۲۳ اسفند ۱۳۹۳ - ۱۴:۳۱

اقتصاد ایران معتاد به نفت است

یک کارشناس مسائل سیاسی گفت: ما دچار نوعی خودتحریمی هم هستیم. مردم خودمان با خرید کالاهای خارجی، کالاهای ساخت داخل را تحریم می‌کنند.
کد خبر : ۲۳۲۸۶۷
صراط: اگر چه این روز‌ها خبرهای خوشی از نتیجه دادن مذاکرات و احتمال پایان یافتن یا کاهش چشمگیر تحریم‌ها شنیده می‌شود، اما تحقق اقتصاد مقاومتی، راهبردی است که در همه حال دروازه‌های طلایی اقتصاد را به روی کشور می‌گشاید و غفلت از آن، در هر شرایطی- به خصوص شرایط تحریم کنونی – تاوانی بزرگ را متوجه ما می‌کند. اقتصاد مقاومتی به گمان بسیاری از کار‌شناسان از جمله دکتر محمدحسن قدیری ابیانه، یک گفتمان است.
 
وی برای تحقق اقتصاد مقاومتی، سهم کوچکی برای دولت و دولتمردان قائل شده و معتقد است تغییر باورهای مردم، همراهی ایشان و به طور کلی عزم مردمی، ضرورتی غیر قابل انکار و اصلی مهم و شاید فراموش شده است. ماحصل گفت‌و‌گوی با قدیری ابیانه سفیر سابق کشورمان در مکزیک و استرالیا به شرح ذیل است:
 
** آیا اقتصاد مقاومتی را می‌توان به صورت یک گفتمان تعریف کرد؟ اگر چنین است، مهم‌ترین مولفه‌های آن چیست؟
 
-قدیری ابیانه: بله. اقتصاد مقاومتی از قالب یک موضوع فرا‌تر است و به صورت یک گفتمان در عرصه اقتصاد قابل طرح و لازم الطرح است. من در کتابی که با نام «سبک اقتصادی و فرهنگی در زندگی» به رشته تحریر درآورده‌ام، به تفصیل به این موضوع پرداخته‌ام. به نظرم مهم‌ترین مولفه این گفتمان، مردم هستند که باید از توهم نفتی خارج شده و از اقتصاد معتاد به نفت فاصله بگیرند. مردم باید نقش خودشان را هم در خنثی کردن توطئه‌ها و تحریم‌ها و هم در تحقق پیشرفت و حل مشکلات به درستی بشناسند.
 
** بر این اساس، بار اصلی مسئولیت بر دوش مردم است؟
 
-قدیری ابیانه: مسئولین هم نقش خود را دارند، ولی نقش اصلی را مردم ایفا می‌کنند. حتی اگر فرض محال مدیران جامعه در حد معصومین (ع) هم باشند، باز هم نقش مردم بسیار مهم است، کما اینکه می‌بینیم امیرالمومینن علی (ع) در نهج البلاغه از مردم زمان خود بسیار گلایه دارند. با همین عدم نقش افرینی توسط مردم و عدم انجام تکلیف توسط آن‌ها، حکومت امام علی (ع) پایان یافت و هیچ یک از ائمه دیگر (ع) نتوانستند حکومت تشکیل دهند.
 
** آیا می‌توان به این نتیجه رسید که در تحقق اصلاح الگوی مصرف، مهم‌ترین نقش مربوط به مردم است؟
 
-قدیری ابیانه: بله. دقیقا منظورم همین است. قیمت‌های یارانه‌ای سوخت موجب شده سوخت، به قیمت بسیار ارزان‌تر از قیمت تمام شده در اختیار مصرف کننده قرار گیرد و این ارزانی موجب اسراف در مصرف شده است. گواه این ادعا هم گزارش وزیر نفت است که اعلام کرد که در سال گذشته حدود 30 میلیارد دلار هدررفت و اضافه مصرف داشته‌ایم. این مبلغ حدود 7 برابر مبلغی است که قرار بود 1+5 در مرحله اول در چند قسط و ظرف 6 ماه به ایران بازگرداند.
 
این مبلغ همین طور معادل هزینه ساخت پالایشگاه‌هایی برای پالایش روزانه 5.2 میلیون بشکه در روز می‌باشد. یعنی با مبلغی معادل یک سال هدررفت و اسراف در مصرف سوخت، می‌توانستیم برای همیشه از خام فروشی نفت بی‌نیاز شویم. اینجاست که نقش مردم به درستی تبیین می‌شود. در مواردی حتی اگر دولت بخواهد این وضعیت را اصلاح کند - که یکی از راه‌های اصلی آن واقعی سازی قیمت‌ها است - با مقاومت و مخالفت افکار عمومی مواجه می‌شود و لذا دولت اگر هم بخواهد نمی‌تواند قیمت‌ها را واقعی کند، چه رسد به اینکه دولت محبوبیت خود را بر مصلحت مردم ترجیح دهد.
 
** دلیل شما چیست؟
 
-قدیری ابیانه: با مخالفت و مقاومت مردم مواجه می‌شود. مردم به زیان‌های عظیم ناشی از این ارزانی واقف نیستند و در مقابل آن مقاومت می‌کنند. مردم همراهی لازم را با دولت‌ها برای اصلاح قیمت‌ها ندارند.
 
** آیا مردمی کردن اقتصاد می‌تواند راهکاری برای تحقق اقتصاد مقاومتی و بهره برداری از نیروی عظیم مردم باشد؟
 
-قدیری ابیانه: ما برای پیشرفت و توسعه اقتصادی راهی جز مردمی کردن اقتصاد نداریم ولی این واقعیت است که مردم ما هنوز در خصوص میزان درآمدهای نفتی دچار توهم هستند و تصورشان از میزان این درآمد‌ها ده‌ها، صد‌ها، هزاران برابر واقعیت است.
 
** آیا ارائه اطلاعات نادرست، مردم را دچار مشکل کرده است؟
 
-قدیری ابیانه: خیر. اطلاعات درست هم ارائه می‌شود ولی معمولا افراد مردم درک درستی از اندازه ارقام بودجه ندارند. برای مثال مردم نمی‌دانند که درآمد نفتی پیش بینی شده در بودجه سال 91 که قرار بود حدود 61 هزار میلیارد تومان باشد، یعنی چه؟ متاسفانه مسئولین ما هم به درستی متوجه نمی‌شوند و همچنین رسانه‌ها. این رقم یعنی به ازای هر ایرانی فقط ماهانه حدود 67 هزار تومان. در حالی که تصور مردم خیلی بیشتر است و فکر می‌کنند که با اتکا به این درآمد‌ها می‌توان نیازهای مردم را برطرف نمود که توهمی بیش نیست.
 
** چه راهکاری پیشنهاد می‌کنید؟
 
-قدیری ابیانه: متاسفانه ما در ایران دارای بیشترین میزان تعطیلات رسمی و همچنین بین التعطیلین هستیم. در تنبلی اجتماعی ایرانی‌ها در جهان بعد از اعراب بالا‌ترین رتبه را دارند و این شایسته ملت بزرگی همچون ملت ایران نیست. در زمینه اسراف گرایی هم ما جزو پرمصرف‌ترین و اسراف کارترین ملت‌های دنیا هستیم. اصولا در مقوله فرهنگ کار و مصرف، پیشرفت لازم را نداشته‌ایم و حتی می‌توان گفت نه تنها پیشرفت نداشته‌ایم بلکه عقبگرد هم داشته‌ایم.
 
** با در نظر گرفتن شرایط فعلی، آیا می‌توان به تحقق اقتصاد مقاومتی از طریق افزایش صادرات غیر نفتی امیدوار بود؟
 
-قدیری ابیانه: ما در شرایط فعلی اول باید واقعیات را به درستی بشناسیم. باید برای محصولات خودمان بازارهایی بزرگ‌تر از ایران تعریف کنیم. در این صورت می‌توان به افزایش نرخ اشتغال، پایین آمدن هزینه‌های تولید و نیز جذب سرمایه بیشتر که از ارکان اقتصاد مقاومتی هستند و افزایش ارزش پول ملی امیدوار بود. اما دستیابی به این اهداف بدون اصلاح موارد ذکر شده میسر نیست. باید سبک اقتصادی و فرهنگی خویش را اصلاح کنیم.
 
** با چه چالش‌هایی در این مسیر مواجه هستیم؟
 
-قدیری ابیانه: تحریم؛ منظور من فقط تحریم کشورهای دیگر نیست، متاسفانه ما دچار نوعی خودتحریمی هم هستیم. مردم خودمان با خرید کالاهای خارجی، کالاهای ساخت داخل را تحریم می‌کنند. بازار ایران تبدیل به بازاری بزرگ برای مصرف کالاهای خارجی شده است. اصلا مصرف کالای خارجی تبدیل به یک پرستیژ اجتماعی شده است. این وظیفه رسانه‌های گروهی است که این باور‌ها را تغییر داده و مصرف کالای خارجی را تبدیل به یک ننگ کنند.
 
** آیا پایین بودن کیفیت تولیدات داخلی مردم را ترغیب به خرید کالای مشابه خارجی نکرده است؟
 
-قدیری ابیانه: نه. خیلی با این موافق نیستم. هرچند مؤثر است. تولید در کشور ما با دو چالش اساسی روبه روست، اول آنکه نیروی کار، ساعت کاری مفید و نیز وجدان کاری ضعیف است و دوم آنکه مصرف کنندگان ما کالای خارجی را به ساخت داخل ترجیح می‌دهند. که هر دو با تعریف و اهداف اقتصاد مقاومتی در تناقض هستند.
 
** آیا معتقدید مبارزه با مفاسد اقتصادی هم یکی از پایه‌های اصلی اقتصاد مقاومتی است؟
 
-قدیری ابیانه: بله. همین طور است.
 
** آیا عدم وجود عزمی جدی و سیستماتیک برای برخورد با مفاسد اقتصادی مانع تحقق گفتمان اقتصاد مقاومتی محسوب نمی‌شود؟
 
-قدیری ابیانه: مبارزه با فساد اقتصادی به تحقق اقتصاد مقاومتی کمک می‌کند بلکه لازمه آن است. به نظر من در اینجا هم مردم نقش اصلی در مبارزه با مفاسد اقتصادی را بر عهده دارند.
 
** به چه دلیل مردم نقش اصلی دارند؟
 
-قدیری ابیانه: قیمت‌های یارانه‌ای سوخت موجب شده تا روزانه حدود 20 میلیون لیتر سوخت از کشور خارج شود که 10 میلیون لیتر آن به افغانستان و پاکستان است.  آمار‌ها نشان می‌دهد تا پیش از کاهش اخیر قیمت سوخت، میزان خسارت ایران از قاچاق سوخت به خارج سالانه معادل 200 تن طلا بود. این در حالی است که کل معادن طلای شناخته شده کشور ما 340 تن است و ما هر ساله معادل حدود 2 تن طلا از این معادن استخراج می‌کنیم.
 
یعنی ما طی کمتر از دو سال، معادل ارزش کل طلای معادن شناخته شده طلای کشور را تقدیم قاچاق سوخت کرده‌ایم.
 
علت این امر هم فقط ارزانی سوخت است. درآمدهای کلانی که امروزه صرف ارزان سازی سوخت در داخل می‌کنیم را می‌توانیم در جاهای بهتری هزینه کنیم. یکی از این موارد هزینه در منابع مشترک نفت و گاز است تا همسایگان ما از ذخایر مشترک چند برابر ما برداشت نکنند. یارانه پنهان سوخت چند برابر یارانه نقدی است.
 
** آیا آماری هم از پرداخت یارانه پنهان موجود است؟
 
-قدیری ابیانه: سال گذشته میزان یارانه پنهان برای نفت سفید، گازوییل و بنزین معادل 2200 تن طلا بوده است. این در حالی است که ما سالانه 2 تن طلا از معادن استخراج و تولید می‌کنیم. سال گذشته فقط معادل 11 قرن تولید طلای کشور را صرف همین یارانه‌های پنهان کردیم در حالی که ایران بیش از 170 سال طلا ندارد و جالب‌تر از همه اینکه گفته می‌شود کل طلای بانک مرکزی هم حدود 800 تن است.
 
این‌ها یعنی اتلاف سرمایه و این اتلاف سرمایه به پرداخت یارانه باز می‌گردد. در نتیجه کسانی که بیشتر سوخت مصرف می‌کنند، سهم بیشتری از یارانه پنهان می‌گیرند. در واقع برداشت 10 درصد جمعیت کشور که از همه برخوردارترند از یارانه پنهان سوخت 30 برابر یارانه‌ای است که از این یارانه‌های پنهان نصیب 10 درصد از جمعیت کشور که فقیر‌ترین مردم هستند می‌باشد. این یک بی‌عدالتی بزرگ است که نتیجه یارانه‌ای و ارزان بودن فوق العاده قیمت سوخت است.
 
** در حالی که ما هنوز نظام جامع مالیاتی نداریم، آیا می‌توان از این مولفه برای تحقق اقتصاد مقاومتی استفاده کرد؟
 
-قدیری ابیانه: قیمت‌های یارانه‌ای، علامت‌های غلط به همه بخش‌ها از جمله کارخانجات و تولید کنندگان می‌دهند و آن‌ها را در تشخیص مزیت‌های اقتصادی دچار مشکل می‌کند و لذا حتی طرح‌هایی که سود ده جلوه می‌کنند، زیان ملی به بار می‌آورند. همچنین در همه جای دنیا – به جز تعداد معدودی از کشور‌ها – نه تنها پول سوخت را از مصرف کننده دریافت می‌کنند بلکه از مالیات هم به عنوان کمک به دولت استفاده می‌کنند. راه دور نرویم.
 
کشورهای آسیایی نظیر ژاپن، هند، پاکستان و حتی بنگلادش همین راه را می‌روند. این امر بسیار طبیعی است. کسی که سوخت ببیشتری مصرف می‌کند، سهم بیشتری هم در آلودگی محیط زیست دارد و لذا در تولید بیماری‌های بیشتر هم سهیم است پس باید مالیات بیشتری بپردازد تا این خسارت را که خود عامل ایجاد آن بوده، جبران کند در حالی که در کشور ما چنین نیست. در واقع ما سیاست ضد عدالت را در پیش گرفته‌ایم.
 
حال آنکه عدالت پایه اقتصاد مقاومتی است. در کشور ما وقتی تولید کنندگان ناچار می‌شوند که گازوییل را که لیتری 5.16 تومان بوده به قیمت لیتری 250 تومان خریداری کنند، از ورشکستگی سخن می‌گویند در حالی که این گازوییل برای دولت 3000 تومان تمام می‌شده (قبل از کاهش اخیر قیمت نفت).
 
** شما به نقاط ضعف اشاره کردید، آیا راهکاری هم برای این موضوع دارید تا بتوان از نظام مالیاتی در جهت مقاوم سازی اقتصاد استفاده کرد؟
 
-قدیری ابیانه: بله. نخست آنکه از فرار‌های مالیاتی جلوگیری شود. در کشور ما، فرار مالیاتی را به زرنگی افراد نسبت می‌دهند. می‌توان ارتباط شفاف و مستقیمی بین اخذ مالیات و ارائه خدمات برقرار کرد. مثلا برای مالیاتی که از کسبه دریافت می‌شود، ردیف هزینه‌ای جدا برای بخش‌هایی نظیر بهزیستی، مناطق محروم و... تعریف کرد و یا مالیات حقوق کارکنان را صرف امور آموزش و پرورش کرد.
 
فراموش نکنیم که یارانه، مالیات معکوس است. یعنی ما به جای اینکه از ثروتمندان مالیات بیشتری بگیریم داریم به آن‌ها یارانه بیشتری می‌پردازیم. تا دولت‌ها تصمیم به قطع یارانه نگیرند و مردم با دولت‌ها در این راستا همکاری نکتتد، اقتصاد مقاومتی محقق نمی‌شود و درآمد‌های حاصل از آن در جای خود مصرف نخواهد شد و البته متأسفانه قطع یارانه هم با مقاومت و مخالفت مردم مواجه می‌شود زیرا مردم نسبت به زیانهای این روش و فواید اصلاح ان آشنایی لازم را ندارند.
 
** چه تضمینی وجود دارد با قطع یارانه، درآمد ناشی از آن در جای درست خود مصرف شود؟
 
-قدیری ابیانه: بودجه را دولت می‌نویسد و برای تصویب به مجلس می‌فرستد. مردم رییس دولت یعنی رییس جمهور را خودشان انتخاب می‌کنند، نمایندگان مجلس هم با رأی مردم به خانه ملت می‌روند. پس بنابراین باید اعتماد داشته باشند، مگر اینکه مردم ندانند- که در بسیاری از موارد هم نمی‌دانند- چه کسانی را برای چه کاری انتخاب می‌کنند. یعنی بازهم نقش اصلی را مردم ایفا می‌کنند،‌‌ همان طور که در مبارزه با مفاسد اقتصادی هم مردم اصلیترین نقش را بر عهده دارند.
 
** مطابق این اظهارات حضرتعالی، دولتمردان را در هر 3 قوا کنار گذاشته و بار اصلی را بر دوش مردم گذاشته‌اید.
 
-قدیری ابیانه: البته دولت هم مسئول است. متاسفانه دولت و مجلس هم عزمی برای تحقق اقتصاد مقاومتی ندارند. طبق مصوبه مجلس، 5 درصد یارانه سوخت افزایش می‌یابد و این به معنای عقبگرد است. زیرا میزان افزایش قیمت بسیار کمتر از میزان تورم است. در واقع با این کار هدفمندی یارانه‌ها و به طور کلی اقتصاد مقاومتی را ذبح کردیم. دولت ما حتی حاضر نشد یارانه ناحق ثروتمندان را قطع کند. آقای دکتر روحانی اخیرا گفتند ما تاکنون از اقتصاد به سیاست یارانه می‌دادیم ولی متاسفانه در حال حاضر باید گفت که دولت از اقتصاد به فعالیت‌های حزبی و جناحی یارانه می‌دهد تا بهره آن را در انتخابات بعدی بدهد.
منبع: تسنیم