۲۱ تير ۱۳۹۱ - ۱۲:۵۸
حدیث قائم منتظران

لیبرالیسم رسوا ....

این اعتراف جامعه شناسی چون هانتیگتون ، نوید نظریه ماست ، که او اعتقاد به مهدویت و حکومت جهانی او ریشه در وجدان و فطرت همه انسانها در جهان دارد
کد خبر : ۷۰۸۲۱
به گزارش سرویس وبلاگ صراط، نویسنده وبلاگ حدیث منتظران قائم در آخرین به روز رسانی وبلاگ خود نوشته است:

علاوه بر ادیان گذشته ، در فلسفه تاریخ و روند فعلی جهان ، به رغم دین ستیزی اندیشه های سکولار ، گرایش درونی بشر به مصلح جهانی همچنان وجود دارد و حتی تقویت هم شده است . به عبارت دیگر ، وجدان بشر امروز دریافته است که با تکیه بر قدرت و ثروت ویا خرد و اندیشهمحض و فناوری مادی ، نمی توان نظم و عدالت و سعادت فراگیر را در جهان مستقر نماید ، وراهی جز این ندارد که روابط اجتماعی و آهنگ زندگی خود را بر اساس ایمان روحی و پذیرش حاکمیت خداوند متعال استوار سازد .
امروزه ایمان گرایی( فیدئیسم ) در غرب تجدید حیات شده است ، تا خلأ معنوی جوامع غربی را پر کند و شعار - آگوستین - که می گفت :" من ایمان می آورم تا بفهمم"از قرن نوزدهم میلادی تا زمان حاضر نفوذ پر جاذبه ای در اذهان جوانان اروپایی پیدا کرده است .
حتی ساموئل هانتیگتون که نظریه – برخورد تمدنها – را ارائه داده است ، نمی تواند شیفتگی خود به فرهنگ مسیحیت را پنهان کند و معتقد است که در نبرد اسلام و مسحیت ، پیروزی قاطع از آن مسیحیت خواهد بود .
هانتینگتون ادعا ندارد که نظریه برخورد تمدنها را از طریق روش شناسی علمی تدوین کرده ، بلکه اعتقاد دارد که مناسبات تمدنی و گرایش های گذشته وحال جوامع غربی به دین و احیای دوباره ارزش های مسیحیت و حرکت آرمانی به آینده ای روشن در پرتو ولایت الهی ، او را به این نتیجه رسانده است .
این اعتراف جامعه شناسی چون هانتیگتون ، نوید نظریه ماست ، که او اعتقاد به مهدویت و حکومت جهانی او ریشه در وجدان و فطرت همه انسانها در جهان دارد ( لیبرال دموکراسی) غرب به رغم دین ستیزی در جوامع مختلف غربی ، نتوانسته است مشعل فطرت را در درون بشر خاموش کند . اکنون این شعله در حال اوج گرفتن است و لیبرالیسم رسوا در چالشی عظیم قرار دارد .
رویکرد بشر به دین و معنویت ، آنهم با انگیزه جهان شمولی، اثبات معقول فلسفه انتظار است . یا به قول جنا مولوی اثبات این واقعیت است که بشر می گوید : مرا با نغمه های دنیوی فریب ندهید و جانم را در هیاهوی لذایذ دنیا گم نکید . جان من عرشی است و در فرش نمی گنجد . خدای مرا از من مگیرید ، او دایم در مأذن ، ضمیر مرا به سوی خود می خواند :
گوید ای اجزای پست فرشی ام غربت من تلخ تر من فرشی ام
میل تن در سیزه و آب روان آن بود که اصل او باشد از آن
میل جان اندر حیات و در حی است زانک جان لامکاناصل وی است

ونهایتا اینکه ، انتظار مهدی (عج) یک فراخوان درونی بشر به آینده ای روشن وامیدبخش است و همه انسان ها صرف نظر از ملیت و مذهب ، در میدان این فراخوان قرار دارند . یکی به نام عیسی ( علیه السلام) ، یکی به نام منصور و دیگری به نام حضرت مهدی (عج) در جویبار انتظار روانند . سرانجام ، همه این جویبارها به بحر موعود حقیقی جهان یعنی حضرت مهدی ( ارواحنا فداه) ملحق خواهند شد و مزد دوران سخت انتظار را باتبسم وصال او خواهند گرفت . ان شاءالله .