۱۵ مرداد ۱۳۹۶ - ۱۶:۵۵

انتقاد نماینده تبریز از عدم راه‌اندازی فرهنگستان زبان ترکی

نماینده مردم تبریز در مجلس در گفت‌وگوی تفصیلی با فارس ضمن بیان دیدگاه‌های خود که نمایندگان شهرهای آذربایجان‌شرقی را یکبار مصرف می‌داند به حقایقی اشاره کرد که در حوزه انتخابیه خود با آن روبروست، از جمله مافیای اقتصادی و اتفاقاتی که در پس پرده فاجعه قطار تبریز- مشهد رخ داده بود.
کد خبر : ۳۷۵۲۳۵

صراط: فارس نوشت: عادت خبرنگار جماعت سوال پرسیدن است و زیرسوال بردن! حال اگر طرف مصاحبه اهل چالش باشد و مباحثه، نتیجه‌اش بیان حرف دل مردم است بی‌چک و چانه!

با احمد علیرضا بیگی، چهره خبرساز و رسانه‌ای این روزهای استان آذربایجان‌شرقی هم مصاحبه‌ای از این دست داشتیم و طبق روال کار خبرنگاری هر چه می‌گفت ما برعکسش را ‌می‌گفتیم! از حادثه قطار تبریز- مشهد پرسیدیم، به فرهنگستان زبان و ادبیات ترکی رسیدیم و از معدن مس سونگون سر درآوردیم، یادی از زلزله جانسوز آذربایجان هم کردیم و صحبت ما به آرزوی ناتمام یک استاندار آذربایجانی ختم شد.

در ادامه این مصاحبه را می‌خوانیم...

خروجی عملکرد مجمع نمایندگان آذربایجان‌شرقی چندان مطلوب نیست

به عنوان پرسش اول از اوضاع و احوال مجمع نمایندگان آذربایجان‌شرقی و عملکرد این مجمع در مواجهه با موضوعات مختلف مرتبط با استان مثل حادثه قطار تبریز- مشهد بگویید؛ این روزها خبرهای خوشی از مجمع نمایندگان دریافت نمی‌کنیم! به نظر شما دلیل آن چیست؟

نمایندگان شهرهای آذربایجان‌شرقی یکبار مصرف هستند. علاوه بر نمایندگان تبریز، تعداد 13 نفر نماینده شهرستانی داریم که برداشت اینها از کارشان، بیشتر روبنایی و در این حد است که باعث شوند مثلا یک دستگاه آمبولانسی خریداری شود و آن را به مردم نشان دهند و بگویند پیگیری ما موجب خرید آمبولانس شد و ...

با این اوصاف موضوعات کلانی چون جریان برخورد قطار تبریز- مشهد در حاشیه می‌ماند. انتظار داشتیم نمایندگان آذربایجان خیلی با قدرت‌تر با این مسئله برخورد و برای احقاق حق مردم بیش از اینها تلاش کنند؛ در حالی که خروجی عملکرد مجمع نمایندگان چندان مطلوب نیست؛ چرا که به احداث یک پل روستایی، خرید یک آمبولانس و یا آسفالت جاده‌ای قانع می‌شوند و چیز دیگری نمی‌خواهند. 

***معامله نمایندگان با وزیر راه و باخت حق مردم آذربایجان

در جریان حادثه قطار تبریز - مشهد وزیر راه به هر طریقی رای اعتماد گرفت که این اتفاق ناشی از ضعف نمایندگان  استان بود. به نظر شما نمایندگان استان نمی‌توانستند لااقل وزیر راه را وادار به ارائه امتیازاتی به استان کنند تا به گونه‌ای تسکینی بر درد مردم داغ دیده باشد؟

هیچ چیزی نمی‌توانست با دردی که مردم داغدیده کشیده بودند، برابری کند. به ما پیشنهاداتی مثل احداث جاده سهند- تبریز را دادند تا در قبال چنین امتیازاتی موضوع استیضاح را دنبال نکنیم. البته می‌دانستیم اگر قبول می‌کردیم، آنها به وعده‌هایشان عمل نمی‌کنند. به هر حال تعدادی از نمایندگان معامله کردند و در معاملات سخیف خود حق حقه مردم را باختند. این کار نمایندگان دور از شأن نام آذربایجان بود و تاکنون نتوانسته‌اند هیچ امتیازی  نصیب استان کنند.

به نظر می‌رسد شما به این قضیه بیشتر نگاه سیاسی داشتید تا دیدگاه تجاری و اقتصادی که بخواهید به نحوی از این قضیه به نفع مردم سود ببرید؟ اینطور نیست؟

سیاست یعنی قدرت. منشاء قدرت نیز مردم است و برای به دست آوردن قدرت باید دل مردم را به دست آورد. قدرت و سیاستی که اساس آن دل مردم نباشد، بیهوده است. هدف اصلی بنده به دست آوردن دل مردم است و در جریان قطار نیز سعی داشتیم مسبب اصلی را بیابیم؛ با این حال موفق نشدیم. بنده پشت تریبون مجلس خطاب به وزیر صحبت کردم که در جواب فقط سکوت کرد.

می‌گفتند مقصر اصلی حادثه قطار اپراتور قطار است؛ در حالی که افراد دیگری مقصر بودند. وزیر و معاون وزیر آلوده دنیا و ثروت‌اندوزی شده‌اند و ترجیح می‌دهند به کارهایی مثل خرید هواپیما بپردازند! شرکت زاگرس 135 فروند هواپیما و آقای آخوندی هم 111 فروند هواپیما خریداری کرده است.

قطعاً 135 فروند هواپیما در مقابل 111 هواپیما شکست خواهد خورد؛ با دولت مگر می‌شود رقابت کرد؟ بماند... این آقای وزیر آنقدر احساس امنیت دارد که علیه نماینده مجلس شکایت می‌کند و ما را به دادگاه می‌کشاند.

***آخوندی هرگز تصور نمی‎کرد استیضاحش در مجلس مطرح شود

آیا ناگفته‌هایی در مورد حادثه قطار تبریز – مشهد وجد دارد که بخواهید بگویید؟

متاسفانه علت اصلی وقوع حادثه مورد بررسی قرار نگرفت و نوع برخورد رئیس‌جمهور با این حادثه در مقایسه با حادثه پلاسکو تهران پسندیده نبود. در حادثه پلاسکو رئیس دانشگاه صنعتی شریف را مامور کردند تا علت حادثه و اینکه چه اقداماتی باید انجام دهند تا از بروز چنین حوادثی جلوگیری شود را بررسی کنند. در حادثه قطار هم باید شخص معتبری برای بررسی حادثه گماشته می‌شد نه آقای ترکان!

حادثه قطار به واسطه ناکارآمدی و بی‌کفایتی عده‌ای از مسؤولان رخ داد و این مسؤولان با آل‌سعود که مسبب حادثه منا بودند،هیچ تفاوتی ندارند!

برای حادثه پلاسکو عزای ملی اعلام شد ولی در حادثه قطار به یک تسلیت بسنده کردند و معلوم بود که می‌خواستند حادثه پلاسکو را برجسته کرده و سرپوشی به حادثه قطار بگذارند. ما باید به عنوان نمایندگان ملت از حقوق مردم دفاع ‌می‌کردیم تا دیگر چنین حوادثی رخ ندهد.

بارها از رئیس مجلس درخواست کردیم حادثه قطار را در مجلس مطرح کنند؛ اما به بهانه‌هایی مثل طرح قانون بودجه و غیره از انجام این کار شانه خالی می‌کرد که در نهایت مجبور به تهدید وی شدم و اعلام کردم در دیدار مردم آذربایجان با رهبر انقلاب خواهم گفت که آقای لاریجانی می‌خواهد با مطرح نکردن جریان حادثه قطار تبریز- مشهد خون مردم آذربایجان را پایمال کند.

همه شاهد این گفت‌وگوی بنده با آقای لاریجانی بودند و ایشان در جواب بنده گفت اگر یقین داری که مقصر این قضیه بنده هستم برو و هر کاری از دستت برمی‌آید انجام بده! بنده نیز گفتم ذره‌ای تردید ندارم. بعد از اتمام جلسه مصاحبه‌ای با چند خبرگزاری انجام دادم و انگشت اتهام را به سوی لاریجانی گرفتم تا اینکه در جلسه بعد از ظهر همان روز طرح استیضاح وزیر راه در مجلس اعلام وصول شد.

آخوندی هرگز تصور نمی‎کرد که استیضاحش در مجلس مطرح شود؛ البته دلیل مطرح کردن استیضاح وی در مجلس تنها حادثه قطار نبود؛ بلکه وی شاه‌مهره جریاناتی بود که باید پاسخ آنها را می‌داد... به عنوان مثال سامانه ATC را خریداری کرده ولی  برای رفع مشکلات آن کاری نکرده بودند؛ به طوری که براساس اعلام اداره کل سوانح ایمنی راه‌آهن جمهوری اسلامی ایران در 6 ماهه اول سال 95 این سامانه چهار هزار خرابی داشته؛ یعنی چهار هزار بار قطار متوقف شده بود و آنها برای رفع نواقص هیچ اقدامی نکرده بودند.

در دوره اصلاحات نیز راه‌آهن را فروختند تا آقای سعیدنژاد مدیرعامل راه‌آهن جمهوری اسلامی ایران، صاحب تمام لوکوموتیوهای ایران و راه‌آهن جمهوری اسلامی ایران ‌شود؛ همان کسی که در سال 84 به دنبال تجارت می‌رود و سال 92 برمی‌گردد و اکنون مدیرعامل کشتی‌رانی  ایران است.

با همه تلاش‌هایی که برای احقاق حق مردم آذربایجان در حادثه قطار صورت دادید، فکر می‌کنید به هدف خودتان رسیده‌اید؟ و آیا توانسته‌اید امتیاز خاصی بعد از این حادثه نصیب استان کنید؟

هدف ما این بود که بعد از این، چنین اتفاقاتی رخ ندهد و از حقوق مردم دفاع کنیم. با این حال فکر می‌کنم استیضاح وزیر حرکت محکمی بود. هر چند وی استیضاح نشد! با این حال یک رسوایی برای آنها به بار آمد و بنده ابعاد مختلف این حادثه را بررسی و نتیجه را به مردم اعلام کردم.

ناگفته نماند، وزیر قبل از انتخابات بازدیدی از راه‌آهن استان انجام داد ولی عملاً اقدام خاصی صورت نگرفت. مثل قضیه برجام است، نقد داده‌ایم و می‌خواهند به ما نسیه پرداخت کنند. در رابطه با قطار میانه –تبریز هم گشایشی صورت نگرفته است.

با این اصاف باز هم به این نتیجه می‌رسیم که بر خلاف نمایندگان سایر استان‌های هم‌تراز که با مسؤولان استان خود هماهنگ‌تر عمل کرده و امتیازاتی را برای مردم استان خود کسب می‌کنند، نمایندگان استان ما بیشتر به دنبال دستیابی به اهداف سیاسی و حزبی خود هستند؛ اینطور نیست؟

ای کاش حرکت نمایندگان ما حزبی باشد که حداقل متحد و با قدرت عمل کنند. متاسفانه دیدگاه اکثر نمایندگان ما سطحی است و به کم ارزش‌ترین امکانات و امتیازات قانع شده و از موضوعات کلیدی غفلت می‌کنند. به عنوان مثال موضوع مهمی چون فرهنگستان زبان و ادبیات ترکی همواره مغفول می‌ماند و به سرانجام نمی‌رسد.

***راه‌اندازی فرهنگستان زبان ترکی چندان هزینه‌بر نبوده و برای دولت امکان‌پذیر است/دولت می‌تواند با این عمل به قوام این فرهنگ در مقابل تند باد جهانی کمک کند.

در این اوضاع نابسامان اقتصادی مردم و صدالبته اولویت رونق تولید و اشتغال و تکمیل پروژه‌های عمرانی، فرهنگستان زبان و ادبیات ترکی تا چه اندازه می‌تواند اهمیت داشته باشد؟

 فرهنگ هویت و هستی یک ملت است؛ ما فرهنگ را به مثابه اکسیژن می‌بینیم که مایه حیات است؛ فرهنگ اسباب قوام وحدت ملی و دلبستگی به نظام جمهوری اسلامی است.

در حال حاضر شاهد هستیم ادبیات ما فقط به صورت شفاهی و سینه به سینه نقل می‌شود و به تدریج رو به فراموشی می‌رود. کودکان ما بیشتر به زبان فارسی صحبت می‌کنند و هیچ راهی وجود ندارد که ما بتوانیم در فرهنگ خود، گذشته و تاریخ خود را منتقل کنیم؛ در حالی که حیات یک قوم و ملت به فرهنگ بستگی دارد.

این بحث‌ها به معنی قوم‌گرایی، تجزیه‌طلبی و تقویت واگرایی نیست. ما به دنبال آن هستیم که جمهوری اسلامی بتواند قدرت نرم زیادی را به منصه ظهور برساند و تاسف می‌خوریم برای افرادی که قضاوت دیگری دارند و این موضوع را واگرایی قلمداد می‌کنند.

با توجه به محدودیت‌های منابع مالی، دولت در خصوص پروژه‌های عمرانی و تکمیل زیرساخت‌ها، چیزی جز آه و ناله در بساط ندارد؛ ولی راه‌اندازی فرهنگستان زبان ترکی چندان هزینه‌بر نبوده و برای دولت امکان‌پذیر است و دولت می‌تواند با این عمل به قوام این فرهنگ در مقابل تند باد جهانی کمک کند.

** مافیای مس سونگون که از دولتی به دولت دیگر انتقال می‌یابد!!

 اجازه بدهید سوالم را این طور طرح کنم، شما به عنوان یک نماینده ترجیح می‌دهید راه‌اندازی فرهنگستان زبان و ادبیات ترکی را پیگیری کنید یا به انجام رسیدن پروژه‌های عمرانی و اقتصادی استان را؟ اینکه مثلا اجازه ندهید ارزش افزوده و ثروت عظیم مس سونگون که حق مردم آذربایجان است، از استان خارج شود؟

در حال حاضر ما موضوعات مختلفی را تعقیب می‌کنیم؛ ولی کدام یک به نتیجه می‌رسد؟!! قانون بودجه سال 96 را تصویب کردیم؛ قانون بودجه‌ای که 90 درصد آن مصرف است و 10 درصد آن صرف عمران می‌شود. تمام بودجه کشور صرف حفظ وضع موجود می‌شود و برای زیرساخت‌ها اتفاق خاصی نمی‌افتد .

اگر به نطق چند هفته قبل من توجه کنید در خصوص مس سونگون بود. تنها خام فروشی این معدن به میزان 2 هزار میلیارد تومان در آمد داشته است. دعوای ما هم با مدیرکل مس سونگون و وزیر صنعت معدن و تجارت بر سر این مسئله بود که نتوانستیم به این مافیا غلبه کنیم. مافیایی که برای خودش قوانین و مقررات و اسناد تعریف کرده است و می‌گوید باید درصدی از آب سد ستارخان شما را من بگیرم.

درآمد 2 هزار میلیارد تومان حاصل از خام فروشی مس سونگون

عبارت مافیا را در مورد معدن مس سونگون زیاد می‌شنویم؛ این مافیا را چه کسانی تشکیل داده‌اند؟ لطفاً بیشتر توضیح دهید.

این مافیا دولت و مسؤولان مس است که از دولت قبلی نیز وجود داشت و حال به این دولت انتقال یافته است!! ممکن است از لحاظ ظاهر پست افراد در دولت فعلی تغییر کرده باشد ولی پشتوانه این افراد خاندان هاشمی رفسنجانی و باهنر هستند. ما همچنان خام‌فروشی می‌کنیم در حالی که از خام فروشی مس هیچ بهره‌ای نصیب آذربایجان نمی‌شود.

تنها 2 هزار میلیارد تومان درآمد حاصل از خام فروشی مس است که 10 درصد آن برابر با کل بودجه عمرانی  استان آذربایجان‌شرقی است و چون این درآمد از استان خارج می‌شود، نمی‌توانند مثلاً جاده خواجه-ورزقان را به پایان برسانند تا لااقل کارگران بیچاره معدن در رفت و آمد جاده جان خود را از دست ندهند!

در این مدت که به عنوان نماینده مردم تبریز، آذرشهر و اسکو انتخاب شدید، به هدف واقعی خود دست یافته‌اید؟

خروجی مجلس انجام کارهای متوسط است. به عنوان مثال ممکن است در مورد هدفمندی یارانه‌‌ها یا مسکن مهر هرکس نظر متفاوتی داشته باشد. مجلس محدودیت‌های قانونی دارد و نمی‌تواند طرحی بدهد که مستلزم هزینه برای دولت باشد. بنابراین مجلس باید پشتوانه دولت باشد؛ دولتی که حکمران صالح بوده و درست هدف‌گذاری کند.

***مجبور شدم تمام امکانات پروژه‌ها را به سوی مناطق زلزله‌زده سوق دهم

زمانی که استاندار بودید،کدام آرزوی شما تحقق نیافته بود؟

هدف و آرزویم این بود که پروژه‌هایی مثل راه سهند، مترو، راه‌آهن میانه -تبریز و راه اهر را به سرانجام برسانم؛ اما زلزله چنان شلاقی به ما زد که ناچار شدم تصمیم بگیرم و انتخاب کنم. یا باید مردم را نجات می‌دادم یا پروژه‌ها را به سرانجام می‌رساندم.

مجبور شدم تمام امکانات پروژه‌ها را به سوی مناطق زلزله‌زده سوق دهم که در غیر این صورت با یک فاجعه انسانی مواجه می‌شدیم. فکر می‌کنم در این خصوص تصمیم درستی گرفته‌ام.

طوری مناطق زلزله‌زده را سامان دادیم که حال بعد از پنج سال، آن حادثه فراموش شده و تلخی آن برجا نمانده است. اگر این تصمیم را نمی‌گرفتم اکنون مرا به سنگ می‌بستند.

بهترین اتفاقی که دوست دارید در تبریز بیفتد چیست؟

به نظر من پررنگ شدن هویت آذربایجان بسیار مهم است. اگر به زیرساخت‌ها و تولید تاکید می‌شود، صرفاً به این دلیل است که هویت خود را در سطح ملی پررنگ‌تر کنیم. هر کسی به این واقعیت تمکین نکند انصاف ندارد و اکنون که بنده ایجاد فرهنگستان زبان آذربایجان را پیگیری می‌کنم به همین دلیل  است.

باید گذشته و  تمدن خود را برجسته‌سازی کنیم. باید مرجعیت فرهنگی در آذربایجان و ایران تعیین شود. این مرجعیت را هم‌اکنون می‌خواهیم و هر کسی مخالفت کند باید در مقابل مردم آذربایجان پاسخگو باشد.