۰۶ آذر ۱۳۹۳ - ۲۰:۱۵

"یه ترکه" یا "یه لره" ؟

به طرز عجیبی به نظر می رسه نقش اول لطیفه ها و جک هایی که این روز ها بین ایرانی ها دست به دست می شن از "ترکه " به "لره" تغییر کرده. معلوم نیست علت چیه؟
کد خبر : ۲۱۰۹۰۴

صراط: آیا ترک ها دیگه خنده دار نیستن یا ظرفیت های جدیدی در لرها کشف شده؟ من نمی دونم ترک ها از اینکه این نقش را دارن از دست می دن ناراحت هستن یا خوشحال؟ لرها در چه حالی هستن؟ حالا مثلا اگر به جای ترکه، لره، عربه، فارسه یا مشهدیه یا اصفهانیه بگیم "طرف"، "یارو"،"مرده"، "زنه"، "یه نفر"، یه آدم" از خنده دار بودن جک کم می شه؟ خب می شه خلاقیت به کار برد و شخصیت سازی کرد. مثلا همین "فامیل دور" یا "آقوی همساده" خیلی عالی هستن. ما وقتی یه اسمو به عنوان نقش اول جک انتخاب می کنیم با اینکه ممکنه یه قوم را به ذهن بیاره ولی همه ی اونها را هدف قرار نمی ده. مثلا "غضنفر" یا "جاسم" یا اسم های دیگه. همه که یه جور ظرفیت ندارن. ما همه دوست های ترک داشتیم که خودشون جک ترکی تعریف می کردن ولی واقعیت قضیه اینه که نمی شه از همه انتظار داشت که ناراحت نشن. حالا اینها که جک هستن و بعضی هاشون هم خیلی با مزه ان اما "فارسی گوی" ها هم بدونن که می تونن موجبات خنده برای بقیه ی اقوام ایرانی باشن. من یادمه تو دهات ترک زبان ما وقتی یه آدم غریبه از شهر می رسید که سر و شکلش یه کم واسه ی اهالی عجیب و غریب به نظر می اومد تا مدت ها نقل خنده ی مجالس شب نشینی بود. مثلا فرض کنین از وسط ده که کلی آدم در یه عصر تابستون رو سکوهای کنار خونه ها و مغازه ها نشستن ناگهان یه ماشین غریبه پر از آدم های قد و نیم قد از راه برسه که تو دست اندازهای جاده ی خاکی به نوبت سر و کله هاشون به سقف پیکان پر سر و صدایی که سوار هستن می خوره و جلوی یه دسته از اهالی که با دقت دارن اونها رو نگاه می کنن ترمزکنه و رانندش با ریش پروفسوری! سرشو از ماشین بیاره بیرون وخیلی مودبانه بگه" استاد عذر می خام، منزل جناب "اوزون حسن"  (حسن دراز) از کدام طرفه؟" باور کنین جواب دادن به همچین سؤالی آن هم با زبان فارسی و در عین حال نخندیدن! در آن زمان های دور اون هم جلوی نگاه های بقیه ی اهالی روستا خیلی سخت بود و البته بی برو برگرد تا مدت ها وقتی دو نفر از اهالی روستا به هم می رسیدن برای باز کردن باب خنده وسط مکالمه ی ترکی ناگهان به فارسی و خیلی مودب ادای آن ریش پروفسوری را در می آوردن که "استاد ببخشید..." و انفجار خنده...

 اما این روزها دیگه فاصله ها با آسون شدن رفت و آمد و این همه وسایل ارتباطی خیلی کم تر شده و آدم ها بهتر همدیگر رو می فهمن، پس اینکه ما جهان را به دو قسمت "ما" و "ترک ها" یا "ما" و "لر" ها...تقسیم کرده و طرف دیگر را عجیب و خنده دار تصور کنیم گذشته. خنده عالیه و شاید یکی از تفاوت های عمده ی انسان با سایر موجودات زنده باشه اما می شه هم خندید و هم کسی را ناراحت نکرد. من خودم سعی می کنم سوژه ی داستان های خنده دارم یا خودم باشم یا کسی که همون جا تو مجلس نشسته و با هم داریم می خندیم یا اگر هم نیست وقتی بشنوه ناراحت نشه. خنده می تونه آدم ها رو به هم نزدیک کنه. بررسی های اخیر نشون داده آدم از خندیدن غریبه ها به حرف خنده داری که می زنه بیشتر خوشحال می شه. آفرین بر خنده. آفرین بر همه ی اقوام ایرانی. آفرین بر همه ی اقوام جهان...