صراط: محمود احمدی نژاد حدود 40 روز پس از نگارش نامه به رهبر معظم انقلاب و اعلام عدم کاندیداتوری در انتخابات 96 اظهارات قابل تاملی بیان کرده که با عملکرد او در تناقض است.
به گزارش صراط، ماجرا از آنجایی آغاز شد که روز نهم شهریور ماه، رهبر معظم انقلاب در دیدار احمدی نژاد با ایشان، کاندیداتوری او را به مصلحت ندانستند. با این وجود، احمدی نژاد سفر استانی بعدی خود را کعه بوی تبلیغات انتخاباتی از آن بیش از هر موضوع دیگری به مشام می رسید، لغو نکرد و روز 25 شهریور ماه به گرگان رفت.
در همان روزها، زمزمه نهی احمدی نژاد از کاندیداتوری در انتخابات به انحای گوناگون مورد تایید قرار گرفته بود. در مهم ترین نمونه، مهدی فضائلی روز 28 شهریور نوشت که "هرچند هنوز جزئیات این دیدار که چند هفته قبل انجام شده است منتشر نشده، ولی این مقدار قطعی است که وی با نهی صریح رهبر معظم انقلاب، برای ورود به میدان رقابت انتخابات ریاستجمهوری سال آینده مواجه شده است!"
با این حال، نزدیکان احمدی نژاد پس از یک سکوت سنگین تصمیم گرفتند تا با ردگم کنی، طرح مسائل غیرمرتبط و زیر سوال بردن نحوه انتشار خبر نهی او از کاندیداتوری، اصل ماجرا را به حاشیه بکشانند.
کار به جایی رسید که رهبر معظم انقلاب روز پنجم مهرماه با انتقاد از این حاشیه سازی ها، در جلسه درس خارج فقه به تعبیر معظم له "پشت بلندگو" این مسئله را علنی کرده و حربه مذکور را خنثی کنند.
این بیانات بی سابقه رهبر معظم انقلاب سرانجام احمدی نژاد را که در هفته های پیش از آن، حتی یک کلمه هم در این باره صحبت نکرده بود، وادار کرد تا روز ششم مهرماه، طی نامه ای، عدم کاندیداتوری خود را در سال 96 اعلام کند. این در حالی است که اگر احمدی نژاد پس از حواشی به وجود آمده، پیش دستی می کرد و توصیه رهبر انقلاب را بازمیگفت، نیازی به بیان این موضوع از سوی رهبر معظم انقلاب "پشت بلندگو" هم احساس نمی شد.
البته سکوت احمدی نژاد سابقه دار است؛ او در ماجرای مشهور انتصاب مشایی به معاون اولی، نیز توصیه رهبر انقلاب را تا زمان انتشار دستخط ایشان، پشت گوش انداخته بود. همچنین در ماجرای استعفا و بازگشت حیدر مصلحی وزیر اطلاعات دولت دهم، رییس جمهور سابق حتی یک گام هم آن سو تر برداشت و علاوه بر سکوت رویه خانه نشینی را هم در پیش گرفت.
اکنون، در سیزدهم آبان و حدود 40 روز پس از آن نامه، و حواشی به وجود آمده قبل از آن، احمدی نژاد مدعی شده که حتی "یک ثانیه" هم در پذیرش مصلحت بینی رهبر انقلاب معطل نکرده. اما این ادعا با رفتار او در تناقض است. احمدی نژاد گفته: "این ماجرایی که پیش آمد خیال نکنید اشکال من و شما بوده است. بنشینیم و بگوییم آقا اشکال ما چه بوده؟ هرچه! ایشان یک مصلحتی دیدند. من حتی سوال نکردم چرا و به چه مصلحتی این را می گویید. آقا فرمودند مصلحت نیست، گفتم باشد. به یک ثانیه هم طول نکشید. حالا بیاییم بنشینیم و بگوییم علت چه بود؟ برخی شعارها ابراز احساسات مردم بود. البته من تذکر دادم این ها را نگویید. اما دلیل اینها نیست. مسائل کلان کشور و انقلاب که این طور نیست."
پذیرش فرمایش رهبری در ذهن خود، با آنچه در عمل باید رخ دهد تا نمود این ولایت پذیری را نمایان سازد، امری متفاوت است. اگر احمدی نژاد واقعا "یک ثانیه" هم طول نکشیده تا مصلحت بینی رهبر انقلاب را بپذیرد چرا دو هفته بعد به سفر استانی رفت و موضوع احتمال کاندیداتوری اش را زنده نگاه داشت. اگر سکوت او تا آن زمان قابل توجیه بود، چرا پس از طرح زمزمه های نهی او از کاندیداتوری و رسمی تر شدن آن تا 28 شهریور، حتی یک کلمه هم سخن نگفت و از آن مهم تر، در مقابل تکذیب های غیرمستقیم نزدیکان خود سکوت کرد و فقط وقتی این موضوع را در ششم مهر، علنی کرد که خود رهبر معظم انقلاب آن را پیش کشیدند؟
به گزارش صراط، ماجرا از آنجایی آغاز شد که روز نهم شهریور ماه، رهبر معظم انقلاب در دیدار احمدی نژاد با ایشان، کاندیداتوری او را به مصلحت ندانستند. با این وجود، احمدی نژاد سفر استانی بعدی خود را کعه بوی تبلیغات انتخاباتی از آن بیش از هر موضوع دیگری به مشام می رسید، لغو نکرد و روز 25 شهریور ماه به گرگان رفت.
در همان روزها، زمزمه نهی احمدی نژاد از کاندیداتوری در انتخابات به انحای گوناگون مورد تایید قرار گرفته بود. در مهم ترین نمونه، مهدی فضائلی روز 28 شهریور نوشت که "هرچند هنوز جزئیات این دیدار که چند هفته قبل انجام شده است منتشر نشده، ولی این مقدار قطعی است که وی با نهی صریح رهبر معظم انقلاب، برای ورود به میدان رقابت انتخابات ریاستجمهوری سال آینده مواجه شده است!"
با این حال، نزدیکان احمدی نژاد پس از یک سکوت سنگین تصمیم گرفتند تا با ردگم کنی، طرح مسائل غیرمرتبط و زیر سوال بردن نحوه انتشار خبر نهی او از کاندیداتوری، اصل ماجرا را به حاشیه بکشانند.
کار به جایی رسید که رهبر معظم انقلاب روز پنجم مهرماه با انتقاد از این حاشیه سازی ها، در جلسه درس خارج فقه به تعبیر معظم له "پشت بلندگو" این مسئله را علنی کرده و حربه مذکور را خنثی کنند.
این بیانات بی سابقه رهبر معظم انقلاب سرانجام احمدی نژاد را که در هفته های پیش از آن، حتی یک کلمه هم در این باره صحبت نکرده بود، وادار کرد تا روز ششم مهرماه، طی نامه ای، عدم کاندیداتوری خود را در سال 96 اعلام کند. این در حالی است که اگر احمدی نژاد پس از حواشی به وجود آمده، پیش دستی می کرد و توصیه رهبر انقلاب را بازمیگفت، نیازی به بیان این موضوع از سوی رهبر معظم انقلاب "پشت بلندگو" هم احساس نمی شد.
البته سکوت احمدی نژاد سابقه دار است؛ او در ماجرای مشهور انتصاب مشایی به معاون اولی، نیز توصیه رهبر انقلاب را تا زمان انتشار دستخط ایشان، پشت گوش انداخته بود. همچنین در ماجرای استعفا و بازگشت حیدر مصلحی وزیر اطلاعات دولت دهم، رییس جمهور سابق حتی یک گام هم آن سو تر برداشت و علاوه بر سکوت رویه خانه نشینی را هم در پیش گرفت.
اکنون، در سیزدهم آبان و حدود 40 روز پس از آن نامه، و حواشی به وجود آمده قبل از آن، احمدی نژاد مدعی شده که حتی "یک ثانیه" هم در پذیرش مصلحت بینی رهبر انقلاب معطل نکرده. اما این ادعا با رفتار او در تناقض است. احمدی نژاد گفته: "این ماجرایی که پیش آمد خیال نکنید اشکال من و شما بوده است. بنشینیم و بگوییم آقا اشکال ما چه بوده؟ هرچه! ایشان یک مصلحتی دیدند. من حتی سوال نکردم چرا و به چه مصلحتی این را می گویید. آقا فرمودند مصلحت نیست، گفتم باشد. به یک ثانیه هم طول نکشید. حالا بیاییم بنشینیم و بگوییم علت چه بود؟ برخی شعارها ابراز احساسات مردم بود. البته من تذکر دادم این ها را نگویید. اما دلیل اینها نیست. مسائل کلان کشور و انقلاب که این طور نیست."
پذیرش فرمایش رهبری در ذهن خود، با آنچه در عمل باید رخ دهد تا نمود این ولایت پذیری را نمایان سازد، امری متفاوت است. اگر احمدی نژاد واقعا "یک ثانیه" هم طول نکشیده تا مصلحت بینی رهبر انقلاب را بپذیرد چرا دو هفته بعد به سفر استانی رفت و موضوع احتمال کاندیداتوری اش را زنده نگاه داشت. اگر سکوت او تا آن زمان قابل توجیه بود، چرا پس از طرح زمزمه های نهی او از کاندیداتوری و رسمی تر شدن آن تا 28 شهریور، حتی یک کلمه هم سخن نگفت و از آن مهم تر، در مقابل تکذیب های غیرمستقیم نزدیکان خود سکوت کرد و فقط وقتی این موضوع را در ششم مهر، علنی کرد که خود رهبر معظم انقلاب آن را پیش کشیدند؟
مثلاً شما مثل کسی است که میخواهد از آب کره بگیرد
اگر علی لاریجانی که شما خیلی به آن ارادت داری، واقعاً ولایت پذیر بود، آنگونه با احمدی نژاد رفتار نمیکرد
خوبی ،سلامتی
خیلی بی ............ عزیزم
التماس دعا
..
یادت هست در انتخابات ریاست جمهوری هفتم کاندید ریاست جمهوری نشدی : «چون خاتمی را نماینده افکار و منش خود می دیدی!» حالا برایم اصولگرا و ولایت مدار شده ای ؟
احمدی نژاد هرچه بود از دولت های هاشمی ، خاتمی و روحانی کارآمدتر و ولایتمدارتر بود.....اگر قبول نداری حاضر به منظره رودررو هستم! در سایت خود اعلام کنید تا برای مناظره در خدمت باشم....
در ضمن اگر تو قلب مردم نيست ،چرا بعضي ها داشتند سكته پكته مي كردند؟
اسوه دروغ و کذب اصلاح طلبان هستند که تهمت دروغ تقلب به نظام زدند.
خجالت هم نمیکشن!
یعنی اشخاص تمام باید تمام مکالمات خصوصی خودشون رو با رهبری انقلاب به سمع و نظر شما برسانند؟
کمااینکه الان هم که پذیرفت، که در انتخابات وارد نشود حتی بالاتر از این خودش نیز اعلام کرد از هیچکس حمایت نمی کند با این وجود سفرهای استانی را برنامه ریزی می کند بر ای بعداز ماه صفر.
پس جوری وانمود نکنید که بعداز جلسه با رهبری و پذیرفتن نهی رهبری در یک ثانیه دروغ بود اگر راست بود نباید به استان گلستان می رفت.
چون هین الان هم قرار است برود
چون خار به چشم اهل دنیا شده
هستیم بیا نظر نما بعد صفر
بر بین و مگو غریب و تنها شده ای!
آرای باطله پیروز است
چند سال قبل ....... نظری داشتند مبنی بر حذف مقام ریاست جمهوری و جایگزینی آن با پست نخست وزیری ، بنده بیمقدار کاملا موافقم و امیدوارم روزی این اتفاق بیافتد ، زیرا تا وقتی که بتوان رای مردم را با مواردی از قبیل : گونی آرد و سیب زمینی - آزاد کردن ماهواره - ترویج بدحجابی و بیحجابی - ..... و درنهایت ساندویچ فلافل با ساندیس ، خرید ، آش همین آش است و کاسه همان ، و دزدی و اختلاس و رکود و بیکاری از بین نخواهد رفت ، حداقل نخست وزیر توسط نمایندگان مجلس انتخاب میشود که این نمایندگان را با ساندیس و سیب زمینی نمیتوان فریب داد ، هرچند که این نمایندگان خود برای انتخاب شدن مجبورند ساندیسها و سیب زمینی های بسیاری بذل و بخشش کنند ، ولی در نهایت انتخاب بالاترین مقام مسئول اجراییات کشور ، بواسطه پخش سیب زمینی بین مردم نخواهد بود
نظر شما درباره جایگزینی نخست وزیر به جای رییس جمهور هم جالبه و این مثل را به یادم آورد که کدخدا را ببین و ده را بچاب. به هر حال راضی کردن کدخدا و چند تا نماینده خیلی راحت تر از همه مردم است.
انصاف و مروت چیز خوبیه
اونقدری که به احمدی نژآد و حرفها و رفتارش حساس هستین به روحانی و رفسنجانی هم حساسیتت نشون میدین چرا رفتارها و حرفهای روحانی که دقیقا برای مقابله با آقا هست رو تیتر نمی کنید؟؟؟؟
میترسین!؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!
ببینید برای بار چندمه بهتون میگم دوای درد شما فقط و فقط آب سرده ولاغیر
حالا گوش نکنید و کماکان بسوزید
آب و نان بهانه ایست
که تکفیرمان نکنند!
آرای باطله پیروز است
دادگاهی کردن گیرندگان حقوق نجومی
اخراج تمام اصحاب فتنه از دولت
آوردن افراد خوش سابقه بخصوص سه نفر اخیر به کابینه
رعایت اخلاق محمدی در بیان اختلاف نظر با منتقدان
احترام به عزت ملی در مقابل غربیها
دقت در حفظ بیت المال و معوقه! دانستن 8000 میلارد تومان ناقابل
عدم بدگویی راجع به دولت قبل از تریبون های عمومی
حالا اونایی که به این ودیعه آسمانی رای دادند بروند سر به عرش بسایند
صراط هم فقط راجع به ولایت پذیری از حاج حسن مثال بزند و راجع به احمدی نژاد حرف مفت نزند
بگرداند ار چشم بد از انجمن
خموشم کنون هست چنین مصلحت
بخواهد خدا فاش بگویم سخن
آرای باطله پیروز است
بگرداند ار چشم بد از انجمن
خموشم کنون هست چنین مصلحت
بخواهد خدا فاش بگویم سخن!
آرای باطله پیروز است
تا دیر نشده از نسخه آب سرد استفاده کنید
حرف من دلسوز رو گوش کنید وگرنه اگه دیر بشه کار به سیب زمینی رنده شده و پماد سوختگی میرسه
البته خفه بشه بهتره
همون لاریجانی به اصطلاح ولائی و صد البته ... برای اثبات حرفهای دری وریتون کافیه
زنده باد احمدی نژاد