۲۵ مرداد ۱۳۹۱ - ۰۹:۵۳

آدم‌ربايي براي شركت هرمي / قصاص مجازات قتل خواستگار / پسر ۱۱ ماهه قرباني کودک آزاري / بازداشت دو مامورنما

"صراط" - روزانه حوادث بسیاری پیرامون ما اتفاق می افتد . از قتل و سرقت گرفته تا کلاهبرداری و خیانت . از اینرو ، تنها جهت مطالعه وقایع صورت گرفته برای زندگی بهتر و عبرت آموزی از این حوادث بخشی از اخبار حوادث جراید را از نظرتان می گذرانیم.
کد خبر : ۷۵۵۴۶
"صراط" - روزانه حوادث بسیاری پیرامون ما اتفاق می افتد . از قتل و سرقت گرفته تا کلاهبرداری و خیانت . از اینرو ، تنها جهت مطالعه وقایع صورت گرفته برای زندگی بهتر و عبرت آموزی از این حوادث بخشی از اخبار حوادث جراید را از نظرتان می گذرانیم.

نجات مادروفرزند از زير آوار زلزله

حبيب حسينقلي‌زاده در تشريح جزئيات اين خبر، گفت: 24 ساعت پس از وقوع زلزله در منطقه ورزقان، تيم‌هاي امدادي در زير آوار يك زن و كودك خردسالش را نجات داده و به بيمارستان امام رضا(ره) تبريز منتقل كردند.

به گفته مسئول روابط عمومي مركز مديريت حوادث و فوريت‌هاي پزشكي آذربايجان‌شرقي دو تن نجات يافته از اعضاي يك خانواده پنج نفري بودند كه سه تن از آنان در پي زلزله جان خود را از دست داده بودند.

وي گفت: اين افراد توسط سگ‌هاي زنده‌ياب شناسايي شده‌اند.

..........................................................................

زورگيري سريالي باند كارتن خواب

به گزارش پليس آگاهي، نیمه شب 15 خرداد ماه سال 90 پسرجوانی سراسیمه خود را به کلانتری 126 تهرانپارس رساند و آنها را در جریان یک فقره زورگیری تحت پوشش مسافربرنما قرارداد.

پسر جوان در تحقیقات به ماموران گفت: کنار خیابان منتظر خودرو بودم که یک خودرو پراید سفید رنگ با دو سرنشین در مقابل من نگهداشت. هنوز چند کیلومتری نرفته بودیم که پسر جوانی حدودا 18 ساله بود، با تهدید چاقو از من خواست پول و تلفن همراهم را به او بدهم. خیابان خلوت بود و آنها دو نفر بودند و من نمی توانستم با آنها مقابله کنم. برای همین به ناچار هرچه همراهم بود به آنها دادم. دو سارق جوان پس از گرفتن پول هایم مرا در گوشه خیابان رها کردند.

با تشکیل پرونده مقدماتی و به دستور بازپرس شعبه اول دادسرای ناحیه 27 تهران ، پرونده جهت رسیدگی تخصصی در اختیار پایگاه چهارم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت.

با ارجاع پرونده به پایگاه چهارم پلیس آگاهی ، کارآگاهان در ادامه تحقیقات دریافتند که پسر جوان تنها قربانی پراید سواران نبوده و اعضای این باند از بیش از 30 نفر به همین شیوه و شگرد زورگیری کرده اند. از آنجایی که سرقت ها در نیمه شب صورت گرفته بود مالباختگان نتوانسته بودند پلاک خودرو را یادداشت کنند.

با توجه به شیوه زورگیری این احتمال مطرح شد که اعضای این باند سارقان حرفه ای و سابقه دار بوده اند.

بدین ترتیب از مالباختگان دعوت شد تا به اداره آگاهی آمده و با مشاهده تصاویر متهمان موجود در اداره آگاهی به شناسایی متهمان پراید سوار بپردازند. با تحقیقات از مالباختگان هویت زورگیران بدست آمدو بررسی ها برای بازداشت اعضای این باند آغاز شد.

اما از آنجایی آنها کارتن خواب بودند و شب ها در کنار خیابان و گوشه پارک ها می خوابیدند آدرس مشخصی نداشتند به همین دلیل تحقیقات برای شناسایی مخفیگاه و محل زندگی آنان آغاز شد.

در ادامه بررسی ها یکی از متهمان در محدوده تهرانپارس ردزنی شد و اوایل مرداد امسال در یک عملیات غافلگیرانه از سوی کارآگاهان پایگاه چهارم پلیس آگاهی دستگیر شد.

با دستگیری نخستین عضو این باند به نام «کامران» تحقیقات از او آغاز شد و پسر جوان به همدستی با سه پسر دیگر برای زورگیری از مسافران اعتراف کرد.

به دنبال اعتراف «کامران»، سه عضو دیگر این باند نیز دستگیر شدند. با آغاز تحقیقات از چهار متهم، همه آنها صراحتا به دهها فقره سرقت و زورگیری از مسافرها تحت پوشش مسافرکش اعتراف کردند.

«پدرام» که سردسته باند زورگیری از مسافران شرق پایتخت بود در تحقیقات به کارآگاهان اظهارداشت: از ساعت 12 شب به بعد سوار پراید های سرقتی می شدیم. پراید ها را «سهیل» سرقت می کرد و معمولا بعد از سرقت برای آنکه دستگیر نشویم آنها را رها می کردیم و خودروی جدیدی سرقت می کردیم. گاهی اوقات دو نفره می رفتیم زورگیری گاهی اوقات هم سه یا چهار نفره بستگی داشت بچه ها بیایند یا نه. معمولا دو سه شب یکبار می رفتیم سرقت.

وي افزود: نیمه شب می رفتیم سرقت چون کسی نبود که به ما شک کند یا صدای داد و بیداد مسافر را بشنود. همین که یک سوژه مناسب می دیدم او را سوار می کردیم و در بین راه با تهدید چاقو هر چه داشت از او می گرفتیم و او را پیاده می کردیم.هر چه بدست می آوردیم را به قسمت مساوی بین هم تقسیم می کردیم. گاهی اوقات هم ممکن بود که مالباخته پولی به همراه نداشته باشد و ما مجبور بودیم دنبال سوژه جدید بگردیم اما قبل از روشن شدن هوا دست از زورگیری می کشیديم چون احتمال داشت که به خاطر خودروی دزدی دستگیر شویم.

پدرام اضافه كرد: تا به حال دو بار زندانی شده ام اما فکر نمی کردم پلیس به این راحتی ها بتواند ما را دستگیر کند، ما فکر می کردیم خیلی حرفه ای عمل می کنیم و دست هیچ ماموری به ما نمی رسد اما همیشه پلیس یک قدم از متهم ها جلوتر است و هر چقدر هم زرنگ باشی باز هم نهایت خلاف زندان است.

ريیس پایگاه چهارم پلیس آگاهی تهران بزرگ با اشاره به دستگیری اعضای این باند، گفت: متأسفانه در این پرونده شاهد هستیم که تمامی سارقان از مجرمان سابقه دار بوده و بنا بر اعترافاتشان ، وجوه نقد بدست آمده از فروش اموال مسروقه را صرف خوشگذرانی کرده اند.

سرهنگ رضا مؤذن با اشاره به شناسایی دهها مالباخته در مناطق شرق تهران، افزود: در ادامه رسیدگی به این پرونده متهمان به دهها فقره سرقت به شیوه مشابه ، در تهرانپارس ، رسالت، سیدخندان اعتراف کرده اند و در حال حاضر تحقیقات برای شناسایی سایر مالباختگان ادامه دارد.

..........................................................................

آدم‌ربايي براي شركت هرمي

شنبه هفته جاري مردي با حضور در اداره پليس آگاهي رباط كريم در غرب استان تهران از ربوده شدن پسرش خبر داد و براي نجات او درخواست كمك كرد.

شاكي گفت: يك ماه پيش پسرم براي يافتن كار از تبريز به رباط كريم آمد. قرار بود در صورتي كه كاري پيدا نكرد بازگردد. چند روزي از او خبري نداشتيم تا اين كه مردي طي تماس تلفني ادعا كرد پسرم را ربوده و در قبال آزادي‌اش بايد پول پرداخت كنم.

تقاضاي هفت ميليون توماني براي آزادي گروگان

شاكي اضافه كرد: ابتدا موضوع را باور نكردم تا اين كه در تماس بعدي، مرد غريبه صداي فرياد و كمك‌خواهي فرزندم را برايم پخش كرد كه اطمينان يافتم او ربوده شده است. مرد آدم‌ربا از من خواست هفت ميليون تومان براي آزادي فرزندم تهيه كنم و در تماس بعدي محل تحويل پول را مي‌گويد.

با اطلاعات به دست آمده از اين مرد، ماموران ضمن آموزش از او خواستند به محل ملاقات با آدم‌ربا برود.

در حالي كه تحقيق در اين باره آغاز شده بود، شاكي به ماموران اطلاع داد مرد آدم ربا خواسته است پول درخواستي را درون كيفي گذاشته و به يكي از محله‌هاي جنوبي شهر بروم.

روز بعد مرد شاكي در حالي به محل ملاقات رفت كه ماموران به طور نامحسوس آنجا را زيرنظر داشتند؛ اما مرد آدم‌ربا در محل قرار حاضر نشد.

ماموران كه احتمال مي‌دادند وي به حضور آنها پي برده باشد، به جستجو در محل پرداختند، كه به رفت و آمدهاي چند نفر به يك خانه در آن حوالي مشكوك شدند.

در تحقيق از همسايه‌ها معلوم شد از دو ماه گذشته چند مرد آنجا را اجاره كرده‌اند و هر روز افراد متعددي به آنجا در رفت و آمد هستند.

با مشخص شدن اين موضوع، پليس كه احتمال مي‌داد اين مكان مخفيگاه مرد آدم‌ربا باشد، محل را محاصره كرده و با هماهنگي قضايي وارد خانه شدند.

ماموران در بررسي از اين خانه، مرد ربوده شده را كه همراه شش مرد ديگر در يكي از اتاق‌هاي خانه نشسته بود، شناسايي و همه افراد حاضر را براي تحقيقات به پليس آگاهي رباط كريم منتقل كردند.

در تحقيق از مرد ربوده شده معلوم شد او ربوده نشده، بلكه در دام اعضاي يك شركت هرمي گرفتار شده و براي اين كه از سوي رييس شركت استخدام شود، تصميم به همكاري با آنها گرفته و در اجراي نقشه آدم‌ربايي ساختگي و اخاذي از پدرش، به آنها كمك كرده است.

اعتراف سركرده باند

در پي اين اظهارات، سركرده باند هرمي كه بين متهمان بازداشت شده قرار داشت، به پليس گفت: از دو ماه پيش با اجاره خانه‌اي در رباط كريم و با همدستي پنج نفر ديگر يك شركت هرمي راه‌اندازي كرده و به بهانه استخدام جويندگان كار در سازمان‌ها و شركت‌هاي معتبر با حقوق بالا و سرمايه‌گذاري افراد را فريب داده و از آنها كلاهبرداري مي‌كرديم.

متهم با اشاره به ماجراي گروگانگيري ساختگي گفت: پسر شاكي، يكي از دوستانم بود. يك ماه پيش در تماس با من خواست تا كاري برايش پيدا كنم. با اطلاع از اين موضوع تصميم گرفتم از او هم كلاهبرداري كنم.

متهم اضافه كرد: به او پيشنهاد دادم تا از پدرش اخاذي كنيم. ابتدا قبول نمي‌كرد تا اين كه در پي اصرار‌هاي ما پذيرفت و من و همدستانم نقشه آدم‌ربايي ساختگي را عملي كرديم اما پيش از دريافت پول دستگير شديم.

سرهنگ حسن‌ آبادي، فرمانده انتظامي شهرستان رباط كريم در اين باره به خبرنگار ما گفت: با اعتراف سركرده باند، همدستانش نيز بازجويي شدند و به همكاري با او در كلاهبرداري از مردم تحت‌پوشش شركت‌هاي هرمي و آدم‌ربايي ساختگي به انگيزه اخاذي از خانواده شاكي اعتراف كردند.

..........................................................................

علي بوکسور بازداشت شد

به گزارش پايگاه پليس، سرهنگ عليرضا محرابي گفت: با شکايت اهالي ساکن محدوده نظام آباد در خصوص شرارت ها و آزار يکي از اراذل و اوباش معروف به «علي بوکسور» به دبيران شوراياري محله نظام آباد اين موضوع به ماموران پايگاه سوم پليس امنيت عمومي تهران بزرگ منتقل شد و تيمي از ماموران اين يگان براي دستگيري متهم مذکور وار عمل شدند.

وي افزود: تحقيقات آغاز شد و پس از بررسي پرونده سابق اين متهم مشخص شد که وي از اراذل و اوباش «سطح يك» منطقه است و مدتي است پس از رهايي از زندان مبادرت به اخلال در نظم عمومي و عربده کشي در محل مي کند که اين امر به شناسايي و اقدام ماموران براي دستگيري وي منجر شد.

رييس پليس امنيت عمومي تهران بزرگ اظهارداشت: بر همين اساس، شب گذشته تيمي از ماموران اين يگان با همکاري ماموران يگان امداد پليس تهران بزرگ به محل اعزام و درست زماني که اين متهم در حال عربده کشي در خيابان و ايجاد درگيري بود ، وي را بازداشت کرده و پس از انتقال به پايگاه تحت بازجويي قرار دادند که متهم ضمن اعتراف به جرم خود به دادسرا معرفي شد.

..........................................................................

سقوط از ساختمان 4 طبقه


به گزارش سازمان آتش نشاني، در پی تماس کارگران ساختمانی با سامانه 125 و اطلاع رسانی درباره سقوط کارگر، ستاد فرماندهی آتش نشانی تهران بلافاصله آتش نشانان ایستگاه 29 را ساعت 17:43 دقیقه عصر روز گذشته به صدا درآورد و آتش نشانان بلافاصله به سوی بلوار میرداماد خیابان بهروز، کوچه جهرم حرکت کردند.


فرمانده آتش نشانان در این باره اظهارداشت: با رسیدن به محل حادثه مشاهده شد، در یک ساختمان چهار طبقه در حال تخریب شخصی 22ساله به نام «جان محمد بازاری» از تبعه افغان از ارتفاع چهار متری همراه آوار سقوط کرده و از ناحیه گردن و ستون فقرات دچار آسیب دیدگی شده است.


غریب رضا دارابی افزود: آتش نشانان با رعایت کامل مسائل ایمنی و با استفاده از تجهیزات ویژه خود را به شخص مصدوم رسانده و پس از فیکس کردن بر روی برانکارد وی را از پشت بام ساختمان مجاور به سطح زمین منتقل کرده و وی را تحویل عوامل اورژانس دادند.

..........................................................................

دستگيري قاچاقچي عتيقه‌هاي2هزار ساله

به گزارش پايگاه پليس ، سرهنگ خسرو احمدي گفت:در 48 ساعت گذشته ماموران گلوگاه شهيد امامي شهرستان شهرضا حين كنترل خودروهاي عبوري به يك نفر از مسافران اتوبوس شيراز به اصفهان مظنون و وسايل بار وي را مورد بازرسي قرار دادند.

وي افزود : در بازرسي ماموران از ساك اين مسافر 55 ساله كه «مرتضي – م» نام داشت 12 قطعه شي عتيقه و باستاني كشف و ضبط شد.

فرمانده انتظامي شهرستان شهرضا اظهارداشت: اين اشيا شامل سكه، جام هاي نوشيني «ريتون» مزين به سر شير و پلنگ و بز، عود سوزهاي سنگي و يك ترازو بوده كه بر اساس نظر اوليه كارشناسان ميراث فرهنگي اين اشياءمربوط به دوران ساسانيان و داراي ارزش تاريخي مي باشند.

وي افزود: بنا به گفته فرد دستگير شده وي اين اشيا را از يك دلال عتيقه، خريداري كرده و قصد داشته اين آثار ملي و كهن را در اصفهان به فروش برساند كه خوشبختانه با تيزبيني و هوشياري ماموران پليس، ناكام ماند.

سرهنگ احمدي با بيان اينكه براساس قانون قاچاقچيان عتيقه با مجازات و جريمه هاي سنگين مواجه مي شوند، خاطرنشان كرد: با تكميل پرونده متهم جهت سير مراحل قانوني به مراجع قضايي تحويل داده شد.

..........................................................................

دستگيري سارقان منازل ويلايي


به گزارش پليس آگاهي، روز شنبه 17 تير ماه فردی با مراجعه به کلانتری 150 تهرانسر به مأموران اعلام داشت که منزلش مورد سرقت قرار گرفته و سارق یا سارقان با تخریب درب های داخل ساختمان ، اقدام به سرقت اموال باارزش شامل وجوه نقد ، طلا و جواهرات و... ، جمعا به ارزش تقریبی 10 میلیون تومان کرده اند.

با تشکیل پرونده مقدماتی و به دستور بازپرس شعبه سوم دادسرای ناحیه 10 تهران، پرونده جهت رسیدگی تخصصی در اختیار پایگاه پنجم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت.

با ارجاع پرونده به پایگاه پنجم پلیس آگاهی ، مالباخته در اظهارات خود به کارآگاهان گفت: پنجشنبه 15 تير ماه به همراه اعضای خانواده از منزل خارج شده و جمعه شب، زمانی که به منزل بازگشتیم متوجه شدیم که سارقان به خانه مان آمده و با شکستن قفل درب ورودی وارد خانه شده و پس از تخریب تمامی درب های چوبی اتاق ها و زیر و رو کردن تمامی اسباب و اثاثیه منزل ، اقدام به سرقت اموال با ارزش خانه از قبیل پول ، طلا و جواهرات ، تلویزیون LED و .... جمعا به ارزش تقریبی 10 میلیون تومان کرده اند.

تحقیقات پلیسی و شناسایی سرقت های مشابه

کارآگاهان در ادامه رسیدگی به این پرونده، با بررسی پرونده های مشابه سرقت منزل موفق به شناسایی تعداد دیگری از مالباختگانی شدند که منازل آنها نیز به همین شیوه و شگرد مورد سرقت قرار گرفته بود.

یکی از مالباختگان پس از حضور در پایگاه پنجم در اظهارات خود به کارآگاهان گفت: 26 ارديبهشت ماه منزل اینجانب با شکسته شدن قفل درب حیات و راهرو و همچنین تخریب پنجره و درب های چوبی داخل ساختمان، مورد سرقت قرار گرفته است.

با شناسایی تعدادی از مالباختگان و انجام تحقیقات مشخص شد که سارق یا سارقان با اطمینان از عدم حضور صاحبخانه ، با انتخاب خانه های ویلایی و به شیوه تخریب قفل درب های ورودی ، وارد ساختمان شده و اقدام به سرقت اموال با ارزش داخل خانه کرده اند.

شناسایی خودروي سارقان

کارآگاهان پایگاه پنجم در ادامه تحقیقات خود اطلاع پیدا کردند که یکی از کارگران شهرداری در تاریخ سرقت منزل یکی از مالباختگان در داخل کوچه مشغول به کار بوده که به یک دستگاه خودرو نیسان مشکوک و به همین علت اقدام به برداشتن شماره پلاک نیسان آبی رنگ می نماید.

پس از گذشت چند روز از ماجرا و اطلاع کارگر شهرداری از موضوع سرقت در داخل کوچه از طریق برخی همسایگان با مراجعه به درب منزل مالباخته مشخصات سرنشینان خودرو نیسان و شماره پلاک آنرا در اختیار مالباخته قرار می دهد که مالباخته نیز بلافاصله با مراجعه به پایگاه پنجم پلیس آگاهی ، موضوع را به کارآگاهان اطلاع می دهد.

دستگیری متهمان

با بدست آمدن شماره پلاک خودرو نیسان، کارآگاهان پایگاه پنجم بلافاصله اقدام به شناسایی مالک خودرو کرده ، در تحقیقات صورت گرفته از این شخص مشخصو می شود که خودرو به صورت قولنامه ای و در حدود دو سال پیش به فرد دیگری به هویت «علی . ر» 50 ساله فروخته شده است.

با شناسایی محل سکونت خریدار نیسان، کارآگاهان پایگاه پنجم با مراجعه به محل سکونت این شخص در منطقه قلعه حسن خان به تحقیق از وي پرداخته و اطلاع پیدا کردند که خریدار نیسان، خودرو را از مدتی پیش و به قصد کار کردن در اختیار یکی از فرزندان خود به هویت میثم قرار داده است.

با بدست آمدن هویت دقیق «میثم.ر» 30 ساله ، کارآگاهان در ادامه تحقیقات خود اطلاع پیدا کردند که میثم چندی پیش نیز به اتهام سرقت لوازم داخل پارک ـ واقع در منطقه قلعه حسن خان ـ دستگیر و روانه زندان شده و به تازگی و با قرار وثیقه از زندان آزاد شده است ؛ بلافاصله محل تردد میثم در منطقه راه آهن مورد شناسایی قرار گرفت و دستگیر و خودروي نیسان نیز پس از توقیف به پارکینگ انتقال داده می شود.

میثم پس از دستگیری و در اظهارات اولیه خود منکر هرگونه سرقت شده اما پس از انجام تحقیقات پلیسی، بویژه پس از شناسایی توسط کارگر شهرداری که او را به عنوان راننده نیسان در زمان سرقت مورد شناسایی قرار داده بود، به ناچار لب به اعتراف گشود و ضمن اعتراف صریح به سرقت منازل، دو همدست خود به اسامی «مصطفی.خ» 30 ساله و «رسول.الف» 29 ساله را به عنوان بچه محل و همدستان خود در زمان سرقت ها معرفی کرد.

بررسی سوابق «مصطفی» و «رسول» نیز نشان داد که هر دو نفر آنها از مجرمان سابقه دار در زمینه سرقت بوده و حتی رسول دارای سابقه دستگیری به اتهام مشارکت در آدم ربایی در سال 87 می باشد.

با شناسایی «مصطفی» و «رسول» به عنوان دیگر اعضای گروه سارقان منازل ، مخفیگاه این دو نفر در منطقه قلعه حسن خان مورد شناسایی قرار گرفت و هر دو نفر آنها دستگیر و در تحقیقات به سرقت منازل ویلایی، به شیوه تخریب درب قفل ورودی اعتراف کردند.

متهمان در اعترافات خود و در خصوص شیوه و شگرد سرقت های خود عنوان داشند که از ساعت 23 به بعد، با شناسایی خانه های ویلایی و اطمینان از عدم حضور اعضای خانه از طریق زدن زنگ درب منازل، به شیوه تخریب قفل درب حیاط وارد خانه شده و پس از تخریب درب های ورودی ، اقدام به سرقت اموال و وسایل باارزش کرده و اموال مسروقه را با استفاده از خودرو نیسان از محل خارج و متواری می شدند.

سرهنگ علی اکبر اسدی ريیس پایگاه پنجم پلیس آگاهی تهران بزرگ در ادامه اعلام این خبر گفت: با توجه به اعتراف صریح متهمان در خصوص سرقت منازل در غرب و جنوب غرب تهران بویژه در شهرک آزادی ، قرار قانونی برای هر سه متهم از سوی مقام محتر قضایی صادر و تحقیقات تکمیلی جهت شناسایی دیگر محل های سرقت و همچنین سایر جرایم ارتکابی متهمان در دستور کار کارآگاهان پایگاه پنجم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفته است.

..........................................................................

قصاص مجازات قتل خواستگار

مرد جوان که خواستگار مادرش را با ضربه چاقو به قتل رسانده بود، با حکم دادگاه کيفري استان تهران به قصاص محکوم شد.

 22 آذر سال 89 ماموران پليس از رها کردن خودروي پرايدي در خيابان قزوين باخبر شدند. پس از حضور تيم گشت وبررسي خودرو جسد مرد ميانسالي در داخل خودرو کشف شد.

در ادامه با حضور تيم جنايي در محل مشخص شد، جسد متعلق به مرد 55 ساله اي به نام مهدي است که با ضربه‌هاي کارد از پا درآمده بود. قاتل پس از کشتن مهدي او را در داخل خودرويش قرار داده و در خيابان قزوين رها کرده بود.

يک سال پس از اين جنايت کارآگاهان پسر جواني به نام مسعود را شناسايي و دستگير کردند. متهم در بازجويي‌ها لب به اعتراف گشود و مدعي شد به خاطر مزاحمت‌هاي مقتول براي مادرش مرتکب اين قتل شده است.

با صدور کيفرخواست براي متهم، پرونده اش براي محاکمه به شعبه 113 دادگاه کيفري استان تهران فرستاده شد.متهم در جلسه دادگاه در دفاع از خود گفت: مقتول مدتي بود به مادرم ابراز علاقه مي‌کرد اما براي رسمي شدن ارتباطشان کاري انجام نمي‌داد. اين موضوع باعث شده بود آبروي ما برود.

 روز حادثه در ميدان شوش سد راه مقتول شده واز او خواستم اگر واقعا قصد ازدواج دارد به خواستگاري بيايد. بر سر اين موضوع با هم درگير شديم. او با چاقو به سمتم آمد که در يک لحظه چاقو را از دستش گرفته و ضربه اي به سينه اش زدم که باعث مرگش شد.پس از دفاعيات متهم و وکيل مدافعش قضات دادگاه براي صدور حکم وارد شور شده و متهم را به قصاص محکوم کردند.

..........................................................................

بازداشت دو مامورنما

به گزارش پايگاه پليس، رييس پليس پيشگيري فرماندهي انتظامي تهران بزرگ گفت: روز گذشته ماموران يگان انتظامي و اجراييات پليس پايتخت در حال گشتزني در محدوده پارک پليس واقع در شرق تهران بودند که تعدادي از شهروندان به آنها مراجعه و اعلام کردند که دو مامور انتظامي دقايقي پيش از آنها اخاذي کرده و از ارايه کارت شناسايي نيز خودداري کرده اند.

وي افزود: با توجه به گفته هاي شهروندان ماموران مطمئن شدند که اين دو فرد مذکور هر دو مامورنما بوده که با جعل عنوان از شهروندان اخاذي مي کنند.

سرهنگ خانچرلي اضافه كرد: بر همين اساس بلافاصله ضمن هماهنگي هاي انجام شده کليه محل هاي ورودي و خروجي پارک مذکور تحت نظر قرار گرفت و ماموران در بازرسي هاي خود از محل موفق شدند دو متهم مذکور را که با لباس هاي شخصي در محل پرسه مي زدند را شناسايي کنند.

رييس پليس پيشگيري تهران بزرگ اظهارداشت: بلافاصله هر دو متهم مامورنما که با ديدن ماموران سعي مي کردند بدون جلب توجه از محل فرار کنند بازداشت و براي بازجويي به کلانتري منتقل کردند که طي بررسي هاي انجام شده هر دو به جرم خود مبني بر جعل عنوان و اخاذي از شهروندان اعتراف کردند.

گفتني است، در بازرسي بدني از متهمان که «آرش» و «علي» نام داشتند دو دستگاه بيسيم قلابي و چند کارت شناسايي جعلي کشف و ضبط شد که به همراه متهمان براي انجام تحقيقات به پايگاه چهارم پليس آگاهي منتقل شدند.

..........................................................................

قاتل افغاني اعتراف کرد


مرد افغاني که همسر ايراني اش را کشته بود به ارتکاب جنايت اعتراف کرد.

 اين جوان ۲۵ساله که چند روز قبل همسرش را با ضربات چاقو و به طرز فجيعي در منزل مسکوني اش واقع در بولوار ابوطالب مشهد به قتل رسانده و متواري شده بود با پيگيري هاي ويژه قضايي در اصفهان شناسايي و دستگير شد. اين گزارش حاکي است: بازپرس پرونده اين جنايت در اصفهان به قاضي اسماعيل شاکر (قاضي ويژه قتل عمد مشهد) اعلام کرد متهم دستگير شده به قتل همسرش اقرار کرده است؛

بنابراين مقام قضايي با ارسال نيابت به دادسراي عمومي و انقلاب اصفهان خواست متهم پس از طي مراحل قانوني و براي انجام بازجويي به مشهد بازگردانده شود. در پي دستور قاضي شاکر، اقدامات قضايي براي بازگرداندن قاتل فراري به مشهد آغاز شد و متهم تا چند روز آينده به پليس آگاهي خراسان رضوي منتقل مي شود.

..........................................................................

باند خانوادگي سرقت يارانه هاي شهروندان متلاشي شد

اعضاي يک خانواده که در شهرهاي مختلف خراسان رضوي، يارانه هاي نقدي شهروندان را سرقت مي کردند دستگير شدند و به ارتکاب ۱۵ فقره سرقت اعتراف کردند.

فرمانده انتظامي خراسان رضوي افزود: در پي دريافت گزارش هايي مبني بر سرقت يارانه شهروندان در شهرهاي مختلف استان، دستگيري سارقان در دستور کار ماموران انتظامي قرار گرفت تا اين که ماموران انتظامي در بردسکن موفق شدند اعضاي يک خانواده را که در آخرين سرقت، يارانه يک مرد مسن بازنشسته را دزديده بودند، دستگير کنند.

 سرداراميري مقدم افزود: مردي که به همراه همسر و فرزندش به بهانه مسافرکشي طعمه هاي خود را از مقابل دستگاه هاي خودپرداز انتخاب مي کردند و در يک فرصت مناسب وجوه دريافتي آنان بابت يارانه نقدي را سرقت مي کردند. اعضاي يک خانواده که در شهرهاي مختلف خراسان رضوي، يارانه هاي نقدي شهروندان را سرقت مي کردند دستگير شدند و به ارتکاب ۱۵ فقره سرقت اعتراف کردند.

 فرمانده انتظامي خراسان رضوي افزود: در پي دريافت گزارش هايي مبني بر سرقت يارانه شهروندان در شهرهاي مختلف استان، دستگيري سارقان در دستور کار ماموران انتظامي قرار گرفت تا اين که ماموران انتظامي در بردسکن موفق شدند اعضاي يک خانواده را که در آخرين سرقت، يارانه يک مرد مسن بازنشسته را دزديده بودند، دستگير کنند.

سرداراميري مقدم افزود: مردي که به همراه همسر و فرزندش به بهانه مسافرکشي طعمه هاي خود را از مقابل دستگاه هاي خودپرداز انتخاب مي کردند و در يک فرصت مناسب وجوه دريافتي آنان بابت يارانه نقدي را سرقت مي کردند.

..........................................................................

۲ خودکشي در يک روز

۲ مرد ۶۰ و ۲۴ساله ، صبح روز دوشنبه گذشته با حلق آويزکردن خود در مشهد جان باختند.

 مردي ۶۰ساله در حوزه استحفاظي کلانتري طبرسي شمالي خود را با يک رشته طناب در منزل مسکوني حلق آويز کرد و جوان ۲۴ساله اي نيز در حوزه استحفاظي کلانتري شهيد رجايي خودکشي کرد و به زندگي اش پايان داد.

اين گزارش حاکي است: به دستور قاضي ويژه قتل عمد اجساد ۲ فرد مذکور براي تعيين علت دقيق مرگ به پزشکي قانوني حمل شد.


..........................................................................

پسر ۱۱ ماهه قرباني کودک آزاري شد


زن جواني که به اتهام مشارکت در قتل کودکش دستگير شده است، صبح روز گذشته در اولين جلسه بازپرسي مدعي شد همسر افغاني اش نوزاد ۱۱ ماهه را به قتل رسانده و متواري شده است.

سيزدهم ماه جاري زن جواني در حالي که بسيار نگران بود کودک ۱۱ ماهه اش را به بيمارستان شهيدکامياب مشهد رساند تا مداوا شود، اما وقتي پزشکان حال وخيم کودک و آثار سوختگي را روي بدن وي مشاهده کردند، موضوع را با تلفن ۱۲۳ به بهزيستي اطلاع دادند.

 مادر اين کودک درباره آثار کودک آزاري روي نقاط مختلف بدن فرزندش هر بار داستاني دروغين را سرهم کرد و به تناقض گويي پرداخت. او در نهايت گفت: من صيغه يک مرد افغاني هستم و اگر او بداند من حقيقت ماجرا را گفته ام طلاقم مي دهد.

به دنبال اظهارات اين زن پرونده اي در شعبه ۸۰۹ مجتمع قضايي شهيدقدوسي به اتهام کودک آزاري تشکيل شد، اما مقام قضايي دستور داد تا مادر و پدر کودک به طور غيرمحسوس تحت نظر قرار گيرند، تا اين که بعدازظهر دوشنبه گذشته، ماموران کلانتري طرق در تماس با قاضي ويژه قتل عمد، از مرگ پسربچه ۱۱ماهه در بيمارستان خبر دادند.

 اين گزارش حاکي است: در پي مرگ اين کودک بلافاصله مقام قضايي دستور دستگيري پدر و مادر کودک را صادر کرد و ماموران انتظامي متوجه شدند که مادر اين کودک پس از اطلاع از مرگ فرزندش از بيمارستان فرار کرده است اما به دليل اين که در مدتي که وي تحت نظر قرار داشت، محل سکونتش شناسايي شده بود، او در يک عمليات پليسي دستگير و به شعبه ويژه قتل عمد معرفي شد.

 اين زن ۳۵ ساله صبح روز گذشته در اولين جلسه بازپرسي به قاضي شاکر گفت: يک روز من از خانه بيرون رفته بودم که کار بانکي انجام بدهم، وقتي به منزل بازگشتم ديدم فرزندم جيغ مي کشد هر اتفاقي افتاده او انجام داده است.

 وي درباره سوختگي هاي روي بدن فرزندش نيز گفت: شيرداغ حمام را باز کرده بودم، حواسم نبود شايد سوختگي ها به اين خاطر باشد. اين در حالي است که پزشکان علت سوختگي ها را موارد ديگري مي دانند و پزشکان قانوني نيز علت مرگ پسر ۱۱ ماهه را خونريزي مغزي بر اثر اصابت جسم سخت اعلام کرده اند.
..........................................................................

قرباني کراک!

از خانه فرار کردم و به مشهد آمدم. مي خواستم به خانه خاله ام بروم و چند روزي در آن جا بمانم تا اعصابم راحت شود. اما خاله صفيه مرا به خانه اش راه نداد و گفت: پدرت مثل مار زخم خورده دنبالت مي گردد و بهتر است هرچه سريع تر به خانه تان برگردي.

با شنيدن اين حرف ها نااميد شدم و درحالي که گريه مي کردم خودم را سرکوچه رساندم تا به خانه برگردم. سوار يک پرايد شدم که مرد جواني راننده آن بود. اين مرد غريبه با مشاهده اشک هايم سر صحبت را باز کرد و چون دل پردردي داشتم سفره غصه هايم را برايش گشودم و در واقع با اعتمادي نابه جا، بدبختي ديگري براي خودم درست کردم.

راننده پرايد وقتي حرف هايم را شنيد خودش را به ظاهر خيلي ناراحت نشان داد و با زباني چرب و نرم گفت: بايد چند روزي به خانه نروي تا حال پدرت را بگيري و بفهمد که آبرويش در خطر است.

زن جوان در دايره اجتماعي کلانتري نواب مشهد افزود: من که در آن شرايط واقعا راهم را گم کرده بودم و ازطرفي مي ترسيدم به خانه برگردم همراه راننده پرايد به خانه شان رفتم تا به قول خودش با همسر و مادرش آشنا شوم و مادر او را براي صحبت وگفت وگو با والدينم واسطه و ميانجي قرار دهم.

نمي دانم با کدام عقل همراه مرد غريبه پا به خانه لعنتي گذاشتم که از لحظه ورود فهميدم هيچ کس در آن جا نيست. راننده پرايد که مرا به دام انداخته بود پيشنهاد ازدواج موقت داد و گفت اگر کمي صبر کنم خانواده اش را راضي خواهد کرد تا عقدمان را به صورت دائمي و رسمي به ثبت برسانيم و ديگر از دست خانواده ام راحت خواهم شد.

مرضيه اشک هايش را پاک کرد و گفت: چون اميدي به خانواده ام نداشتم به حرف هاي مرد جوان دل بستم و به عقد موقت او درآمدم. دو هفته از اين ماجرا گذشت و من در خانه احمد مخفي شده بودم. اما از چند روز قبل او ادعا کرد خانواده اش راضي به اين ازدواج نيستند. احمد مرا به يکي از بستگانش معرفي کرد تا به عقد موقت فرد ديگري دربيايم و... . اين آدم شيطان صفت وقتي با مخالفتم روبه رو شد قصد داشت در آن خانه زنداني ام کند که موفق شدم فرار کنم و خودم را نجات بدهم.

مرضيه افزود: از شما چه پنهان در سن ۱۸ سالگي با پسر جواني دوست شدم و با وجود مخالفت هاي شديد خانواده ام با او ازدواج کردم. متاسفانه شوهرم معتاد از آب درآمد و پس از گذشت يک سال زخم هاي بسيار زشت و چرک آلودي به خاطر مصرف کراک روي بدنش نمايان شد. در آن وضعيت مهريه ام را بخشيدم و جانم را آزاد کردم. من شرمنده و پشيمان به خانه پدرم برگشتم. اما چشمتان روز بد نبيند خانواده ام با سرزنش و تحقير مدام آزارم مي دادند و اعصابم را به هم ريخته بودند. حدود ۷ ماه گذشت و يکي از دوستان شوهر سابقم که ۴۵ سال سن دارد و همسرش را طلاق داده به خواستگاري ام آمد.

پدرم که نگران آينده ام بود اصرار داشت با او ازدواج کنم و چون فکر مي کردم اگر به خانواده ام بگويم اين مرد زماني که متاهل بودم هر روز به بهانه اي برايم ايجاد مزاحمت مي کرد و آدم فاسدي است آن ها دچار شک و بدبيني بيشتر خواهند شد نتوانستم حرفي بزنم. من با پدرم اختلاف پيدا کردم و از خانه فراري شدم ولي... .

..........................................................................