۰۸ تير ۱۳۹۶ - ۰۱:۵۷

پاسخ ۳۷ سال قبل شهید بهشتی به روحانی

کد خبر : ۳۶۹۶۱۳
صراط: کیهان نوشت: «بهشتی انواع ناسزاگویی‌ها و ظلم‌ها را به خود تحمل می‌کرد».
آقای روحانی در توئیتر نوشت: «بهشتی انواع ناسزاگویی و ظلم‌ها را به خود تحمل می‌کرد ولی در برابر ظلم به مردم با قدرت می‌ایستاد». ذیل این توئیت، هشتگ «سید مظلومان» قرار گرفته است.
این توئیت برای مصادره به مطلوب شهید مظلوم بهشتی در حالی است که شهید بهشتی برخلاف آقای روحانی هرگز به منتقدان خود درون نظام، القاب و اهانت‌هایی مانند «مزدور، بی‌شناسنامه، ترسو، ‌افراطی، جیب‌بر، مستضعف فکری، متوهم، بزدل، کاسب تحریم، فاسد، عقب مانده، تازه به دوران رسیده، عصر حجری و... نثار نکرد و عجیب‌تر اینکه آن شهید هم مانند برخی انقلابیون مظلوم امروز، مورد اهانت‌های رئیس‌جمهور خودکامه وقت (بنی‌صدر) قرار داشت.
شهید بهشتی هرگز به اطرافیان و نزدیکان - مثلاً برادر خود- اجازه نداد در عزل و نصب‌ها دخالت کنند یا دست به بیت‌المال ببرند یا حقوق‌ها و رانت‌های نجومی بگیرند. بهشتی هرگز به اختلاس مفسدان اقتصادی، لقب بدهی معوقه نمی‌داد. آن شهید والامقام به رئیس وقت دولت مستکبر آمریکا، به سیاق آقای روحانی نمی‌گفت «بسیار مؤدب» بلکه با زبانی صریح می‌گفت «ای آمریکا از ملت ما عصبانی باش و از این عصبانیت بمیر». به همین دلیل هم برخلاف برخی دولتمردان امروزی که رئیس سازمان سیا درباره سرنوشت‌شان اظهارنگرانی می‌کند، مغضوب سازمان سیا و تروریست‌های اجاره‌ای آن (سازمان منافقین) قرار گرفت.
شهید بهشتی با وجود اینکه تقابل ایدئولوژیک با بنی‌صدر (عامل سازمان منافقین) داشت اما با ادبیاتی منصفانه، انحرافات وی و جریان متبوع وی را نقد کرد؛ نامه اسفند 59 شهید بهشتی در این زمینه به حضرت امام، ویژگی‌هایی را برای جریان مقابل جریان حزب‌اللهی برمی‌شمارد که اتفاقاً درباره برخی عناصر دولتی مصداق دارد:
«سنگینی وظیفه فرزندتان را بر آن داشت که این نامه را به حضورتان بنویسد و حقایق را به عرضتان برساند.
دوگانگی موجود میان مدیران کشور بیش از آن که جنبه شخصی داشته باشد، به اختلاف دو بینش مربوط می‌شود. یک بینش معتقد و ملتزم به فقاهت و اجتهاد، اجتهادی که در عین زنده بودن و پویا بودن، باید سخت ملتزم به وحی و تعهد در برابر کتاب و سنت باشد، بینش دیگر در پی اندیشه‌ها و برداشت‌های بینابین، که نه به کلی از وحی بریده است و نه آن‌چنان که باید و شاید در برابر آن متعهد و پای‌بند، و گفته‌ها و نوشته‌ها و کرده‌ها بر این موضوع بینابین گواه.
بینش اول در برابر بیگانگان و هجوم تبلیغاتی و سیاسی و اقتصادی به نظام سخت به توکل بر خدا و اعتماد به نفس و تکیه بر توان اسلامی و پرهیز از گرفتار شدن در دام داوری‌ها یا دلسوزی‌های بیگانگان معتقد و ملتزم. بینش دیگر، هرچند دلش همین را می‌خواهد و زبانش همین را می‌گوید و قلمش همین را می‌نویسد، اما چون همه مختصات لازم برای پیمودن این راه دشوار را ندارد، در عمل لرزان و لغزان.
بینش اول به نظام و شیوه‌ای برای زندگی امت ما معتقد است که در عین گشودن راه به سوی همه نوع پیشرفت و ترقی، مانع حل شدن مسلمان‌ها در دستاوردهای شرق یا غرب باشد و آنان را بر فرهنگ و نظام و ارزش اصیل و مستقل اسلام استوار دارد. بینش دیگر با حفظ نام اسلام و بخشی از ارزش‌های آن، جامعه را به راهی می‌کشاند که خود به خود درها را به روی ارزش‌های بیگانه از اسلام و بلکه ضد اسلام می‌گشاید.
بینش اول روی شرایطی در گزینش مسئولان تکیه می‌کند که جامعه را به سوی امامت متقین و گسترش این امامت بر همه سطوح راه می‌برد. بینش دیگر بیشتر روی شرایطی تکیه می‌کند که خود به خود راه را برای نفوذ بی‌مبالات‌ها یا کم‌مبالات‌ها در همه سطوح مدیریت امت اسلامی و حاکم شدن آنها بر سرنوشت انقلاب هموار می‌سازد.»
و سرانجام این نکته را هم باید یادآور شد که سازمان منافقین شهید بهشتی را ترور کردند و بقایای آنها اعدام شدند. اما ۳۷ سال بعد آقای روحانی ضمن به‌کارگیری ادبیات عناصر مخالف نظام مدعی شد 38 سال است چوبه ‌دار برپا کرده‌اند!
برچسب ها: صراط روحانی بهشتی