۲۴ شهريور ۱۳۹۱ - ۱۷:۱۰

فتنه‌گر72ساله،ابزاردست‌رسانه‌های‌بیگانه

جریان رسانه­ ای اپوزیسیون به منظور پیشبرد اهداف خود مبنی بر مخالفت با نظام، بار دیگر به استفاده از چهره ­های اعضای کانون غیرقانونی نویسندگان ایران روی آورده است، تا جایی‌که اخبار مرتبط با این افراد را، در صدر اخبار فرهنگی قرار داده است.
کد خبر : ۷۹۱۱۵

دور جدید مطرح‌سازی چهره‌های لائیک و سکولار عرصه‌ی فرهنگی را می‌‌توان جدیدترین فعالیت رسانه‌ای جبهه‌ی معارض انقلاب اسلامی دانست که پس از فروکش کردن موقت هجمه‌ی رسانه‌های بیگانه در حوزه‌ی فرهنگی ـ‌بعد از فتنه‌ی 88‌ـ‌ به بهانه‌های مختلف صورت می‌‌گیرد.

این جریان رسانه‌ای، به منظور پیشبرد اهداف خود مبنی بر دین‌گریزی و مخالفت با نظام اسلامی، بار دیگر به استفاده از چهره‌های اعضای کانون غیرقانونی نویسندگان ایران روی آورده است، تا جایی که اخبار مرتبط با این افراد را در صدر اخبار فرهنگی قرار داده‌اند و از آن به عنوان مهم‌ترین رخدادهای فرهنگی یاد می‌‌کنند! در همین راستا، مصاحبه‌های متعدد با اعضای ارشد کانون نویسندگان ایران همراه با اخبار مربوطه به آثار تألیفی و ترجمه‌ای آنان روزانه بخش اعظمی از مطالب صفحات ادبی و فرهنگی رسانه‌های دگراندیش را به خود اختصاص می‌‌دهد.

افرادی که توسط این رسانه‌ها انتخاب می‌‌شوند عمدتاً اعضای ارشد و کادر مرکزی کانون منحله‌ی نویسندگان ایران هستند که همواره مواضعی در ضدیت با جمهوری اسلامی اتخاذ کرده‌اند. توجه به آنان در اغلب رسانه‌های جبهه‌ی غیرخودی به حدی رشد داشته است که هیچ شکی در برنامه‌ریزی مدون برای این اقدام باقی نمی‌گذارد.

این جریان مخرب، که فضای رسانه‌ای کشور را نیز در دست گرفته است، در انتخاب سوژه‌های خود به سراغ افرادی می‌‌رود که به عنوان لیدرهای اپوزیسیون ادبی شناخته می‌‌شوند؛ از جمله‌ی مهم‌ترین مصادیق این رویکرد، می‌‌توان به «محمود دولت‌آبادی» اشاره کرد. از آنجایی که محمود دولت‌آبادی، با 72 سال سن و سابقه‌ای فعال در ضدیت با جمهوری اسلامی، به عنوان نماد کانون نویسندگان ایران شناخته می‌‌شود و نقش لیدرگونه‌ای در کانون و جریان ادبی مخالف نظام ایفا می‌‌کند، همواره گزینه‌ی اول در توجه رسانه‌های جبهه‌ی فرهنگی معارض انقلاب اسلامی لحاظ می‌شود و کوچک‌ترین مواضع و فعالیت‌های وی در صدر اخبار فرهنگی کشور قرار می‌‌گیرد.

از جمله مواردی که در مدت اخیر جریان رسانه‌ای ضد نظام، فرصت مطرح‌سازی دولت‌آبادی را به دست آورده است می‌‌توان به فعالیت وی در فتنه‌ی 88، حضور در جشن خانه‌ی سینما و قرائت بیانیه علیه جمهوری اسلامی و در آخر انتشار کتاب «زوال کلنل» در اسرائیل اشاره کرد که البته برگزاری جشن تولد 72 سالگی او در کنار فیلم‌ها و مصاحبه‌های تصویری متعدد در سایت‌های یوتیوب، بی‌بی‌سی فارسی و... توانسته است چهره‌ی دلخواه رسانه‌های غربی را از وی بسازد.

این مطلب به بهانه‌ی جشن 72 سالگی این عنصر فعال در فتنه تهیه گردیده است که قبل از پرداختن به گزارش این جشن، معرفی مختصری از محمود دولت‌آبادی ارائه می‌گردد.

جریان مخرب که توانسته است فضای رسانه­ای کشور را نیز در دست

بگیرد، در انتخاب سوژه­های خود به سراغ افرادی می­رود که به عنوان لیدرهای ضد‌انقلاب ادبی شناخته می­شوند؛ از جمله مهم­ترین مصادیق این رویکرد، می­توان به «محمود دولت­ آبادی» اشاره کرد.

محمود دولت‌آبادی کیست؟

محمود دولت‌آبادی فرزند عبدالرسول، در سال 1319، در روستای دولت‌آباد از توابع سبزوار در استان خراسان متولد شد. وی در سال‌های دهه‌ی 30 و 40 با عضویت در گروه تئاتر وزارت فرهنگ و هنر رژیم پهلوی به فعالیت‌های هنری پرداخت و در سال 1352 به استخدام کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان درآمد.

هرچند در کارنامه‌ی دولت‌آبادی، در سال‌های بعد از انقلاب، فعالیت‌ها و تلاش زیادی در راستای براندازی جمهوری اسلامی و مقابله با نظام اسلامی به چشم می‌‌خورد، لکن برابر با مستنداتی که از مصاحبه‌های او موجود است، هیچ فعالیت مبارزاتی علیه رژیم منحوس پهلوی نداشته است و تنها به خاطر یک تئاتر مارکسیستی چند روزی را در زندان به سر می‌‌برد که بلافاصله توبه‌نامه‌ای خطاب به فرح می‌نویسد و آزاد می‌‌شود.

وی همچنین اظهارات و بیانیه‌هایی را در دفاع از انقلاب سفید شاه و تعریف و تمجید از رژیم منحوس پهلوی از خود بر جای گذاشت.

محمود دولت‌آبادی با شروع فعالیت‌های کانون نویسندگان، در سال 56، به همکاری با آن می‌‌پردازد و بعد از انقلاب نیز نام او همواره جزء افراد ثابت امضاکننده‌ی بیانیه‌های سیاسی نویسندگان علیه جمهوری اسلامی بوده است. عضو کانون منحله‌ی نویسندگان ایران بعد از انقلاب به دفاع از چریک‌های فدایی خلق می‌پردازد و در کنفراس برلین نیز علیه جمهوری اسلامی شرکت می‌‌نماید.

حمایت‌های غرب از دولت‌آبادی

در دهه‌ی 80، دولت‌آبادی از سوی حامیان غربی بیش از پیش مورد حمایت و تبلیغ قرار می‌‌گیرد که نمونه‌ی آن حمایت‌های انجمن ایران‌شناسی فرانسه در ایران زیر نظر سفارت فرانسه بود که در نهایت به چاپ کتاب «رمان، درخت هزار ریشه»، در نگرشی تحلیلی به آثار دولت‌آبادی (از آغاز تا کلیدر)، منجر شد.

این کتاب سعی دارد تا دولت‌آبادی را به عنوان نمادی برتر در رمان مطرح کند لکن ابتذال اخلاقی، تمسخر سنت‌های ملی و مذهبی و در نهایت انگاره‌های دین‌ستیزی محور اصلی آثار اوست.

کتاب رمان، درخت هزار ریشه را می‌‌توان در سه محور کلی ارزیابی کرد:

1. هتک عفت و حیثیت عمومی؛

2. قبح‌شکنی از گناهان کبیره؛

3. تشریح زنای محصنه‌ی یک زن.

در سال 1379، دولت‌آبادی به اتفاق دیگر همفکرانش به منظور زنده نگه داشتن نام هوشنگ گلشیری، از مبتذل‌نویس‌ترین و منحرف‌ترین نویسندگان معاصر ایران، بنای جایزه‌ی ادبی «بنیاد گلشیری» را می‌گذارند و خود عضو هیئت امنای آن می‌شود.

حمایت­های بی­دریغ از «دولت­آبادی» در راستای عناد و مخالفت با نظام اسلامی، موجب شد که او نقش فعالی را در فتنه‌ی عمیق 88 و حوادث مربوط به دهمین دوره‌ی انتخابات ریاست‌جمهوری ایفا کند.

نقش محمود دولت‌آبادی در فتنه‌ی 88

حمایت‌های بی‌دریغ از دولت‌آبادی، در راستای عناد و مخالفت با نظام اسلامی، موجب شد که او نقش فعالی را در فتنه‌ی عمیق 88 و حوادث مربوط به دهمین دوره‌ی انتخابات ریاست جمهوری ایفا کند.

وی، با نگارش هر روزه‌ی مقالات و مصاحبه‌های متعدد با نشریات حامی جنبش سبز و شرکت در نشست‌ها و سخنرانی‌های مختلف، به عنوان یک لیدر سیاسی! فعالیت کرد.

دولت‌آبادی، که در ایام فتنه پیوستگی ویژه‌ای با سایر همفکران خود در بخش‌های مختلف فرهنگی و سیاسی داشت، در مراسم پانزدهمین جشن خانه‌ی سینما ضمن اهدای جایزه به اصغر فرهادی، کارگردان فیلم سینمایی «جدایی نادر از سیمین»، به قرائت بیانیه پرداخت.

این عضو شرکت‌کننده در کنفرانس منحوس برلین، در بیانیه‌ی خود، از افرادی نام می‌‌برد که همواره در تعارض با ارزش‌های دینی و ملی مردم متدین کشورمان تلاش کرده‌اند؛ افرادی چون: ابراهیم گلستان، امیر نادری، عباس کیارستمی، بهرام بیضایی، ناصر تقوایی، محسن مخلباف و دیگر مخالفین جمهوری اسلامی از سوی دولت‌آبادی به نیکی یاد می‌‌شوند. در ادامه نیز دولت‌آبادی بر نابه‌سامانی‌های اجتماعی بر اساس نوع مدیریت فعلی جامعه تأکید می‌‌کند و تلویحاً به ناکارآمدی جمهوری اسلامی اشاره دارد که نمونه‌ای از آن توسط اصغر فرهادی در فیلم جدایی نادر از سیمین به تصویر درآمده است!

حضور دولت‌آبادی و قرائت بیانیه توسط او در مراسم جشن خانه‌ی سینما بازتاب ویژه‌ای در رسانه‌های غربی داشت و البته نکته‌ای که می‌‌بایست به آن توجه داشت و از آن غافل نشد پروژه‌ی مرجع‌سازی از شخصیت دولت‌آبادی است که از سوی دگراندیشان حوزه‌ی ادبیات کلید خورده است و تلاش می‌‌شود از وی شخصیتی مرجع در حوزه‌ی ادبیات ایران معرفی شود!

در همین راستا، می‌‌توان به کتاب «شناخت‌نامه‌ی محمود دولت‌آبادی» نوشته‌ی آرش سنجابی از سوی انتشارات مروارید اشاره کرد که موضوع آن درباره‌ی آثار و اندیشه‌های محمود دولت‌آبادی، و شئون زندگی اجتماعی‌ـ‌فرهنگی این نویسنده است.

امروزه اظهارات و اقدامات محمود دولت‌آبادی، به عنوان چهره‌ی شاخص کانون منحله‌ی نویسندگان ایران، انعکاس گسترده‌ای در نشریات و رسانه‌های اپوزیسیون نظام و البته حمایت عوامل غربی قرار دارد تا ضمن حفظ فسیل‌های به جا مانده از اندیشه‌ی سکولار در عرصه‌ی ادبیات، اسطوره‌ای ماندگار از نویسنده‌ای دین‌گریز بسازند...

به همین منظور، می‌‌توان به جشن تولد 72 سالگی محمود دولت‌آبادی اشاره کرد که با تبلیغات وسیعی در رسانه‌های غربی منعکس شد.

جشن تولد 72 سالگی

بیست و هفتمین نشست ادبی عصر روشن به برگزاری جشن تولد نویسنده‌ای سکولار اختصاص یافت. در قالب یکی از نشست‌های ادبی عصر روشن در کتاب‌سرای روشن، مراسمی با عنوان «جشن تولد 72 سالگی محمود دولت‌آبادی» با حضور عده‌ای از نویسندگان و شبه‌روشنفکران مخالف نظام برگزار گردید.

سخنرانی در این مراسم را امیرحسن چهلتن، مبتذل‌نویس و عنصر معاند نظام، بر عهده داشت. این عنصر فعال در فتنه‌ی 88 از شکل‌گیری تخیل در کودکی محمود دولت‌آبادی گفت و با گلایه از اینکه چرا کرسی‌های دانشگاهی به آثار این عنصر دین‌گریز و معاند نظام تعلق نمی‌گیرد، عنوان کرد:

«50 سال از چاپ اولین داستان محمود دولت‌آبادی، "ته ‌شب"، در یک مجله گذشته و من فکر می‌کنم، برای محمود دولت‌آبادی با این حجم کار و اعتبار، باید اکنون کرسی‌های دانشگاهی زیادی به ‌منظور بررسی آثارش وجود داشته باشد و شاید حالا برگزاری مراسمی از این دست بتواند این گونه کمبودها را جبران کند.»

از قرار معلوم چهلتن می‌‌خواهد، با تعاریف گوناگون از محمود دولت‌آبادی، بخشی از اقدامات وی در مخالفت با دین و نظام اسلامی را جبران کند و به نوعی وی را در ادامه‌ی مسیر انحرافی‌اش مصمم کند. گفتنی است که چهلتن از جمله افرادی است که قائل به آزادی مسائل جنسی در جامعه است و این اعتقادش را، غیر از آنکه در آثارش می‌نگارد، به شاگردان خود در کلاس‌های داستان‌نویسی صراحتاً تعلیم می‌دهد.

نویسنده‌ی لائیک کتاب «دخیل بر پنجره‌ی فولاد»، در بین مطالب خود، به گونه‌ای سخن می‌‌گوید که گویی غیر از اعضای کانون غیرقانونی نویسندگان و شاگردانشان دیگر نویسنده‌ای در این مرز و بوم وجود ندارد!


چهلتن، این مبتذل‌نویس که ادبیات داستانی را محصور در هیچ قید و بند اخلاقی نمی‌بیند، در توضیح بیشتر برای رمان «روزگار سپری‌شده‌‌ی مردم سالخورده» و فقر اسف‌بار شخصیت‌ها در آن گفت: «من پیش از این از دولت‌آبادی انتقاد کرده بودم که خیلی اخلاقی می‌نویسد و برخی چیز‌ها را درز می‌گیرد و دوست دارد آدم‌های فرودست را در شکل‌های حماسی ببیند؛ اما ما با رمان روزگار سپری‌شده‌ مردم سالخورده تحول این موضوع را می‌بینیم که او سفره‌ی‌ دلش را پیش همه‌ی ما پهن می‌کند. او پیش از این توده‌ی‌ فقیر را سرافراز و مغرور توصیف می‌کرد، کاری که هدایت نمی‌کرد.»

اسدالله امرایی نیز در سخنرانی خود، بدون توجه به پشت‌پرده‌های سیاسی در انتخاب زوال کلنل به عنوان نامزد بوکر آسیایی، آن را کتابی دانست که قاعده‌ها را شکسته است و در ادامه مسئولین را به نادیده گرفتن خطوط قرمز دعوت کرد و افزود: «امیدواریم این اثر در سرزمین مادری‌اش منتشر شود و کاش همان طور که خارجی‌ها مقررات خودشان را برای این کتاب نادیده گرفتند، اینجا هم برخی مسائل نادیده گرفته شود و این کتاب هر چه زودتر منتشر شود.»

«امیرحسین چهل‌تن» می­خواهد با تعاریف گوناگون از «محمود دولت‌­آبادی» بخشی از اقدامات وی در مخالفت با دین و نظام اسلامی را جبران کند و به نوعی وی را در ادامه‌ی مسیر انحرافی­اش مصمم کنند.

تحقق آرزو در 72 سالگی!

در آستانه‌ی 72 سالگی محمود دولت‌آبادی و در راستای حمایت دشمنان انقلاب اسلامی از عناصر لائیک و سکولار عرصه‌ی فرهنگی، بی‌بی‌سی فارسی ‌ـ‌رسانه‌ی رسمی دولت انگلستان‌ـ‌ در خبری تحت عنوان «بمب فرهنگی ایران در اسرائیل منفجر شد» از انتشار 2 کتاب زوال کلنل نوشته‌ی محمود دولت‌آبادی و دایی‌جان ناپلئون نوشته‌ی ایرج پزشکزاد در خاک دولت جعلی اسرائیل خبر داد.

سایت بی‌بی‌سی فارسی در خبر خود ابتدا به القای وجود بمب اتمی در ایران پرداخت و در گذر از این موضوع، از انتشار دو کتاب ایرانی در خاک رژیم غاصب صهیونیستی سخن به میان آورد و از آن به عنوان بمب فرهنگی ایرانی یاد کرد!

زوال کلنل

زوال کلنل از آخرین آثار محمود دولت‌آبادی است که در سال 87 توسط نشر چشمه برای دریافت مجوز نشر به اداره‌ی کتاب وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ارسال شد، اما به دلیل انحرافات موجود در متن کتاب تا کنون موفق به اخذ مجوز نگردیده است. بهمن دری، معاون فرهنگی وزارت ارشاد، در نشستی خبری که به مناسبت هفته‌ی کتاب برگزار شده بود، در پاسخ به سؤالی درباره‌ی چاپ رمان زوال کلنل، که به زبان آلمانی منتشر شده است، گفت: «این کتاب چون در خارج از کشور منتشر شده، ضرورتی ندارد در ایران منتشر شود، البته یک نسخه از کتاب را به من هم داده‌اند که بخوانم.»

همچنین معاون فرهنگی وزارتخانه بعد از مطالعه‌ی این کتاب به این نتیجه رسید که زوال کلنل قرائت جدیدی از انقلاب است که تأثیرگذاری‌ آن می‌‌تواند نامطلوب باشد.

رمان زوال کلنل در سال‌های ۱۳۶۲ تا ۱۳۶۴ به نگارش درآمده و در طول دو دهه‌ی اخیر بارها بازنویسی و بازنگری شده است. این رمان بر خلاف فضای غالب داستان‌های دولت‌آبادی، که در روستا اتفاق می‌‌افتد، در فضای شهر جریان دارد و نویسنده، با ترسیم فضایی سیاه، درون‌مایه‌ی محوری آن را ذهنیت آسیب‌دیده و آزرده‌ی مردی قرار می‌‌دهد که در اثر حوادث تاریخی زندگی‌اش نابود می‌‌شود.

دولت‌آبادی در این رمان انقلاب اسلامی را دلیل بدبختی و نابودی زندگی شخصیت داستانش می‌‌داند. نویسنده روایت یک سرهنگ وطن‌دوست

ارتش را بیان می‌‌کند که دارای 5 فرزند است. هر یک از فرزندان این سرهنگ ارتشی در جریان انقلاب اسلامی به یکی از احزاب و گروه‌های سیاسی می‌‌پیوندند و دولت‌آبادی می‌‌خواهد انقلاب اسلامی را عامل بدبختی آن‌ها معرفی کند.

می‌توان این اثر را نشانه و نمادی از تاریخ معاصر ایران دانست که نویسنده در آن سعی دارد، با به تصویر کشیدن شهریور ۱۳۲۰ به بعد، جریان انقلاب اسلامی را زیر سؤال ببرد. داستان در ۲۸ ساعت اتفاق می‎افتد و از نظر تاریخی به سال‎های اول انقلاب نظر دارد.

اینکه چرا دولت‌آبادی، رمان زوال کلنل را، که در سال‌های 1362 تا 1364 به رشته‌ی تحریر درآورده بود، می‌خواهد بعد از 24 سال در روزگاری موسوم به فتنه‌ی 88 منتشر کند و آن را توسط نشر چشمه برای دریافت مجوز به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ارسال می‌کند، نکته‌ی قابل تأملی است که البته بعد از اینکه موفق به اخذ مجوز نشر آن در جمهوری اسلامی نشد، برای چاپ به زبان آلمانی به خارج از کشور ارسال کرد!

زوال کلنل بعد از چاپ در خارج از کشور با حمایت‌های خاصی از سوی مجریان جنگ نرم مواجه گردید که از جمله آنان می‌‌توان به نامزدی این کتاب برای دریافت «جایزه‌ی ادبی بوکر آسیایی» اشاره کرد.

دایی‌جان ناپلئون

دیگر اثر انتشاریافته در خاک دولت جعلی اسرائیل کتاب «دایی‌جان ناپلئون» نوشته‌ی ایرج پزشکزاد است.

این کتاب نیز از جمله آثار ممنوعه در جمهوری اسلامی است که برای اولین‌بار در اواخر دهه‌ی چهل شمسی به صورت پاورقی در مجله‌ی «فردوسی»، با زبان طنز، منتشر شده بود.

این رمان مبتذل روایتگر زندگی خانواده‌ای اشرافی و ثروتمند است که در باغ بزرگی در کنار یکدیگر زندگی می‌‌کنند، رفتار و حرکتشان به نوعی نمایشگر اقشار مختلف جامعه است.

شخصیت دایی‌جان ناپلئون، که یکی از ارتشی‌های جزء است، در این رمان بزرگ خانواده است و آن قدر از نبرد خیالی خود با انگلیسی‌ها تعریف می‌‌کند که خود نیز باورش می‌‌شود که انگلیسی‌ها به دنبال وی هستند! و البته به دلیل علاقه‌ی شدید وی به ناپلئون، او را دایی‌جان ناپلئون می‌‌نامند.

این کتاب، با داستانی مبتذل، از جمله آثار ممنوعه است که متأسفانه در سفره‌های غیرقانونی کتاب در حاشیه‌ی پیاده‌روهای خیابان انقلاب تهران، به صورت غیرقانونی، به فروش می‌‌رسد. شایان ذکر است ناصر تقوایی، کارگردان سینما، نیز این رمان را در سال‌های دهه‌ی 50 در قالب سریالی با عنوان «دایی‌جان ناپلئون» و با حضور بازیگران فاسدالاخلاق به تصویر کشید.

کلام آخر

آنچه که درباره‌ی برخی نویسندگان نظیر محمود دولت‌آبادی، امیرحسن چهلتن و... وجود دارد این است که در وابستگی آنان به خارج از کشور و حتی دستگاه‌های جاسوسی بیگانه شکی نیست، لکن فعالیت آزادانه‌ی آنان در داخل کشور امری تأمل‌برانگیز است.

شایان ذکر است که بنا به سابقه‌ی این افراد در قبل و بعد از انقلاب در تعارض با ارزش‌های دینی و البته ضدیت با مواضع جمهوری اسلامی، از آنان به عنوان سوژه‌های اطلاعاتی برای دستگاه‌های امنیتی کشور یاد می‌شود؛ لکن با توجه به نقش لیدرگونه‌ی آنان در جریان‌های فرهنگی معارض، که همواره سعی در لطمه زدن به مبانی اعتقادی مردم متدین ایران اسلامی را داشته‌اند، عدم برخورد و تساهل رفتاری با آنان جای سؤال دارد!

سفرهای آزادانه این افراد به خارج از کشور و ارتباط این افراد با سردمداران و مجریان جنگ نرم امری بدیهی است که در سایه‌ی تسامح دستگاه‌های امنیتی و فرهنگی کشور صورت می‌گیرد.
منبع: برهان
نظرات بینندگان
hamid
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۱۷:۴۲ - ۲۴ شهريور ۱۳۹۱
۲۰۶
۱۵۸
يه سوال؟
چرا اسم اين مردك و عكسش رو منتشر مي كنيد اما اسم ترانه سرايان رو نه؟ اينا هردو يك كار دارن انجام مي دن! تازه اين خطرش كمتره! اين توي مرزهاي دشمن داره اين كارو مي كنه! ترانه سرا ها تو مرزهاي خودي!
ناشناس
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۱۸:۳۶ - ۲۴ شهريور ۱۳۹۱
۶۹
۲۷۰
«شایان ذکر است ناصر تقوایی، کارگردان سینما، نیز این رمان را در سال‌های دهه‌ی 50 در قالب سریالی با عنوان «دایی‌جان ناپلئون» و با حضور بازیگران فاسدالاخلاق به تصویر کشید.»
محمد علی کشاورز، مهری ودادیان،محمد ورشوچی،پروین سلیمانی، غلامحسین نقشینه، جهانگیر فروهر و ... بازیگران فاسد اخلاق بودند؟!!
ناشناس
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
بعله بودند.سندش هم اون فیلم فارسیهای غیر اخلاقی دوران طاغوت. حال کار نداریم بعدا توبه کردند یا شاید تظاهر به ایمان و اخلاق!!
عارف
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۱۸:۴۹ - ۲۴ شهريور ۱۳۹۱
۳۰۲
۲۱۴
"در وابستگی آنان به خارج از کشور و حتی دستگاه‌های جاسوسی بیگانه شکی نیست، لکن فعالیت آزادانه‌ی آنان در داخل کشور امری تأمل‌برانگیز است."

کی میگه تو ایران آزادی نسیت؟!

تو آمریکا کسی جرات نداره ضد اسرائیل و هلوکاست مطلب بنویسه اونوقت تو ایران طرف میاد آزادانه ضد ارزش های دینی حرف میزنه و بعد میاد میگه آزادی نیست!!!!!!
مجید
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۱۹:۰۶ - ۲۴ شهريور ۱۳۹۱
۲۱۴
۹۴
بابا ول کنید
این بنده خدا هم ارزوی زوال و سقوط نظام دینی رو به گور خواهد برد و در این حسرت خواهد مرد

هر قدر هم اینها کار کنند یه عاشورا جوونها رو به راه برمیگردونه
برای همین بود که عاشورا 88 رخ داد
چون این افراد دشمن نظام(دینی)هستند و نظام ما با یا حسین شروع شد و با یا حسین هم ادامه داره و با یا حسین منافق و دشمنان رو سر جاشون میشونه
محسن
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۱۹:۴۹ - ۲۴ شهريور ۱۳۹۱
۴۱
۱۱۰
تخریب-تخریب -تخریب خسته نمیشید
یه نفر
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
به اسب شاه گفتند یابو
تخریب از زمان حضرت محمد (ص) در کعبه ( تخریب بت ها ) شروع شده برای ساختن فردای بهتر باید ساختارهای فکری کج و مبتذل را تخریب و اصلاح کرد ، 72 سالشه سن .... رو داره اصلاح پذیر نیست ، ضمن اینکه افشاگری و نقد در این گفتار صراط آمده است نه تخریب
جهت اطلاع محسن
ناشناس
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
این پیری های فرتوت چی ؟ خسته نمیشن که تا دم گور عناد می ورزند؟!!
ناشناس
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
محسن دنبال خر دجال راه میفتید خسته نمیشید
هر لحظه یکی رل خر دجال رو براتون بازی میکنه و یه عده چشم و گوش بسته بدنبالش روانید.
ناشناس
|
FRANCE
|
۲۰:۱۵ - ۲۴ شهريور ۱۳۹۱
۶۴
۴۲
جالبه بعد انگ بسته بودن فضای سیاسی هم توسط همین افراد به این نظام زده میشه
رضایی
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۰۱:۱۷ - ۲۵ شهريور ۱۳۹۱
۱۰۹
۲۱
همین آقای دولت آبادی حامب هاشمی بود،تیتر درشت روزنامه شرق در سال84
روح الطبيبي
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
كذب است.
یه نفر
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
این متن رو بخونید خیلی جالبه حمله سروش به
mohammad
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۰۲:۱۱ - ۲۵ شهريور ۱۳۹۱
۲۵
۹۳
دولت آبادی از سراین مملکت زیاده هرکی حرف حساب بزنه تخریبش میکنین-ادبیات ورزش فیلم و...به نظر شما هرکس حرف راست بزنه بااصل نظام وولایت فقیه ودر ادامه خدا مخالفه
نجفی
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۰۲:۵۰ - ۲۵ شهريور ۱۳۹۱
۹۳
۲۶
عباس توفیق فاسد ..... هم کتاب دروغ و چاخانهایش به درد اسرائیل می خوره.
ناشناس
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۰۸:۱۴ - ۲۵ شهريور ۱۳۹۱
۱۱۲
۳۵
ایشان اوائل انقلاب از فعالین جپ بودند و اگر اشتباه نکنم عضو موثر یکی از این گروهک ها هم بودند
علی
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۰۹:۲۱ - ۲۵ شهريور ۱۳۹۱
۱
۲۴
ما از این اقا تو کتاب ادبیات درس داریم که بعنوان یک نویسنده بزرگ معرفیش کرده.
ناشناس
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
ایشان یکی از بزرگترین نویسندگان هستن البته از نوع مردمی نه از نوع درباری
یه نفر
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
” خفته‌ای است در غاری نزدیک دولت‌آباد که پس از 30 سال ناگهان بی‌خواب شده. “
نورا
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۰۹:۳۴ - ۲۵ شهريور ۱۳۹۱
۲۵۲
۳۶۹
خجالت بکشین!شما حقیرتراز اون هستید که بخواین اسم محموددولت آبادی بزرگ رو بیارین و بهش اتهام بزنید!ننگ بر شما!
رضا
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
ممنون از دفاع تون از این پیر ادبیات و رمان و داستان نویسی ایران، این ها با هر چیزی که ذره ای تفکر درش باشه مشکل دارند اللخصوص ادبیات و رمان
یه نفر
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
نورا : این پست رو با دقت بخون برات تو و اونایی که به این پیری اردات دارن خیلی خوبه
ضمن اینکه من اصلا به سروش هم ارادت ندارم ولی متن زیر جوابه سروش به دولت ابادی است ، بخوانید :
http://aftabnews.ir/vdcbagbw.rhb98piuur.html
آفتاب: عبدالکریم سروش در مطلبی توهین آمیز و بی‌سابقه که روزنامه حزب اعتماد ملی آنرا منتشر کرده است، خطاب به محمود دولت‌آبادی او را بی‌ادب، دروغ گو و عقده‌گشا نامیده است.

مطلب سروش در واکنش به سخنان دولت‌آبادی است که چندی پیش نسبت به عملکرد سروش در انقلاب فرهنگی انتقاد کرده بود.

مطلب سروش را در زیر بخوانید:

برو به کار خود ‌ای «کاتب» این چه فریاد است
مرا فتاده دل از کف، تو را چه افتاده است
چه گویمت که به میخانه دوش مست و خراب
سروش عالم غیبم چه مژده‌ها داده است
که‌ ای بلندنظر شاه‌باز سدره نشین
«چه غم ز طعنه محمود دولت آباد است»
«بخوان به دولت محمود و اختر مسعود
سرود عشق، که از هفت دولت آزاد است»
حسد چه می‌بری ‌ای «سست نثر» بر حافظ
قبول خاطر و لطف سخن، خداداد است

توضیح: کلمات و جملاتی که در میان گیومه آمده در نسخه‌های چاپی حافظ دیده نمی‌شود.
به جستجو برآمدم که قصه چیست و محمود دولت‌آباد کیست. خبر آوردند خفته‌ای است در غاری نزدیک دولت‌آباد که پس از 30 سال ناگهان بی‌خواب شده و دست و رو نشسته به پشت میز خطابه پرتاب شده و به حیا و ادب پشت کرده و صدا درشت کرده و با «سخافت و شناعت» از معلمی به نام عبدالکریم سروش سخن رانده و او را «شیخ انقلاب فرهنگی» خوانده و دروغ در دغل کرده و متکبرانه با حق جدل کرده است. و این همه عقده‌گشایی و ناخجستگی در مجلسی به نام و حمایت از مهندس موسوی که در پی پوشیدن قبای خجسته صدارت است.

گزافه و یاوه بسیار شنیده بودم اما این گاف‌های گزاف واقعا نوبر بود. از جنسی دیگر بود. از هیچکس چندان نرنجیدم که از میرحسین. آخر او می‌توانست به این خفته پریشان‌گو بیاموزد که انقلاب فرهنگی را (برای بستن دانشگاه‌ها) دانشجویان به راه انداختند نه سروش. و ستاد انقلاب فرهنگی را (برای گشودن دانشگاه‌ها) امام خمینی بنیان نهاد، نه سروش. و لذا آن «شناعت و سخافت و تقلید مضحک» (به زعم او) کار دیگری بود نه سروش. و ستاد انقلاب فرهنگی هفت عضو داشت (و اینک 30 عضو) نه فقط یک عضو و آن هم سروش. و آقای میرحسین موسوی، از 30 سال پیش عضو ستاد انقلاب فرهنگی بود و امروز عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی، نه سروش که 26 سال پیش استعفا داد (و تنها عضو مستعفی ستاد بود).

ستاد انقلاب فرهنگی همه‌گونه شیخی داشت جز سروش، که نه روحانی بود و نه کهنسال و نه کهنه‌کار سیاسی. از دکتر شریعتمداری گرفته (متولد 1302) که شیخوخیت سنی داشت تا احمدی، باهنر، مهدوی‌کنی، جلال‌الدین فارسی و حسن حبیبی (متولدان 1312) که مشایخ درجه دوم بودند. نه سروش که متولد 1324 بود و جوان‌ترین عضو ستاد. و آوازه اجتماعی و شیخوخیت سیاسی هم با آن مشایخ بود نه سروش، که تازه از گرد راه رسیده بود و به حکم امام برای خدمت به فرهنگ، در آن ستاد بدون ستاندن قرانی مزد، شبانه‌روزعرق شرافت می‌ریخت. و شیخ روحانی ستاد هم حجت‌الاسلام باهنر و مهدوی و املشی و احمدی و خوشوقت بودند نه سروش. و باری اگر ستاد انقلاب فرهنگی شیخی داشت این شیخ کسی جز شخص شخیص مهندس میرحسین موسوی نبود که پاره‌ای از جلسات ستاد در دفتر نخست وزیری و زیر اشراف و صدارت او
” آنکه عیب است دروغ زنی و دریوزگی و چاپلوسی کردن و سابقه استالینی داشتن و فرصت‌طلبانه ژست آزادی‌خواهی گرفتن است. “
برپا می‌شد. و علاوه بر میرحسین، خاتمی و احمدی و شریعتمداری و صادق واعظ‌زاده و... در آن حضور داشتندو گواهان این امرند. و باری شیخ ستاد بودن نه حسن است، نه عیب. آنکه عیب است دروغ زنی و دریوزگی و چاپلوسی کردن و سابقه استالینی داشتن و فرصت‌طلبانه ژست آزادی‌خواهی گرفتن است. تعجب من این است که چرا مهندس موسوی پرده از این راز ساده بر نمی‌دارد و نقش خود در ستاد انقلاب فرهنگی و نظر خود را درباره آن نمی‌گوید تا پریشان گویان، بیش از این سم‌پاشی و فحاشی نکنند.

نیز خوب بود مهندس موسوی به آن خفته پریشان‌گو آموزش و هشیاری می‌داد که وقتی امروز در تلویزیون می‌گویند وزارت ارشاد به آیین‌نامه انقلاب فرهنگی عمل می‌کند (که به گمان وی غیرقانونی است) و سانسور کتاب می‌کند، این آیین‌نامه دست‌پخت همین شورای انقلاب فرهنگی است که اینک برپاست و میرحسین و حداد و داوری و کچوئیان و رحیم‌پور ازغدی و... اعضای آنند. نه دست پخت ستاد انقلاب فرهنگی که 26 سال است دار فانی را وداع کرده و استخوانش را خاک خورده است. و اگر آن پریشان‌گوی بی‌خبر، شکوه‌ای از ارشادیان دارد به مهندس موسوی شکایت کند که آیین‌نامه برایشان تنظیم کرده است نه سروش که خود قربانی آن آیین‌نامه‌هاست و کتاب‌هایش در ارشاد غمباد کرده است.

حالا بنگرید خفته در غاری که فرق انقلاب فرهنگی و ستاد انقلاب فرهنگی و شورای انقلاب فرهنگی را نمی‌داند و اعضایشان را نمی‌شناسد و از کارهاشان خبر ندارد و دیروز و امروز را به هم می‌بافد و زمان را در می‌نوردد و دروغ بر دروغ می‌انبارد و جهل بر جهل می‌تند، چون ماموری نامعذور به امید پاداشی موعود حمله بر
” خفته‌ای است در غاری نزدیک دولت‌آباد که پس از 30 سال ناگهان بی‌خواب شده. “
معلمی یک قبا می‌آورد که از دیدگاه استالینی، جز استقلال رای و مسلمانی و دموکراسی‌خواهی (و لابد عدم حمایت از میرحسین موسوی) جرمی و خطیئه‌ای ندارد. و حتی نزاکت و ادب مقام را نگاه نمی‌دارد و به میزبان خود که همان شیخ انقلاب فرهنگی است توهین می‌کند و اینقدر نمی‌داند که این میزبان که دولت‌آبادی به حمایت و ترویج‌اش برخاسته، 30 سال است که عضو آن ستاد و شورا بوده است و امضا‌کننده همان آیین‌نامه‌های «غیرقانونی» است که وی از آنها می‌خروشد و می‌گریزد و پیرو و مرید و مقلد و فدایی همان امامی است که بنیانگذار انقلاب فرهنگی است و «مقلد مضحک همان شناعت و سخافتی» است که دولت‌آبادی زبان خود را به لوث کلماتش می‌آلاید.
باری از بانیان آن جلسه جناحی و ستادی و انتخاباتی، و در صدر همه از آقای میرحسین موسوی نیز باید سپاسگزاری کرد که حق خادمان فرهنگ را چنین می‌گزارند و به تاوان داشتن رایی مستقل و مشروع، آنان را پیش گلادیاتورها می‌افکنند و پوست و پوستینشان را می‌کنند و هلهله‌کنان قصه‌اش را بر سر بازار و برزن می‌گویند و در رسانه‌های خبری خود می‌آورند. اما مباد از یاد ببرند که ناقدان را خوراک درندگان کردن، تصویر موحشی است که هیچگاه از یاد جوانان این دیار نخواهد رفت، شاید آبی به آسیاب آرا بریزد اما آبرویی تحصیل نخواهد کرد.

مرا هر آینه خاموش بودن اولی‌تر
که جهل پیش خردمند، عذر نادان است
و ما اُبَرّی نَفسی وَ ما اُزَکّیها
که هرچه نقل کنند از بشر در امکان است
مریلند - اردیبهشت 1388
ناشناس
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
واقعا خجالت نمی کشید از این پیری ادبیات و رمان ایران بد می گید ؟! مثل این عقثب افتاده ها هی قربون صدقه اش برید و پاچه خواری کنید
ناشناس
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
نورا ننگ به خودت با این لحن بی ادبت و درود بر یه نفر که مستدل و منطقی جواب دادند
نورا
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
یه نفرخیلی طولانیه حوصله ندارم بخونمش!!!
ناشناس
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۱۰:۳۷ - ۲۵ شهريور ۱۳۹۱
۱۰۸
۶۸
بابا این پیری های فسیل ارزش وقت گذاشتن و مطلب نوشتن دارند؟! مهم تر از این ......... گیر نیاوردید ؟!
مریمی
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۱۰:۳۹ - ۲۵ شهريور ۱۳۹۱
۵۳
۹۰
رمان :کلیدر »ش خیلی قشنگ ِ
نورا
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
دقیقا .مارال رو یادته!؟
مریمی
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
کاملا! مارال و گل محمد
نورا
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
جونمی!
مریمی
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
میسییییییییییییییی :-*
ناشناس
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
نمونه ای از ادبیات دختران ترشیده!!!!
پورا
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۱۰:۴۶ - ۲۵ شهريور ۱۳۹۱
۱۲۴
۳۹
قلمی زیبا در خدمت شیطان
امیر
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۱۱:۲۰ - ۲۵ شهريور ۱۳۹۱
۴۸
۱۳۲
هیچ کشوری با اندیشمندان و ادیبانه خودش همچین رفتاری نمیکنه دولت آبادی از آن دسته انسانهایی است که اگه نباشن دیگر هیچ کسی نیست جاشون و پر کنه درست مثل ساعدی اخوان سمندریان ... .
ناشناس
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
اینا با هر کی که مردمی هست مشکل دارن تو سینما و شاعران هم همینطوره فقط بادمجون دور قاب چین ها رو قبول دارن
یه نفر
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
به نقل از سروش و حضرت حافظ ایضا که اشتراکی ماهیت این نویسنده رو بر ملا کردند :
برو به کار خود ‌ای «کاتب» این چه فریاد است
مرا فتاده دل از کف، تو را چه افتاده است
چه گویمت که به میخانه دوش مست و خراب
سروش عالم غیبم چه مژده‌ها داده است
که‌ ای بلندنظر شاه‌باز سدره نشین
«چه غم ز طعنه محمود دولت آباد است»
«بخوان به دولت محمود و اختر مسعود
سرود عشق، که از هفت دولت آزاد است»
حسد چه می‌بری ‌ای «سست نثر» بر حافظ
قبول خاطر و لطف سخن، خداداد است

توضیح: کلمات و جملاتی که در میان گیومه آمده در نسخه‌های چاپی حافظ دیده نمی‌شود.
ناشناس
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
مردمی ؟ از طرف خودت صحبت کن
ناشناس
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
جناب امیر و ناشناس با پرچم اجنبی
هیچ شخص وارسته و فهیمی چشمشو به روی حقایق نمی بنده بصرف جایگزین ندارن و مردمی! اندو دروغهای دیگر
شما سینماگر یا شاعر یا نویسنده ای اگر بادمجون اجنبی باشد چشم بسته مریدش میشوید!!!!
ناشناس
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۱۱:۲۰ - ۲۵ شهريور ۱۳۹۱
۲
۱۶
واقعا یک نویسنده خیلی باید ...... باشه که بخواد به غیر از نویسندگی فعالیت سیاسی هم انجام بده .....
فرقی نمیکنه ما بقی هنرمندان هم همینطور....
ناشناس
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۱۴:۲۲ - ۲۵ شهريور ۱۳۹۱
۷۳
۱۰۹
از اين همه فحاشي خسته نميشين؟
یه نفر
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
هر وقت شما از پر رویی خسته شدین !
ناشناس
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
ناشناس شما حقیقت را فحش بخوان!!!
ناشناس
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۱۴:۵۰ - ۲۵ شهريور ۱۳۹۱
۶
۶۰
همه بدن فقط شماها خوبین

همه فاسدند فقط شماها سالمین

همه...
یه نفر
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
به جستجو برآمدم که قصه چیست و محمود دولت‌آباد کیست. خبر آوردند خفته‌ای است در غاری نزدیک دولت‌آباد که پس از 30 سال ناگهان بی‌خواب شده و دست و رو نشسته به پشت میز خطابه پرتاب شده و به حیا و ادب پشت کرده و صدا درشت
کرده و با «سخافت و شناعت» از انقلاب اسلامی سخن رانده و دروغ در دغل کرده و متکبرانه با حق جدل کرده است. و این همه عقده‌گشایی و ناخجستگی در مجلسی به نام ضد انقالب بوده و ایشان که در پی پوشیدن قبای خجسته اپوزیسیون است. آنکه عیب است دروغ زنی و دریوزگی و چاپلوسی کردن و سابقه استالینی داشتن و فرصت‌طلبانه ژست آزادی‌خواهی گرفتن است.
بخش هایی از جملات سروش کپی شده است امیدوارم سروش ازم شکایت نکند
ناشناس
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
یه نفر
اما توی دعوای سروش و دولت آبادی به نظر من سروش یاوه گو تر اومد . دولت آبادی یه منکر قدیمیست و سروش ورژن جدیده . به نظرم سروش بی منطق تر و احمق تر جلوه کرد . دولت آبادی هنوز چیزهایی داره که سروش خوابش رو هم نمی بینه . نمی خوام از دولت آبادی دفاع بکنم . در روشنفکر جماعت خیری نمی بینم اما او لا اقل ادبیاتش بهتر از سروشه و حرف هایی رو کهنمی فهمه بلغور نمی کنه. به هر حال گور بابای روشنفکران از مردم بریده اجمعین .
ناشناس
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۱۴:۵۸ - ۲۵ شهريور ۱۳۹۱
۱۱۲
۷۵
من یادمه یه کتاب اوایل دهه هشتاد منتشر شد از این دولت آبادی به نام سلوک. جا به جا به شکل تهوع آوری زنها رو تحقیر کرده بود. صدای خود این روشنفکرهای غرب زده هم در اومده بود . از سیبیلش معلومه تو چه دوره ای سیر می کنه .
ناشناس
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
اینهایی که منفی زدند دقیقا دلیلشون چی بوده ؟ من قول می دهم اصلا یک کتاب از این آقا که هیچ از هیچ نویسنده ای نخوندند . (البته شاید کتابهای ر-اعتمادی رو خونده باشند !) من این کتاب رو خوندم البته همون زمان که جزء پرفروشها بود و شاهد بحث در مورد زن ستیزی این آقا هم بودم . حالا شما منفی زدید که یعنی همچین بحثی نبوده یا این آقا زن ستیزی نکرده در کتابش ؟ یا از لجبازیه ؟ تا امثال شما در این کشور هستند این مملکت درست بشو نیست که نیست .
ناشناس
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
منفی ها کار دو یا سه نفره
ناشناس
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۱۸:۴۴ - ۲۵ شهريور ۱۳۹۱
۹۱
۶
فسیلهایی مانند دولت آبادی معمولأ سلولهای مغزشان هم فسیل شده !
ناشناس
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۱۵:۲۷ - ۲۶ شهريور ۱۳۹۱
۲
۴۵
آمار یونسکو از سرانه مطالعه در آسیا: ایران سه دقیقه، پاکستان 21 دقیقه، بنگلادش 14 دقیقه، افغانستان 12 دقیقه، هندودستان 28 دقیقه
تیراژ کتاب در ایران با جمعیت هفتاد میلیونی هزار نسخه،پاکستان پانزده هزار نسخه،بنگلادش هشت هزار نسخه، افغانستان پنج هزار نسخه،هندوستان صد و پنجاه هزار نسخه
حالا خودتون وضع فرهنگی و سواد ملت ایران رو با دیگر کشورهای آسیایی مقایسه کنید و اونوقت معلوم می شه که چرا بیشتر کسانی که در این سایت نظر می گذارند ادبیاتی شبیه اراذل و اوباش را دارند. حتی عقب افتاده ترین کشورها به نویسندگان بزرگ خودشان احترام می گذارند و حتی دولتهای آنان در مسائل فرهنگی کاری به عقاید و افکار و مخالف و موافق بودن آن نویسندگان و شاعران و اندیشمندان ندارند و فقط ارزش فرهنگی و ادبی آنها مطرح است.
ناشناس
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
منظور شما از عقب افتاده ترین کشورها به نویسندگان خود احترام می گذارند و کاری به عقاید و افکار شان ندارند چیست؟
آیا نویسنده بغیر از تراوشات فکری خود می نویسد؟
البته مثل پزشکزاد و چهلتن و دولت آبادی داریم که از اجنبی تیتر میکیرند و باب میل آنها سناریو و داستان می نویسند.
بنظر سرکار نوسنده هر دری وری و چرت و پرتی نوشت قابل احترام و چشم پوشی است؟؟؟
ایران سبز
|
UNITED STATES
|
۰۱:۲۳ - ۲۷ شهريور ۱۳۹۱
۱
۰
آثار ارزشمندی که استاد محمود دولت آبادی آفریده اند.
مجموعه داستان
لایه‌های بیابانی - (۱۳۴۷)
کارنامه سپنج (مجموعه داستان و نمایشنامه)

رمان ها
سفر - (۱۳۵۱)
آوسنه بابا سبحان (داستان بلند)
گاواره‌بان - (۱۳۵۰)
جای خالی سلوچ
عقیل، عقیل - (۱۳۵۳)
از خم چنبر - (۱۳۵۶)
کلیدر
زوالِ کلنل
روزگار سپری شده مردم سالخورده
اتوبوس
سلوک
آن مادیان سرخ یال
طریق بسمل شدن

نمایشنامه ها
تنگنا
باشبیرو - (۱۳۵۲)
ققنوس

مجموعه مقاله ها
ناگریزی و گزینش هنرمند
موقعیت کلی هنر و ادبیات کنونی


سایر آثار
هجرت سلیمان
مرد
آهوی بخت من گزل
روز و شب یوسف
آن مادیان سرخ‌یال
ته شب (داستان)
رد، گفت و گزار سپنج
نون نوشتن
م و آن ِ دیگران
دیدار بلوچ
خبر فوری

علت شلیک پدافند هوایی در اصفهان و تبریز