۰۲ آذر ۱۳۹۳ - ۱۱:۳۷

طرح آمریکا و اسرائیل برای سوریه، ایران و عراق

طرح "از بین بردن اتحاد شیعه سوریه ، ایران و عراق" ( همسایه ارتباطی این دو كشور )، هنوز هم هدف استراتژیک اول ایالات متحده و رژیم اسرائیل در منطقه خاورمیانه است، كه تحقق این امر به پیاده‌سازی سناریوی "تغییر رژیم" در دمشق و تهران بستگی دارد .
کد خبر : ۲۰۹۸۹۸
صراط: پایگاه خبری "پیپلز وویس" در گزارشی به قلم "نیکولا ناصر" نوشت:  هدف نهایی اتحاد آمریکا، اسرائیل و متحدان منطقه‌ای ، از پیاده‌كردن سناریوی "تغییر نظام" در كشورهای مخالف این اتحاد در خاورمیانه ، از بین بردن " اتحاد ایران و سوریه" است. 

پس از شکست برنامه A برای از بین‌بردن اتحاد ضد اسرائیل و ضد آمریكایی ، با نام "محور مقاومت" (ایران و سوریه) از طریق "تغییر نظام" در دمشق ، اكنون اتحاد منطقه‌ای به رهبری ایالات متحده از طرح B (جایگزین)- طرح هدف قراردادن عراق كه در مجاورت جغرافیایی این محور قرار دارد و به نوعی پل ارتباطی این دو كشور محسوب می‌شود - استفاده می‌كند. این طرح، بازی آخر استراتژی رئیس جمهور باراک اوباما است ، که در دهم سپتامبر گذشته از آن به نام طرح جنگ علیه داعش نام برد .
 
تحقق این امر ، امكان توقف قراردادهای امضا شده و پیش‌بینی شده دو جانبه و سه جانبه شبکه‌های خط لوله ایران ، عراق و سوریه برای انتقال نفت و گاز از ایران و عراق به سواحل سوریه در مدیترانه را ، بیشتر می‌كند . 
 
"شائول شای" سرهنگ صهیونیست و دانشیار پژوهشی در مرکز مطالعات استراتژیک "بگین سادات" و معاون سابق شورای امنیت ملی اسرائیل در 21 ژانویه گذشته از ظهور "هلال سلفی" برای به چالش کشیدن "هلال شیعه " ، اطلاع داد .
 
به گفته شائول شای، حملات شبه نظامیان و تروریست‌ها در عراق (از سال 2003) ، بحران در سوریه (از سال 2011) ، و در لبنان ، یك "هلال سلفی" را از استان دیالی [در شرق عراق] تا بیروت ، "ایجاد كرده که نتایج حاصل از ظهور این "هلال سلفی"، کاهش نفوذ ایران در منطقه خواهد بود! .
 
جدای از تئوری‌های توطئه ، نتیجه نهایی ظهور "نظامی و سیاسی اهل سنت" در بین اتحاد ایران وسوریه است، كه مرزهای مهم ذیل را دارا خواهد بود : ترکیه در شمال ، ایران در شرق ، اردن در غرب و عربستان سعودی در جنوب و گسترش آن از شمال شرقی سوریه تا استان دیالی عراق که مرز مشترك با ایران دارد! .
 
براساس این تئوری، کردستان عراق در حال حاضر یک دولت مستقل از دولت مرکزی در بغداد است ، كردستان عراق می‌تواند ایران و سوریه را از هم جدا كند و همچنین توسط ائتلاف جنگ (آمریكا علیه داعش) نیز پشتیبانی می‌شود . 

در میان اطلاعات غلط و گمراه‌کننده ، واقعیت امر این است که از تهدید بودن "داعش" برای مغشوش كردن و محو كردن این واقعیت استفاده شده است . داعش در رحم مادر آمریکایی پرورش داده شده است . 
 
بی شك با اراده سیاسی مستقیم آمریكا ، داعش در تلاش برای خلافت در عراق است. پاکسازی فرقه‌ای و محروم‌سازی سنی‌ها در عراق ممكن نیست ، بلکه مقابله با اراده سنی‌های افراطی(با دخالت غرب) به ناچار نقطه مقابل آن را ایجاد می‌كند (جنگ و آشوب) .
 
داعش ، جنین نامشروع به دنیا آمده و پرورش یافته در داخل رحم ایالات متحده است، نتیجه یك فرآیند سیاسی كه این موجود وحشتناک نامشروع ، خود "میراث" جنگ آمریکا در عراق است ، که در سال 2003 پس از حمله آمریکا به این کشور اكنون متولد شده است . 
 
سناتور "جان مک کین"، 23 ماه ژوئن گذشته در مصاحبه خود با رسانه‌ها گفته است : " از عربستان سعودی و شاهزاده بندر" و "دوستان قطری‌مان" برای ایجاد "هیولا." سپاسگذاریم.  
 
حمایت ایالات متحده از دولت عراق، در جابجایی در راس حكومت عراق ، صرفا برای ادامه سناریوی فرقه‌گرایی در این كشور بود . علاوه بر این ، تخریب زیرساخت‌های کشور عراق ، به خصوص برچیدن سازمان‌های ارتش و امنیت ملی عراق و حزب بعث عراق ، پس از حمله ایالات متحده ، یك خلاء قدرتی را ایجاد كرد که نه نیروهای اشغالگر آمریکا و نه شبه نظامیان نمی‌توانند آنرا پر کنند. 
 
داعش به خودی خود قدرتمند نیست . آنها فقط در یک سرزمین بدون مرد پا گذاشته‌اند. حدود چهار سال از دخالت ایالات متحده برای "تغییر نظام" می‌گذرد . این طرح در ابتدا توسط اخوان المسلمین رهبری می‌شد و هنوز هم حمایت مالی ، نظامی و لجستیکی آن توسط متحدان منطقه‌ای ایالات متحده مانند ترکیه ، قطر ، عربستان سعودی و همچنین توسط خدمات اطلاعاتی متفقین غربی واشنگتن ادامه دارد ، در نتیجه این دخالت‌های هدفمند ، خلاء قدرت در سوریه به ویژه در مناطق مرزی و در مناطق شمالی و شرقی هم مرز ترکیه و عراق ، كاملا مشهود است .
 
سناتور "رند پال" در مصاحبه‌ای با سی ان ان در ماه ژوئن گذشته دولت اوباما را برای "مسلح کردن" و ایجاد یک "پناهگاه امن" در سوریه برای داعش ، که به "ایجاد خلاء قدرت " در این كشور منجر شده است ، متهم كرد . 
 
"دنیس کوسینیچ" عضو سابق کنگره ایالات متحده و دو دوره كاندید ریاست جمهوری - نیز در سپتامبر گذشته در هافینگتون پست می‌نویسد : " مداخله غرب در عراق و اقدامات پنهانی در سوریه ، داعش را به وجود آورده است " .
 
***  "اسب تروا"ی آمریكا

هر چند داعش را در نقش "فرانکشتاین" ایالات متحده در نظر می‌گیرند ، اما در واقع به عنوان "اسب تروا" آمریكا ، در سوریه و عراق (براساس منافع آمریكا) بكار گرفته می‌شود . مقابله با داعش تاکتیک آمریكاست ، نه استراتژی آمریکا . "حسین امیر عبداللهیان" معاون وزیر امور خارجه ایران در این مورد گفته است : "بهترین راه مبارزه با داعش و تروریسم در منطقه ، کمک به تقویت دولت‌های عراق و سوریه است ، که در یک مبارزه جدی با داعش درگیر شده‌اند ". اما اجرای این طرح برای آمریكا مناسب نیست چرا كه واشنگتن دنبال استفاده ابزاری از داعش برای اهداف پنهانی خود در این كشورها است . 
 
ایالات متحده در نهایت "جبهه میانه‌روها" را وارد صحنه خواهد كرد . 
 
در عراق ، داعش با جنگ نیابتی خود در عراق ، زمینه تحقق استراتژی آمریکا در اعمال فشار و عزل المالكی را به اصطلاح برای كاهش نفوذ ایران در عراق فراهم كرد . 
 
هدف از اشغال عراق ، روی كار آوردن دولتی كاملا مطیع و غیروابسته به ایران بود كه هدف استراتژیک ایالات متحده از تهاجم و اشغال عراق در سال 2003 را تشریح می‌كرد . این نتیجه معکوس از حمله آمریکا (ایجاد دولت شیعه و افزایش نفوذ ایران در عراق) ، چراغ‌های قرمز در کاخ سفید و متحدان منطقه‌ای را روشن كرد . 
 
المالكی مخالف حمله نظامی غرب یا اسرائیل به ایران ، از طریق خاک عراق بود . در ماجرای سوریه ، المالكی مخالف تغییر نظام در دمشق بود ، از "دخالت خارجی" مستقیم و غیرمستقیم نیروهای نیابتی حمایت نكرد و بر "راه حل سیاسی" اصرار داشت (یعنی كاملا مخالف با آمریكا) . 
 
از همه بدتر فراهم آوردن شرایط سرمایه‌گذاری در صنعت عراق (نفت و گاز) برای چین و روسیه بود ، به عبارتی دیگر تبدیل عراق به بخشی از شبکه خط لوله نفت و گاز ایران و عراق و سوریه و خرید سلاح از فدراسیون روسیه ، كه همگی چراغ قرمز را برای غرب روشن كرد! .
 
با نفوذ داعش و اعتراض سنی‌ها و مسائل جانبی ، المالکی در نهایت مجبور به استعفا شد . 
 
داعش ابزار فشار "سیاسی تهدیدی" آمریکا برای اجرای این طرح بود . "جان کری" وزیر امور خارجه آمریکا در سفر خود به بغداد در 23 ژوئن هشدار داده بود که عراق با "یک تهدید وجودی" مواجه می‌شود! .
 
المالكی دو گزینه از سوی آمریكا پیش روی خود داشت : 
شرایط تجزیه غرب و شمال عراق را (كردستان عراق) بپذیرد یا شرایط مشروط حمایت نظامی آمریكا !. المالکی هر دو گزینه را رد کرد و در نهایت بر تصمیم خود باقی ماند (تا هنگام كناره گیری از قدرت) .
 
نقطه عطف این ماجرا ، با سقوط دومین شهر عراق - موصل - به دست داعش در 10 ژوئن گذشته بود . کردستان عراق ، شمال و غرب عراق ، از جمله بسیاری از نقاط عبوری به سوریه و اردن در غرب ، خارج از کنترل دولت بغداد بودند ، یعنی حدود دو سوم از مساحت عراق !. المالکی برای مبارزه با این تروریست‌ها تنها مانده بود . 
 
المالكی كاملا می‌دانست كه آمریكا تا كناره‌گیری وی و روی كار آمدن دولتی بدون گرایش به ایران ، از حمایت از داعش كوتاهی نخواهد كرد . هدف از ایجاد گروه داعش علیه متحدان ایران در بغداد و دمشق بود و هنوز هم تاکتیک مهم آمریکا برای تحقق بازی آخر استراتژیک آن است . تا زمانی كه استراتژی ایالات متحده در كاهش نفوذ ایران ، و فاصله انداختن بین ایران سوریه تحقق كامل نیابد ، داعش در خدمت تحقق استراتژی ایالات متحده فعالیت خواهد کرد.
 
 
امریکا از داعش در سه روش استفاده می كند : 
 
    برای حمله به دشمنان خود در خاورمیانه 
    به عنوان بهانه‌ای برای مداخله نظامی در خارج از کشور
    در ایالات متحده ، مانور بر روی یک تهدید داخلی كذب ، برای توجیه برنامه‌های نظارت داخلی  

 
به عنوان یک دكترین، از زمان فروپاشی خلافت عثمانی در اوایل قرن بیستم ، قدرت‌های غربی نهایت تلاش خود را برای جدا نگه داشتن و تفرقه افكنی بین اعراب به كار گرفته‌اند . 
 
اتحاد ایران و سوریه همچنان برای به چالش کشیدن این نظریه مطرح است، كه برای از بین بردن این اتحاد و اجراشدن برنامه‌های بعدی، غرب در این مورد سرمایه‌گذاری كرده است.