۰۵ آبان ۱۳۹۳ - ۱۲:۰۱

لیلاز: با محوریت هاشمی، خاتمی و روحانی می‌آییم

عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی گفت: اصلاح‌طلبان با حداکثر انسجام درونی خود به صحنه انتخابات خواهند آمد و محور این انسجام هم آقایان هاشمی رفسنجانی، خاتمی و روحانی خواهند بود.
کد خبر : ۲۰۴۸۳۶
صراط: روزنامه خراسان نوشت: سعید لیلاز «تاریخ خوانده ای» که «اقتصاددان» است شاید همین اقتصاددان بودن اوست که جایش را در شورای مرکزی حزبی باز کرده است که پیش از همه احزاب به رویکرد های تکنوکرات محور و نگاه های اقتصادی شهره است.
 
لیلاز که از حدود 6 ماه قبل به عضویت شورای مرکزی حزب کارگزاران درآمده در تحلیل خود از آینده همگرایی اصلاح طلبان به صراحت معتقد است :«اصلاح طلبان با حداکثر انسجام درونی خود به صحنه انتخابات خواهند آمد و محور این انسجام هم آقای هاشمی رفسنجانی، آقای خاتمی و آقای روحانی خواهند بود.
 
ائتلاف و همراهی کامل این 3 نفر را مطمئن هستم»به شدت از عملکرد دولت دفاع می کند: «در حال حاضر براساس عملکرد دولت آقای روحانی می توانم به شما بگویم که الان به همان شرایط اگر انتخابات 92 را تکرار کنیم، به جای 20میلیون نفر 30میلیون نفر به آقای روحانی رای خواهند داد. »اما می گوید :« باید دو سال دیگر به دولت فرصت داد .»مسئله هسته ای و اقتصاد را دو پارامتر تاثیر گذار در انتخابات مجلس آینده برمی شمارد و البته نگرانی خود از برخورد احتمالی شورای نگهبان با کاندیدای اصلاح طلبان را به وضوح بیان می کند .
 
در جای جای سخنانش نگاه ویژه او به هاشمی رفسنجانی که خیلی ها او را پدر خوانده حزب کارگزاران می دانند مشهود است و انتخابات 92 را هم بر همین مبنا تحلیل می کند:« اتفاقی که در بهار 92 رخ داد این بود که مردم هم از چپ افراطی و راست افراطی به مرکز سیر کردند ، دلیل قدرت دولت آقای روحانی این است که در مرکز ایستاده است جایی که آقای هاشمی رفسنجانی ایستاده بود» تصریح می کند که «من در یک کلام بگویم ما همه تغییر کرده‌ایم اصلاح طلبان، اصلاح طلبان سابق نیستند و رفتارهایی که بعضا در سال های 76 تا 84 دیده می شد دیده نمی شود و هم آقای ناطق نوری تغییر کرده هم آقای هاشمی رفسنجانی تغییر کرده است» اما انتقادش از طیف تندروی اصلاح طلبان را هم پنهان نمی کند و از واژه «رادیکال چپ » استفاده می کند .
 
در توضیح بیشتر درباره رادیکال چپ می گوید:« برخی ها تصور می کردند که می توانند با کنار گذاشتن جریان های استخوان دار در نظام جمهوری اسلامی ایران به تنهایی کار خود را پیش ببرند آنها تصور می کردند رای به اصلاحات به معنای تمام شدن کار است. مثلا در مجلس ششم، انتخابات سال 84 یا در انتخابات شوراهای اول و دوم ... اما هم اکنون در جایی ایستاده ایم که اصلاح طلبان متوجه شدند که بعضا با برخی رفتارهای رادیکالی که در گذشته داشته اند قادر به پیش برد مسائل نیستند ». این اقتصاد دان نیم نگاهی نیز به احتمال شکست مذاکرات هسته ای دارد «مذاکرات هسته ای هم اگر به نتیجه نرسد من یقین دارم که ملت ایران موضع دولت را درک خواهند کرد. چرا که این دولت نه بنای مصالحه غیرشرافتمندانه با غرب را دارد نه ملت ایران اجازه می دهد». اما وقتی می پرسم: شما بحث اقتصاد و مذاکرات هسته ای را به موضوع انتخابات گره زدید؟ می افزاید :«اگر توافقی هم انجام نشود آسمان به زمین نمی آید چنان که در یک سال گذشته ما بدون حذف تحریم ها از رکود خارج شدیم و جالب است شما بدانید ....»
 
* به نظر شما اصلاح طلبان چه شیوه ای را برای وحدت در انتخابات سال آینده در پیش خواهند گرفت؟
 
هنوز برای من و دوستان ما مبهم است که شیوه اجرایی کار چه خواهد شد چون هم از نظر زمانی چهارده، پانزده ماه به انتخابات وقت زیاد داریم حداقل در ایران این مدت زمان زیادی است.
 
* چرا؟
 
ما تلاطم های اجتماعی و سیاسی زیادی سرراه داریم. هنوز سیاست های اقتصادی دولت کاملا به نتیجه نرسیده است این چهارده، پانزده ماه زمان بسیار بسیار مهمی است از نظر سیاست های اقتصادی دولت و این که آیا دولت موفق می شود که بر بحران عمیقی که به دولت به ارث رسیده غلبه کند یا خیر و نکته دیگر که در این چند ماه آینده اتفاق خواهد افتاد بحث مذاکرات ایران با غرب و مشخص شدن تکلیف آن است بنابراین بخش مهمی از شکل بندی یا آرایش سیاسی نیروهای ایران منوط به تحولات سیاسی - اجتماعی که در راه است.
 
* پیش بینی شما چیست؟
 
پیش بینی کلی بدون این که بتوانم درباره روش های اجرایی همگرایی و وحدت اصلاح طلبان سخن بگویم در مجموع می توانم بگویم که اصلاح طلبان با حداکثر انسجام درونی خود به صحنه انتخابات خواهند آمد. و محور این انسجام هم آقای هاشمی رفسنجانی، آقای خاتمی و آقای روحانی خواهند بود. ائتلاف و همراهی کامل این 3 نفر را مطمئن هستم و حول محور این 3 نفر تمام جریان های اصلاح طلب با یکدیگر منسجم خواهد شد.
 
* چه موانعی بر سرراه اصلاح طلبان دراین باره وجود دارد؟
 
آن چیزی که من را نسبت به آینده نگران می کند انسجام و وحدت اصلاح طلبان نیست بلکه تنها دغدغه ما برخورد شورای نگهبان با کاندیدای اصلاح طلبان است که آیا این انتخابات منصفانه برگزار خواهد شد یا خیر. من می دانم که جناح محافظه کار یا اصول گرایان حداکثر 15 یا 20درصد آرای جامعه را می توانند به فرد جذب کنند در یک شرایط برابر و در یک رقابت منصفانه و سالم ما تجربه سال های بین 80 تا 84 را تکرار نخواهیم کرد و حداقل شرایط مان به گونه ای است که انسجام از پایین به نیروهای اصلاح طلب تحمیل می شود. توده های مردم که طرفداران اصلاحات هستند به شدت با یکدیگر منسجم هستند آن بالا 3 رهبر اصلی کاملا با یکدیگر هم فکر و منسجم هستند می ماند نیروهای سیاسی میانه و رابط بین این دو گروه که آنها هم خواه ناخواه خود را هماهنگ خواهند کرد اگرچه شاکله اصلی شان کاملا با یکدیگر منسجم و یکدست است.
 
* شما بحث اقتصاد و مذاکرات هسته ای را به موضوع انتخابات گره زدید
 
عملکرد دولت ها در حوزه اقتصاد است که مردم را حول خودش متحد می کند دولت آقای روحانی نیز از این قاعده مستثنی نیست. از نظر قانون اساسی دولت در ایران در حوزه اقتصاد موضوعیت می یابد. دولت متکفل امور اقتصادی کشور است، سیاست خارجی، امنیت مسائل فرهنگی و ... زیرنظر دولت نیست. بنابراین آن چیزی که دولت زیرنظر رئیس جمهور و هیئت دولت می توانند مردم را به عنوان کارنامه خودشان جلب کنند یا نکنند عملکردشان در حوزه اقتصاد است و به این بخش باید موضوع مذاکرات هسته ای را هم اضافه کرد. مردم به این روند مذاکرات بسیار حساس هستند. در این حوزه کشور ماه های حساس را در پیش دارد از جنبه مردمی بودن دولت و حفظ و یا افزایش نیروهای اجتماعی طرفدار دولت چرا که در حال حاضر براساس عملکرد دولت آقای روحانی می توانم به شما بگویم که الان به همان شرایط اگر انتخابات 92 را تکرار کنیم، به جای 20میلیون نفر 30میلیون نفر به آقای روحانی رای خواهند داد.
 
* یعنی شما معتقدید اقبال مردم به آقای روحانی بیشتر شده؟
 
حتما بیشتر شده ما اقتصاد ایران را از لبه پرتگاهی که سقوط کرده بود تقریبا نجات دادیم. البته هنوز موضوع های مهمی در پیش داریم هنوز احتمال این که موفق نشویم وجود دارد آن هم به دلیل وخامت اوضاع که برای دولت به ارث رسیده اما چون نشانه های رونق در اقتصاد ایران آشکار شده و هم اینکه تورم به خصوص فشارش روی توده های مردم فوق العاده کاهش یافته به اعتقاد من آرامشی که به کشور حاکم شد ناشی از عملکرد دولت است. آن چیزی که می فهمیم این است که شما فرض کنید 10متر از بدن یک نفر زیرآب رفته و باتلاش نجات غریق 3متر بدن فرد موردنظر از آب بیرون آمده است البته هنوز 7متر زیر آب است از این جنبه مردم هرگز اشتباه نمی کنند.
 
حادثه ای که در 4سال منتهی به دولت آقای دکتر احمدی نژاد به سر مردم آمده فوق العاده حادثه بزرگی بوده و 40درصد قدرت خرید نیمی از مردم ایران مضمحل شده است این اتفاق در دوران جنگ ایران و عراق رخ نداد به هر حال برگشتن به وضعیت سال 1390 حداقل تا سال 95 طول خواهد کشید و زمان خواهد برد. مذاکرات هسته ای هم اگر به نتیجه نرسد من یقین دارم که ملت ایران موضع دولت را درک خواهند کرد. چرا که این دولت نه بنای مصالحه غیرشرافتمندانه با غرب را دارد نه ملت ایران اجازه می دهد. ما گله مندیم از دولت سابق که شرایطی را برای کشور فراهم کرد که مجبور شویم امتیازهای زیادی به غرب بدهیم. هیچ کسی نمی خواهد که دستاوردهای هسته ای ایران از بین برود نکته مهم این است که اگر توافقی هم انجام نشود آسمان به زمین نمی آید چنان که در یک سال گذشته ما بدون حذف تحریم ها از رکود خارج شدیم و جالب است بدانید نرخ تورم موادغذایی که در تابستان سال 92، 55درصد بود در تابستان امسال به کمتر از 5درصد رسیده است. به نظر دولت یک ونیم تا دو سال دیگر زمان لازم دارد.
 
* شما بحث محوریت آقایان هاشمی، خاتمی و روحانی را در وحدت اصلاح طلبان مطرح کردید ظاهرا اصلاح طلبان نیم نگاهی هم به آقای ناطق نوری دارند این چقدر قابل تحلیل است؟
 
به نظرم این نیم نگاه نیست بلکه یک نگاه کامل است آقای ناطق نوری اگر ما در نظر داشته باشیم که وظیفه اصلی حکومت، اصلی دولت و وظیفه اصلی مجلس دهم تشکیل یک جریان نجات ایران از ورطه رادیکالیزم، از ورطه سقوط اقتصادی و انزوای بین المللی باشد در این جبهه حتما یکی از نقاط آن آقای ناطق نوری خواهد بود. اتفاقی که در بهار 92 رخ داد این بود که مردم هم از چپ افراطی و راست افراطی به مرکز سیر کردند ، دلیل قدرت دولت آقای روحانی این است که در مرکز ایستاده است جایی که آقای هاشمی رفسنجانی ایستاده بود. این چنین نظری درباره آقای دکتر عارف وجود دارد .

اتصال آقای ناطق نوری به جریان اصلاح طلب چگونه تعریف می شود؟
 
من در یک کلام بگویم ما همه تغییر کرده ایم هم اصلاح طلبان، اصلاح طلبان سابق نیستند و رفتارهایی که بعضا در سال های 76 تا 84 دیده می شد دیده نمی شود و هم آقای ناطق نوری تغییر کرده هم آقای هاشمی رفسنجانی تغییر کرده است.
 
همه ما به اندازه 10 تا 15 سال پخته تر شده ایم و تجربه بیشتری اندوخته ایم و این نشان می دهد که ملت ایران برخلاف آن چه که گفته می شود از تاریخش درس می گیرد. این تغییرات هم آقای ناطق نوری را به سمت اصلاح طلبان سوق داده و هم اصلاح طلبان را به سمت آقای ناطق نوری سوق داده است و در حال حاضر همه ما حول محور مرکز جمع می شویم.
 
شما در بخشی از صحبت های خود از اصطلاح «رادیکال چپ» استفاده کردید این گروه چه کسانی هستند؟
 
پیشتر از آنکه افراد شامل این گروه باشند نظرات هستند به عبارت دیگر رادیکال چپ شامل برخوردها هستند یا مقاطعی که برخی ها تصور می کردند که می توانند با کنار گذاشتن جریان های استخوان دار در نظام جمهوری اسلامی ایران به تنهایی کار خود را پیش ببرند. آنها تصور می کردند رای به اصلاحات به معنای تمام شدن کار است. مثلا در مجلس ششم، انتخابات سال 84 یا در انتخابات شوراهای اول و دوم شاهد رفتارهایی بودیم که موجب پراکندگی نیروهای اصلاح طلب می شد. رادیکال ها در درون اصلاح طلبان اجازه نمی دادند که انسجام شکل بگیرد. اما هم اکنون شاهد هستیم که آن رفتارها تغییر کرده است.
 
* چه تضمینی وجود دارد که تجربه های گذشته تکرار نخواهد شد؟
 
تکرار یا انجام هر عملی در حوزه سیاست ناشی از وجود ساختارهای عینی در زیربناهای اقتصادی اجتماعی کشور است یعنی رفتار رادیکالیزمی که دکتر احمدی نژاد در کشور داشت ناشی از افزایش درآمد های نفتی کشور بود بنابراین هیچ تضمینی وجود ندارد چرا که هرگاه شرایط عینی و مادی جامعه منتج به ظهور رادیکالیزم شود آن رادیکالیزم ظاهر خواهد شد ما امیدواریم آن شرایط عینی تکرار نشود و پختگی نیروهای سیاسی کشور تضمین بزرگ این ماجرا خواهد بود. یعنی تجربه ای که نیروهای سیاسی در جریان اصول گرا و اصلاح طلب کسب کردند. ما هم اکنون در جایی ایستاده ایم که اصلاح طلبان متوجه شدند بعضا با برخی رفتارهای رادیکالی که در گذشته داشته اند قادر به پیش برد مسائل نیستند جناح راست و محافظه کاران متوجه شدند که با طرح شعار عدالت اجتماعی به تنهایی و بدون حضور تکنوکرات ها و اصلاح طلبان اداره کشور ممکن نیست امروز ما در سپاه، دستگاه های امنیتی و نیروهای مسلح شاهد رفتارهای گذشته نیستیم.