۰۵ شهريور ۱۳۹۶ - ۱۴:۵۷

چرا خاتمی و کروبی هیچ گاه عضو حقیقی مجمع تشخیص نبودند؟

طبق اخبار موثق خاتمی و کروبی علی رغم دعوت رهبری خود از پذیرش این مسئولیت سر باز زده‌اند. طبیعی است که همین واگرایی‌ها بسترساز جدایی هر چه بیشتر این افراد از خط امام و رهبری و انقلاب بوده است!
کد خبر : ۳۷۷۷۳۸
صراط: اعضای جدید مجمع تشخیص مصلحت نظام پس از چندماه تاخیر طی حکمی از جانب مقام معظم رهبری در ۲۲ مردادماه ۱۳۹۶ معرفی شده و کار خود را آغاز خواهند نمود. مطابق این حکم ریاست مجمع به آیت الله هاشمی شاهرودی واگذار شد و آقای دکتر محسن رضایی بر جایگاه دبیری مجمع ابقاء شد و تحولات جدیدی در بخش ساختار و محتوا تقاضا گردید.
 
به گزارش پایگاه بصیرت، عضویت در مجمع تشخیص مصلحت که از جایگاهی عالی در نظام تصمیم‌گیری برخوردار است و وظایفی چون؛ ارائه مشاوره به مقام معظم رهبری در تعیین سیاست‌های کلی نظام، تشخیص مصلحت در مواردی که مصوبه مجلس شورای اسلامی را شورای نگهبان خلاف موازین شرع و یا قانون اساسی بداند، مشاوره در اموری که مقام رهبری به مجمع ارجاع می‌دهد، نظارت بر حسن اجرای سیاست‌های کلی نظام و ... را برعهده دارد. چنین وظایفی نیازمند داشتن شرایط ویژه‌ای است که صاحبان صلاحیت را مقید می‌کند. 
 
این نهاد در دهه‌ی ۸۰ شمسی در ترسیم چشم‌انداز ایران ۱۴۰۴ نقش محوری داشت و اکنون هم در تدوین سیاست‌های کلی نظام، و هم در نظارت بر اجرای این سیاست‌ها نقش‌آفرینی می‌کند. برای نقش‌آفرینی هرچه بهتر، اهمیت فراوانی دارد که در ترکیب اعضای این مجمع، بهره‌برداری حداکثر از "ذخیره‌ی تجربیات مدیریتی نظام" در کلان‌ترین سطح ممکن مدنظر قرار بگیرد.  
 
طبیعی است کسانی در این جمع حاضر خواهند بود که اولا از صلاحیت‌های انقلابی و اخلاقی لازم برخوردار باشند، ثانیا در کارنامه خود از عملکرد مثبت اجرایی، تقنینی یا قضایی برخوردار باشند و ثالثا در یکی از عرصه‌های سیاسی، اقتصادی، فرهنگی یا نظامی – امنیتی صاحب نظر باشند. که در طول ادوار گذشته چنین بوده است.
 
روند عضویت و تغییر اعضا در ادوار مجمع
 
مروری بر نام‌های باسابقه عضو مجمع شاید بتواند راهنمایی برای فهم ترکیب امروز مجمع تشخیص باشد. در این باره نکات زیر قابل تامل است:
 
۱. آیت الله موحدی کرمانی دبیرکل کنونی جامعه روحانیت و حجت الاسلام و المسلمین حسن صانعی که روزگاری عضو موسس مجمع روحانیون مبارز بود و بعدها از آن جمع فاصله گرفت، باسابقه ترین اعضایی هستند که از اولین دوره مجمع به عنوان عضوی حقیقی حاضر بوده و امروز نیز در مجمع حضور دارند. 
 
۲. از اعضای ادوار اول و دوم مجمع می‌توان به افرادی چون مرحوم هاشمی رفسنجانی، توسلی، سیداحمد خمینی، مهدوی کنی اشاره کرد که اینک در قید حیات نیستند. همچنین میرحسین موسوی، عبدالله نوری، موسوی خوئینی‌ها، یوسف صانعی که بدلایل واگرایی از نظام اسلامی از حضور در مجمع کناره گیری کرده یا حذف گردیده‌اند.
 
۳. از اسفندماه سال ۱۳۷۵ و آغاز دور سوم مجمع تشخیص مصلحت شاهد افزایش قابل ملاحظه اعضای حقیقی مجمع تشخیص از ۱۱ نفر به ۲۶ نفر بودیم که در این میان  اعضای عبارت بودند از آقایان: جنتی، واعظ طبسی، امامی کاشانی، محمدی ری‌شهرری، امینی، دری نجف آبادی، آقازاده، فیروزآبادی، میرسلیم، مرتضی نبوی، ولایتی، علی لاریجانی، عسگراولادی، نوربخش، محمد هاشمی، بیژن زنگنه.
 
۴. روند افزایش اعضای مجمع در دور چهارم نیز که از سال ۱۳۸۰ آغاز گردید، تداوم یافت و افراد جدیدی چون ناطق نوری، محسن رضایی، عارف، مجید انصاری، محمدجواد ایروانی، حدادعادل، باهنر، حسین مظفر و در این میان موسوی خوئینی‌ها، عبدالله نوری و محسن نوربخش و مهدوی کنی دیگر حاضر نبودند.
 
۵. در پنجمین دوره شکل گیری مجمع در سال ۱۳۸۵ شاهد تحولی برجسته ای نبودیم و تمامی اعضای پیشین حضور داشتند و به این جمع داوود دانش جعفری، پرویز داودی، علی آقامحمدی، محمد فروزنده، محسنی اژه ای اضافه شدند.
 
۶. ششمین دوره مجمع تشخیص پس از شکل گیری فتنه ۸۸ در اسفندماه ۱۳۹۰ آغاز به کار کرد. همین امر حساسیت‌های فراوانی را نسبت به ترکیب اعضای مجمع ایجاد کرده بود، با اعلام اسامی افراد مشخص شد که مشی و مرام رهبری در حفظ افراد حتی در شرایط دشوار ادامه دارد، مگر آنکه افراد خود بخواهند از کشتی انقلاب پیاده شوند. در این دوره موسوی، محمدهاشمی و بیژن زنگنه از جمع مجمع جدا شدند و آقایان هاشمی شاهرودی، محمد عراقی، مصباحی مقدم، حسین صفار هرندی، حسین محمدی، صادق واعظ زاده، احمد وحیدی برای اولین بار به عضویت در آمدند.
 
۷- عدم حضور برخی افراد در دوره‌های پیشین نیز همواره مورد سوال بوده که در راس آنها سیدمحمدخاتمی و مهدی کروبی قرار دارند که با توجه به سابقه اجرایی و تقنینی‌شان انتظار می‌رفت گزینه‌های خوبی برای عضویت در مجمع تشخیص نظام باشند، اما این افراد هیچگاه به عنوان شخصیت حقیقی هیچگاه در جمع اعضای مجمع حاضر نبوده‌اند! طبق اخبار موثق خاتمی و کروبی علی رغم دعوت رهبری خود از پذیرش این مسئولیت سر باز زده‌اند. طبیعی است که همین واگرایی‌ها بسترساز جدایی هر چه بیشتر این افراد از خط امام و رهبری و انقلاب بوده است!
 
مجمع جدید با اعضا و تحولات جدید

در مورد دور جدید آغاز به کار مجمع و مبتنی بر آنچه از حکم رهبری معظم انقلاب قابل احصا است، توجه به موارد زیر اهمیت دارد:
 
 
۱. در نظام اسلامی صلاحیت افراد متناسب با سطح اختیارات و میزان تاثیرگذاری بر جامعه اسلامی تعیین می‌گردد، لذا هرچه جایگاه و پست مورد نظر کلیدی‌تر و تاثیرگذارتر باشد، شاخصه‌های بیشتری برای کسب صلاحیت افراد مطرح خواهد شد. به همین دلیل منطقی آن است که رهبر معظم انقلاب اسلامی نیز در انتصاب افراد برای جایگاه‌های مختلف به وجود صلاحیت‌های لازم در افراد نیز توجه نماید و غیرمنطقی است که معظم‌له فردی را برای سمتی برگزیند که وی از حداقل صلاحیت لازم برای آن جایگاه برخوردار نباشد. نتیجه آنکه منتخبین رهبری در مجمع تشخیص مصلحت نظام، از صلاحیت لازم برای قرار گرفتن در مجمعی با جایگاه تصمیم گیری در سطح کلان کشور برخوردارند.  
 
 
با مروری بر فهرست منتخبین ادوار مجمع تشخیص مصلحت بهتر می‌توان این شاخصه ها و معیارها را مشخص نمود. در این بین می‌توان دو دسته از ویژگی‌ها را به عنوان شاخصه‌های مورد نظر رهبری برای گزینش اعضای مجمع تشخیص مصلحت نظام در طول هفت دوره گذشته مطرح نمود:
الف- صلاحیت‌های فردی؛ چون سلامت اخلاقی، سوابق مثبت انقلابی، دلسوزی و دغدغه‌مندی برای نظام اسلامی، کارآمدی، تخصص، داشتن تجربه کاری و سوابق مدیریتی در سطح بالا و ...
 
 
ب- ملاحظات ترکیبی؛ که منظور توجه داشتن رهبری به این مساله است که جایگاهی چنین با اهمیت باید ترکیبی از عقول متنوع با گرایش‌های مختلف و تخصص‌های گوناگون باشد. تا هم از جامعیت برخوردار بوده و هم از پذیرش عام برخوردار باشد. لذا رهبری تلاش دارند تا در این مجمع از همه ظرفیت‌های نظام اسلامی استفاده کرده و از همه گروه‌های سیاسی برای حضور در مجمع بهره بگیرند.
 
 
البته توجه به ملاحظات ترکیبی بعد از توجه به صلاحیت‌های فردی معنا می‌یابد، وگرنه منطقی نخواهد بود که فردی بدون داشتن صلاحیت‌های فردی و تنها با توجه به ملاحظات ترکیبی به عضویت مجمع تشخیص درآمده باشد.
 
در حکم جدید رهبر معظم انقلاب اسلامی شاهد عضویت شش نفر به فهرست شخصیت‌های حقیقی مجمع تشخیص هستیم این افراد عبارتند از آقایان: محمّدباقر قالیباف، سیدمحمّد میرمحمّدی، محسن مجتهد شبستری، سیدابراهیم رئیسی، احمد توکّلی، سیدمحمد صدر که به جای چهار گزینه‌ای که در طول سال‌های گذشته درگذشته‌اند، منصوب شده‌اند.
 
 
تمامی گزینه‌های افراد شناخته شده‌ای هستند که از سوابق مثبت در مورد اجرایی یا تقنینی و یا قضایی برخورداره بوده و از وجاهت لازم نزد نخبگان و توده‌های مردم برخوردارند و به عنوان چهره هایی معتبر و معتدل شناخته شده‌اند. جالب آنکه همه فعالین انتخابات ۱۳۹۲ نیز در مجمع حاضرند تا حال که بعضی موفق به حضور در جایگاه ریاست جمهوری نشده اند، حداقل تجربیات خود را در راستای سازندگی کشور بکار گیرند.
 
 
حضور همزمان چهره‌های سیاسی با گرایش‌های مختلف، یکی از ویژگی‌های جالب توجه مجمع است. به عنوان نمونه در عرصه سیاست‌خارجی، حضور چهره‌هایی چون سعید جلیلی، علی اکبر ولایتی و سیدمحمد صدر در کنار یکدیگر قابل تامل خواهد بود. در حوزه مسایل اقتصادی و فرهنگی نیز این تکثر وجود دارد که کافی است اسامی و سوابق افراد مرور گردد. این ترکیب که حکایت از سعه صدر و روحیه همه جانبه‌نگرانه رهبری و اولویت شایسته‌سالاری و کارآمدی بر دیگر مسایل در نگاه ایشان است دارد، می‌تواند معیاری برای دیگر دستگاه‌ها باشد.
 
 
۲. انتخاب آقای هاشمی شاهرودی در نبود مرحوم هاشمی رفسنجانی از ملاحظات قابل توجه دور جدید فعالیت مجمع تشخیص مصلحت نظام به حساب می‌آید. آیت الله شاهرودی پیش از این نیز چند دوره از جایگاه عضویت در شورای نگهبان و ریاست ۱۰ ساله بر قوه قضائیه در مجمع تشخیص مصلحت حضور داشت و وقتی در سال ۸۸ نیز این سمت به آیت الله صادق لاریجانی واگذار شد، وی با سال‌ها تجربه در حوزه قضاوت و با حکم رهبری(۲۶/۵/۸۸) به عضویت مجمع تشخیص مصلحت درآمدند. بدون شک ریاست بر چنین مجلسی که در آن جمع قابل ملاحظه‌ای از رجال سیاسی و کارشناسان حوزه‌های مختلف با گرایش‌ها و تفکرات مختلف حضور دارند، نیازمند وزانت و اعتباری خاص است که هر فردی نمی‌تواند در آن جایگاه موثر باشد. انتخاب آقای شاهرودی مهر تاییدی بر این اعتبار و وزانت می‌باشد. تداوم دبیری مجمع توسط آقای محسن رضایی نیز دلالت بر توانایی و صلاحیت وی ‌دارد و نشان می‌دهد که وی توانسته است انتظارات معظم له را تامین نماید.
 
 
۳. سپردن ریاست مجمع به آیت الله هاشمی شاهرودی را می‌توان فرصتی برای کارآمدی‌سازی و تحولی در اداره مجمع به حساب آورد. آغاز دور جدید با تحولاتی در ساختار و محتوا همراه خواهد بود، ضرورتی که رهبر معظم انقلاب اسلامی در حکم خود اهم آن را اینچنین برشمرده است:
 
 
- سامان بخشیدن به مجموعه‌ی سیاست‌های کلّی و بازنگری در عناوین و نیز در فرآیند تعیین و تنظیم آن.
- سامان بخشیدن به مسأله‌ی نظارت بر اجرای سیاست‌ها.
- سازوکار لازم برای ارزیابی کارآمدی و اثربخشی سیاست‌ها.
- ایجاد انسجام کامل در ساختار تشکیلاتی و مدیریتی و تمرکز برنامه‌ها بر اساس آئین‌نامه‌ی مصوّب.
- چابک‌سازی تشکیلات و حذف بخش‌های موازی و غیر ضرور.
 
به جز اینها، تغییرات اصلاحی دیگری نیز در خلال کار و در سایه‌ی دقّت نظر دست‌اندرکاران و انعطاف‌پذیری تشکیلات، لازم خواهد بود که باید اعمال شود.
 
این تکمله به خوبی حکایت از آن دارد که در مدیریت دوره گذشته نقاط ضعف‌هایی در کنار نقاط قوت‌ها وجود داشته که انتظار آن است که در مدیریت جدید، این آسیب‌ها مرتفع گردد. همچنین بازمهندسی ساختار و چابک‌سازی به عنوان مطالبه کلان رهبر انقلاب از همه نهادها و مجموعه های ذیربط، از موضوعاتی است که حالا بعد از گذشت چهار دهه از عمر انقلاب اسلامی، برای تطبیق بهتر با شرایط روز داخلی و بین‌المللی، به‌منظور دستیابی به نتایج بهتر و تأمین منافع حداکثری، ضروری به نظر می‌رسد.