۲۵ ارديبهشت ۱۳۹۱ - ۱۴:۵۶

پشت‌پرده توهين به امام علي‌النقي (ع)

تمسخر و و هن پیام ادیان و دیانت مردمان مستعمل ترین و هرزترین ابزار دین ستیزانی است که کاری جز این در برابر هیمنه ادیان از آنها بر نمی آید. پشت صحنه البته , همیشه عروسک گردانانی هستند که لوده های دین ستیز را می آرایند و به میدان می فرستند و به تماشا می نشینند تا شاید از آزار و اذیت و تمسخر مومنان بهره ای هرچند کوتاه ببرند .
کد خبر : ۶۳۱۸۲

مى‏ خواهند نور خدا را با دهانهايشان خاموش كنند وحال آنكه خدا نور خود را كامل خواهد گردانيد گر چه كافران را ناخوش افتد...سوره مباركه صف آيه 8

امام علی النقی علیه السلام:
ألْحِكْمَةُ لاتَنْجَعُ فِى‏الطِّباعِ الْفاسِدَةِ؛
حكمت در سرشت‏هاى فاسد تأثيرى ندارد
(بحارالأنوار، ج 78 ص 370)

تمسخر و و هن پیام ادیان و دیانت مردمان مستعمل ترین و هرزترین ابزار دین ستیزانی است که کاری جز این در برابر هیمنه ادیان از آنها بر نمی  آید.  پشت صحنه البته , همیشه عروسک گردانانی هستند که لوده های  دین ستیز را می آرایند و به میدان می فرستند و به تماشا می نشینند تا شاید از آزار و اذیت و تمسخر مومنان بهره ای هرچند کوتاه ببرند .

دین ستیزان مطلع  تر می دانند که روش تمسخر یک روش ارتجاعی است که از هزارها سال پیش به قدمت پیام ادیان مورد استفاده ایشان بوده و البته کمترین تاثیرگذاری را هم در تقابل با ادیان دارد. اما عده ای از همراهان آنها هستند که جز لودگی و تمسخر کاری از انها برنمی آید و از قضا  قربانی شدن انها  مفید تر از حضور آنها است  !

کمتر پیش می آید که این دو با هم یکجا دیده شوند. اما در مصاحبه ها ( بخوانید مدافعه ها ) اخیر بی بی سی فارسی با "شاهین نجفی " این پدیده قابل رویت بود . شاهین نجفی خواننده ای است که چندی پیش در هجو انتظار و ظهور ترانه ای بنام "مهدی" خواند . اما شهوت شهرت وی از بازخوردهای این ترانه توهین آمیز سیراب نشد و ترانه ای دیگر به نام  "نقی " خواند و در آن از هیچ تلاشی برای پاشیدن خاک به آفتاب دریغ نکرده است . وبرای اینکه اطمینان یابد بازخودرهای این توهین ها به اندازه کافی خواهد بود پوستر این ترانه را هم وهن گنبد طلایی ائمه  با نصب پرچم همجنسگرایان بالای گنبد و پرواز کلاغها بجای کبوترها  و تشبیهی که ادب قلم مانع توصیف آن است قرارداده است .

شاهین نجفی قبل از هرچیز یک قربانی است. قربانی سیاست های دین ستیزی و اسلام هراسی دشمنان مردم است که سالهاست در فضای مجازی و رسانه ای غربی به زبانهای مختلف تدارک دیده شده است. شاهین نجفی یک قربانی رقت انگیز آنقدر رقت انگيز كه ارزش آنرا ندارد كه جوابش را دهيم يا حتي توجهي نثارش كنيم. ماند لاشه اي متعفن كه در مواجهه با آن بايد روبرگرداند، بيني را گرفت و دور شد.

در این میان همانها، همان عروسک گردان ها که سالهاست آتش تهیه اسلام هراسی و اشاعه شبهه و تردید در ایمان جوانان تدارک دیده اند آش را شورتر از آنچه باید یافته اند و تقلا می کنند که این زیاده روی را چاره ی جویند. بی بی سی فارسی که در غایله قرآن سوزی تری جونز هم به دفاع از وی گریبان دریده بود، بلافاصله تلاش کرد شاهین نجفی را از ننگ اهانت به ائمه تبرئه کند . در این مصاحبه اینترنتی مجری بی بی سی فارسی تلاش می کند ادعای عدم توهین به ائمه علیهم السلام را در زبان شاهین نجفی بکارد اما وی انقدر باهوش نیست که درک کند چه اتفاقی در حال رخ دادن است. گردانندگان بی بی سی فارسی که از وی نا امید می شوند روی مولفه دیگر خبر یعنی صحت و سقم فتوای صادر شده متمرکز می شوند .

همکاران بی بی سی فارسی در صدای آمریکا و رادیو اروپای آزاد گویا بعد از توجیه شاهین نجفی در مصاحبه با وی نقش تکمیلی را ایفا می کنند تا جایی که در ادعای مضحکی ظاهرا به توصیه دوستانش اتهام توهین به ائمه علیهم السلام را رد می کند اما  در موضعی کودکانه و لجوجانه باز بر همان توهین ها اصرار می ورزد و انبار جامعه ایرانی معترض را نیز از توهین های خود بی نصیب نمی گذارد و آنها را دگم و نادان نسبت به هنر می داند.

فهم چرایی این عملکرد چندان سخت نیست. دین ستیزان مطلع تر نقش تندروی ها و توهین های اینچنینی در اتحاد و یکپارچگی جامعه مذهبی را می دانند و روش استحاله تدریجی پای آهنگ های رپ اباحه سرا یا رپ های پرسر صدای ضدانقلابي یا دستنوشته های شیک لائیک و سکولار را موثرتر می پندارند .

بر خلاف جو سازی های رسانه های دروغین ضد اسلامی هنوز هیچ فتوای اختصاصی در مورد این هتاک صادر نشده است و همه آنچه در شبکه های اجتماعی یا رسانه های ضد اسلامی منتشر شده پاسخ به سوالهای عمومی مراجعه کنندگان است

اما موج حماسه ساز  برخاسته از جوشش مردمی و غیرت ایرانیان از هر طیفی که توهین و تمسخر آیینشان را برنمی تابند چندان بلند است که که عروسک گردانان را به تلاش برای تصحیح این توهین و تندروی واداشته است . انان از این بیم دارند که موج این اعتراضات بیش از این به بدنه مذهبی جامعه  سرایت کرده و منجر به عکس العمل های جدی جامعه مذهبی ایران و مراجع عظام گردد. پافشاری این رسانه ها بر انتساب دروغین این اعتراضات به نیروهای دولتی و حزب اللهی در این راستا ارزیابی می شود. آنان امیدوارند با مهار و مدیریت این عکس العمل ها زمینه گام های بعدی را فراهم آورند .

آنچه از مجازات این هتاک مهمتر است عدم غفلت از وقایع منطقه و درک ضرورت های اين دوره تاریخی است. از زمانی که پای استعمار غربی به این منطقه باز شده است مهمترین دست آویز استمرار سیطره و تسلط آنها بر منطقه تشدید اختلافات مذهبی و قومی و عقیدتی بوده است. گفتگو و توازن و تعادل میان طیف های مختلف فکری و مذهبی در این منطقه به هیچ وجه به نفع آنها نبوده تا جاییکه پیوسته اقدامات آنها در ایجاد کلنی های اختلاف در منطقه و ایران قابل رصد است.

کنار رفتن نقاب  همراهی با دین غیر سیاسی سکولاریسم انگلیسی  و تشدید دین ستیزی های توهین آمیز و همزمانی آن با رسوایی آشکار وهابیت سعودی و نمونه ترکی در پیشبرد سیاستهای غرب در مقابله با جبهه مقاومت و تلاش آنها برای نجات صهیونیستها باید ما را از هر طیف فکری با اندک  تعلق خاطری به اسلام نبوی (ص) به اتحاد و انسجام بیشتر وادارد.

بر خلاف فاصله های موجود میان ما از گرایشهای مختلف و عناوین و برچسب هایی که ما عادت داریم میان یکدیگر رد و بدل کنیم  آنها همه ما مذهبی ها را تا زمانی که اندک تعلق و رنگ و بویی از اسلام داشته باشیم به یک چشم می نگرند . پرده تزویر مسلمان خوب و مسلمان بد یا اسلام سیاسی و اسلام غیر سیاسی در صحنه بین الملل مدتهاست که برافتاده است اما متاسفانه  داخل ایران این فرآیند به خوبی تبیین و تشریح نشده است. در جریان اخیر رسانه های فارسی زبان وابسته به اردوگاه غرب تلاش می کنند که مولفه سازی و سپس نهاد سازی رسانه ای کنند. از ديد آنها هر مسلمان خوب كسي است كه مقابل همین توهین ها بي تفاوت باشد به این معنی که هر کس هرگونه خواست می تواند ارزش ها و اعتقادات دیگران را دست آویز و بازیچه سرگرمی و هنر نمایی خود کند و معتقدان به آن ارزشها نیز در جامعه متمدن امروزی نباید متعرض وی شوند وگرنه بلافاصله برچسب های اسلام سیاسی و حزب الهی و دولتی خواهند خورد. این فرایند تا آنجایی پیش می رود که در گزارش یکی از موسسات پژوهشی آمریکایی  از میان چند گزینه ای که برای تشخیص اسلام مطلوب از اسلام نا مطلوب به زعم آنها پیشنهاد می شود شاخص برسمیت شناختن حقوق همجنسگرایان است. به این معنی که هر مسلمانی که بتواند بر خلاف نصوص صریح قران حقوق همجنسگرایان را برسمیت بشناسد مسلمان مطلوب و در غیر این صورت مسلمان نامطلوب است.

فراتر از نهاد سازی رسانه های  بیگانه  جامعه ایرانی از مسلمان و غیر مسلمان از مذهبی حزب اللهی  و غیر حزب الهی ... متدین دولتی و سنتی... و حتی غیر مذهبی رپ خوان  نیز نسبت به این نوع توهین ها واکنش نشان می دهد و نشانی از هنر و ادب و تمدن در آن نمي یابد. در این میان حتی غیرت ورزی دینی کسانی که چندی است میان آنها و نظام فاصله افتاده نباید مستمسک ملامت قرار گیرد بلکه شایسته است دست آویزی برای درخواست همیشگی مردم در جهت تعیین پررنگ تر مرزها با دین ستیزان غریبه با اسلام و انقلاب تلقی گردد.

اگر وهابی "دین مدار" سعودی و رسانه های "دین ستیز" انگلیسی در تخریب گنبد سامرا و وهن تصویری آن به اشتراک می رسند ضروری است ما نیز از هر گرایش و سلیقه ای بدور از هرگونه انفعال و پراکندگی پاسخی  مناسب این سناریو تدارک بببینیم . در این راه ضرورتی ندارد اختلاف سلیقه ها و گرایش ها را فراموش کنیم بلکه یک اقدام هماهنگ  و در خور جامعه  ایران می تواند هزینه این اقدامات را برای هتاکان بسیار بالا ببرد و اجرای مکرر این سناریوی تکراری را ناکام گذارد .

برچسب ها: توهین کافران صراط
نظرات بینندگان
شهاب الدين مرادي
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۴:۵۹ - ۲۵ ارديبهشت ۱۳۹۱
۶
۴
شاید اولین باری که یک دانشجو لینکی را برایم ایمیل کرد تا آتش شور انقلابی ام را شعله ور کند و مرا به واکنش وادار کند، خیلی نگذشته بود که دیدم ایمیل های گروهی دست به دست می چرخد و لحظه به لحظه دامنه ی مخاطبش افزوده می شود؛ ایمیلی که حکایت از توهین یک هتاکِ بی دین، به یکی از مقدسات در یک صفحه از بیکرانه ی اینترنت می کرد و تشویق برخی از جوانان پاک و مومن که جوًیی احساسی و عاطفی در دفاع از مقدسات در فضای مجازی علی الخصوص در فیس بوک به راه انداخته بودند و به تدریج خبرش با به به و چَه چَه در وبلاگ ها و سایت ها منتشر شد.

با دیدن این اتفاقات نگران تر می شدم چون معلوم بود که این فضا و یادآوری و تکرار توهین و دفاع مستقیم! و دامن زدن به ماجرا یعنی زمینه ای برای تکثیر و تشدید توهین ها و تغییر روش های ملحدان و بیماران سخت روانی که فزادهم الله مرضا. این نکته را نمی خواستم اینجا و یا در تلویزیون و منابر به صورت عمومی بگویم لذا در کلاس هایم نظرم را همان موقع گفتم و اجمالا مخالفتم را بیان کردم اما ظاهرا ناچاریم این تذکر لازم و ضروری را صورت عمومی بیان کنیم.

این که مُد شده؛ هر کس از جدیدترین بیانات یک دیوانه ی بی خرد، زودتر اطلاع داشته باشد، از سایرین، مومن تر و انقلابی تر است، از یک سو، مومنین را در مسابقه زودتر باخبرشدن و سریع اعلام کردن موارد مشابه می اندازد و از سویی بهترین فرصت و قوی ترین رسانه ی رایگان را برای چهره شدن و جهانی شدن یک دیوانه مهیا می کند.

وقتی اروپا تمام ظرفیت تبلیغی خود را پای دفاع از یک زن بدکاره ی قاتل می آورد، پس جا برای چند دیوانه ی بی دین هم هست!... البته اگر ما دست به دست هم دهیم و نام او را بر سر زبان ها بیاندازیم و به سرعت از یک ناشناسِ بیمار -تاکید می کنم- یک چهره ی معروفِ مخالف جمهوری اسلامی و مخالف شیعه بسازیم. و چالشی به چالش هایمان اضافه کنیم.

در زمان تهدید آن کشیش دیوانه امریکایی در برنامه زنده این شب ها نظرم را بیان کردم؛ و درخواست کردم از رسانه ملی و کارشناسان که «نام این فرد را نیاورید. او را عَلَم و معروف جلوه ندهید -چون معروف نیست- و آدرس کلیسای کوچک او را ندهید. چون تمام این بازی موهن را درآورده فقط برای دیده شدن و کسب امتیاز در امریکا و غرب. او را تحقیر کنید و از دانستن نامش یا فامیلی او تجاهل کنید! برای او گزارش خبری نسازید.» اما شهوتِ عجیب و غریب "خود برتر" جلوه دادن و خود را آشنا به ۷ میلیارد سکنه زمین نشان دادن، در بسیاری از چهره ها هست و به مدد همین گوگلِ کذا و کذا تمام جزییاتی که خودشان می خواهند، را فرد به دست می آورد و با مباهات بیان می کند و خلق الله هم می گویند به به چقدر این فلانی دشمن شناس است. واقعا باید از این بی تدبیری ها احساس خطر کرد.

کسی انکار نمی کند "دفاع نادرست و روش های ناصحیح و هیجانی" راه کاری مناسب و مدبرانه ای برای مقابله نیست اما مشکل اینجاست که از کجا معلوم که این روش درست است یا آن روش؟ و ظاهرا فقط چاره آزمون و خطاست! و متاسفانه هزینه ی این آزمون و خطاها را که قابل محاسبه هم نیست، کسی به عهده نمی گیرد و اگر به عهده بگیرد آیا قابل جبران است؟

متحیرم که چرا همه سربازان این خط "آتش به اختیار" عمل میکنند و از دیگران انتظار پیروی و تایید و همراهی دارند مگر اهالی این جبهه با فرمانده ی خود قطع ارتباط اند؟! اگر گروهی از لشکر توحید از فرمانده خود و سلسله مراتب فرماندهی انتظار تبعیت و همراهی داشته باشند سابقه تاریخی ما آنها را نهروانی می نامد، نه شُرطَةُ الخَمیس!

چرا این نوع واکنش های ناصحیح تقبیح نمی شود؟! آیا این روش ها مثلا همین اطلاع رسانی های سایت های تحلیلی خبری یا ایمیل های گروهی فوری و یا همین دهه گرفتن های اینترنتی در کنترل این موارد تاثیر داشته؟؟
حسین
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۵:۳۶ - ۲۵ ارديبهشت ۱۳۹۱
۶
۵
سلام .اینکه دشمنان سعی در ضربه زدن به اعتقادات مردم مسلمان ایران دارند شکی نیست . هوشیاری و بصیرت افزائی ما خنثی کننده توطئه های دشمنان می باشد . گوش به فرمان ولی فقیه و توجه به نظرات مراجع عظام داشتن می تواند بنیان فکری و اعتقادی ما را تقویت نماید . افراد فریب خورده ای مانند شاهین نجفی بداند در دل مردم مسلمان جائی نداشته و باید تاوان عمل زشت خود را بدهد .
ناشناس
|
Germany
|
۱۷:۰۸ - ۲۵ ارديبهشت ۱۳۹۱
۳
۲
این ......... همان وظیفهای را که برایش تعیین شده بود و طی شستشوی مغزی که در طول سالیان دراز سیستم تبلیغات و سینمایی صهیونیزم به طور غیر مستقیم بر ذهن و فکر همه مردم جهان به خصوص ما ایرانی ها در حال اجرا است مطمئنا در آینده شدت آن افوزنتر خواهد بود بوجود امده است. اما سوال این است که ما و مسئولین ذی ربط چه کرده ایم ؟ آیا برنامه مان فقط تدافعیست ؟ یا اینکه باید برای جوانان امروز این مملکت فکری اساسی کرد که افرادی مانند شاهین نجفی از ترس تمسخر و بایکوت شدن جرات همچین جسارتی را نداشته باشند. اگر اینگون پیش برود روز ی خواهد رسید که ارزشها و دینداری به مسئله ای بی ارزش و تمسخر امیز بدل خواهد شد.