۱۹ مهر ۱۳۹۳ - ۰۹:۴۲
عبدالله گنجی

سیر تکوین مسائل حقوق بشری در ایران

کد خبر : ۲۰۲۲۲۳
صراط: حقوق بشر از جمله مسائل جهانشمولی است که منازعه معنابخشی به آن بین اسلام و غرب و شاید شرق و غرب همچنان ادامه دارد.

سیر تکوین مسائل حقوق بشری در ایران حقوق بشر از جمله مسائل جهانشمولی است که منازعه معنابخشی به آن بین اسلام و غرب و شاید شرق و غرب همچنان ادامه دارد. شاخص برای استانداردسازی حقوق بشر شاخص های غربی است که در هیبت جهانی معرفی می شود. غرب تلاش نموده است تفسیر خود از آن را در تراز جهانی معرفی کند و توانسته است با ابزارهایی همچون در اختیار داشتن مجامع بین المللی، رسانه و پرورش شخصیت های شرقی معنابخشی خود را بر جهان هژمون نماید. مثل شرق و غرب در نسبت با اعمال مسائل حقوق بشری مثل یک گروه اجتماعی و حکومت است.

شرق مانند یک گروه اجتماعی یا یک تشکل دانشجویی است که صرفاً به اظهارنظر، مطالبه و نقد می پردازد اما غرب به مثابه حکومت با قوه قهریه می تواند هر آنچه را می پسندد اجرا نماید. اکنون غرب نقش حکومت را برای جهان دارد و هر کس از چارچوب های ترسیم شده آن فراتر رود مورد تنبیه، شماتت، تحریم و تهمت قرار می گیرد. نهادهای بین المللی ابزار قوه قهریه غرب هستند که وظیفه اعمال آن را بر عهده دارند اما اعمال مسائل حقوق بشری غرب در ایران مراحل مختلفی دارد که منجر به اتهام حقوق بشری به ایران می شود.

مرحله اول: شاخص گذاری جهانی براساس دستگاه معرفتی، فرهنگ و ضوابط غرب مرحله اول این روند است. بنابراین کشورهایی که استانداردهای غرب را رعایت نکنند، حقوق بشر را رعایت نکرده اند.

مرحله دوم: اندازه گیری شاخص هاست. غرب با استفاده از نهادهای علمی و ساختارهای به اصطلاح بین المللی به اندازه گیری حقوق بشر مبادرت می ورزد. اما اعلام نتایج آن فقط در خصوص کشورهایی اعلام و اعمال می شود که چارچوب معرفتی- سیاسی غرب برای اداره جوامع خود را نمی پذیرند و حاضر به باج دهی هم نیستند.

مرحله سوم: در این مرحله شخصیت های غرب رفته (درس خوانده) یا غرب باور از درون جوامع شرقی یا جنوب برای اعتراض به عدم رعایت استانداردهای غربی و مطالبه اعمال استانداردهای غربی به کار گرفته می شوند. به تعبیر مقام معظم رهبری «تشکیل هسته های ذی نفوذ در داخل کشور» اتفاق می افتد.

مرحله چهارم: در این مرحله مدافعان استانداردهای غربی تلاش می نمایند با روش هایی مانند مشارکت، ابداع رقابت، شبکه سازی، کمپین سازی و اقدامات رسانه ای فراملی وارد میدان شوند. از این نقطه تنش و منازعه بین این افراد و حاکمیت اتفاق می افتد. در حین منازعه و تنش، رسانه های غربی به شخصیت پردازی از جریان اپوزیسیون می پردازند و به صورت مستمر این افراد را در رسانه های خود معرفی و تلاش می نمایند رنگ علمی- روشنفکری به آنان بدهند.

مرحله پنجم: در این مرحله بین حاکمیت و این افراد برخورد صورت می گیرد و به صورت طبیعی حاکمیت قوانین بومی را نسبت به این افراد اعمال می نماید. از اینجا غرب با چند روش مجدداً به حمایت و شخصیت پردازی می پردازد. اول ایجاد زمینه جهت مهاجرت به غرب، دوم در اختیار گذاردن رسانه و امکان زندگی، سوم اهدای جوائز و مدال های به اصطلاح جهانی. اکبر گنجی، عبدالکریم سروش، شیرین عبادی، نسرین ستوده، نرگس محمدی، شمس الواعظین، شبستری و... از جمله افرادی هستند که از جوائز مذکور برخوردار شده و بدان افتخار کرده اند. چهارم منوط کردن ارتباطات غرب با کشور به ملاقات با افراد مذکور یا حذف جرائم آنان می باشد که نمونه های متعدد آن در سال گذشته توسط پارلمان اروپا و خانم اشتون در ایران اتفاق افتاد.

مرحله ششم: انتخاب نماینده برای بررسی و جمع بندی مسائل حقوق بشری در کشورهای هدف و بین المللی کردن نتایج آن است. در این مرحله قوانین بومی به مسخره گرفته می شود.

اعتراض اتحادیه اروپا در قالب بیانیه سال گذشته درباره عدم رعایت حقوق همجنس گرایان یا بهاییان در این قالب تعریف می شود، حتی مواد مخدر که بیشترین اعدام در ایران را به خود اختصاص داده است به یک مسئله سیاسی و حقوق بشری تبدیل شده است. با ورود غرب به افغانستان تولید مواد مخدر چند برابر شد که حاکی از زمینه سازی غرب برای تولید بیشتر آن است. مواجهه ایران با این مسئله به سه صورت است؛ عده ای در مبارزه با آن شهید می شوند که تاکنون حدود 4 هزار نفر در این مبارزه به شهادت رسیده اند، عده ای با استفاده مستمر به استقبال مرگ می روند و دسته سوم که توزیع کنندگان عمده هستند اعدام می شوند. غرب با دسته اول و دوم کاری ندارد اما دسته سوم را جزو مسائل حقوق بشری محسوب می کند تا اعلام کند قوانین قضایی شما باید از استانداردهای غربی پیروی کند.

مرحله هفتم: در این مرحله برای رهایی از فشارهای غرب بین مسئولان سطوح مختلف کشور اختلاف می افتد. عده ای معتقد به اجرای قوانین و حدود الهی هستند و اینکه غرب در این باره چگونه می اندیشد و چه می خواهد برایشان مهم نیست.

تن دادن به مطالبات غرب را نوعی خدشه به استقلال کشور و حدود الهی می دانند و بر اجرای ضوابط بومی اصرار می ورزند. دسته دوم که معمولاً تحصیلکردگان دانشگاهی یا روشنفکران اصلاح طلب هستند تلاش می نمایند با اعمال حقیقی یا ظاهری استانداردهای غربی به آنان اثبات نمایند که ما به حقوق بشر یا همان استاندارد مد نظر شما باور داریم و در ملاقات ها و مواجهات با حرف های دو پهلو و مبهم تلاش می نمایند از فشار غرب رها شوند. این جماعت وقتی در حکومت قرار می گیرند، گمان می نمایند فشار غرب کاهش می یابد و پرستیژ آنان حفظ می شود اما پس از مدتی از رسانه ها و مسئولان غربی می شنوند که به رغم حضور فلان فرد یا فلان جریان آنچه ما می خواستیم محقق نشده است. اینجاست که جریان غرب باور در درون کشور احساس بی حاصلی می کند و این مفهوم در رسانه های آنان زمزمه می شود که «به رأی مردم توجه نشده است» و «مطالبه های مردم دیده نمی شود» یا «وعده های انتخاباتی اعمال نشد» اما واقعیت این است که مطالبات غرب و استانداردهای آن اعمال نشده است و جریانی که پرستیژ خود را در رفتارهای هم تراز معرفت غرب می داند از عصبانیت به خود می پیچد و اینجاست که مسئله «عبور از...» اتفاق می افتد. عبور از خاتمی را قبلاً به وضوح مشاهده کردیم. منتظر عبور از روحانی هم هستیم.

طراحی، شروع، مواجهه نظام و نتایج فتنه 1388 این سیر را در قالب یک پروژه نشان می دهد. غرب ابتدا طراحی فتنه را انجام داد و پس از ناکامی آن، با ابزارهای حقوق بشری به دفاع از طراحان و مولدان آن پرداخت؛ برخی را به غرب دعوت کرد، برای برخی درخواست ملاقات کرد، به برخی جایزه داد و برخی را در رسانه های خود به عنوان شخصیت های آزادیخواه و ضد استبداد معرفی کرد و در نهایت نماینده خود را برای بررسی آنچه خود طراحی کرده بود و ناکام مانده است، انتخاب کرد. گزارش هفته قبل احمد شهید یا اظهارات کامرون مبنی بر اینکه ایران با مردم خودش رفتار خوبی ندارد مثال های عینی سیر مسائل حقوق بشری در ایران است. اما واقعیت این است که ابزار حقوق بشر در کنار ابزارهای دیگر برای مواجهه با وجود انقلاب اسلامی است. بنابراین، این داستان با وجود انقلاب اسلامی ادامه دارد و پایان ناپذیر است، از نگاه درون دینی نیز همین معنا قابل درک است. آنجا که امام فرمود: «تا کفر و شرک هست مبارزه هست و تا مبارزه هست ما هستیم.»