كيهان با انتشار يادداشتي پيرامون فيلم يه حبه قند آخرين ساخته ميركريمي، ضمن اشاره به تقابل 200 ساله بين سنت و مدرنيسم در كشور و موضع سينماي ايران در خصوص اين تقابل نوشت: در فيلم «يه حبه قند» نگاه تازه اي به اين تقابل ديده مي شود. نگاهي كه خودباختگي تجددطلبان و شيفتگي كوركورانه سنت گريزان را به غرب باور دارد. نگرشي كه براي معدود افراد پايبند به فرهنگ سنتي و باورها و اعتقادات ديني و ملي، احترام قائل است. ديدگاهي كه به اصطلاح تمدن گرايان را بي ريشه و به قول جلال آل احمد هرهري مذهب جلوه مي دهد ولي درعين حال دستهاي سنت و فرهنگ سنتي را درمقابل نفوذ تجدد وارداتي بالا مي برد.
يادداشت كيهان افزود: «يه حبه قند»، تسليم ناگزير باورهاي مذهبي و ملي در مقابل هجوم به اصطلاح مدرنيسم را مي پذيرد و اعتراف مي كند كه فرهنگ سنتي ما در برابر هجمه عظيم مظاهر مدرنيسم غرب، به حال احتضار افتاده و مانند دايي پير فيلم «يه حبه قند» منزوي است و با يك حبه قند مي ميرد و يا دچار فراموشي است و مانند خاله مسن خانواده، شمارش ركعت هاي نمازش را از ياد مي برد.
مستغاثي نويسنده اين يادداشت در ادامه خاطر نشان كرد:در «يه حبه قند» خودباختگي و فرهنگ تسليم و سازش موج مي زند. همه اعضاي يك خانواده سنتي (كه البته هر يك به نوعي مورد هجوم ارزش هاي غربي و متجددانه اعم از اينترنت و فوتبال و موبايل و امثال آن قرار گرفته اند و همين هجمه از آنها مشتي آدم بي هويت و بي ريشه ساخته كه حتي روحاني اش روضه و نماز ميت بلد نيست) در خانه پدري جمع شده اند تا تنها دختر باقيمانده خانواده را عروس كنند. البته نه براي يك داماد حي و حاضر در ايران بلكه غيابي و براي مردي كه مقيم خارج كشور است! درواقع آنها جشن گرفته اند تا ناموس خانواده (به معناي خانه، وطن و كشور) را به خارج از مملكت و نزد بيگانگان بفرستند و در اين ميان تنها دايي پير خانواده است كه به دليل افكار و باورهاي ديني و سنتي، مخالفت مي كند.
اين نوشته با اشاره به برخي اظهار نظرها مبني بر اينكه اين فيلم در خدمت فرهنگ ملي و سنتي كشور است، تصريح كرد:بدون تعارف بايستي گفت كه اگر اين نمايش فرهنگ سنتي است كه امثال فرح ديبا كه خود بر سر تنور روستائيان به طور نمايشي نان مي چسباند و لباس محلي بر تن مي كرد و عشق آفتابه لگن و پارچه ترمه بود را بايستي ملكه سنت لقب مي دادند!!
مستغاثي در بخش ديگري از ياداشت خود كه در روزنامه كيهان منتشر شده است، با اشاره به حوزه هنري ساژمان تبليغات اسلامي به عنوان تهيه كننده يه حبه قند ،خاطرنشان كرد:شگفت از حوزه هنري سازمان تبليغات اسلامي است كه گويا وظيفه تبليغ و اشاعه فرهنگ اسلامي داشته و دارد ولي متاسفانه با صرف هزينه يك و نيم ميليارد تومان فيلمي توليد مي كند كه اساس همان فرهنگ را ناكارآمد، تاريخ مصرف گذشته وتمام شده در برابر مدرنيسم و تجدد غربي تصوير مي كند.
وي اضافه كرد:پيش از اينها و در سالهايي قبل تر دوراني بر همين حوزه هنري گذشت كه كمتر نشاني از اسلام در آن به چشم مي خورد اما انتظار مي رفت در دوران مديريت جديد و تعهد ايشان نسبت به آرمان هاي انقلاب و امام راحل و مقام معظم رهبري، در اين حوزه اسلامي چنين بيت المال سوزي و جفا به اعتماد مردم مسلمان رخ ندهد.
موفق باشید.
جناب k-1:
لطف کن در کامنت هایت اسم منو نیار"
محترمانه گفتم"
اینها همه اش میخوان فیلم ها پاچه خواری باشه!!!!!!
«سينما» وظيفه مهمترِ «ارائه الگو» يا «الگو سازی» را بر عهده دارد (تنوير و جهت دهی به افکار عمومی و نه بازتاب آن!) و افسوس که سينمای ما به هيچ وجه اين يک مورد را ندارد.
در اینکه هنرمندان بایستی منتقد وضع موجود بوده و تمام هم و غمشان بهبود کیفیت کلی جامعه باشد تردیدی نیست، اتفاقاً بنده شخصاً معتقدم جامعه فعلی ما بیش از هر زمان نیاز به نقد و اصلاح دارد، چرا که جز شعار در جامعه چیزی نمیبینیم، به والله قصد سیاه نمایی ندارم اما من و شما بهتر از هم میدانیم که .......( امیدوارم به گردن استکبار نیاندازید ) . اما این اصلاحی که شما میفرمایید از توان هنر خارج است ، ریشه ای بسیار عمیق دارد که سیاسیون بایستی با اصلاح رفتار و کردار خود اقدام مستقیم نمایند، هنرمندان که مدعی نیوده اند ! این سیاسیون بودند که با وعده ها و وعید ها به حوزه قدرت ورود کردند ..........، شما وقتی ....... سطوح بالا مشاهده کنید توقع نداشته باشید سطوح پایینتر از گزند آن در امان باشند. برای نقد ابتدا باید دید، فهمید، ریشه یابی و سپس نقد کرد ... نمیشود بدون دیدن مشکلات آنها را نقد کرد عزیز دل .
جنبه ی رسانه بودنه سينما به معنای انعکاس دادن اخبار نيست! که بياد و بگه الان توی کشور داره چی ميگذره يا خونواده های ايرانی چجورين! بلکه بايد رسالت رسانه بودنش رو با حل مسائل و ارائه ی راهکار ترکيب کنه وگرنه ميشه خبرگزاری!!
به هر حال شما به کثرت مطالعاتت ما رو ببخش.
من پاسخ شما را داده ام اما احتمالاً صراط حذف کرده است ، از چشم ما نبین .
در حال حاضر جامعه بصورت کلی دچار شعار زدگی مفرط است، شعار هایی که اکثرشان هرگز به در عمل دیده نشدند، ما شعار اخلاق دادیم اما مال و جان و ناموس هم رحم نکردیم، ما شعار عدالت دادیم ولی بزرگترین کلاهبرداری تاریخ را .... ما شعار صداقت دادیم و .....سرشار از پرونده های مفتوحه در حوزه های بسیار نابسامان است، ما شعار اقتصاد اسلامی دادیم و آبروی هر چه اقتصاد است را بردیم، ما شعار های زیادی دادیم و دیگر مردم ما از شعار خوششان نمی آید و سینماگران حوزه ژانرهای اجتماعی به درستی پی به این موضوع برده و فعلاً از تعیین خط و خطوط و فرهنگسازی ( که این روزه در زمره شعارسازی باید بررسی شود ) خودداری مینمایند .
اصولاً محل صدور شعار هایی که مد نظر من بود همان محل هاییست که بایستی سیاستهای فرهنگی در انجا تدوین، سازماندهی و ارایه شوند، اما بسیار مشخص است که یک سیاست واحد و کلی ( چه مورد قبول بنده و شما باشد یا نباشد ) وجود ندارد، وزارت ارشاد، حوزه هنری، صدا و سیما، مطبوعات همه و همه ساز خود را میزنند و همدیگر را هم قبول ندارند، در مورد حجاب و مشکلاتی که سالهاست گریبانگیر همه شده است عاقبتش این میشود که شما در فروشگاههای بزرگ که مردم مایحتاج خود را از آنجا تهیه میکنند چشمتان به جمال گشت ارشاد روشن میشود، آیا سیاستگذاران فرهنگی از تاثیر میلیتاریزه کردن فضای جامعه بیخبرند ؟ یا مقاصدی دارند که در این پوشش ها عملی میشود ؟ هزینه هر سورتی پرواز و انجام عملیات راپل و پرداخت حق ماموریتهای آنچنانی برای جمع آوری ماهواره ها که سر به فلک میکشد کدام مبنای فرهنگی و اقتصادی دارد ؟ این بلبشویی که مشاهده میکنید صرفاً ناشی از عدم هماهنگی و نداشتن سیاست واحد و در نتیجه مشخص نبودن یک راهکار و راه حل مشخص است، ارایه راه حل پشتوانه اجرایی میخواهد، این پشتوانه را چه کسی میخواهد تامین کند؟ نیروی انتظامی ؟
به نظر میرسد ما در کلیت موضوع تفاهم داریم، اما نگاه من معطوف به حواشی نیز هست
به واقعیت های جامعه اشاره می کند
خیلی هم خوبه
به نظر من کسانی که از این فیلم تلقی فدا کردن سنت در پیش پای مدرنیته را می کنند در اشتباه هستند، در این فیلم به زیبایی یک خانواده ایرانی را در دو موقعبت حساس نشان داده اند. روحانیت را یک انسان نشان داده اند، نشان داده اند که لزومی ندارد روحانی روضه خوان باشد، نشان دادند روحانیت شغل نیست و ...
امام در انتهای فیلم برای تمام کسانی که به نتیجه ذبخ سنت رسیده اند متاسفم، ذر پایان با سیاه پوش شدن عروس در واقع مدرنیته قربانی شد نه سنت
با يكديگر مهربان باشيد.ونظرات يكديگر را تحمل كنيد. واگر پاسخي داريد. به همديگه توهين نكنيد
http://www.alef.ir/vdchzwnz-23nizd.tft2.html?129116