۲۷ شهريور ۱۳۹۳ - ۱۷:۲۴

ماجرای گریه ناصرالدین شاه در کربلا

در زمان او اکثر اماکن مقدسه به زیباترین و باشکوهترین نحو ممکن بازسازی و مرمت شد.نام او را میتوانید در ایوانهای طلای نجف و کربلا و کاظمین و سامراو مشهد نظاره کرد.
کد خبر : ۱۹۷۵۱۳
صراط: ناصرالدین شاه قاجار ارادتی خاص به اهلبیت مخصوصا حضرت سیدالشهداء علیه السلام داشت و در ایام محرم سبیلها را آویزان و هیبت عزا میگرفت.در ایام محرم اهمیت خاصی به تعزیه ها و  روضه ها میداد.

ناصرالدین شاه اهمیت خاصی برای مرجعیت شیعه قائل بود که نمونهء آن را میتوانید در عکس العمل او نسبت به تحریم فتوای تنباکو توسط میرزای شیرازی رحمة الله علیه جستجو کنید.

در احوالات ناصرالدین شاه آورده اند:در حین ورود به کربلا بعد از غسل زیارت ابتداء به حرم  سقای لب تشنگان آقاابوالفضل العباس علیه السلام مشرف می شد.
 
اطرافیان به او گفتند جسارت نشود ولی معمولاٌ تشرف به حرم حسینی را مقدم میدارند در جواب گفت: این دستگاه سلطنت است و با اصول آن من آشناتر از شما هستم. کسی که بخواهد بحضور شاهنشاه برود ،اول باید نخست وزیر دربار را دیده و استجازه نماید.

سید صالح شهرستانی درباره سفر ناصر الدین شاه به کربلا می نویسد:

در آن هنگام که [ناصر الدین شاه] قبر امام حسین علیه السلام را زیارت می کرد و در کنار ضریح ایستاده بود، یکی از خطبای قبر حسینی در پیشِ روی ناصر الدین شاه خطبه مؤثری از حادثه دردناک امام حسین علیه السلام ایراد کرد و در اثنای سخنانش گفت: «روز عاشورا امام حسین علیه السلام در سخت ترین ساعاتش فرمود: هل من ناصر ینصرنی؟» بعد آن خطیب با ناله گفت: «ناصر تو آمد و اینک در خدمت تو ایستاده تا تو را یاری کند». با گفتن این جمله، همه مردم با گریه، ضجه زدند و گریه و ناله ناصر الدین شاه از همه بیشتر بود و او تاج از سرش برداشت و با کمال حرارت، از شدّت تأثر [آن را] جلوی ضریح انداخت. [1] .

در این دوران برای اوّلین بار زاد روز امام علی و امام زمان علیهما السلام از طرف حکومت و به طور رسمی در سلک جشن های رسمی درآمدند.

البته در میان اقدامات مذهبی ناصر الدین شاه، برخی هم به مذاق علما خوش نمی آمد و مورد تأیید آنان قرار نمی گرفت. نظیر سرایش اشعاری در مدح امامان شیعه که به شاه قاجار نسبت داده می شد. [2] .

ویژگی شاخص دوران ناصری، رونق بی سابقه مجالس عزاداری و خصوصاً آیین «تعزیه» است. [4] عبداللَّه مستوفی ذیل گزارش وضعیت آن سال ها، به تعدّد این مجالس اشاره کرده و می نویسد :

در دهه اوّل محرّم، سرِ هم رفته، بین دویست سیصد از این مجالس تعزیه داری، اعم از روضه خوانی های اعیان و تکیه های محل در شهر تهران دایر بود. [5] .


این امر البته بدون نظر مساعدت حکومت و شخص شاه نمی توانست تحقّق یابد. مهم ترین اقدام در جهت رونق بخشی این مجالس، ساخت «تکیه دولت» به دستور ناصر الدین شاه است. تکیه ای مُعظم وبی نظیرکه ایده ساخت آن را شاه قاجار، پس از سفرش به فرنگ مطرح کرد.

البته پیش از آن هم تکیه بزرگی از سال 1849 میلادی در تهران برپا بود؛ امّا نتوانسته بود چندان که باید رضایت خاطر شاه را فراهم سازد. این بود که وی پس از سفرش به بریتانیا در سال 1873 میلادی فرمان داد که یک تکیه جدید از روی نمونه «رویال آلبرت هال» "Royalbal Albert Hall" لندن ساخته شود.

شاه حتّی برای این که اگر یک سال در ماه محرّم بیرون از تهران باشد، هم بتواند نمایش تعزیه را ببیند، پیش تر در سال 1273 هجری / 1856 میلادی فرمان ساختِ تکیه ای در حومه شمالی نیاوران را صادر کرده بود. [6] .


 
 
پی نوشت ها:
[1] اشکواره کربلا، ص 287.

[2] دین و دولت در ایران (نقش علما در دوره قاجار)، ص 243.
[3] همان، ص 240.
[4] هنر مرثیه خوانی، ص 69 .
[5] شرح زندگانی من یا تاریخ اجتماعی و اداری دوران قاجاریه، ج 1، ص 301.
[6] همان، ص 244.

منبع:روضه