد رعب برنده می شوند.آنها از لحاظ نظامی برنده نمی شوند زیرا به طور ساده بگویم مردم از دست آنها فرار می کنند.آنها در رسانه های اجتمالی رعب آفرینی کرده اند به طوریکه حتی نیروهای شبه نظامی از جمله پیشمرگ‌ها هم فرار می کنند. از لحاظ روحیه تقویت شده اند و آنها از آمادگی لازم برای دفاع از قلمرو تحت اشغال خود برخوردارند.لازم است که ائتلاف فراهم آوردن پشتیبانی از آنها را متوقف کنید. باید فراهم آوردن محیط امن را برای آنها متوقف کنید. باید فراهم آوردن پشتیبانی مالی برای این گروه را متوقف کنید تا بتوان آنها را متوقف و نابود کرد.ما باید پیوستن افراد از سراسر جهان به آنها از خاورمیانه،اروپا و آمریکا  را متوقف کنیم.

در ادامه نشست اندیشکده شورای روابط خارجی آمریکا مارگارت وارنر از مجریان معروف آمریکایی از محمدجواد ظریف سوال کرد یکی از عناصری که واقعا سبب دور شدن سنی های عراق از دولت نوری المالکی نخست وزیر سابق عراق شد ، این نگرش بود که المالکی دولتی داشت که کاملا برخلاف قانون اساسی عراق بود و در برگیرنده تقسیم قدرت نبود و شیعیان در آن قدرت غالب بودند. آیا حالا ایران آماده شده است تا شاهد روند مشارکتی تر روند تصمیم گیری در بغداد باشد تا اینکه نه تنها سنی ها بلکه کردهای عراق نیز پذیرای این دولت باشند؟

ظریف در پاسخ گفت:« ما همواره تاکید داشته ایم که لازم است دولتی فراگیر در عراق وجود داشته باشد.

مجری برنامه پرسید:«اجازه بدهید این نکته را بگویم که وقتی می گوییم فراگیر، همواره افرادی هستند که سمتهایی را برعهده دارند اما سوال این است که در عراق چه کسی ارتش را در کنترل خود دارد و وزراتخانه ها را کنترل می کند و پول را هزینه می کند.

ظریف در پاسخ گفت:« سوال این است که آیا مردم راضی بودند که وضعی غیر از وضع موجود در زمان صدام حسین پیش بیاید. در آن دوران، دولتی در عراق بود که برخاسته از اقلیت بود. وقتی من در عراق بودم با کردها دیدار کردم . من با همه سران سنی عراق دیدار کردم. من با سران شیعیان نیز دیدار داشتم. همه گروههای موجود در عراق در حوزه هایی نارضایتی دارند. منظورم این نیست که المالکی یا هر فرد دیگری حتی در مناطق شیعی کاملا محبوب بود یا مردم به او علاقه داشتند. من در نجف بودم و برخی از آیت ا.. العظمی های عراق ، بیش از سران سنی که در بغداد با آنها ملاقات کردم، از دولت نوری المالکی ناراحت بودند. بنابراین، نباید این مسئله را موضوعی فرقه ای کرد. این فرایند (تشکیل دولت در عراق )بسیار دشوار بوده است. امیدواریم این فرایند دربرگیرنده همه باشد. این به معنای آن نیست که می توان نارضایتی را در عراق تزریق کرد تا اینکه وضع موجود در گذشته و در دوران صدام حسین احیاء شود. همه کسانی که به دموکراسی علاقه مند هستند به خوبی می دانند که چنین اتفاقی در عراق رخ نخواهد داد (وضع عراق به گذشته بازنخواهد گشت) به طوری که اقلیت با مشت آهنین مانند گذشته در عراق حاکم باشد.»
مجری برنامه در ادامه پرسید:« ممکن است دولتی شیعی مانند صدام حسین عمل کند؟»
ظریف در پاسخ گفت:« ممکن است دولتی شیعی مانند صدام حسین عمل کند. البته من نمی گویم که( دولت نوری المالکی )مانند صدام حسین بوده است. این دولت با مشکل بسیار جدی تروریسم مواجه بود. این دولت با مشکل بسیار جدی مواجه بود طوری که سرمایه و پول خارجی و تجهیزات خارجی به داخل کشورش تزریق می شد و یکی از کشورهای همسایه اش نیز امکان عبور تروریستها را از خاکش به مقصد عراق فراهم می کرد. باید دانست که این افراد (تروریست) با پرواز کردن به عراق نمی آیند! آنها از یک جایی به عراق می آیند. آنها از داخل ایران نیستند. اگر این افراد از ایران نمی آیند باید به آدرسی نگاه کرد که آنها از آنجا می آیند. من می دانم نمایندگان همه مکانهایی که در این آدرس وجود دارند ، در نشست پاریس سر میز حاضر بودند!( خنده حضار)»
مجری برنامه در ادامه پرسید:« شما از آدرسها صحبت کردید. اجازه بدهید به منطقه نگاه کنیم و مرزهایی که بین سوریه و عراق وجود دارد. اگر رئیس جمهور آمریکا حملات هوایی را در سوریه گسترش بدهد که گفته است در شرایط خاصی، احتمالا این کار را انجام خواهد داد، آیا تهران از این کار پشتیبانی خواهد کرد؟»
ظریف در پاسخ گفت:« ما از مداخله نظامی خارجی در منطقه حمایت نمی کنیم. ما معتقدیم اگر دولتهای منطقه از نیروهای خارجی برای این کار دعوت کنند، ما در تصمیم گیری دولتهای مستقل منطقه دخالت نمی کنیم. اما موضع اصولی ما این است که ما معتقدیم تزریق نیروهای خارجی اعم از هوایی یا زمینی، مشکلات ما را حل نمی کند. اگر به ماهیت گروه دولت اسلامی عراق و شام (داعش) نگاه کنیم متوجه می شویم که خاستگاه آن کجا بوده است. خاستگاه این گروه بخشی از تهاجم خارجی به منطقه بوده است. تهاجم خارجی به عراق سبب سرنگونی صدام حسین شد که ما از آن ناخرسند نیستیم اما نکته این است که حضور خارجی در هر سرزمینی سبب می شود فضایی به وجود بیاید و ما نمی توانیم از بروز فضای جدید جلوگیری کنیم و یکی از عواقب حضور خارجی درعراق ، ظهور افراد عوام فریبی از قبیل سران داعش بوده است تا از ناراحتی های مردمی استفاده کنند که کشورشان اشغال شده است و از این فضا برای مقاومت خودشان استفاده کنند.»
مجری برنامه در ادامه پرسید:« آیا منظور شما این است که راهبرد نظامی میان مدت برای مقابله با داعش و اقداماتش در مناطقی باشد که در سوریه در کنترل خود دارد؟»
ظریف در پاسخ گفت:« به نظرمن، باید مردم توانمند شوند تا اینکه بتوانند مبارزه کنند. آیا سوال شما درباره سوریه است؟»
مجری برنامه پرسید:« بله سوالم درباره سوریه است.»
ظریف در پاسخ گفت:« اگر منظور شما سوریه است،..»
مجری برنامه پرسید:« در عین حال باید توجه داشت که در سوریه دولتی وجود ندارد که حاضر باشد با آمریکا در این مسیر همکاری کند.»
ظریف گفت:« در سوریه حکومتی وجود دارد که آمریکا علاقه ای ندارد به آن اجازه بدهد مردمش را کنترل کند و نه تنها مردم خودش بلکه شماری از نیروهای خارجی را کنترل کند که اساسا به خاک این کشور حمله کرده اند. نمی توان با داعش و حکومت سوریه به صورت همزمان مقابله کرد. اگر مقاومت دولت سوریه نبود، نمی توانستیم شاهد وضعی باشیم که آقای ابوبکر البغدادی اداره به اصطلاح حکومت اسلامی یا داعش را به صورت فعلی برعهده داشته باشد به این معنا که اگر مقاومت دولت سوریه نبود، حالا وی از دمشق حکومتش را اداره می کرد. من نفرت دارم از اینکه بگویم این جریان، اسلامی است یا حکومت به شمار می رود. این تصویرسازی آمریکا از دولت سوریه که برای خودش بوجود آورده و آن را تقویت کرده است، عیب اساسی دارد. آمریکا این کار را با تعیین خطوط قرمز و اعلام این خطوط قرمز انجام داده و سبب شده است مقابله مستقیم و جدی با این عامل مشکل ، دشوار شود. نمی توان چنین وضعی را پذیرفت. من سخنان جان کری وزیر امورخارجه آمریکا را شنیده ایم که از آهنربای تروریسم صحبت می کند و اینکه به گفته او، بشار اسد آهنربای تروریسم است. اگر این استدلال درست باشد، این سازمان (داعش) پس از تهاجم آمریکا به عراق بوجود آمد و درنتیجه، آهنربای تروریسم جای دیگری بغیر از بشار اسد است .»
مجری برنامه در ادامه پرسید:«اما این نگرش درمیان به اصطلاح مخالفان میانه روی سوریه وجود دارد که نیروهای بشار اسد با دقت زیاد، داعشی ها را تنها گذاشتند و اجازه دادند در استان رقه حکمرانی کنند و منطقه ای را در آنجا در کنترل خود بگیرند، تا اینکه عناصر میانه رو سوری مجبور شوند در دوجبهه درگیر جنگ باشند.»
ظریف در پاسخ گفت:« این سخن براساس تئوری های توطئه است که نمی توان آن را رد هم کرد. منطقه ما مملو از این ها است. (خنده حضار) اگر به این تئوری ها گوش کنید باید بگوییم که داعش محصول آمریکا است. براین اساس، گفته می شود داعش محصول تهاجم آمریکا نیست بلکه آمریکا به صورت مستقیم این گروه را بوجود آورده است. اجازه بدهید این سخنان را کنار بگذاریم. هیچ دولتی، گروهی مانند داعش را بوجود نمی آورد که به اینگونه اقدامات وحشیانه و بیرحمانه علیه غیرنظامیان کشور خودش مبادرت کند که نمونه های آن را شاهد بوده ایم.»
مجری برنامه در ادامه پرسید:« اجازه بدهید پرسش را به گونه ای دیگر بپرسم. آیا شما فکر می کنید رئیس جمهور اسد می تواند بدون تعامل با مخالفان میانه روی خودش، داعش را شکست بدهد؟ در سال دو هزار و یازده و در سال دو هزار و دوازده می توانست این کار را انجام بدهد. اما او این کار را انجام نداد. او حاضر نشد به تقسیم قدرت تن دربدهد. او حاضر نشد به گفتگوهای صلحی پاسخ بدهد که جان کری، سازماندهی کرده بود.

ظریف در پاسخ گفت:« من به این گفتگوهای صلح دعوت نشدم (خنده حضار). اگر از بنده دعوت می شد یا اینکه بهتر است بگویم اگر از دعوت از ما خودداری نمی شد... پیشنهاد ما در آن زمان این بود که آتش بس برقرار شود و دولت وحدت ملی تشکیل شود و اصلاحات در قانون اساسی ایجاد شود تا اینکه قدرت توزیع شود و نه اینکه قدرت در یک فرد یا یک نهاد حکومتی متمرکز باشد و پس از آن، انتخاباتی زیرنظر سازمان ملل متحد در سوریه برگزار شود و به مردم سوریه اجازه داده شود تا خودشان آینده کشورشان را مشخص کنند و نه اینکه برای مردم سوریه تصمیم گیری شود. من در گفتگو با همقطارانم در کشورهای منطقه در صحبتهایی در این خصوص مشارکت داشته ام. همانطور که گفتم از ما دعوت نشد تا پیشنهادهای خود را در نشست ژنو مطرح کنیم. جالب توجه است که یک هفته پیش از برگزاری انتخابات در سوریه، فردی از سازمان ملل متحد از ما خواست که آیا حالا می توانیم طرح خودمان را عملیاتی کنیم یا خیر. من در پاسخ گفتم که فقط یک هفته به انتخابات باقی مانده است. اگر شما از من نمی خواستید تا در خانه بمانم و بجای آن می آمدم به ژنو می توانستم طرح خود را در آنجا پیشنهاد کنم. مشکل این است که عده ای مواضع خودشان را روی این قاعده گذاشته اند که فلان آقا یا بهمان آقا نمی تواند در آینده سوریه نقش داشته باشد. ما نمی توانیم در این خصوص تصمیم گیری کنیم. ما نمی گوییم که بشار اسد یا هر فرد خاص دیگری باید رئیس جمهور آینده سوریه باشد. ما می گوییم که اگر این مرد (بشار اسد) بسیار بیرحم است اجازه بدهید مردم سوریه او را از قدرت کنار بگذارند. ما باید شرایطی ایجاد کنیم تا انتخابات برگزار شود و نه اینکه چه کسی در انتخابات پیروز شود. به نظرمن، این موضع که به صورت مکرر در سه سال گذشته تکرار شده است، سبب شده است مناقشه استمرار پیدا کند. من اینجا برای آن نیستم که از کسی دفاع کنم. من می گویم که این روند اشتباه است. باید به دنبال روند باشیم و باید به دنبال نهاد و به دنبال رویه باشیم و بعدا برای مردم سوریه این فرصت را فراهم کنیم تا خودشان برای خودشان تصمیم گیری کنند ، نه اینکه اجازه بدهیم کسانی که دسترسی به سلاح دارند ، تصمیم گیری کنند و نظم منطقه را به علت وضع موجود در عراق یا به علت آنچه آن را بهار عربی یا زمستان عربی یا پاییز عربی یا هرچیز دیگری می خوانند و ما آن را بیداری اسلامی در منطقه می خوانیم، برهم بزنند. قطع نظر از هر دلیلی که برای این برهم خوردن نظم منطقه وجود دارد، باید توجه داشت افرادی در منطقه وجود دارند که می خواهند این برهم خوردن نظم را به صورتی جلوه بدهند که وضع ناخوشایند کنونی در سوریه است.

مجری برنامه در ادامه پرسید:« شما تا چه اندازه نگران هستید که اگر آمریکا بتواند تسلیحات و برنامه های آموزشی در اختیار میانه روهای سوری یعنی نیروهای مخالف در سوریه قرار بدهد، باآنکه هدف از این کار تقویت این نیروها در مقابل داعش است، این کار سبب خواهد شد این نیروها در مقابل اسد و حزب الله نیز تقویت شوند؟»
ظریف در پاسخ گفت:« باید نگاه واقع بینانه داشت. باید دید به اصطلاح میانه روهای سوری چه کسانی هستند. برای درک این مسئله باید به واقعیتهای کنونی در داخل سوریه نگاه کرد. این افراد هیچ سرزمینی را در کنترل خود ندارند و درنتیجه در مقابله با داعش یا حکومت سوریه هیچ قدرتی ندارند. صحنه سوریه یا در کنترل دولت است یا اینکه در کنترل داعش و سازمانهای خواهرش . اعضای این سازمانها (ی تروریستی) بیش از آنکه نیروهای حکومتی را (در سوریه ) بکشند، اعضای همدیگر را می کشند. همین وضع باعث می شود هرگونه توهمی را که درباره مناقشه فرقه ای در منطقه داریم کنار بگذاریم زیرا تعداد سنی هایی که داعش در سوریه کشته و گردن زده است، بیشتر از شیعیانی است که کشته است. این گروه متشکل از مشتی عوام فریب است که از ناراحتی های جوانان از سراسر جهان استفاده می کنند و با ایدئولوژی خود که مبتنی بر سبعیت است کارشان را پیش می برند. باید این مشکل درک شود. چند روز پیش شنیدم سناتور مک کین(از اعضای جمهوری خواه سنای آمریکا) می گفت اگر مخالفان میانه روی سوری مسلح می شدند، وضعی پیش نمی آمد که در حال حاضر شاهد آن هستیم. این سخن کاملا اشتباه است. کسانی که سرزمینهای سوریه را از ابتدای امر در کنترل خود داشته اند و از همان ابتدا در چنین فعالیتهایی درگیر بوده اند، همین افراد بوده اند. نگاه دقیق به مشکل مهم است تا بتوان زمینه های مشترکی میان مردم سوریه پیدا کرد. هرگاه احتمال شکل گیری گفتگوهایی در داخل سوریه وجود داشته است، شروطی مطرح شده است مبنی بر اینکه اگر قرار است گفتگوهای داخل سوریه وجود داشته باشد، ایران نباید مشارکت داشته باشد یا اینکه اگر قرار است گفتگوهایی بین گروههای داخل سوریه وجود داشته باشد، اسد نباید مشارکت داشته باشد یا اینکه اگر قرار است گفتگوهایی در داخل سوریه وجود داشته باشد، باید شروطی براورده شود که ناظر به آینده ای خاص برای سوریه است و دربرگیرنده افرادی خاص برای حکومت است یا اینکه فلان فرد نباید باشد. چنین نگاهی، حتی احتمال شروع گفتگوها را از بین می برد. من معتقدم همه این رویکردها برای این بوده است که افکار گروههای داخل آمریکا مدنظرباشند و نه اینکه برای پرداختن به مشکلات داخل سوریه باشد.

مجری برنامه در ادامه پرسید:« شما از گروههای داخل آمریکا سخن گفتید و من می خواهم به گفتگوهای هسته ای گذر کنیم. من می خواهم از شما بپرسم که امیدهای شما گفتگوهای گروه پنج بعلاوه یک به چیست و مهلت تعیین شده تا ماه نوامبر تا چه اندازه جدی است. سوال من این است که حل و فصل سه سوال کلیدی چگونه خواهد بود ؟ آینده زیرساختهای هسته ای ایران به چه صورت خواهد بود وقتی رهبر عالی کشور خودتان چشم اندازی بسیار وسیع (در عرصه هسته ای ) مطرح می کند و شماری از اعضای کنگره آمریکا ازجمهوری خواهان و دموکراتها تلاش می کنند انواع و اقسام شروط را برای برداشتن تحریمهای اساسی مطرح می کنند که عمل به آن شروط ، بی تردید به اختیاراتی فراتر از اختیارات قوه مجریه (ایران) نیاز است؟»
ظریف در پاسخ گفت:« بیاید به مسائل به صورت جداگانه بپردازم. یکی از نکات این است که به نظرمن، رسیدن به توافق درباره راه اطمینان بخشی به این مسئله که برنامه هسته ای ایران صرفا صلح آمیز باقی خواهد ماند، بسیار آسان است. انجام دادن این کار اصلا دشوار نیست. راههای متعددی برای این کار وجود دارد. گزینه های مطرح کدامند؟ گزینه های موجود این هستند که توافقی وجود داشته باشد که براساس آن، ایران تدابیر شفاف سازی را بپذیرد و محدودیتهایی درباره غنی سازی اش بپذیرد و ایران بپذیرد (تاسیسات) رئاکتور آب سنگین خودش را تغییر بدهد تا اینکه یک هشتم پلوتونیومی را تولید کند که می تواند براساس مفاد توافق نامه تولید کند و ایران اجازه اجرای سازوکاری را بدهد که براساس آن هیچ اورانیومی به شکلی تولید نشود که بتوان آن را برای سطوح بالا تغییر داد. این نکات قطع نظر از این استدلال است که ایران نیازی به تسلیحات هسته ای ندارد و تاریخ ایران موید همین مسئله است.به هرحال، نکاتی که گفتم یک بخش از مسئله است. بخش دیگر مسئله موضوع تحریم ها است و من چون واژه بهتری نمی دانم از عبارت شیفتگی برای تحریم ها استفاده می کنم. فکر و ذکر آمریکا تحریمها است. رسیدن به توافق مستلزم آن است که آمریکا تحریمها را بردارد. دلایلی که کنگره آمریکا در مخالفت با این کار مطرح می کنند این است که می خواهد تحریمها به قوت خود باقی بماند.»

مجری برنامه پرسید:« یعنی تحریمها خودشان هدف شده اند؟»

ظریف در پاسخ گفت:« تحریمها خودشان هدف شده اند. تحریم ها هیچ هدفی ندارند. اجازه بدهید توضیح بدهم که چرا اینطور است. وقتی تحریمهای ایران به علت مسئله هسته ای شروع شد، ایران کمتر از دویست سانتریفوژ داشت اما ایران حالا بیست هزار سانتریفوژ دارد. بنابراین، با یک محاسبه ساده می بینیم که تحریمها سبب شده است ایران نوزده هزار و هشتصد سانتریفوژ بیشتر تولید کند. ما در ایران می گوییم که به علت تحریمها، دچار رنجهایی شده ایم. رشد و توسعه اقتصاد ایران ضربه دید. مردم ایران ضربه خوردند. اما از سوی دیگر، نوزده هزار و هشتصد سانتریفوژ بیشتر نیز ایران ساخته است. می خواهم از شما بپرسم که به نظر آمریکا ، سیاست تحریمها چه نفعی برای این کشور داشته است؟ آمریکا به چه نتیجه ای رسیده است؟ یکی از دستاوردهای این تحریمها ،ساخت نوزده هزار و هشتصد سانتریفوژ بوده است. دستاورد دیگر این تحریمها برای آمریکا ناراحتی مردم ایران بوده است. اجازه بدهید یک نمونه بیاورم که هفته گذشته اتفاق افتاد. یک بیمار ایرانی نمونه ای از خونش را به آمریکا فرستاد تا بررسی شود. احتمالا این بیمار ثروتمند بوده که توانسته است نمونه خون خود را به آمریکا بفرستد و نکته دیگر اینکه او معتقد بوده است بررسی مجدد نمونه خودش در آمریکا ارزشمند است و ارزش هزینه کردن پول را دارد. نمونه خون مذکور به آمریکا آمد اما آزمایشگاهی که به آنجا فرستاده شده بود حاضر نشد این نمونه خون را آزمایش کند زیرا از ایران فرستاده شده بود. همین یک کار سبب شد یک خانواده و کل آشناهایان آنها از آمریکا متنفر شوند. این نتیجه، دستاورد خالص این کار برای آمریکا است. پیش از اعمال این تحریمها، بسته ای از پیشنهادها را مطرح کردم که حالا همه می گویند ایکاش آن بسته را قبول می کردند. این بسته می توانست برنامه غنی سازی اورانیوم را به تعداد بسیار محدودی از سانتریفوژها محدود کند. اما این بسته رد شد و تحریمها اعمال شد. تحریمها اعمال شد و نتیجه آن این بود که تعداد سانتریفوژهای ایران چندین برابر تعداد سانتریفوژهای آن زمان ایران شود. آیا این همان نتیجه ای بوده است که بتوان آن را جشن گرفت؟ آیا این تحریمها ، دستاوردی آنقدر حائز اهمیت داشتند که فکر و ذهن شما آنقدر مشغول آن باشد که مانع از رسیدن به توافق شوید؟ بار دیگر می گویم که در اینجا (آمریکا) ، آدرس اشتباهی داده شده است. برای پرداختن به مشکلات جدید، از رهیافتهای قدیمی استفاده می شود و از ابزارهای تحلیلی قدیمی استفاده می شود حال آنکه به این مشکلات جدید باید با توجه به الزامات خودش توجه کرد. به شما می گویم که ما متعهد به حل مسئله هستیم. ما می خواهیم این مسئله را حل کنیم. من در دوازده ماه گذشته که مسئولیت را برعهده داشته ام، بیش از هر سخن دیگری ، این نکته را بیان کرده ام. ما آماده هستیم به مذاکرات با حسن نیت ادامه بدهیم. آژانس بین المللی انرژی اتمی به شما بارها و بارها گفته است که ایران به همه عناصر توافق نامه ای پایبند بوده است که در ژنو حاصل شد. ایران نشان خواهد داد به هر توافق دیگری پایبند خواهد بود که حاصل خواهد شد. مهم است که با ایران همکاری شود تا به تفاهمی برسیم. من معتقد نیستم که تحریمها کالایی آنقدر باارزش است که بخاطر آن می توان خطر از دست دادن رسیدن به توافق با ایران و پایان دادن به بحران غیرضروری و باز کردن افقهای جدید برای همکاری و تعامل را به جان خرید آن هم در منطقه ای که به همکاری و تلاشهای مشترک برای مقابله با چالشهای مشترک نیاز دارد.»