۱۰ آبان ۱۳۹۳ - ۱۴:۰۲

وقتی هاشمی تئوریسین اصلاحات می‌شود

اما آیا لیبرال‌ها، نواصلاح‌طلبان را قبول می‌کنند و یا به عنوان یک زائده با آن برخورد می‌نمایند؟ این عقیده در اعضای تندرو بخصوص حزب منحله مشارکت وجود دارد که تحولات نسلی نه تنها اصلاح‌طلبان را بلکه به همان میزان محافظه کاران در این جناح را با چالش جدی مواجه می‌سازد
کد خبر : ۲۰۵۷۴۵
صراط: موضوع ظهور نواصلاح‌طلبان در جریان دوم خرداد به عنوان یک چالش مهم درون جناحی مطرح است. دستکم این موضوع را می‌توان از واکنش‌ها و سخنان مثبت و منفی که تا به امروز در این رابطه در این جریان سیاسی ایجاد شده است، دریافت. نسل اولی‌ها از انتقادات نسل دومی‌ها دلخور شده‌اند؛ انتقاداتی که شامل عملکرد نسل اول اصلاح‌طلبان در بزنگاه‌های مهم سیاسی است. از این روست که برخی نسل اولی‌ها نسل دومی‌ها را نیروی نفوذی رقیب قلمداد می‌کنند. برخی از کارشناسان سیاسی نیز از نسل بندی این جناح سیاسی به عنوان یک چالش بزرگ یاد می کنند، مساله‌ای که از آن به عنوان « چالش بین نسلی» در این جریان سیاسی یاد می‌شود. دعوا میان مشارکتی‌ها و نواصلاح‌طلبان در این زمینه بیشتر محسوس است.

 حتی کار به جایی رسیده است که اعضای حزب منحله مشارکت مطرح می کنند که خود نسل دوم اصلاح‌طلب هستند و نواصلاح‌طلبان را نسل دسته چندمی می نامند که با به کار گیری تعابیری چون «پوست اندازی در اصلاحات»، «نو اصلاح‌طلبی»‌ به دنبال تغییر استراتژیک هستند و این اصطلاحات را حاصل تغیییر معرفتی می دانند که راهی خارج از اصلاح‌طلبی را طی می‌کند. در این میان حتی برخی از اعضای حزب مشارکت با دادن القابی چون « تجدید نظر طلب» سعی کردند ماهیت این طیف سیاسی را مخدوش کنند.


این در شرایطی است که طرفداران این طیف سیاسی بیان می دارند که مشکلی از این حیث دامنگیر آنان نیست و نسل دوم اصلاح‌طلبان در دایره این جریان در حرکتند و حتی زیر نظر سید محمد خاتمی فعالیت می‌کنند. شنیده‌ها در این باره حکایت دارد که دیداری در این زمینه نیز صورت گرفته و سید محمد خاتمی تلویحا با این عبارت که «اینطور تلقی نشود که اصلا طلبی بد بوده است و حالا قرار است اصلاح طلبی خود ایجاد شود»، از نواصلاح‌طلبان خواسته، تیغ تیز انتقادات خود را در نیام فرو برند تا چالش‌های دیگری در این زمینه ایجاد نشود.

اما آیا لیبرال‌ها، نواصلاح‌طلبان را قبول می‌کنند و یا به عنوان یک زائده با آن برخورد می‌نمایند؟ این عقیده در اعضای تندرو بخصوص حزب منحله مشارکت وجود دارد که تحولات نسلی نه تنها اصلاح‌طلبان را بلکه به همان میزان محافظه کاران در این جناح را با چالش جدی مواجه می‌سازد. اعضای این گروه سیاسی بر این اعتقادند که دیگر دوره انشعابات تمایز جویانه به پایان رسیده است و بایستی در حال حاضر به طور جبهه‌ای عمل کرد.

نظری که بیشتر به نظر و عقیده هاشمی رفسنجانی شبیه است. هاشمی رفسنجانی اخیرا در جمع اعضای حزب اعتماد ملی مبنی بر اینکه اگر شرایط برای تشکیل احزاب بزرگ فراهم نیست، احزاب کوچک همسو و هم‌فکرمی‌توانند با تشکیل جبهه در جهت نهادینه شدن دموکراسی تلاش کنند، راهی جدیدی به لیبرال‌ها نشان داد.

راهی که مورد استقبال برخی از اصلاح‌طلبان هم قرار گرفت و در این میان محمد زارع فومنی، دبیرکل حزب مردمی اصلاحات با با اشاره به انتخابات آتی مجلس پیشنهاد کرد که اصلاح‌طلبان برای توفیق در مجلس آینده و جلوگیری از تفرقه، جبهه‌ای متحد به ریاست آیت‌الله هاشمی رفسنجانی تشکیل دهند.

شاید لیبرا‌ل‌هایی که با گروه ندا ( نسل دوم اصلاح‌طلبان) مخالف هستند این موضوع را راهی برای خنثی کردن فعالیت نواصلاح‌طلبان می پندارند؛ فعالیت‌های چالش برانگیز نو اصلاح‌طلبی که حالا خود را به عنوان یک گروه منشعب در جریان سیاسی لیبرال مطرح کرده است و بعضا با انتقادات خود به چالش بین نسلی در این جریان سیاسی دامن زده است، حالا باید طی شعار «اینک دیگر وقت حزب گرایی نیست و جبهه گرایی باید صورت گیرد»‌ خنثی شود؛ شعاری که اخیرا جای شعار «‌زنده باد مخالف من»‌ را در جریان سیاسی اصلاح‌طلب گرفته است و به نظر می‌رسد در این جهت کاربرد ویژه‌ای دارد.
منبع: فردا