۰۲ اسفند ۱۳۹۳ - ۱۷:۴۵

آینده سیاسی احمدی‌نژاد از نگاه وزیرش

وزیر دولت نهم با بیان اینکه مردم به یک نفر چندبار رای نمی دهند، گفت: احمدی‌نژاد دوره‌ای مسئولیت اجرایی را بر عهده داشت و تمام شد و حال باید فضا برای ورود دیگران به صحنه فراهم شود.
کد خبر : ۲۲۸۶۱۰
صراط: محمود فرشیدی اولین وزیر آموزش‌وپرورش در دولت نهم و مؤسس و دبیر کانون تربیت اسلامی در گفتگویی پیرامون آینده سیاسی احمدی نژاد و بازگشت مجدد وی به صحنه سیاسی، محاکمه رحیمی و کارکرد شورای هماهنگی اصولگرایان سخن گفته است. بخش هایی از این گفتگو بدین شرح است:

آقای فرشیدی شما معتقد هستید الآن دیگر برخی از وزرای احمدی‌نژاد تمایل ندارند با وی همکاری کنند، حتی حضور آن‌ها در جلسات شورای همگرایی اصولگرایان هم به‌منزله نزدیکی با رئیس‌جمهور سابق نیست به چه دلیل وزرای دولت نهم و دهم تمایلی برای همکاری با محمود احمدی‌نژاد ندارند؟

روندی که آقای احمدی‌نژاد در مدیریت در پیش گرفت هر چه جلو‌تر می‌رفتیم شتاب بیشتری پیدا می‌کرد یعنی ایشان (احمدی‌نژاد) فاصله‌ای با خط ولایت پیدا کرد، اگر از قبل هم بود آشکار نبود ولی به هر صورت بعداً آشکار شد. بنده به خود احمدی‌نژاد در جلسه خصوصی (وقتی روز استعفای من بود) گفتم: با همین رویه‌ای که پیش می‌روید من نگران هستم که بعداً با خط ولایت زاویه پیدا کنید، برای وی این جمله تعجب‌آور بود ولی واقعاً این قضیه را در آن دوره می‌دیدم. وقتی وزرا مستقیماً یا به‌طور طبیعی با مقام معظم رهبری دیدارهایی داشتند گله‌مند بود او (احمدی‌نژاد) فکر می‌کرد واسطه فیض باید خود او باشد.

در دولت نهم هم نادیده گرفتن فرمایشات رهبری اعمال می‌شد؟ برخی از اعضای کابینه معتقدند دولت نهم بی حاشیه و در اصل، دولتِ کار بود اما دولت دهم وارد حاشیه‌سازی‌ها شد

در آن دوره هم قرینه‌ها دیده می‌شد همین‌که عرض می‌کنم چرا رفتید گزارش دادید، این یعنی چه؟ یا مثلاً شورای فرهنگی تشکیل شد و آقای مشایی در رأس آن بود و وزرایی که در آن شورا عضویت داشتند، «وزیر علوم، بنده، آقای صفار بودند» ما می‌گفتیم اگر می‌خواهید فعالیت فرهنگی کنید بیاییم ببینیم دغدغه‌های فرهنگی رهبری چیست؟ آن دغدغه‌ها را مبنا قرار دهیم و برنامه‌ریزی کنیم ولی آقای مشایی حرف‌های دیگری می‌زد، مثلاً اول فعالیت دولت است، این حرف‌ها چیست و کدهای این‌جوری مطرح می‌کرد یا در همین راستا می‌توان به ارتباط با روحانیت یا رفع دغدغه‌های مراجع عظام اشاره کرد. اگر کسی در خط رهبری و روحانیت باشد می‌فهمد وقتی مطلبی مبنی بر حضور خانم‌ها و دختران در استادیوم مطرح می‌شود این موضع کاملاً با مواضع دیگران متفاوت است.

آقای زریبافان معتقد است اگر احمدی‌نژاد کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری و یا مجلس شود سرنوشت هاشمی رفسنجانی را پیدا می‌کند، آیا دیدگاه او را در قبال آینده سیاسی احمدی‌نژاد قبول دارید؟

به نظر من به‌جای اینکه انسان‌ها برای ما مهم باشند تفکرات و جریان فکری موردتوجه قرار گیرد ازاین‌رو قائم به افراد نباشیم. اگر این‌طور نگاه کنیم خیلی راحت‌تر می‌توانیم نسبت به قضیه آقای احمدی‌نژاد هم قضاوت کنیم. یک دوره‌ای ایشان در عرصه اجرا ورود پیدا کرد و از خود نقاط مثبت و ضعف به‌جا گذاشت، مثل همه انسان‌های دیگر ولی به نظر من وقتی کسی خود را آماده می‌کند برای اینکه در عالی‌ترین سمت‌های اجرایی کشور قرار گیرد باید آمادگی این را هم داشته باشد روزی از این سمت پایین می‌آید، اگر این میز ماندنی بود به تو نمی‌رسید. می‌خواهم بگویم انسان نباید ازخودبیگانه شود بنابراین باید مدام به خودش یادآوری کند «من آمده‌ام برای نوکری و نباید با دنیا، دین مردم قهر کند.» به یاد دارم در همان دوره (۸۴) احمدی‌نژاد حرفی زد با این مضمون «به من گفتند به درد ریاست جمهوری نمی‌خورم، به درد نوکری مردم که می‌خورم». به اعتقاد بنده افرادی که دو، سه بار رأی آوردند شاید در دوره‌های دیگر رأی نیاورند چرا که مردم فکر می‌کنند به این‌ افراد یک‌بار رأی دادند بنابراین دیگر رأی نمی‌دهند بالاخره هرکسی شانس خود را امتحان و خدماتی انجام داده است دیگر باید به خدا واگذار کند البته من نمی‌خواهم بگویم اصلاً انسان‌ها با سیاست قهر کنند ولی امام جمله قشنگی دارند، ایشان فرموده بودند «اگر می‌خواهید ببینید اخلاص دارید ببینید کار خوبی را که خودتان انجام می‌دهید خوشحال می‌شوید آیا دیگران هم کار خوب انجام می‌دهند خوشحال می‌شوید؟» ما باید آرزو کنیم که به‌هرحال افراد دیگری بیایند و کارهای خوب کنند، ما هم هدایت و راهنمایی کنیم و هر چیزی به نظرمان رسید پشتیبانی کنیم

پس معتقد هستید احمدی‌نژاد در دوره‌ای آمد و با نقاط مثبت و منفی خدمت کرد و باید در حال حاضر فضا را برای دیگران فراهم کند تا در مسئولیت قرار گیرند؟

بله، افراد باید در زمان خود خدمت کنند و بعد هم بپذیرند که دوره «من» تمام شده است. این موضوع هم مختص به آقای احمدی‌نژاد نیست در اصل روسای جمهور سختشان بود کنار بروند. این نوع تفکر خوب نیست چراکه انسان کم کم به تفکر سلطنتی می‌رود یعنی «من» که نیستم اما پسر من باشد، قبیله «من» و خانواده «من» باشد.

همین خود آقای احمدی‌نژاد افرادی که سال‌های سال در برخی مناصب تکیه زده بودند را کنار گذاشت و خیلی از افراد ناشناخته به میدان آمدند و کار کردند، باید قبول کرد دورانی آمدید و شانس خود را آزمایش کردید، خدا از شما قبول کند. انقلاب فضا را فراهم کرده تا همه بتوانند وارد صحنه شوند و خدمت کنند، به یاد دارم در دوره خدمت در وزارت آموزش‌وپرورش وقتی به سفری می‌رفتم می‌گفتم من معلم بودم و حالا وزیر شدم خیلی تعجب می‌کردند اما برای آن‌ها یک عده خاص وزیر معرفی می‌شوند مثل زمان شاه.

حکم محمدرضا رحیمی صادر و اخیراً وی به زندان اوین منتقل شد اما معاون اول دولت دهم قبل از اینکه به اوین برود نامه‌ای سرگشاده خطاب به محمود احمدی‌نژاد نوشت، نظر شما به‌عنوان اولین وزیر آموزش‌وپرورش دولت نهم که سابقه همکاری با احمدی‌نژاد و رحیمی را دارید درباره این نامه‌نگاری‌ها و فاصله‌ای که بین این دو شخصیت به وجود آمد چیست؟

من معتقدم این‌ مسائل، مسائل اصلی مردم نیست، گاهی یک مسائل فرعی موجب می‌شود، مسئله اصلی مردم تحت‌الشعاع قرار گیرد. ما برخی مواقع مسائلی که در درجه‌دو، سه و حتی پایین‌تر قرار می‌گیرند را آن‌قدر بزرگ می‌کنیم که به‌عنوان مسائل اصلی مردم تلقی شوند درصورتی‌که ما در حال حاضر بحث ۱+۵، تحریم‌های اقتصادی، مشکلات اقتصادی مردم و اقتصاد مقاومتی را داریم این‌ها، مسائل اصلی مردم است و به نظر من رسانه‌ها باید به این حوزه‌ها بها دهند.

البته اگر از یک منظر کلی، قضیه را دنبال کنیم می‌بینیم سند افتخاری است چرا که از آن می‌توان عبرت‌های زیادی گرفت اما اینکه ما این قضیه را به دو نفر محدود کنیم به نظر من رویکرد درستی نیست آنچه مهم است اینکه نظام باید پیش برود و باقی بماند و منوط کردن به دو نفر و کشمکش بین آن‌ها مسئله روز نیست اما اگر نگاهی کلان به این قضیه داشته باشیم می‌بینیم سند افتخاری برای قوه قضاییه بود که توانست یکی از مقامات عالی‌رتبه را محاکمه کند بنابراین باید از قوه قضاییه تشکر کنیم البته ما الآن پرونده بزرگ‌تری داریم و گفته می‌شود فشارهای زیادی اعمال می‌شود که آن پرونده لوس شود، بالاخره فشار دارد وارد می‌شود اما مردم انتظار دارند عدالت اعمال شود. درس دیگری که می‌شود گرفت این است که این‌گونه اقدامات باید عبرت تلقی شود. کشورهای غربی به خدا اعتقاد ندارند ولی قوانینی می‌گذارند که بر اساس آن جلوی دزدی گرفته شود. نمی‌شود فقط از قوه قضاییه خواست بعدازاینکه دزدی صورت گرفت جلوی آن را بگیرد، برای نظام بد است. یکی دیگر از عبرت‌های این قضیه (رحیمی) این بود، بعدازاینکه اتفاقی رخ داد و صدایی به پا شد باید همان موقع رسیدگی می‌کردند، اگر هم قوه قضاییه و حتی رسانه‌ها در آن زمان پیگیری می‌کردند شاید این موضوع در همان زمان رسیدگی می‌شد یا مثلاً آقای احمدی‌نژاد همان زمان ایشان (رحیمی) را کنار می‌گذاشت بالاخره این اتفاق گذشت و دیگر نباید تکرار شود، نکند این مسائل مطرح شود «کسی دارد با رانت، شکر وارد می‌کند یا با رانت اتومبیل خارجی وارد می‌کند» امروز باید مواظب باشیم و همه به سهم خود نقشمان را ایفاء کنیم بخصوص رسانه‌ها باید در این زمینه رسالت خود را ایفاء کنند.

بالاخره نامه‌ای نگاشته شد و مطالبی از سوی معاون اول دولت سابق خطاب به رئیس‌جمهور سابق مطرح شد، درحالی‌که احمدی‌نژاد نزدیکان و کابینه خود را خط قرمز معرفی کرده بود اما امروز دیگر حمایت‌های سابق صورت نمی‌گیرد، چرا؟ شما در دولت اول احمدی‌نژاد حضور داشتید و شناختی کافی از وی و نزدیکان او دارید

به نظر من ورود به این قضایا خیلی ضرورت ندارد برای اینکه در کشمکش پیش‌آمده هر کس سعی می‌کند خود را تجهیز کند و به‌اصطلاح گلیم خود را از آب بکشد و دیگران را قربانی کند. در آن زمان من شنیده بودم بعضی دوستان اصولگرا به ایشان یادآوری کردند و تذکر داده بودند و بعضاً این تذکرات موجب اختلاف بین اصولگرایان و خود آقای احمدی‌نژاد هم شد.

آیا گمان می‌کردید رحیمی و احمدی‌نژاد پس از پایان دولت از یکدیگر فاصله بگیرند

مشکلاتی که پیش‌آمده باعث شد هرکسی خود را مبرا کند، الآن مسائل اصلی مردم این مسائل نیست.

تشکل‌ها و چهره‌های اصولگرا از نشست همگرایی اصولگرایان استقبال می‌کنند و در نشست‌های آن شرکت می‌کنند، موضع و دیدگاه شما به‌عنوان دبیر کانون تربیت اسلامی در قبال نشست همگرایی چیست؟

بنده این توفیق را پیدا کردم تا در این جلسات شرکت کنم و تقریباً سعی کردم حضورم منظم باشد. فکر می‌کنم چنین حرکتی ضرورت دارد.

آیا نشست همگرایی اصولگرایان می‌تواند سازوکار وحدت اصولگرایان را طراحی کند، در انتخابات گذشته هم بر وحدت و همدلی تأکید شد اما در نهایت وحدتی حاصل نشد به نظر شما با تجربه‌ای که اصولگرایان به دست آوردند می‌توانند آهنگ وحدت را در عمل و اجرا به صدا در آورند؟

اولاً تجربه گذشته نشان داد هر کسی راه خود را دنبال کند وحدت ایجاد نمی‌شود، در انتخابات یازدهم ریاست جمهوری دیدیم آقای عارف کنار کشید و با کناره‌گیری خود وحدتی را به نمایش گذاشت، اما از اصولگرایان انتظار بیشتری می‌رفت. بزرگان ما احتیاج دارند به اینکه یک شورای حکمیت به آن‌ها تکلیف کند و بگوید «الآن تکلیف است بمانید یا بروید». البته از این عدم تمکین، آیت‌الله مهدوی‌کنی ـ که خدا بر درجات ایشان را بیفزاید ـ خون دل خورد اما بااین‌حال بعضی دوستان تمکین نکردند و درنهایت ضربه خوردند و این ضربه هم به تفکر اصولگرایی وارد شد.

به هر صورت من معتقدم ما باید شورای حکمیت داشته باشیم و فقط به انتخابات نگاه نکنیم، انتخابات مجلس و ریاست جمهوری مسائل کوچک‌تری است ممکن است ما مسائل دشوار، حساس و مهمی را داشته باشیم و در این مسائل هم اصولگرایان باید به وحدت برسند. معتقدم کاربرد شورای همگرایی اصولگرایان خیلی فرا‌تر از عرصه انتخابات است. مثلاً ما منویات رهبری را شاهد هستیم که در‌‌ نگاه بلند انقلاب، رهنمودهایی می‌دهند اما برخی از آن‌ها پیگیری نمی‌شود نمونه آن اقتصاد مقاومتی است یا در عرصه فرهنگی ایشان رهنمودهایی می‌دهند، باید موردتوجه و اهمیت قرار گیرد.

کسانی باید باشند تا این رهنمود‌ها را به مطالبه مردم تبدیل و آن‌قدر پیگیری کنند تا محقق شود ازاین‌رو هر مسئول دولتی یا مسئول دستگاه دیگر در جهت تحقق این فرمایشات حرکت کند اما نیاز به کسانی هم داریم تا آن فرمان رهبری را به زبان ساده و عملیاتی ترجمه و پیگیری کنند. من می‌خواهم بگویم شورای همگرایی اصولگرایان همین نگاه بلند را دارد، این شورا خیلی فرا‌تر از انتخابات است.

اوایل انقلاب چنین مجموعه‌هایی در استان‌های مختلف کشور شکل می‌گرفت، مسئولان عالی‌رتبه استان که معمولاً بچه‌های انقلاب بودند هفته‌ای یک‌بار دور هم جمع می‌شدند و پیرامون مسائل انقلاب در استان تصمیم می‌گرفتند، مثلاً می‌گفتند فلان مسئول همراه انقلاب نیست و باید عوض شود، فلانی مشکل دارد و با این نحوه مدیریت خود به مردم ضربه می‌زند، فلان‌جا باید فلان مطالبه پیگیری شود. معتقدم شورای همگرایی می‌خواهد چنین کاری کند ضمن اینکه نباید محدود به چهار تشکل اصولگرایی که به ثبت رسیده و یا چند فرد مشهور باشد، ممکن است برخی از افراد شناخته‌شده نباشند ولی اصولگرا هستند به همین جهت باید بستر برای حضور و نقش‌آفرینی آن‌ها فراهم شود. در همین‌جا باید بگویم بعضی‌ ممکن است از این تابلو (اصولگرایی) سو استفاده کنند مثلاً فرض بفرمایید با عنوان و تابلوی اصولگرایی بالا رفتند و وقتی پای امتحان رسید تقاضا کردند با سردمدار اصلاح‌طلبان دیدار کنند. از سوی دیگر آقای رحیمیان در ابتدای انقلاب عضو یک تشکلی بود اما ایشان هم‌اکنون اصولگرای اصولگرا و از شخصیت‌های نظام است.

یعنی معتقد هستید شورای حکمیت در مورد انتخابات تصمیم‌گیری کند و شورای همگرایی بحث‌های مربوط به انقلاب و فرمایشات رهبری را پیگیری کند؟

دقیقاً، همان‌طور که عرض کردم نگاه شورای همگرایی فقط برای انتخابات نیست ممکن است بعضی‌ خدای‌ناکرده به این نیت آمدند که اگر شورای همگرایی اسم ما را در لیست آورد آن را قبول می‌کنیم و اگر هم اسم ما را در فهرست قرار نداد دیگر قبول نمی‌کنیم. من می‌خواهم بگویم اصلاً افق کار شورا این‌گونه نیست ولی یکی از کاربردهای شورا می‌تواند همین موضوع (انتخابات) باشد یعنی در برهه انتخابات، شورایی را تعیین کند که آن شورا موضوع را بررسی کند و به افراد بگوید در انتخابات باشید و یا نباشید به عبارتی مؤلفه‌های افراد را تعیین و اعلام کند نه اینکه غایت این شورا از هم‌اکنون انتخابات باشد.

یکی از وزرای سابق اعلام کرده بود: وزرای احمدی‌نژاد بدنه شورای مرکزی همگرایی اصولگرایان را تشکیل می‌دهند.

بعضی از دوستانی که در دولت نهم یا دهم حضور داشتند در جلسات شورا هم شرکت می‌کنند اما برنامه و پیگیری‌ها بر عهده خود آقای تقوی است. نمی‌شود در مورد دوستانی هم که در این جلسات حضور پیدا می‌کنند گفت آن‌ها الآن هم همان گرایش آقای احمدی‌نژاد را دارند.

 شما در انتخابات مجلس گذشته در فهرست جبهه متحد اصولگرایان قرار گرفتید، آیا در این دوره از انتخابات (مجلس دهم) کاندیدا خواهید شد؟

مطلقاً می‌گویم نه، دلیلش هم این است «فعالیت فرهنگی می‌کنم» این کار فرهنگی که انجام می‌دهم ممکن است کسی از آن استقبال نکند، چه‌بسا علاقه دارند کارهای سیاسی و اقتصادی انجام دهند ولی من این دل‌بستگی را در حوزه آموزش و فرهنگ احساس می‌کنم و به اعتقادم این کاری که دارم انجام می‌دهد نیاز جامعه است.

منبع: مهر
خبر فوری

علت شلیک پدافند هوایی در اصفهان و تبریز