۰۳ اسفند ۱۳۹۴ - ۱۲:۵۰
شاید وقتی دیگر

سینمای ایران، قدر این نقش ها را ندانست (1)

برای هر بازیگری نقشی وجود دارد که مسیر زندگی حرفه ای او را تغییر می دهد. برخی از این نقش ها با این که نقش مهمی در کارنامه بازیگران دارد اما هرگز مورد توجه قرار نگرفته اند.
کد خبر : ۲۸۶۶۷۷
رخدادهای برتر سال 2015 در قاب تصاویرروزنامه سینما - نیما بهدادی مهر: برای هر بازیگری نقشی وجود دارد که مسیر زندگی حرفه ای او را تغییر می دهد. برخی از این نقش ها با این که نقش مهمی در کارنامه بازیگران دارد اما هرگز مورد توجه قرار نگرفته اند. با این تعبیر به فهرستی از بازیگران نقش های شاخص می رسیم که سیمرغ بلورین را دریافت نکردند و بعدها برای نقشی که توانستند به این افتخار هنری دست یابند که به نسبت میانگین کارنامه هنری آنها ارزش های حرفه ای کمتری داشته است. تحلیل پیش رو تلاش دارد تا بخشی از این بازیگران قدرنادیده و نقش های مهم کارنامه شان را در پیشگاه قضاوت مردم قرار دهد. البته در این فهرست نقش هایی هستند که برای بازیگرشان دیپلم افتخار یا جایزه ویژه هیات داوران را به ارمغان آوردند.

عباس آقا سوپرگوشت - اجاره نشین ها

سینمای ایران، قدر این نقش ها را ندانست (1)

در خیل عظیم نقش آفرینی های ماندگار تاریخ جشنواره، بی شک هنرنمایی عزت الله انتظامی در اجاره  نشین ها جدای از قدرت ساختاری اثر، به عنوان یک شاخص فنی بارز همواره در تحلیل سینمایی نویسان مورد توجه بوده است؛ نقشی که از دو وجه تطابق شخصیت هنری با قالب روایی و نیز تطبیق رفتار فردی با شناسه طبقاتی نقش، دارای نقاط اوجی در فرآیند اجرای حسی کاراکتر است و به ویژه روشی که انتظامی در ایجاد رابطه با حمیده خیرآبادی به عنوان مادر عباس به کار گرفت، با توجه به این نکته که از لحاظ سنی، فاصله کمی با نادره بازیگری سینمای ایران داشت از هنر بی بدیل آقای بازیگر در خلق نقش های سینمایی حکایت دارد. نقشی که تنها کاندیدای سیمرغ بلورین شد.



محمدابراهیم - مادر

سینمای ایران، قدر این نقش ها را ندانست (1)

درخشان ترین نقش آفرینی سینمایی محمدعلی کشاورز که با بدشانسی هم دوره نقش حمید هامون در مسابقه سینمای ایران قرار گرفت تنها به یک کاندیداتوری در بخش اول مرد رسید؛ حال آن که می شد با سیمرغ ویژه هیات داوران از هنرنمایی این بازیگر تقدیر کرد که البته این اتفاق نیفتاد.



گروهبان مکوندی - ای ایران

سینمای ایران، قدر این نقش ها را ندانست (1)

درخشش در فیلمی از ناصر تقوایی قدرت ذاتی بازیگری عبدی تحت هدایت یک کارگردان هوشمند را به رخ کشید. مکوندی نشانگر بخشی از توانایی های اکبر عبدی بود که توجه کمتری به آن شده است. عبدی در این فیلم بدمن ماجراست و مثل اکثر اوقات قرار نیست معصوم باشد. او نمایانگر استبداد رو به زوال است و تلاش می کند با حکومت نظامی و تشر زدن جایگاهش را ارتقا دهد؛ کاراکتری دشوار که در عین بدمن بودن کمیک است و نقشی که بعدتر عبدی سیمرغ آن را حق خود دانست.



حمید - عروس

سینمای ایران، قدر این نقش ها را ندانست (1)

شاید این جمله که سینما بی رحم است، مجال مناسبی برای ارزیابی شرایط کنونی ابوالفضل پورعرب باشد؛ بازیگری که با شروع قدرتمندانه در نقش های حمید (عروس) و عادل (نرگس) و بازی های قابل قبول در آثاری چون قربانی، مدری شبیه باران، غریبانه، دست های آلوده، نیش و چهره هنوز هم خاطرات پررنگی از قابلیت های اجرایی اش را در اذهان مخاطبان حرفه ای سینما بازنمایی می کند؛ اما پورعرب با بازی در فیلم های تجاری کم مایه در روندی تدریجی به حاشیه رانده شد و نتوانست سیمای درخشان خود در فیلم عروس را نمایانگر سازد.

به واقع نقش حمید با یک دگرگونی تدریجی از سمت و سوی تصویر یک انسان اقتصاد محور و درون پوسیده که به نوعی با شکست بت وجودی مادی گرایش همراه شد به مسیر انسانیت چرخش یافت و از خودباختگی و بی هویتی ناشی از همین روح نامتلاطم به ساحل امن و آرامش هویت یافتگی فردی رسید و این نقش چنان از منظر کارکرد اجتماعی، تاثیرات مثبتی را بر شمایل هنری پورعرب باقی گذشت که او را در جایگاه یکی از ستارگان سینمای ایران قرار داد.

صحنه خشونت حمید پس از تصادف در جاده یکی از سکانس های برجسته فیلم عروس است که به خوبی توانایی های پورعرب در ترسیم فضای متفاوت حسی از یک انسان خونسرد و باآرامش نسبت به فردی نامتعادل و خودباخته را بازتاب می دهد؛ به نوعی چرخش حسی از حالت تعادل به جنون، اجرایی درست و به دور از هرگونه غلو در فرآیند لحظه های درام اثر یافته و رمز ماندگاری حمید نیز در همین مساله نهفته است.



اکبر عبدی - هنرپیشه

سینمای ایران، قدر این نقش ها را ندانست (1)

اکبر عبدی در شاخص فنی هنرپیشه بازیگری معتبر و ستاره ای تابناک در نظر گرفته شده که گاه حضورهایش در آثار کم مایه گیشه محور در تناقض با پرتره سینمایی او شکل گرفته است. توجه به نمونه الگویی نقش آفرینی های عبدی همواره مکانیسم فراز و نشیب های اجرایی او را در زمینه ای 3 بعدی از تاثیرات راهبردی هنر، اقتصاد و جامعه بر کمال هنری و فنی یک بازگیر سینمایی بارز می کند.

با این تفاصیل آنچه در بخش اهدای جایزه نقش اول مرد در دوره یازدهم رخ داد تنها یک خطای دید بود. هیات داوران در میان تعجب همگان سیمرغ این بخش را به فرامرز قریبیان برای بازی در بندر مه آلود اختصاص داد و یکی از درخشان ترین نقش آفرینی های سینمایی عبدی بدون سیمرغ از جشنواره بازگشت و داغ این خطا همواره برچهره داوری جشنواره باقی خواهند ماند.



صادق مشکینی - لیلی با من است

سینمای ایران، قدر این نقش ها را ندانست (1)

در میان کاراکترهای سینمای دفاع مقدس، آن چه نقشی چون صادق مشکینی را به یک نمونه منحصر به فرد بدل ساخته است، جدای از الگوی روایی بکر و تجربه نشده فیلم، باید در نوع بازی و اجرای پرستویی جستجو کرد؛ بازیگری که اگرچه به واسطه هنرنمایی در آثاری چون رعنا و آپارتمان به نامی برجسته در تلویزیون تبدیل شده بود اما بی شک ایفای نقش صادق مشکینی با آن وجه جذاب از برقراری رابطه با خدا یا تظاهر به شجاعتی که صادق را در دو موقعیت تمایل به حضور در جبهه و بازی با تقدیر در بعدی درونی قرار می داد هنر فنی پرستویی در نمایش متوازن هر دو این موقعیت های حسی را که به خوبی در لحظه های جبهه فیلم منعکس است بر همگان ثابت کرد. این نقش دیپلم افتخار جشنواره را برای پرستویی به ارمغان آورد.



دایی غفور - بوی پیراهن یوسف

سینمای ایران، قدر این نقش ها را ندانست (1)

سکانس فریادهای دایی غفور بر سر مزار فرزندش یوسف از درخشانترین اجراهای بازیگران در سینمای دفاع مقدس بود و توجه به همین تک صحنه برای اهدای سیمرغ به علی نصیریان کفایت می کرد اما داوران با کج سلیقگی این نقش را نادیده گرفتند.



عباس خاکپور - آدم برفی

سینمای ایران، قدر این نقش ها را ندانست (1)

عباس خاکپور که به قصد عزیمت به آمریکا ساکن ترکیه شده است، کاراکتر سخت و پیچیده و چندوجهی به شمار می آید. این نقش که اولین تجربه زن پوشی عبدی هم محسوب می شود جهش بلندی در کارنامه اکبر عبدی حساب می شود زیرا موفق می شود هم اغواگر باشد، هم بیچاره و هم درمانده. صورت گریم پذیر عبدی در فیلم آدم برفی شدیدا به چشم می آید.

نقش به دلیل حس بارز فرورفتن در بطن موجودی دو کاراکتر دارای برجستگی های ملموسی است که هم هویت باختگی شخصی چون عباس را از طریق تمایل ویرانگرانه او به مهاجرت نشان می دهد و هم تبعات چنین رویکردی را در وجهی ایدئولوژیک از طریق زن پوش ساختن شخصیت اصلی نمایانگر می سازد و به راستی که اکبر عبدی در خلق شخصیت دوپاره شده عباس (در وجه حقیقی) و درنا (در وجه دروغین) توانایی های والای خود و قدرت بی بدیل بازیگریش را به رخ می کشد.

نکته قابل تامل بازی عبدی را می توان پرهیز این هنرمند از کلیشه های رفتاری و گفتاری یک زن همچون ناز و عشوه های غلوگون از جنس تجربه های نازل فیلم های شبکه خانگی و ترسیم درست حس های مورد نیاز برای پرورش نقش درنا برشمرد که در پرتو افه های گویش درست و استفاده از صدای نازک برای بازنمایی حقیقی اصوات یک زن و نیز رفتار معاشرتی صمیمانه با دنیا شکلی دیدنی یافته است. عباس- درنا خاکپور با بازی تماشایی اکبر عبدی، نقش آفرینی به یادماندنی بود که به دلیل نمایش عمومی آدم برفی قبل از جشنواره از دست یابی به سیمرغ محروم ماند.



صدراعظم - جنگجوی پیروز

سینمای ایران، قدر این نقش ها را ندانست (1)

فردوس کاویانی که با ایفای نقش در آثاری چون همسران، سگ کشی، باران عشق و آژانس دوست هنر خود را به منطقه ظهور رساند. در نقش صدراعظم مکار جنگجوی پیروز تصویر جدیدی از خود به نمایش گذاشت و در صحنه های رویارویی با امینه (گوهر خیراندیش)، همسر شاه (فاطمه گودرزی) و شاه (اکبر عبدی) چنان دیدنی حس های قدرت، تزویر و کرنش را بازتاب داد که هیات داوری فجر نامش را در فهرست کاندیداهای دریافت سیمرغ نقش مکمل مرد قرار داد.

صحنه حضور صدراعظم با لباس مبدل زنانه در شهر نیز به خوبی توانایی های کاویانی در تنظیم حسی و تکنیکی برای بازتاب حالات روحی او در صحنه هایی چون مهر کردن تحمیلی درخواست همسر شاه برای جلوگیری از کنار رفتن پوشش از روی بدنش را نشان می دهد و بدینسان این نقش در تجربه های کمیک سینمای ایران دارای جایگاه والایی گشته است.



امیرعلی فرمان راد - اعتراض

سینمای ایران، قدر این نقش ها را ندانست (1)

سکانس ابتدایی فیلم اعتراض هنوز هم بازتابی درست از توانایی های داریوش ارجمند است که با نقش آفرینی در فیلم آدم برفی و مجموعه امام علی (ع)، خود را به عنوان هنرمندی برجسته به مخاطبان شناسانده بود و از این رو تسلسل بیانی او در بازتاب معرفت، اخلاق فردی و حس ناموس پرستی که میترا حجار در آن مکانیسم تنظیم نور در صحنه و نیز موسیقی متن برجسته و همخوان با روند روایت دراماتیک اثر نشسته که اگر اکنون از مخاطب بخواهیم برجسته ترین سکانس فیلم را تشریح کنند  بی شک به صحبت های امیرعلی با جنازه زن برادرش در ابتدای اثر اشاره خواهند داشت. به واقع همان سکانس ابتدایی صحبت امیرعلی با جنازه زن داداشش به اندازه چندین سیمرغ می ارزید اما داوران به این حضور تماشایی بی اعتنایی کردند.



سروان قربانی - مومیایی 3

سینمای ایران، قدر این نقش ها را ندانست (1)

ایفای نقش سروان حواس پرت و البته وظیفه شناس در کمدی موقعیت ناب و برجسته ای چون مومیایی 3 باز هم از توانایی های بازیگری پرده برداشت که در هنرنمایی های گذشته اش به خوب از ظرفیت های درونی و برونی برای پالایش و غربال کاراکتر بهره گرفته بود و از این رو بازی با نگاه، بیان و اندام منطبق بر حسی کارآگاه گجتی و به ویژه در سکانس های رویارویی با مهتاب کرامتی و همراهی با رامبد جوان برای نفوذ به مخفی گاه ربایندگان مومیایی به زیبایی و بسیار باورپذیر توسط پرستویی اجرا شد و آن جدیت و پشتکار در انجام ماموریت که به دلیل تناقض با ماهیت صحنه، وجهی کمیک به شاخص های رفتاری کاراکتر می بخشید، پرویز پرستویی را به عنوان هنرمندی توانا در ایفای نقش های متنوع، جلوه گر ساخت. حالت های پرستویی به قدری با این موقعیت هجوگونه مماس بود که نمی شد آن را ندید گرفت اما سهم این نقش آفرینی ممتاز تنها یک کاندیداتوری در نقش اول مرد بود.



محسن دربندی - اعتراض

سینمای ایران، قدر این نقش ها را ندانست (1)
صحنه گلریزان ابتدایی فیلم اعتراض حضوری به یاد ماندنی از زنده یاد مهدی فتحی ثبت کرد و آن نمای بازی که زبان بدن فتحی را هنگام حرکت از پشت برداشت کرد فصلی ماندگار در بازیگری است.



فرحان - عروس آتش

سینمای ایران، قدر این نقش ها را ندانست (1)

جنوبی متعصب و آتشی مزاجی که بنای زندگی خود را بر پاسداشت سنت های اجدادی و قومی- قبیله ای قرار داده بود و آداب مفاهمه و گفتگوی منطقی را در همان محدوده های تعریف شده در سنن عشیره ای می جست، قابی درخشنده برای معرفی بازیگری آینده دار به سینمای ایران بود که در تجربه های سالیان اخیرش از یک هنرپیشه در حاشیه به بازیگری مطرح بدل گشته است.

البته آنچه نقش فرحان را همچنان در کارنامه هنری حمید فرخ نژاد به یک نمونه مثالی مبدل کرده، همخوانی روح نقش با شناسه اجتماعی ایفاگرش بود، زیرا فرخ نژاد به عنوان فردی با اصالت جنوبی چنان در باطن کاراکتر فرحان فرو رفت و تعصب و عشق را به عنوان دو خصیصه بارز رفتاری این نقش بازتاب داد که حتی نگاه غیرمنطقی به مساله ازدواج با دخترعمویش نیز تصویری مخدوش از او در ذهن جامعه نساخت.



میهن مشرقی - شام آخر

سینمای ایران، قدر این نقش ها را ندانست (1)

در حالی که جشنواره بیست و دوم فیلم فجر را، بازیگران جوان در دست گرفته بودند، کتایون ریاحی در میانسالی در فیلمی ظاهر شد که ملودرامی تلخ از عشقی نافرجام را روایت می کرد. او پس از پنج سال دوری از سینما با بازی در «شام آخر» مهم ترین بازی دوران بازیگری خود را به معرض نمایش گذاشت اما بازی به یادماندنی او در این فیلم تنها برایش نامزدی بهترین بازی نقش اول زن از بیستمین جشنواره فیلم فجر را داشت.

 ریاحی در این فیلم در نقش زنی به نام میهن مشرقی ظاهر شد که استاد دانشکده معماری است. او پس از بیست و شش سال زندگی با شوهرش به سبب ناسازگاری فکری و رفتاری با پادرمیانی دخترش از همسر جدا می شود اما زندگی تازه او با آمدن دانشجوی جوانی به نام مانی معترف در هم می ریزد. این درام، بازیگری می خواست به اندازه حاشیه پررنگ این داستان پرحاشیه و انتخاب کتایون ریاحی بهترین انتخاب کارگردان برای این نقش بود. کتایون ریاحی اگرچه در ایران برای درخشش در نقش مشرقی فریدون جیرانی قدر ندید اما او برای این فیلم جایزه بهترین بازیگر نقش اول زن را از جشنواره فیلم قاهره دریافت کرد.



زکریای نبی - مریم مقدس (س)

سینمای ایران، قدر این نقش ها را ندانست (1)

اینکه چرا داوران جشنواره در یک انتخاب بحث برانگیز سیمرغ نقش اول مرد را به بازیگر ناشناخته آن دوران یعنی حسین عابدینی برای فیلم باران اهدا کردند و از کنار بازی درخشان پرویز پورحسینی در فیلم مریم مقدس (س) به راحتی گذشتند هنوز هم از سوالات پاسخ داده نشده جشنواره در حوزه داوری است.



عمو یارولی - نان و عشق و موتور هزار

سینمای ایران، قدر این نقش ها را ندانست (1)

شاخص هایی چون بهره گیری درست کارگردان از فن بیان عبدی در ادای لهجه ترکی و هنر حسی او در جان بخشی به یک عموی زیرک و البته مهربان، عبدی پرتوان دهه 60 و 70 را در اذهان بازسازی کرد. اجرای قدرتمندانه اکبر عبدی از نقش  جای هیچ تردیدی برای کسب سیمرغ مکمل از سوی این بازیگر ایجاد نمی کرد اما داوران باز هم سیمرغ را به او ندادند.
نظرات بینندگان
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۱:۵۸ - ۰۵ ارديبهشت ۱۳۹۵
۳
۹
چرت و پرت گفتی فقط
علی اصغر
|
Iran (Islamic Republic of)
چرت و پرت شنیدیم از امثال شما ناشناس ها که در میدان هیچ حرفی برای گفتن ندارید فقط هویت های مرده شما در جوامع مجازی دست و پا میزنند ...