۱۹ فروردين ۱۳۹۴ - ۰۸:۳۶

اعتماد: جوگیر شدیم/ عبدی: در بن‌بستیم!

یک روزنامه زنجیره‌ای پس از چند روز ابراز ذوق‌زدگی نسبت به بیانیه لوزان و اغراق درباره دستاوردهای آن نوشت: باید از هیجان‌زدگی اجتماعی درباره این تفاهم پرهیز کرد.
کد خبر : ۲۳۶۴۶۱
صراط: ستون اخبار ویژه کیهان به شرح ذیل است:

عملیات انتحاری نهضت آزادی برای آمریکا و اسرائیل

رئیس گروهک نهضت آزادی مدعی شد جهان به ایران به عنوان رژیم پرخاشگر نگاه می‌کرد و اکنون پس از بیانیه لوزان حکومتی قابل تعامل می‌داند!
ابراهیم یزدی که از عوامل اصلی به ورشکستگی کشاندن نهضت آزادی بود، دکتر ظریف را مخاطب قرار داده و نوشته است: این روند ]مذاکرات و بیانیه لوزان[ که پس از حدود 35 سال نبود رابطه مستقیم ایران با ایالات متحده آمریکا و روابط نه چندان خوب با دیگر کشورها رخ داده است، بازگشتی به اهداف اصلی جمهوری اسلامی ایران و دولت موقت انقلاب اسلامی، که می‌خواست روابطی گسترده، عزتمندانه و توأم با احترام متقابل با دیگر کشورهای دنیا داشته باشد، به شمار می‌رود.
وی می‌افزاید: امروزه همانند آخرین مذاکرات انجام یافته به وسیله مسئولان دولت موقت با دیپلمات‌های دیگر کشورها، از جمله ایالات متحده آمریکا، اکنون نیز برخی منتقدان ابراز دلواپسی کرده، بدون توجه به ابزارهای ضروری در مذاکرات دیپلماتیک برای حل مسالمت‌آمیز اختلافات، بعضاً بهانه‌گیری یا کارشکنی می‌کنند.
یزدی نوشت: اکنون ایران در دید و زبان جهانیان از «رژیمی ایدئولوژیک، پرخاشگر و ستیزه‌جو» به «حکومتی قابل تعامل» تبدیل شده است و می‌توان امیدوار بود که دیگر مسائل مرتبط در منطقه بر سر میز مذاکره حل و فصل شود.
یادآور می‌شود براساس اسناد لانه جاسوسی و دیگر اسناد موجود ابراهیم یزدی و کسانی چون امیر انتظام از نگاه سازمان سیا و سفارت آمریکا به عنوان رابطین خوب و دوستان خوب آمریکا که می‌توانند ترمز انقلاب را بکشند و سلطه آمریکا را اعاده کنند، ارزیابی شده است و از این جهت ادعای اینکه امثال وی در دولت موقت هم جهت با اهداف سیاست خارجی جمهوری اسلامی هم سو و هم مسیر بوده‌اند، به غایت بی‌پایه و مایه است. به تصریح حضرت امام اگر اعضای نهضت آزادی در دولت موقت بر سر کارمانده بودند سیلی به اسلام و نظام می‌زدند که این کشور تا قرن‌ها سربلند نمی‌کرد.
مشت یزدی در دروغ‌گویی هنگامی باز می‌شود که از یک سو مدعی همسویی با سیاست خارجی جمهوری اسلامی - که اصالتاً در تقابل با استکبار شیطان بزرگ است- می‌شود و از طرف دیگر ادعا می‌کند جمهوری اسلامی در دنیا رژیمی پرخاشگر و ستیزه‌جو می‌باشد. آیا این ادبیات همان ادبیات آمریکایی و صهیونیستی نیست که از سوی رئیس گروهک ورشکسته طوطی‌وار را بازگو می‌شود و آیا داشتن فناوری هسته‌ای صلح‌آمیز می‌تواند نشانه ستیزه‌جویی و پرخاشگری باشد؟! آیا شهدای هسته‌ای ما سند این ستیزه‌جویی و پرخاش هستند یا شهدای تسلیحات شیمیایی و کشتار جمعی اهدایی غرب به رژیم صدام و یا 17 هزار قربانی ترورهای سازمان منافقین به تصریح حضرت امام، نهضت آزادی پدرخوانده این سازمان تروریستی بود؟!
از طرف دیگر باید پرسید آیا مسیر جمهوری اسلامی ایران در چالش هسته‌ای 12 سال اخیر غیر از تعامل و مذاکره و اعتمادسازی مسیر دیگری بوده و آیا می‌توان به جای نظام، آمریکا و غرب را تبرئه کرد؟!



هزینه اقتصادی بی‌برنامگی دولت هنگفت و نگران‌کننده است


یک کارشناس اقتصادی حامی دولت خواستار اصلاح نگرش اقتصادی دولت شد و نسبت به عواقب برخی کج‌اندیشی‌ها هشدار داد.
فرشاد مومنی استاد دانشگاه علامه طباطبایی تصریح کرد: وقتی آقای روحانی به ریاست دولت یازدهم انتخاب شد، واکنش مردم نسبت به این تغییر تصحیح انتظارات عقلایی بود، اما متاسفانه رئیس بانک مرکزی و بخش‌هایی از دولت با هر انگیزه و دلیلی در برابر این روند اصلاحی مقاومت و ادعا کردند برای آنها ثبات نرخ ارز مهم‌تر از قیمت آن است. در حالی که این دولت باید در ابتدا بنا بر اصول علمی صبر می‌کرد تا اثرات آینده هراسانه از نرخ ارز بیرون رود و بعد ثبات‌بخشی را در دستور کار قرار دهد. البته دولت یازدهم در زمینه ثبات نرخ ارز نیز بعدها بر وعده خود پابرجا نماند و این خود به کانون نگرانی از منظر اقتصاد سیاسی تبدیل شد. زیرا عدم وفای به عهد نشان‌دهنده این است که صرف‌نظر از نیت افرادی که در مدیریت اقتصادی کشور حضور دارند، اقتصاد علیه رفاه عمومی و مصالح تولیدی و به نفع بخش‌های غیرمولد شکل می‌گیرد. به عقیده من این موضع‌گیری نادرست هزینه بزرگی بود که این دولت به خاطر کم‌اطلاعی یا بازی خوردن از همراهان آنها اتخاذ کرد و با یکی از بی‌سابقه‌ترین رکودها مواجه بودیم.
وی ضمن تحلیلی که از سوی روزنامه شرق منتشر شده تأکید می‌کند: نکته‌ای که باید پس از انتخاب راهبرد مدنظر دولت قرار گیرد، پایبندی عملی به برنامه محوری است. به این معنا که دولت با نشان دادن بلوغ فکری بپذیرد آن چیزی که قدرت چانه‌زنی کشور را در مذاکرات افزایش می‌دهد و بقای کشور را تضمین و امنیت ملی کشور را حفظ می‌کند، از جنبه‌ اقتصادی بنیه تولید ملی است و در این چارچوب دولت باید به تجربه بالغ بر 18ماهه گذشته خود مراجعه کند. بارها شخصا از همان آغازین روزهایی که بخش‌هایی از دلارهای بلوکه شده ایران آزاد شد، به دولت پیشنهاد کردم تا برای این منابع به نسبت اندک آزاد شده برنامه تعریف کند، اما بدون برنامه‌ریزی برای این امر، اشتهای سیری‌ناپذیر رانت‌جویان و خصلت روزمرگی غیرمتعارفی که دولت قبلی برای این دولت به جای گذاشته بود باعث شد تا این منابع آزاد شده خرج شود بدون آنکه کوچک‌ترین دستاوردی برای جامعه به همراه داشته باشد. دولت باید توجه کند اگر این توافق هسته‌ای نهایی شود اما برای عامه مردم دستاورد عملی نداشته باشد، مردم به لحاظ روانی درباره مسیر صحیح سیاست خارجی دچار تشویش خواهند شد.
مومنی می‌افزاید: دولت باید دو اقدام تصحیح نگرشی نیز در سطح خود دولت صورت دهد. نخست تصحیح دیدگاه رئیس‌جمهور است که پس از توافق ژنو مطرح شد. روحانی بسیار سهل‌گیرانه در سخنی که با مردم داشت گفت دولت کار خود را انجام داد و اکنون زمان ایفای وظیفه فعالان اقتصادی است.  در همان زمان از موضع کارشناسی این مساله را با رئیس‌جمهور در میان گذاشتم که اگر این حرف یک نکته ناشی از خوشحالی ناگهانی باشد اشکالی ندارد، اما اگر این گفته محصول مشورت با مشاوران اقتصادی وی باشد سخن بسیار خطرناک و نگران‌کننده‌ای است.
این اقتصاددان تصریح می‌کند: تصحیح نگرشی که دولت به شدت به آن نیاز دارد این است که دولت جسته و گریخته اشاره کرده که اگر ماجرای هسته‌ای سامان یابد، خارجی‌ها برای سرمایه‌گذاری به ایران می‌آیند و اقتصاد ایران را به سامان می‌رسانند. این نگرش بسیار نادرست است و واقعیت‌های تاریخی اقتصادی خلاف آن را نشان می‌دهد.
مومنی در پایان تأکید کرد: گمان نکنند که برخورد احساسی و هیجانی بدون برنامه با دلارهای آزاد شده و سرمایه خارجی جذب شده نجات‌دهنده است، بلکه نجات در گرو اصلاح ساختار نهادی بر محور مصالح عامه مردم و بخش‌های مولد خواهد بود.



عبدی: اصلاح‌طلبان در بن‌بستی هستند که خود درست کردند


عضو مستعفی حزب منحله مشارکت، رفتارهای نسنجیده و تند هم‌طیفان خود در فتنه 88 را موجب ایجاد بن‌بست سیاسی و سپس غیرسیاسی شدن حامیان این طیف عنوان کرد.
عباس عبدی ضمن یادداشتی در روزنامه اعتماد نوشت: برخی‌ها معتقدند که فشارهای رسمی و بالا بردن هزینه سیاست‌ورزی عامل اصلی غیرسیاسی شدن است و حتی معتقدند که ساخت سیاسی و دولت چنین وضعی را مطلوب هم می‌داند و به آن دامن می‌زند. به نظرم این برداشت یا درست نیست و اگر هم درست باشد، نتیجه‌ای برای کنشگر سیاسی ندارد. زیرا رفع مانع برای سیاست‌ورزی را از دست خود خارج می‌کند و تحقق آن را تعلیق به اراده حکومت می‌کند و این بدترین نوع سیاست‌زدایی است.
وی ادامه می‌دهد: مشکل فقدان حساسیت سیاسی را باید در کنشگران و سیاست‌ورزان دانست. آنان با رفتارهای نسنجیده وارد عرصه‌ای شدند که تحقق هدف سیاسی را دور از دسترس کردند (فارغ از اینکه این هدف درست بود یا نه) و در نتیجه ناامیدی سیاسی را به اردوگاه خود آوردند. از یک سو کارهای پرهزینه‌ای مرتکب شدند. کارهایی که درگذشته هم همین حد از هزینه، بلکه بیشتر از آن را داشت و از سوی دیگر پس از چندی و به صورت شهودی متوجه شدند که عبور از این مسیر مثمرثمر نیست. ضمن اینکه حاضر به تغییر مسیر نیز نشدند. و نه از راه طی شده بازگشتند و نه امکان پیشرفت داشتند در نتیجه توقف کردند به امید گشایش روزنه‌ای. روزنه‌ای که معلوم نیست چگونه و چرا و به دست چه کسی باید باز شود؟ از اینجا بود که سیاست‌ورزی به حالت تعلیق درآمد و تبدیل به بیان دلنوشته‌ها! و تحلیل‌های بی‌فایده‌ای شد که فقط دل‌ها را خنک می‌کرد! ولی در این میان یک اتفاق دیگر رخ داد که به نحوی موجب شد این مساله چندان برجسته نشود. وجود شبکه‌های اجتماعی مثل فیس‌بوک و اخیرا وایبر و واتس‌آپ و... زمینه را برای تخلیه انرژی سیاسی فراهم کرده است. افراد با نوشتن چند کامنت و کپی‌پیست کردن چند مطلب و اظهارنظراتی که معمولا در فضای غیرآزاد این شبکه‌ها طرح می‌شود تخلیه روانی و سیاسی می‌شوند. جالب اینکه دیده می‌شود حتی افراد 60-70 ساله، مثل جوانان 15-20 ساله اظهارنظر کرده و واکنش نشان می‌دهند.
عبدی تصریح می‌کند: با توجه به این معتقدم که گشودن راه برای سیاست‌ورزی اصلاح‌طلبانه که تنها راه سیاست‌ورزی است، مهم‌ترین برنامه اصلاح‌طلبانه در شرایط کنونی است. برنامه‌ای که مسئولیت آن بیش از آنکه متوجه قدرت باشد، متوجه کسانی است که خواهان و مدعی اصلاحات هستند. متاسفانه رفتارهای 18 ماه گذشته نشان داده است، که این در همچنان برهمان پاشنه گذشته می‌چرخد.
یادآور می‌شود عبدی با وجود برخی رفتارهای رادیکال درگذشته، معترض جدی رادیکالیسم کور طیف تندرو اصلاح‌طلبان در انتخابات سال 88 و پس از آن بود.



تذکر کارشناسان اقتصادی درباره هیجانات هسته‌ای بی‌پایه


«کارشناسان اقتصادی کاهش چندانی را برای قیمت ارز به خاطر هیجانات هسته‌ای پیش‌بینی نمی‌کنند».
وبسایت نامه نیوز در گزارشی تأکید کرد: کارشناسان اقتصادی پیش‌بینی می‌کنند پس از کاهش هیجانات حاصل از مذاکرات هسته‌ای لوزان در بازار ارز کاهش قیمت دلار در بازار نمی‌تواند رقمی بیش از 100 تا 200 تومان باشد. در شرایطی که پس از تفاهم هسته‌ای میان ایران و گروه 5+1 در لوزان پیش‌بینی می‌شد بازار ارز نوسان‌های شدید قیمتی را تجربه کند بازار ارز در محدوده قیمتی 3200 تا 3260 تومان در نوسان بود و در نهایت به قیمت 3260 تومان رسید. این در حالی است که رئیس کل بانک مرکزی در واکنش به این انتظار در بازار با اعلام اینکه همزمان با مذاکرات به هیچ وجه جلوی پائین آمدن قیمت ارز در بازار را نمی‌گیریم و فقط هیجانات و شوک‌ها را مراقبت می‌کنیم، حذف صفرها از پول ملی را جزو اولویت‌ها اعلام کرد.
این سایت حامی دولت می‌افزاید: در این شرایط پیش‌بینی‌های متفاوتی از سوی کارشناسان اقتصادی درباره آینده بازار ارز مطرح می‌شود. مسعود نیلی مشاور اقتصادی رئیس جمهور گفته است «لغو تحریم‌ها هر چند امکاناتی را برای ما فراهم می‌کند اما معجزه نمی‌کند. شاید شکاف بزرگی میان آنچه انتظارات عمومی از اثر لغو تحریم‌ها تلقی می‌کند با آنچه واقعیت دارد، وجود داشته باشد اگر این شکاف را درست مدیریت نکنیم، ممکن است آن شرایط بدتر از شرایط فعلی که تحریم است، بشود. یعنی شکل‌گیری انتظارات فراتر از واقعیت برای شرایط پس توافق این خطر را دارد که در صورت مواجهه با واقعیت اعتماد عمومی خدشه‌دار شود». نیلی تصریح کرد: در حال حاضر نه تنها در میان عامه مردم که برخی مدیران نیز تصور می‌کنند با توافق هسته‌ای، همه مسائل کشور حل می‌شود در حالی که این موضوع صحت ندارد. بسیاری از مسائل ارتباطی به تحریم ندارد. سامان یافتن برخی از عواملی هم که به تحریم ربط دارد، زمان‌بر خواهد بود. بنابراین دچار خوش‌بینی کاذب شدن ممکن است ظرفیت تحمل جامعه را سرریز کند».



اعتماد: جوگیر شدیم پیش‌بینی‌ها غلط بود


یک روزنامه زنجیره‌ای پس از چند روز ابراز ذوق‌زدگی نسبت به بیانیه لوزان و اغراق درباره دستاوردهای آن نوشت: باید از هیجان‌زدگی اجتماعی درباره این تفاهم پرهیز کرد.
روزنامه اعتماد تصریح کرد: با امضای تفاهم سیاسی ایران و 5+1، شایعاتی در خصوص کاهش 20 تا 30 درصدی قیمت اجناس و کالاهای مختلف در فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی منتشر شد. این در حالی است که در نخستین شنبه کاری سال، پیش‌بینی‌ها غلط از آب درآمد و طلا و سکه خلاف جریان شایعات، افزایش قیمت را تجربه کردند. با این حال انتشار این شایعات سبب شد بخشی از کارشناسان نسبت به هیجانی شدن وضعیت بازار هشدار دهند. سوال اینجاست که چه باید کرد؟ کارشناسان در پاسخ به «اعتماد» اذعان می‌کردند که بیش از رفتار مردم، سیاستگذاری‌های دولت حائز اهمیت است و به هیچ وجه در شرایط فعلی نمی‌توان پیشنهاد خاصی به مردم داد.
این روزنامه از قول اقتصاددانان نسبت به بالا بودن سود بانکی، وجود ایرادات سازمانی، هدررفت منابع انسانی و مالی هشدار داد و نوشت: بنیه اقتصاد ما صرف فعالیت‌های غیرمولد  شده است. مثلا در شرایطی که نظام پولی شرایطی فراهم آورده که سپرده‌گذاری بانکی عایدی بیشتر و دردسر کمتری از فعالیت در بخش‌های مولد اقتصاد دارد، اینکه افراد در بخش‌های غیرمولد و دلالی فعالیت می‌کنند، ایرادی ساختاری است و نه مشکل مردم که با توصیه به آنها مسئله فیصله یابد. در شرایطی که توافق نهایی بین ایران و کشورهای 5+1 امضا شود، کار دولت به مراتب از گذشته سخت‌تر خواهد شد چرا که برای عدم اصلاح نهادها و ساختار هیچ توجیهی پذیرفته نیست. به همین خاطر مادامی که دولت وضعیت فعلی را بهبود نبخشد نمی‌توان و نباید از مردم توقع داشت که چشم بر سود بیشتر ببندند.