به گزارش سرویس وبلاگ صراط؛نویسنده وبلاگ هم از آفتاب در آخرین به روزرسانی وبلاگ خود نوشته است:
من: با 26 سال سن، چرا هنوز به فكر دومادي نيفتادي؟
او: كار ندارم، پول ندارم، برم زن بگيرم، يكي ديگه رو هم بدبخت كنم؟
من: اگه تو رو به يه آدم پولدار انساندوست معرفي كنم كه تضمين كنه، هروقت زن گرفتي، كار و درآمد حسابي برات رديف كنه، آستين بالا ميزني؟
او: خوب معلومه! عزب از خدا چي ميخواد، شغل و ازدواج!!!
من: حالا اگه زد و بنده خدا بعد از عقدت، قبل از اينكه كاري برات بكنه، مرحوم شد، يا ورشكست شد، يا هرچي، اونوقت چيكار ميكني؟
او: خوب، توكل به خدا ديگه! يه كاريش ميكنم ديگه!
من: يعني "توكل به خدا" وقتيه كه از "توكل به خلق خدا" نااميد بشي؟!
او: [سكوت]
من: حالا غصه نخور، يكي رو ميشناسم كه خيلي ثروتمنده، اصلا هم مردني نيست! ورشكستگي هم عمراً! نظرت چيه؟
او: ايول! اين شد يه چيزي!
من:
وَأَنكِحُوا الْأَيَامَى مِنكُمْ وَالصَّالِحِينَ مِنْ عِبَادِكُمْ
وَإِمَائِكُمْ إِن يَكُونُوا فُقَرَاء يُغْنِهِمُ اللَّهُ مِن فَضْلِهِ
وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ:
كافيه همين وعده حقيقي اون ثروتمند واقعي رو باور كني!
حاشيه: باور كنيد اين وعده الهي را! و البته توقع افتادن چمدان پر از پول را هم از آسمان نداشته باشيد! اتفاقي كه ميافتد اين است كه وقتي آقا پسر ازدواج ميكند و زير بار مسئوليت آن اسم در صفحه دوم شناسنامهاش ميرود، عقل معاش پيدا ميكند؛ يعني حسابگر و دقيق ميشود، يعني حواسش به دخل و خرجش هست، يعني به راحتي از موقعيتهاي شغلي (به بهانه سختي و نامناسب بودن و كسر شأن و وقتگيري و عدم بازدهي(!) و ...) نميگذرد، يعني روي تك تك هزارتومانيهايي كه دستش ميآيد برنامهريزي ميكند، يعني جوان، مرد ميشود و من، ما ميشود و مالكيت، دوگانه! و خدا اينطوري بركت را و نعمت را و رحمت را به بنده همسردارش نازل ميكند! باور كنيد!
تتمّه: من تا به حال، حتّي يك مورد نديدهام كه مؤمني بعد از ازدواج، از دوران مجرّديش فقيرتر بشود! اگر ديديد، حتماً خبرم كنيد!
اميدوارم هميشه بر صراط حق و حقيقت پايدار باشيد ...
التماس دعا ...