۱۷ اسفند ۱۳۹۵ - ۱۱:۵۴
سيد ايمان موسوی

تحزب، فقط میتینگ انتخاباتی نیست

کد خبر : ۳۵۳۰۲۲
صراط: پیشرفت هر ملتی در گرو تشکل سازی آنهاست. به هر میزان که تشکل های سیاسی و اجتماعی در یک جامعه و سیستم گسترده باشد به همان نسبت تصمیمات سیاسی و اجتماعی در آن جامعه آگاهانه  و هوشمندانه تر خواهد بود. فلسفه تشکیل حزب در دنیای غرب از این اصل سرچشمه گرفته است که در وهله اول افراد به تنهایی قادر به تشخیص و تامین منافع خود نبوده و در ثانی قرار گرفتن نیروها در کنار یکدیگر، اثر بخشی بیشتری برای بهتر شدن امور در پی دارد. تجربه های تاریخی نشان داده که عقلانیت فردی گزینه و راهکار مطمئنی برای ارتقای منافع عموم جامعه نیست و به سبب بی توجهی به محیط بیرون به خودکامگی فردی منجر می شود. در برابر عقلانیت جمعی با در نظر گرفتن علاق و سلایق مختلف و همچنین توجه به واقعیت های بیرونی، در مواجهه با بحران ها و مدیریت جامعه از کارامدی و کارایی بیشتری برخوردار است.
با عطف به این امر امروزه شاهد نضج گیری احزاب در گوشه و کنار جهان هستیم و دولت های توسعه طلب در تلاشند با تقویت پایه سیستم حزبی، به تامین هر چه بهتر منافع ملی اقدام کنند. حزبی شدن قدرت چندین مزیت بزرگ را دارد. نخست اینکه مانع از قطبی شدن جامعه و شورش های اجتماعی گسترده می شود. افراد در این سیستم ها به جای حضور در خیابان و به راه انداختن آشوب و بلوا سعی می کند از کانال حزبی و گروهی خواسته های خود را پیگیری نماید. تاثیر بعدی سیستم های حزبی ثبات و تداوم برنامه ها است. انتقال و چرخش نخبگان قدرت به راحتی و با سازوکارهای دقیق قانونی صورت می گیرد. با پیروزی هر حزبی، حزب رقیب در جایگاه اپوزیسیون قرار می گیرد و به رصد کردن برنامه ها و اقدامات حزب حاکم، مانع از افتادن جامعه به ورطه انحطاط می شود. شوربختانه جوامع خاورمیانه به سبب شرایط جعرافیایی و تاریخی در مسیر حزبی و تشکیلاتی قرار نگرفته اند. قدرت در این جوامع بیشتر موروثی و طایفه ای اداره می شود. اصل رقابت در منطقه خاورمیانه به هیچ روی پذیرفتنی نیست و انتقاد به مثابه دشمنی و توطئه در نظر گرفته می شود. از این رو  بی جهت نیست که منطقه خاورمیانه همواره در سیکلی از نا امنی و خشونت دور می زند و انتقال قدرت توام با خشونت و خونریزی های فراوان است. احزاب در این منطقه هنوز جای پای خود را پیدا نکرده و بیش از آنکه دغدغه مردم و رفع نگرانی های آنها را داشته باشد؛ در پی جلب رضایت شخص و گروه حاکم است. فرید زکریا در کتاب آینده آزادی با اشاره به وضعیت بی رقیبی در ساختار قدرت منطقه خاورمیانه، معتقد است که حضور مردم در انتخابات در خاورمیانه و رای بالا به حزب حاکم نشانه رضایت و علاقه مندی مردم به سیستم حاکمیتی نیست. زکریا با اشاره به عراق زمان صدام و لیبی تحت زعامت قذافی می گوید که در این دو کشور همیشه شاهد پیروزی قاطع حزب حاکم هستیم. این پیروزی ها در حالی رخ می داد که نارضایتی ها به عملکرد حزب صاحب قدرت در بالاترین حد ممکن خود قرار داشت. از این رو انتخابات به معنی واقعی کلمه جایی معنا می یابد که قدرت انتخاب وجود داشته باشد و افراد و گروههای سیاسی بدون ترس و واهمه به رقابت بر سر کسب کرسی های قدرت بپردازند. این در حالی است که در کشورهای عربی خاورمیانه صرفا با حزب حاکم قدرت مواجه هستیم و انتخابی جزء انتخاب نهاد حاکم قدرت وجود ندارد. خوشبختانه نظام حاکمیتی در ایران با پذیرش اصل تنوع و رقابت به دنبال بهره گیری از مزایای سیتسم حزبی است. از فردای پیروزی انقلاب اسلامی ایران، حضرت امام با دعوت از همه گروهها به اصل قانون اساسی بر لزوم رقابت سالم میان گروهها و توجه به معیشت و دغدغه مردم تاکید نهاد. این روند با یک فراز و نشیب نسبی تاکنون ادامه دارد و شاهد حضور چهره ها و گروههای متعدد در ارکان قدرت هستیم. در این بین آنچه که هنوز بدان توجه جدی نشده است، سیستمیک بودن برنامه ها و شکل گیری واقعی احزاب است. آنچه که در قالب احزاب در کشورمان به ذهن خطور می کند، آفتابی شدن احزاب در دوره های انتخاباتی است. در زمان انتخابات مهم کشور از جمله مجلس شورای اسلامی و ریاست جمهوری شاهد برپایی متینگ ها و سخنرانی ها از سوی گروههای سیاسی برای جلب آرای مردم هستیم. به مجرد خاتمه یافتن فضای انتخابات، فعالیت جناح ها نیز کم رنگ می شود.
این وضعیت خلاف اصول و فلسفه واقعی شکل گیری احزاب است. حزب نباید صرفا در دوره های انتخابات فعال باشد بلکه مهم ترین کارویژه حزب در فردای روز انتخابات است که با زیر نظر قرار دادن حزب حاکم و بر ملا کردن آسیب های سیستم، مردم را به وضعیت موجود آگاه نموده و حزب حاکم را به اصلاح برنامه های خود وادارد.