۰۲ آبان ۱۳۹۳ - ۱۱:۳۲

ناگفته‌های مجیدی در پشت‌صحنه نود

همه فکر می‌کردند که او با فرزاد مجیدی وارد استودیو می‌شود اما تنها آمد و فقط یکی از نزدیک‌ترین دوستانش را که کمتر کنار او دیده بودیم به همراه خودش آورده بود.
کد خبر : ۲۰۴۳۲۹
صراط: همه فکر می‌کردند که او با فرزاد مجیدی وارد استودیو می‌شود اما تنها آمد و فقط یکی از نزدیک‌ترین دوستانش را که کمتر کنار او دیده بودیم به همراه خودش آورده بود.

مجیدی با کت و شوار طوسی‌رنگ و شیکش وارد استودیو شد و خیلی زود با همه گرم گرفت. بعضی به او می‌گفتند شبیه مربی‌ها شده‌ای و برخی هم به شوخی با او کری می‌خواندند. استقلالی‌ها و پرسپولیسی‌های پشت صحنه هم با فرهاد گرم گرفتند. یک سال از خداحافظی عجیب و غریبش از فوتبال می‌گذشت، البته فرهاد همان زمان هم به برنامه ۹۰ دعوت شد اما نرفت تا ابهامات در مورد خداحافظی‌اش بیشتر و بیشتر شود. حضور او در برنامه ۹۰، نوید این را می‌داد که فرهادمجیدی درباره بسیاری از مسائل به صورت شفاف صحبت کند، اما مجیدی ترجیح داد سکوت کند و دوباره هوادارانش از شنیدن حرف‌های اساسی ناامید شوند. در پشت صحنه برنامه ۹۰ با فرهاد مجیدی گفت‌وگویی میسر شد و او خیلی ساده و راحت و روان جواب سوالات را داد و البته باز هم روی مواضعش تاکید کرد.

 

بالاخره دعوت عادل فردوسی‌پور را قبول کردی که سکوت تلویزیونی‌ات را بشکنی. 

نه، من آمدم که جواب سوالات عادل فردوسی‌پور را بدهم.

 

کلا زیاد اهل مصاحبه نیستی. جو برنامه را چطور دیدی؟ 

برنامه ۹۰ بهترین برنامه ورزشی ایران است. جو این برنامه هم مثل خودش خوب است. در مقایسه با دیگر برنامه های ورزشی، نود اصلا چیز دیگری است.  

مثل اینکه از گل‌هایی که انتخاب کرده بودند، ناراحت شده بودی؟ 

نه، گل‌های زیادی زده بودم که می‌شد در مسابقه پیامکی دیده می‌شدند، اما خب بد هم نبودند.

 

فکر کنم گلی که در دربی انتخاب شد، بهترین گلت به پرسپولیس بود، درست است؟ 

(کمی فکر می‌کند) خب... آره بهترین گلم بود. البته گل‌های دیگر هم خوب بود. اما این گل بعد از دقیقه ۹۱ بود و حس و حال دیگری داشت.

 

همه می‌گویند که تو نسبت به عادل فردوسی‌پور در برنامه ۹۰ گارد   داشتی. 

نه، گارد نداشتم.

 

یک کمی داشتی، خود عادل هم گفت... 

خب ایشان به روزنامه‌ها استناد کردند، من هم به روزنامه استناد کردم.

 

آخر چیزی که شما گفتی گزارشی بود که درباره عادل فردوسی‌پور نوشته بود، اما چیزی که از شما نشان دادند، مصاحبه بود. 

من که چیزی نگفتم. گفتم شما آن را تکذیب می‌کنید، من هم آن مصاحبه را تکذیب می‌کنم. الان عادل فردوسی پور ادعا می کند که سالی ۵۰۰ میلیون از برنامه نود درآمد ندارد و مطمئنا درست می گوید. من هم می گویم چنین مصاحبه ای نکردم.

 

یعنی شما واقعا آن زمان چنین مصاحبه‌ای نکرده بودید؟ اینکه به پرسپولیس می‌روید؟ 

نه، چرا باید آن مصاحبه را می‌کردم؟ مگر هر چیزی که روزنامه‌های ورزشی می‌نویسند، الزاما درست است؟ مصاحبه‌های فضایی و خیالی که زیاد نوشته می‌شود.

 

آن زمان مناسباتی وجود داشت، مثلا زمانی که یک بازیکن استقلالی یا پرسپولیسی می‌خواست قیمتش را بالا ببرد، با یک روزنامه مصاحبه می‌کرد و می‌گفت که خداحافظ فلان تیم، آن‌وقت قیمتش بالاتر می‌رفت. این یک تاکتیک بود. 

نه، من اهل این کارها نیستم. شما که من را می‌شناسی، من در ایران و پس از زمانی که به استقلال آمدم، فقط برای استقلال بازی کردم.

 

علی کریمی هم یک بار گفته بود که به استقلال می‌آید. 

گفتم که این یک ماجرای قدیمی است، یک ترفند در آن زمان که روزنامه‌های کم‌تعداد ورزشی، دست به چنین کارهایی می‌زدند. به هر جهت تیترهای دروغ همیشه وجود دارند. من هم همین را به آقای فردوسی‌پور گفتم.

 

شما خودت شاگرد مرحوم ناصر احمدپور بودی و در تیم منتخب تهران برایش بازی کردی. او همان زمان که چنین تیتری را از قول تو زده، شاید واقعا با تو گفت‌وگو کرده باشد. 

من که گفتم شاگرد ایشان بودم. اما درباره این تیتر باید بگویم که دروغ است. من هرگز چنین جملاتی را بر زبان نیاوردم.

 

بر سر جدایی‌ات از استقلال در زمان پرویز مظلومی حرف و حدیث زیاد بود. مثلا می‌گفتند شما بر سر انتقال از استقلال به الغرافه پول خوبی از الغرافه  گرفتید که بین شما و فتح‌الله‌زاده تقسیم شد. 

نه بابا، بیچاره فتح‌الله‌زاده آخر چرا باید چنین چیزهایی مطرح شود؟ مشکلاتی آن زمان وجود داشت که بهتر بود من نباشم.

 

فنی یا مدیریتی ؟ 

دیگر گذشته است. شما ببینید، مثلا آن زمان می‌گفتند سرمربی تیم باید عوض شود در حالی که تیم آن زمان صدر جدول بود.

 

اینکه مدیریتی می‌شود.

من بحثم کلی‌تر از این حرف‌هاست. آن زمان نتوانستم در استقلال بمانم و رفتم.

 

ولی اگر در استقلال آن زمان می‌ماندی، استقلال قهرمان می‌شد. 

حالا که دیگر گذشته است.

 

ولی واقعا مقابل فردوسی‌پور گارد داشتی. 

نه نداشتم، گارد نداشتم.

 

پس چرا درباره ماجرای پرسپولیسی بودنش در بچگی گفتی؟ 

 پدر عادل من را در فرودگاه دوبی دید و گفت وقتی عادل بچه بوده به همراه برادرش به ورزشگاه می‌رفتند و پرسپولیس را تشویق می‌کردند و پرچم پرسپولیس را تکان می‌داده.

عادل فردوسی پور که تکذیب نکرد... 

آخر آن زمان که فکر کنم فرازکمالوند روی آنتن زنده برنامه ۹۰ آمده بود، گفت که در دوران کارش در روزنامه ابرار ورزشی پرسپولیسی بوده، اما عادل حداقل آن زمان اعتراف نکرد که پرسپولیسی بوده اما به من گفت که از زمان بچگی پرسپولیسی بوده است.در هر حال بهتر است بگویم عادل فردوسی‌پور واقعا عادل است و الان رنگی نیست. خودش هم گفت که زمان بچگی پرسپولیسی بوده

اتفاقا خود عادل هم روی آنتن گفت که آن زمان و وقتی فراز کمالوند روی آنتن بود، گفته بود که در بچگی پرسپولیسی بوده...

فکر کنم نگفته بود.

 

روی آنتن از ماجرای گلزنی‌ات با پیراهن شیخ هم ناراحت شدی؟ 

مال خیلی سال پیش بوده. روی آنتن هم گفتم، خب این را نشان می‌دهند، زمانی که پرچم ایران را داشتم نشان می‌دادند.

 

عکسش را که نشان دادند. 

خب، فیلمش را هم نشان می‌دادند.

 

بگذریم. وقتی از استقلال خداحافظی کردی، تماشاگران استقلال خیلی کم شدند. حتی مثلا خسروی حیدری گفت که وقتی تو خداحافظی کردی و رفتی، تماشاگران هم از ورزشگاه رفتند. به نظرت کم‌تماشاگر شدن بازی‌ها به نبود ستاره‌ها و خداحافظی آنها چقدر ارتباط دارد؟ 

روی آنتن هم گفتم استقلال تیم بزرگی است و متکی به بازیکن نیست اما کم‌تماشاگر شدن فقط به بازی‌های استقلال ارتباط ندارد. همه بازی‌ها کم تماشاگر هستند.

 

درباره امیرقلعه‌نویی روی آنتن زنده هیچ حرفی نزدی. برخی منتقدان قلعه‌نویی معتقدند که او روی سکوها محبوب نیست. 

نه امیرخان هم محبوب است. کی گفته محبوب نیست؟

 

راستی ماجرای کلاس‌های مربیگری ات در انگلستان به کجا رسید؟ 

روی آنتن که توضیح دادم.

 

می دانم اما می خواهم بدانم که مدرک مربیگری که از انگلستان گرفته ای را نمی خواهی ارتقا بدهی؟ 

کلاس‌های مربیگری در فدراسیون فوتبال انگلستان خیلی طولانی و وقت گیر است و به همین دلیل برای گذراندن دوره جدیدی به اسپانیا می‌روم.

 

می‌توانستی دستیار وینگادا شوی؟ 

اصلا هم ماجرا وجود نداشت که من بخواهم دستیار کسی شوم، من برای کار دیگری به فدراسیون رفته بودم  نه مذاکره برای مربیگری و دستیاری در تیم‌های ملی.

 

دوست نداری از مربیگری تیم‌های پایه شروع کنی؟ 

باید  به این مساله فکر کنم.

 

ولی باز هم می‌گویم که به نظر من مقابل فردوسی‌پور گارد داشتی. 

باور کن مقابل فردوسی‌پور هیچ گاردی نداشتم.

با سایت نود درباره سنگی که به سمتت پرتاب شد هم حرف زدی، آن ماجرا را دقیق به یاد داری؟ 

در یکی از داربی ها که گل زدم پس از شادی گل روی زمین خوابیدم، یک سنگ بزرگ، در فاصله ده سانتی سرم به زمین خورد. اگر به سرم می خورد مطمئنا سرم می شکست. خدا رحم کرد.

آن وقت اگر هواداران استقلال، خون را روی سر و صورتت می دیدند، شاید اتفاقات دربی ۷۳ سال می افتاد... 

خدا رحم کرد که هیچ اتفاقی نیفتاد و سنگ به سرم نخورد.


منبع: وب سایت برنامه نود