به گزارش صراط برهان نوشت: مهمترین وظیفهی نمایندگان مجلس حفظ نظام ، برآورده کردن مطالبات مردم و بیان مشکلات آنان و انتقال آن به مسؤولین نظام است که جز در سایهی وحدت و پرهیز از مسایل حاشیهای محقق نخواهد شد. حال با تمام شدن رقابتهای انتخاباتی و پیروزی اصولگرایان در مجلس نهم، نوبت به برآوردن مطالبات مردم در سایهی وحدت فرا رسیده است. در خصوص بررسی پارهای از این مطالبات، ضرورت و چگونگی تحقق وحدت در بین نمایندگان اصولگرا با «ابراهیم رضایی» مدیر مسؤول خبرگزاری «جهان نیوز» به گفتوگو نشستهایم:
با توجه به پایان رقابتهای انتخاباتی و آغاز فرصت عملی شدن شعارها و برنامههای نمایندگان منتخب، مطالبهی شما به عنوان یک فعال رسانهای از نمایندگان مجلس چیست؟
من از دیدگاه خودم مطالبات رسانهها را در دو بخش تقسیمبندی میکنم. بخش اول در حقیقت مطالبات عمومی و بخش دوم بحث تخصصی رسانه است. من به عنوان یک خبرنگار و رسانهای از یک نماینده انتظار نمایندگی دارم؛ یعنی، نماینده به عنوان قسمتی از قوهی مقننه در پی امور مربوط به نمایندگی باشد. فکر میکنم این اولین و اصلیترین مطالبهی بنده از حدود 290 نمایندهی مجلس دورهی نهم، چه در تهران و چه در شهرستان، است.
در قانون تصریح شده است که قانونگذاری و نظارت دو وظیفهی اصلی یک نماینده است. کار اجرایی، پل زدن، راه ساختن، آبرسانی، وام دادن و امثال اینها وظیفهی نماینده نیست. هیچ جا چنین تعریفی از وظایف نمایندگان نشده است. خود نمایندهها هستند که بعضاً این وظایف را برای خودشان میتراشند. انجام این کارها در بعضی موارد ممکن است خلاف قانون هم باشد. نماینده نباید مشق دولت را بنویسد.
در میان دو وظیفهی اصلی که قانونگذاری و نظارت است، تأکید من روی نظارت است. بسیاری از مشکلاتی که امروز در کشور داریم به نبود نظارت برمیگردد. نماینده شخصاً امکان نظارت بر امور را دارد، چون طبق قانون وظیفهی کل ملت ایران است و به استناد بندهای مختلف قانون اساسی اختیارات متعددی دارد. علاوه بر این، ابزارهایی مثل دیوان محاسبات و مرکز پژوهشها هم در اختیار آنهاست. اگر نمایندهها وظیفهی نظارتشان را به اندازهی کافی و درست انجام دهند، مشکلات و فجایعی مثل اختلاس سه هزار میلیاردی و خیلی از ناکارآمدیها، ریختوپاشها، زدوبندها و مشکلات متعدد اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی در کشور به وجود نمیآید. اگر نماینده روز اول چشم و گوشش را باز کند و نظارت کاملی روی امور داشته باشد، دیگر در طول دوران کاریاش به این مشکلات برنمیخورد.
انتظار دیگر من از نمایندگان این است که همه چیز را سیاسی یا منطقهای نبینند. بعضی از نمایندگان شهرستانی دید منطقهای دارند و بعضی از نمایندگان شهرهای بزرگ به همهی مسایل با دید سیاسی نگاه میکنند. پیشنهاد من این است که نمایندهها نگاه تخصصی و ملی داشته باشند. به این طریق خیلی بهتر و راحتتر میتوانند مسایل و مشکلات را حل کنند.
بعد از این انتخابات پرشور که با وجود همهی گمانهزنیها با سربلندی و موفقیت انجام شد، به نظرم یکی از اولویتهای مجلس آینده باید این باشد که در کشور آرامش ایجاد کند. من فکر میکنم امروز یکی از نیازهای اصلی مردم در کشور آرامش است. هرچند توانستهایم با تهدیدها و تحریمهای خارجی مقابله کنیم، اما اقتضای این وضعیت خارجی آرامش و وحدت در درون کشور است. نمایندهها باید از دعواها و جدلهای سیاسی، چه با هم و چه با سایر قوا، واقعاً پرهیز کنند. من فکر میکنم این کار برای مجلس نهم شروع خوبی میتواند باشد که در بحث وحدت قوای سهگانه پیشقدم شود و با یک دید مثبت به این مسأله نگاه کند.
نکتهی دیگر اینکه به نظر من یک رویهی مثبتی مجالس هفتم و هشتم داشتهاند که در این دوره نیز باید ادامه پیدا کند و آن هم استکبارستیزی جدی در این مجالس بود. این باید حفظ شود. با توجه به مسایل سیاست خارجی کشور و نفوذی که جریان انحرافی و بعضی از خط های انحرافی در سیاست خارجی ما دارند، به نظرم نیاز امروز کشور ما این است که مجلس هم چنان روحیه و رویهی استکبارستیزی را به صورت جدی دنبال کند. علاوه بر اینها بحثهایی مانند مقابله با فساد، فتنه و انحراف نباید فراموش شوند.
بعد از این انتخابات پرشور که با وجود همه ی گمانهزنیها با سربلندی و موفقیت انجام شد، به نظرم یکی از اولویتهای مجلس آینده باید این باشد که در کشور آرامش ایجاد کند. من فکر میکنم امروز یکی از نیازهای اصلی مردم در کشور آرامش است. هرچند توانستهایم با تهدیدها و تحریمهای خارجی مقابله کنیم، اما اقتضای این وضعیت خارجی آرامش و وحدت در درون کشور است.
فکر میکنم یکی از پیامهای این انتخابات که نمایندهها نباید فراموش کنند این بود که ملاک اصلی مردم برای انتخاب آنها ولایتمداری بوده است. اگر به چینش و ترکیب نمایندگان منتخب نگاهی بیندازیم، متوجه خواهیم شد آنهایی انتخاب شدهاند که نسبت به بقیه ولایتمدارتر بودهاند. بنابراین باید رابطهی خودشان را با ولایت مطلقهی فقیه، آن طور که شایستهی یک نماینده ی جمهوری اسلامی است، تنظیم کنند.
نکتهی آخر در بحث مطالبات عمومی این است که با توجه به انقلابهای مختلفی که امروز در منطقه شاهد هستیم و آنها تأکید کردهاند که انقلاب ما یک پیش کسوت و الگو برای آنهاست، همان طور که این انتخابات الگوی خوبی بود، مجلس ما هم باید برای مابقی مجالس و کشورهای انقلابی منطقه الگو باشد. همچنین نمایندگان ما هم باید برای نمایندگان پارلمانهای کشورهای اسلامی و انقلابی و سیاستمداران انقلابی منطقه الگو باشند.
شما مطالباتی را به صورت عمومی مطرح کردید لطفا به عنوان یکی از اصحاب رسانه مطالبات خصوصی خود را در این حوزه بیان فرمایید؟
به عنوان یک رسانهای در بحث مطالبات تخصصی این حوزه باید عرض کنم ما امروز در بحث رسانهای در کشور مشکلاتی داریم که مجلس خیلی میتواند به رفع و حل آنها کمک کند. پیشنهاد بنده این است که یک سازوکار جامع و کمنقص برای نظام رسانهای و مطبوعاتی کشور تدوین شود تا دیگر با ناهماهنگیها و مشکلات متعدد کمی و کیفی در این عرصه روبهرو نباشیم. همان طور که میدانید، تعدادی از عناصر مطبوعاتی به عنوان نماینده انتخاب شدهاند و این موضوع میتواند به بهبود این وضعیت کمک کند.
نکتهی دیگری که به نظرم خیلی جایش خای است تدوین و تهیهی طرحی در مجلس آینده برای ساماندهی فضای اینترنتی و سایبری با یک نگاه تخصصی است. امروز ما مشکلات زیادی در این زمینه داریم. یک پدیده یا تکنولوژی به نام اینترنت وارد کشور شده و به سرعت گسترش پیدا کرده و فراگیر شده است، اما متأسفانه برنامهی خاصی برای مدیریت آن نداریم. به همین دلیل در بعضی موارد موازیکاری و تداخل وجود دارد و بعضی قسمتها کلاً رها شدهاند.
در کنار این، به نظرم لازم است طرح دیگری برای سازوکار فیلترینگ تدوین شود تا دیگر بیحسابوکتاب سایتها فیلتر نشوند. در حال حاضر این عرصه خیلی شفاف نیست. به اعتقاد من، لازم است که با سایتهای مستهجن یا ضدانقلاب برخورد و مقابله جدی شود، اما از طرف دیگر باید به سایتهایی که در چارچوب قانون کار میکنند آزادی و حق فعالیت داده شود.
نکتهی بعدی اینکه مجلس میتواند در بودجههای سالانه و برنامههای پنجساله برای تقویت رسانههایی که در خط مقدم جنگ نرم با دشمن هستند کمک کند و در حقیقت زمینهای را برای تقویت جبههی فرهنگی انقلاب اسلامی ایجاد کند.
آخرین نکتهای که به ذهنم میرسد این است که نمایندهها در طول این 4 سال در دسترس و پاسخگوی رسانهها باشند. این طور نباشد که فقط در همان موقع انتخابات با رسانهها همکاری کنند و پس از آن در دسترس نباشند. به عنوان نمایندگان مردم خودشان را موظف به پاسخگویی به رسانهها بدانند و یک عملکرد شیشهای در طول فعالیتشان در پیشگاه ملت و نمایندگان رسانهها داشته باشند.
چه راهکارهایی را در جهت رسیدن به وحدت بیشتر به عنوان اولین گام در تحقق مطالبات مردم پیشنهاد میکنید؟
نکتهی قابل توجه این است که هرچند امروز ما در وضعیت بحرانی قرار نداریم، اما شرایط بسیار حساس است. در سیاست خارجی میبینیم که آمریکا و متحدانش از هیچ کاری برای ضربه زدن به ما فروگذار نمیکنند؛ تهدید و تحریم میکنند، کشورهای دیگر را علیه ما میشورانند، موضعگیریهای صریحی علیه ما دارند، بانکها و حتی نفت ما را تحریم میکنند و در واقع یک جنگ سرد تمام عیار را در مقابل ما به راه انداختهاند.
دشمنان جمهوری اسلامی بیش از یکصد تلویزیون را سازماندهی کردهاند که شبانهروز علیه کشور ما فعالیت میکنند. بنابراین حضور دشمن بسیار ملموس و نزدیک است. در عرصهی اقتصادی میبینیم که فشارهای زیادی را به ما تحمیل میکنند، در عرصۀ علمی دانشمندان ما را ترور میکنند، در عرصۀ فرهنگی نیز وضع به همین منوال است. اگر نگاهی به اطراف بیندازیم، میبینیم که کارهای زیادی در جهت مهار انقلاب اسلامی انجام میدهند.
از درون هم طی دو سه سال اخیر ظهور و بروز بحثهایی مانند فتنه و جریان انحرافی را داشتهایم. به نظر من، مجموع این مسایل ضرورت وحدت را برای ما به اثبات میرساند. ما امروز دیگر توان و فرصتی برای درگیری با همدیگر نداریم، چون به اندازهی کافی دشمن بیرونی داریم و در برابر او لازم است که با هم متحد باشیم. از طرفی دیگر، جمهوری اسلامی به مرحلهای رسیده که به الگویی برای کشورهای اسلامی تبدیل شده است. در این چند کنفرانس بیداری اسلامی ما به وضوح این را مشاهده کردیم که چقدر جمهوری اسلامی در تحولات منطقه مهم است. علاوه بر سیاسیون خودمان، سیاستمداران منطقه، چه دشمن و چه دوست، همه به نقش جمهوری اسلامی در این تحولات اعتراف میکنند. بنابراین در شرایطی که ما به الگویی برای دیگران تبدیل شدهایم، دعوا بین خودمان هیچ محلی از اعراب ندارد و کار جالبی نیست.
در آیات و روایات و سفارشات امام (ره) و رهبری هم بسیار بر وحدت تأکید شده است. حضرت آقا در جایی فرمودهاند که لازم است برای وحدت گاهی اغماض کنیم و حتی تا حدودی کوتاه بیاییم، البته نه بر سراصول.از طرف دیگر، وحدت وقتی معنا پیدا میکند که ما با هم اختلاف سلیقه داشته باشیم. اگر با هم اختلاف نداشته باشیم که اصلاً وحدت معنا پیدا نمیکند. البته این اختلافات هم سلیقه ای است نه مبنایی، قرار نیست که با آمریکا یا فتنهگران وحدت کنیم. ما میخواهیم با یک سری از نیروهایی که در درون جبهۀ انقلاب هستند، اما با ما اختلاف سلیقه دارند وحدت کنیم.
مثلاً در ایام انتخابات، نیروهای انقلاب که در خط امام (ره) و رهبری قرار دارند و شورای نگهبان آنها را تأیید کرده است در بعضی موارد با هم اختلاف سلیقههایی داشتند. در اینجا وحدت معنا پیدا میکند و لازم است. این اختلافات مردم را از گروههای جبههی انقلاب و اصولگراها زده میکند. تجربهی انتخابات شوراهای اصلاحطلبان در سال 82 نشان داد هر وقت در درون یک جریان یا گروه اختلافاتی ایجاد شود، مردم از آنها رویگردان میشوند. بنابراین به نظرم گروههای سیاسی برای ادامهی حیاتشان لازم است که از اختلافات دست بکشند.
آخرین اخبار و تصاویر اجتماعی را در سرویس جامعه صراط بخوانید.