۱۸ اسفند ۱۳۹۳ - ۱۴:۵۷

معلم: بجز انبیاء همه مردم شاعرند

رئیس فرهنگستان هنر گفت: به استثنای انبیاء و اولیای الهی حتی فیلسوفان نیز بیشتر تخیل می‌کنند تا تعقل! بنابراین پس از اولیاء خدا همه مردم جهان شاعر هستند، چرا که با عقل دوراندیش زندگی نمی‌کنند.
کد خبر : ۲۳۱۹۲۵
صراط: نشست نقد و بررسی کتاب «فارابی و فلسفه هنر دینی» اثر نادیا مفتونی عضو هیأت علمی دانشگاه عصر امروز (یک‌شنبه 17 اسفند ماه) با حضور مؤلف اثر، علی معلم دامغانی رئیس فرهنگستان هنر، حسین نوری همسر نادیا مفتونی و هنرمند نقاش در مؤسسه انتشارات سروش برگزار شد.

در این مراسم علی معلم دامغانی بیان داشت: بنده با مطالعه کتاب فارابی و فلسفه هنر دینی یادآوری کردم که از سال‌های پیش خدمت بانو مفتونی و همسر گرامی‌شان ارادت داشتم، ایشان همیشه در چشم ما هستند و واقعاً‌ نمی‌دانم که در چه جایگاهی قرار دارند، استاد نوری دقیقا از سنی که هیچ وقت انسان گمان نمی‌برد، یک موجودی این اندازه احساس مسئولیت کند، دست به کارهای بزرگ و خطرناک زدند، برعکس انسان‌هایی که ظاهراً مثل ما هستند، اما به هیچ چیز رحم نمی‌کنند و نتایجی به بار می‌آورند که حقیقتاً هستی را به نیستی می‌رساند.

وی با اشاره به اینکه نیستی اصل هستی است و جایگاهی دارد که اگر هر کس بدان دست یابد، رشد می‌کند، توضیح داد: هیچ کس را در این جمع نمی‌شناسیم که از هستی دروغین به جایی رسیده باشد، هر کس به جایی رسیده از نیستی است! کودک در نیستی به وجود می‌آید و به بار می‌نشیند و ابوعلی سینا، فارابی و حضرت محمد(ص) تربیت می‌شود، شاید دراین روزگار که هستی کاذب گریبان ما را گرفته، دعوت به نیستی دعوت خوبی نباشد، چرا که نیستی را در دایره مرگ و زندگی تجربه می‌کنیم.

معلم با طرح چند پرسش نظیر آیا واقعاً آدمی با مردن خلاص می‌شود؟، آیا خود زندگی معنی خلاص شدن است و .. توضیح داد: تا لحظه‌ای که خداوند اراده نکند، هیچ قدرتی و خطری انسان را تهدید نمی‌کند، ولی این معنی‌اش این نیست که انسان خود را به مهلکه بیندازد!

وی با اشاره به زندگی این زوج موفق و خوشبخت بانو مفتونی و استاد نوری گفت: اینها نمونه زندگی شگفت هستند، بنده برای خانم مفتونی احترامی بیش از آنچه تصور کنید قائل هستم، همیشه تعریف‌ها و تمجیدهای ما درباره شخصیت ایشان بوده است، اگر مردانه بیاندیشیم، این قدر توانایی و حوصله که حتی وقتی تعریف‌ شما را می‌کند قابل درک نیست.

رئیس فرهنگستان علوم با تشریح برخی مباحث از زندگی اعجاز آمیز حضرت علی(ع) و حضرت فاطمه(س) گفت: در همین اجتماع چند نفر مثل بانو مفتونی و استاد نوری جلوی چشم خود دیدیم و ندیدیم! شاید آن قدر اینها بزرگ هستند که به قول شمس تبریزی اگر سر بر کنیم کلاه از سر بیافتد! بنابراین نیستی کار اختیاری است، مثل کار خانوم مفتونی گاهی قدرت‌های انسان آزاد می‌شود، انسان از برده بودن به بنده بودن می‌ماند، ولی هیچ یک از اینها پشیمانی برای دقیقه‌ای کوشش به بار نمی‌آورد.

معلم با تأکید بر اینکه پرداختن به فلسفه و هنر دینی در ادبیات ما دشوار است، چون فلسفه را هیچ گاه دنیادوستان نپذیرفتند و حتی خود فیلسوفان نیز بیشتر تخیلی بودند تا عاقل، گفت: بنده با آثار افلاطون فهمیدم که او فیلسوف نیست، چون هر چند بحث فلسفی کرده است، اما آنها را در دهان سقراط گذاشته است و خودش در برخی جاها شاعر بوده است، پس از انبیا و اولیا همه مردم جهان شاعر هستند، چون با عقل دوراندیش زندگی نمی‌کنند و آنچه را اصل قرار داده‌اند، امر و نهی دینی است.

وی درباره خواستگاری خانوم مفتونی از استاد نوری گفت: بنده باز هم معتقدم که استاد نوری از همسرشان خواستگاری کرده‌اند و آن هم با طنازی خاصی بوده که باعث جلب توجه همسرشان شده است، در نهایت بگویم که مرد یعنی مرگ و زن یعنی زندگی برای همین بچه‌ها از مادران متولد می‌شوند و فرزندان پس از مرگ مادرشان است که یتیم می‌شوند! مرد و زن آیینه یکدیگر در خانه هستند؛ تنها در یگانگی رسیدن است که سعادتمند می‌شوند.

وی درباره کتاب «فارابی و فلسفه هنر دینیـ گفت: بنده کتاب را تصدیق می‌کنم، اگر چه همه مطالب فارابی را تصدیق نمی‌کنم، یکی از مسائل جالب این کتاب جنبه تمثیلی آن است، به عنوان نمونه هنری مباحث قصه‌وار و همین طور اسطوره‌ای که در این اثر آمده است، توصیه بنده افزودن قصه درویش خان و شرح کیمیایی به این اثر است، انتظار می‌رود جلد دوم این اثر در این قالب منتشر شود.