۲۹ مهر ۱۳۹۳ - ۰۹:۰۷

تفاوت جمهوری اسلامی با حکومت‌های منطقه

تا زمانی که منتقد تبدیل به معاند نشده باشد، می‌تواند در نظام جمهوری اسلامی به کار و زندگی خود ادامه دهد؛ تفاوت یک حکومت مردم‌سالار با دیگر حکومت‌های منطقه‌ای و حتی غربی در همین است.
کد خبر : ۲۰۳۸۵۰
صراط: محمد صفری طی یادداشتی در روزنامه سیاست روز نوشت: مقایسه دو رفتار با هم نشان می‌دهد که کدام یک از آن رفتارها در چارچوب قانون، شرع، اخلاق و انصاف است.
 
این روش مقایسه‌ای در بسیاری از زمینه‌ها کاربرد دارد و می‌توان حتی آن را در رفتارهای منطقه‌ای کشورها و فرامنطقه‌ای مورد استفاده قرار داد.
 
جمهوری اسلامی ایران به خاطر انقلاب اسلامی و ماهیت انقلابی آن از همان سال‌های نخست انقلاب تاکنون مورد توجه و البته تهدید و فشار بسیاری قرار گرفته است که با همت مردم، رهبری نظام و اقتدار نیروهای مسلح توانسته است، هر یک از توطئه‌ها، دسیسه‌ها و دشمنی‌ها را پشت‌سر بگذارد و اکنون به عنوان کشوری مقتدر با حکومتی مردم‌سالار در منطقه و دنیا بدرخشد. در وانفسای اتفاقات و ناامنی‌های دنیا و منطقه، اکنون ایران به همین خاطر، یکی از کشورهای امن است، تنها می‌توان، این ادعا را با دیگر کشورهای همسایه و حتی کشورهای دورتر هم مقایسه کرد تا ثابت شود که ایران اسلامی از امنیت ماندگاری برخوردار است.
 
چنین حکومتی در دنیای پرآشوب، به واسطه همراهی مردم خود، توانسته است چنین دستاورد بزرگی داشته باشد. بسیاری از اتفاقاتی که در کشور می‌افتد بدون شک، منشا خارجی و جنس توطئه‌ و براندازی دارد. از ترورهای اوایل انقلاب علیه شخصیت‌های نظام و مردم گرفته تا جنگ تحمیلی و تحریم‌های اقتصادی و تهدیدات نظامی تا فتنه‌هایی که در سال‌های 78 و 88 به پا شد، همگی توطئه‌هایی بود برای رسیدن به هدف دشمنان نظام اسلامی. اما همه اینها هر چند پرهزینه بود، اما رفع شد.
 
در فتنه 88 دو تن از مسئولان پیشین کشور، رفتاری را از خود بروز دادند که باعث آن اتفاقات شد، اکنون پس از گذشت 5 سال از آن فتنه، آنها در حصر خانگی به سر می‌برند و تحت‌نظر و مراقبت هستند.
 
شرایط از لحاظ امکانات و رسیدگی‌ها، مطلوب است و کوچکترین کسالت و بیماری مورد توجه قرار می‌گیرد و درمان می‌شود. محافظ دارند و هیچ خطری هم آنها را تهدید نمی‌کند.اصرار بر ازادی آنها هم دسیسه‌ دیگری است.
 
جرم آنها، به خطر انداختن امنیت ملی کشور است، اگر این دو در دادگاه حاضر و محاکمه می‌شدند حکم سنگینی برای آنها در نظر گرفته می‌شد. اما جمهوری اسلامی اقدام به چنین کاری نکرد. در قبال چنین رفتاری برخی در داخل و البته کشورهای غربی اصرار به آزادی آنها دارند. همچنان در داخل کشور، شخصیت‌ها و رسانه‌های طیف اصلاح‌طلب خواهان آزادی و گذشت از همه جرایمی که آنها مرتکب شده‌اند، هستند، بدون این که توجه داشته باشند تاکنون نظام اسلامی نسبت به این دو شخص گذشت کرده است و طبق قانون با آنها رفتار نکرده است. رسانه‌ها و افراد و شخصیت‌ها همچنان درباره آنها آزادانه سخن می‌گویند و هیچ منعی هم برای آنها وجود ندارد.
 
برای مقایسه چنین اتفاقی که فتنه خارجی با نقش‌آفرینی عوامل داخلی بود، مصر و عربستان را مثال می‌زنیم. محمد مرسی رئیس‌جمهور سابق مصر پس از سرنگونی مبارک،رئیس جمهور مصر شد و با کودتا سرنگون ‌شد، بازداشت ‌شد، محاکمه ‌شد و همچنان در زندان به سر می‌برد. او رئیس‌جمهور قانونی مصر بود. در اینجا به تخلفات و اشتباهات او کاری نداریم، روندی که برای او طی شد مورد توجه است. حتی احتمال صدور حکم اعدام هم برای او می‌رود.
 
در عربستان آیت‌الله شیخ نمر، از علمای شیعه این کشور بیش از 2 سال است که در زندان به سر می‌برد، شرایط بسیار سختی را تحمل می‌کند. دادگاه برای او حکم اعدام صادر کرده است. واکنش‌هایی که نسبت به اقدام حکومت آل‌سعود در سطح بین‌الملل انجام شده در مقایسه با اقدامی که جمهوری اسلامی ایران نسبت به دو مجرم فتنه صورت گرفته بسیار تفاوت دارد. آیت‌الله شیخ نمر، هیچ اقدامی علیه آل‌سعود انجام نداده است، انتقادات او از آل‌سعود، از جنس تهدید و فتنه نبوده است، اما او را به ضربه گلوله مجروح می‌کنند، در زندان شکنجه می‌کنند و حکم اعدام برای او صادر می‌کنند، در مقابل واکنش غربی‌ها و آمریکایی‌ها و داعیه‌داران حمایت از حقوق بشر به این اقدام آل‌سعود چه بود؟ واکنش آنها به رفتار ایران با فتنه‌گران چیست؟
 
عربستان از سوی آمریکا و رژیم صهیونیستی تهدید نمی‌شود، فتنه‌ای هم از سوی آنها علیه آل‌سعود تدارک دیده نمی‌شود، اما به خاطر تزلزل ساختاری و اهمیت ندادن به مردم و نادیده گرفتن آنها، از هر انتقادی وحشت دارد، به همین خاطر است که چنین واکنش‌های تندی نسبت به منتقدین خود نشان می‌دهد.
 
اما جمهوری اسلامی ایران تا زمانی که منتقد تبدیل به معاند نشده باشد، می‌تواند در نظام جمهوری اسلامی به کار و زندگی خود ادامه دهد. تفاوت یک حکومت مردم‌سالار با دیگر حکومت‌های منطقه‌ای و حتی غربی در همین است.
 
مقایسه چنین اتفاقات و رفتارهایی باید باعث شود وجدان برخی در داخل بیدار شود و به نظام اسلامی که مظلوم واقع شده حق بدهد.
 
توقعی از دشمنان خارجی نیست که وجدانشان بیدار شود. برای این که به چنین نتیجه و برداشتی برسیم باید، بیشتر دقت کنیم، آگاهی خود را از تحولات داخلی و توطئه‌های خارجی بالا ببریم آنگاه اظهارنظر کنیم و انتظار داشته باشیم که چنین افرادی مورد عفو قرار بگیرند که البته بارها این فرصت به آنها داده شده است اما آنها به آن توجه نکرده‌اند.
 
آنهایی که خواهان عفو و گذشت چنین افرادی که فتنه به پا کردند، هستند خود را جای حاکمیت و مردم بگذارند، آیا آنها از تقصیر فتنه گران گذشت می‌کردند؟! آنهایی که خواهان گذشت نظام اسلامی و عفو سران فتنه هستند زمانی که نمی‌توانند از منیت خود گذشت کنند و به اشتباه خود اقرار کنند و از فتنه اعلام برائت نمایند چگونه توقع دارند که نظام اسلامی از جرمی که مرتکب شده‌اند در گذرد؟!