۰۳ ارديبهشت ۱۳۹۱ - ۱۵:۳۱

مرثیه فریدون برای یک شهید+عکس

نمی دانم دیگر چه بنویسم، که قلم نمی تواند، بیان نمی تواند و مرا یارای آن نیست که از او بگویم. او پیشتاز حرکت های مذهبی در دوران خفقان بود. او هشدار دهنده بود . او نمی پذیرفت الا اسلام .
کد خبر : ۵۹۴۸۹
به گزارش صراط به نقل از فارس: مرثیه ی شهید فریدون اویسی در رثای شهید حسن زارع پیشه ( 49 روز پس از شهادت شهید زارع پیشه در عملیات والفجر هشت و 9 ماه قبل از شهادت خودش در عملیات کربلای چهار )
شهید فریدون اویسی

 

 به نام خدا

به یاد شهیدان جاوید اسلام و به یاد "حسن"

 

آری ... اینجا، درخشش خون شهید خورشید را ...

برادر رهگذر که خواهی آمد، اکنون اینجا در پگاه صادق، نصرت خدا بر مجاهدان، در معراج عاشقان متجلی گشت! در "فاو" بنگر سیمای فرزانگان فردا را !

هرگاه از خرمشهر، آبادان، شلمچه، موسیان، هویزه و ... گذر کردی، آهسته تر گام بردار، زیرا که به زیر قدم هایت، خون مقدس یاران خورشید کربلا، کسانی که قصد آزاد سازی انسان " دربند " را داشتند، فروریخته است .

ای فردا ! هرگاه از " کارون " بپرسی، به تو خواهد گفت که چرا تا ابد خواهد خروشید ؟ کارون ! چرا متلاطمی ؟ قدرت تو از چیست ؟ و ... او آرام همراه با موجی کوتاه تا ساحل خوشبختی می خندد و شاید هم می گرید که ای نستوه ! خون قهرمانانی گمنام بر آب هایم ریخت که قصد " آزاد سازیم " را از " سدّ " و فروریختنم و پیوستنم را به " دریا " داشتند .

برادر ! ما درس داریم از دیروز، از یاسر، از کربلا و از عاشورا و از حسین و از خونین شهر .

برادر ! ما درس دادیم به امروز، اسلام ، آزادی، شرف به خفتگان، به مردگان متحرک و به نسل آینده.

برادر !... و هم اکنون منتظر...

برادر ! ای منتظر !

 

***

اکنون در " فاو " هستیم و " حماسه ی فاو " را با هم می سراییم

و" حماسه ی فاو " را با هم می ستاییم.

ای حماسه سازان فاو و ای انصارالله... شما روح الله هستید !

ای عزیزانی که نقاب خون بر چهره کشیدید! ما سوگواریم، ما عزاداریم .

ای که به فرمان عزیز زهرایید! اکنون پس از حماسه کجایید؟ « هل جزاءُ الاحسانِ الا الاحسان »

 

برادر بیا تا با هم بگوییم " آنان را " ای پَستان ، ای خفاشان شب چهره، ای ملازمان تاریکی و ظلمت، ای که زنجیر و غُل بر پاهای خونین مستضعفین در می افکندید « نور خدا جلوه گر شده » طلایه داران آفتاب همراه " او " خواهند آمد، و این همان " و نرید " است، او خواهد آمد تا که ندا کند " لا اله الا الله " را و  فرو ریزد " کرملین " ها و " سفید " ها را ؛ فرو خواهد کشید " من " ها را از سریر قدرت و پرچم سبزی را به جای پرچم سرخ گنبد طلایی مرقد جدّش حسین ثارالله، به اهتزاز در خواهد آورد، و این ها را همه، " غواصّان " در فجر پیروزی، در جنگ با " اروند دیوانه " به دست آب ها سپردند تا همگان بدانند که ما " دریا دلانیم " .

جایشان خالی ! جایشان خالی !

گویی که ز صخره ها ندا می آید

آوای خوش خدا خدا می آید

ای منتظران خسته دل برخیزید 

"مهدی" محمد از " حرا " می آید

 

و آیا پس از شهادت عاشقانِ رسیدن به لقای معشوق، می دانی رسالت چیست ؟

نمی دانم دیگر چه بنویسم، که قلم نمی تواند، بیان نمی تواند و مرا یارای آن نیست که از او بگویم .

او پیشتاز حرکت های مذهبی در دوران خفقان بود. او هشدار دهنده بود . او نمی پذیرفت الا اسلام .

او نمای کامل « من المؤمنین رجال ... » ، « ان الله اشتری من المؤمنین ... » ، « والله رئوف بالعباد » و ... بود .

او یار امام بود. سرباز " مهدی " بود . شاگرد " علی " بود . قلبش قرآن تکوینی بود . " حسن " بود . او نیکو بود، نیکو بود . او " شهید " بود .

او ...

چرا نتابد ؟ مگر خورشید جز تابیدن می شناسد ؟

چرا امید نبخشد؟ مگر سپیده جز امید بخشیدن می یارد ؟

 

فریدون اویسی 9/1/1365


نظرات بینندگان
فاطمه
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۱۲:۰۵ - ۰۸ آبان ۱۳۹۱
۰
۰
به راستي كه او عاشق خدا بود...