صراط: کالبد این دختر جوان ورزشکار که صبح هفدهم آبان بر اثر وا‍ژگون شدن قایقش
در میان آبهای سرد تالاب انزلی ناپدید شده بود بعد از ظهر دیروز از دل سرد
تالاب پس گرفته شد.
دختر قایقران شهر انزلی را که در قاب عکس نصب شده میان تاج گل نهاده بر تابوتش با لبخندی بر لب ، قایقی آبی رنگ را بر دوش گرفته و به سوی تالاب می برد در میان درختان به خزان نشسته کنار یک بید مجنون به خاک سپردند.
مادر غم دیده مویه کنان شادی را صدا می زد بلکه از بستر مرگ برخیزد و پدر با چهره ای تکیده از غم فقدان دخترش زار می گریست . خواهر که آرزو داشت روز عروسی شادی بر سرش گل بریزد گلبرگها را بر خاک مزار وی افشاند و برادر چهره مغمومش را پشت دستهایش پنهان کرد.
چشمان دختران جوان قایقران که روزها در کنار شادی پارو زده بودند از اشک خیس بود. هر یک خاطره ای را از او به یاد می آورد و با حسرت آه می کشید.
آرامستان طالب آباد تا امروز چنین جمعیتی را که همگی در سوگ یک نفر بگریند به چشم ندیده بود.
شهر انزلی در بیست و هشتمین روز آبان 1393 یکی از غمگین ترین روزهایش را پشت سر گذاشت . مرگ حق است اما ای کاش مردم این شهر ساحلی و دیگر هموطنانمان هیچگاه شاهد مرگ شادی هایشان نباشند.
دختر قایقران شهر انزلی را که در قاب عکس نصب شده میان تاج گل نهاده بر تابوتش با لبخندی بر لب ، قایقی آبی رنگ را بر دوش گرفته و به سوی تالاب می برد در میان درختان به خزان نشسته کنار یک بید مجنون به خاک سپردند.
مادر غم دیده مویه کنان شادی را صدا می زد بلکه از بستر مرگ برخیزد و پدر با چهره ای تکیده از غم فقدان دخترش زار می گریست . خواهر که آرزو داشت روز عروسی شادی بر سرش گل بریزد گلبرگها را بر خاک مزار وی افشاند و برادر چهره مغمومش را پشت دستهایش پنهان کرد.
چشمان دختران جوان قایقران که روزها در کنار شادی پارو زده بودند از اشک خیس بود. هر یک خاطره ای را از او به یاد می آورد و با حسرت آه می کشید.
آرامستان طالب آباد تا امروز چنین جمعیتی را که همگی در سوگ یک نفر بگریند به چشم ندیده بود.
شهر انزلی در بیست و هشتمین روز آبان 1393 یکی از غمگین ترین روزهایش را پشت سر گذاشت . مرگ حق است اما ای کاش مردم این شهر ساحلی و دیگر هموطنانمان هیچگاه شاهد مرگ شادی هایشان نباشند.