۱۲ مهر ۱۳۹۱ - ۱۶:۲۶
کارگری در روزنامه

نگاهي به تصوير پليس در سينما و تلويزيون

فيلم «سايه به سايه» به كارگرداني علي ژكان نيز از ديگر آثار قابل تامل آن دوره است. موضوع اين فيلم درباره از خودگذشتگي هاي ماموران نيروي انتظامي در مبارزه با قاچاقچيان است...
کد خبر : ۸۲۰۳۳
به گزارش سرویس وبلاگ صراط، کارگری در روزنامه در آخرین به روز رسانی خود نوشت:
 
فيلم هاي پليسي از جذاب ترين و پركاربردترين آثار سينمايي در جهان هستند. اين فيلم ها از يك طرف قابليت فراواني در سرگرم سازي و رونق اقتصاد سينما دارند و از طرف ديگر مي توان در بستر جذابيت دراماتيك اين گونه آثار، پي گير تاثيرگذاري فرهنگي نيز بود. همچنان كه در سينماي جهان و به ويژه هاليوود بخش قابل توجهي از اهداف اقتصادي و فرهنگي و ايدئولوژيك از طريق فيلم هاي پليسي پيگيري مي شود. در فيلم ها و سريال هاي غربي، شخصيت هاي پليس عمدتا نمايندگان حاكميت هاي اين كشورها محسوب مي شوند كه در نقش منجي ملي و گاه نجات دهنده بشريت ظاهر مي گردند. «24»، «تصادف»، «موضع مسلط» و... نمونه هايي از اين گونه فيلم ها و سريال ها هستند.
با اين حال، در كشور ما هنوز هم از ظرفيت هاي سينماي پليسي استفاده چنداني نشده است. به طوري كه تقريبا مي توان گفت اثر ماندگاري با اين موضوع ديده نمي شود. هرچند تلويزيون نسبت به سينما در اين زمينه فعال تر و باكيفيت تر عمل كرده است.

غفلت از يك ژانر جذاب
براي بررسي سينماي پليسي نيز مانند ساير موضوعات، لاجرم بايد به پيش از انقلاب نيز نگاهي انداخت. اما در آن دوران بخاطر بي هويتي و ابتذال غالب در سينما، فيلم هاي پليسي خوبي هم ساخته نشد. پيروزي انقلاب اسلامي بود كه موجب تحول سينما و در نتيجه ساخت فيلم پليسي شد.
در سال هاي نخست انقلاب آثاري چون فيلم «بازجويي يك جنايت» به كارگرداني محمدعلي سجادي و «بندر مه آلود» ساخته امير قويدل با تعريف روايتي پليسي ساخته شدند. از ديگر آثار برجسته سينماي پليسي ايران در دهه 60 مي توان به «روز شيطان» اشاره كرد كه ضمن پليسي بودن يك فيلم جاسوسي و سياسي هم محسوب مي شود. اين فيلم به كارگرداني بهروز افخمي به ماجراي توطئه هاي يك گروه خرابكاري و ماجراهاي ماموران امنيتي براي رديابي و خنثي سازي آنها مي پردازد.
فيلم «سايه به سايه» به كارگرداني علي ژكان نيز از ديگر آثار قابل تامل آن دوره است. موضوع اين فيلم درباره از خودگذشتگي هاي ماموران نيروي انتظامي در مبارزه با قاچاقچيان است. در آن دوره همچنين فيلم هايي در قالب اكشن و با موضوع تعقيب و گريز ميان نيروهاي عمليات و قاچاقچيان موادمخدر ساخته شد كه اغلب آثار سطح پاييني به حساب مي آيند. از جمله اين آثار مي توان به «افعي»، «قافله»، «نيش» و... اشاره كرد. نشانه اصلي و ماندگار اين فيلم ها حضور ستاره اي به نام جمشيد هاشم پور بود كه غالبا با ظاهري ثابت و با سرتراشيده خودنمايي مي كرد.
اما از سال 1376 همزمان با سير نزولي سينماي ايران در همه بخش ها، سينماي پليسي نيز تقريبا از ميانه ميدان خارج شده و به حاشيه رانده شد. از اين به بعد تقريبا به هيچ فيلم پليسي برجسته و به يادماندني برنمي خوريم. به جز چند نمونه كه آثاري متوسط و زير متوسط به حساب مي آيند. فيلم هايي چون «صحنه جرم، ورود ممنوع»، «مخمصه»، «چهره به چهره»، «موميايي3»، «آواز قو»، «كارناوال مرگ» و...
اما در سال هاي اخير و همزمان با وقايع سياسي منبعث از انتخابات سال88 و همچنين افزايش توطئه هاي دشمنان عليه كشورمان، جريان جديدي هم در سينماي كشورمان به وجود آمد كه نوعي سينماي پليسي- جاسوسي شناخته مي شود. فيلم هايي كه البته تعدادشان بسيار اندك است، اما همين نمونه هاي انگشت شمار نيز توانسته اند جريان ساز باشند.

 


يكي از اين فيلم ها «شكار روباه» نام دارد كه به كارگرداني مجيد جوانمرد ساخته شده است. نكته قابل توجه درباره اين فيلم اين است كه در آن، طرح ترور دانشمندان هسته اي كشورمان پيش بيني شده بود. فيلم «نفوذي» ساخته مشترك احمد كاوري و مهدي فيوضي نيز يك درام معمايي است كه به جست و جوي ماموران وزارت اطلاعات براي شناسايي يك جاسوس سابقه دار مي پردازد. فيلم «محرمانه تهران» نيز ساخته جديد فيوضي است كه موضوعي مشابه «نفوذي» را مطرح كرده است.
اما بدون شك بهترين درام پليسي تاريخ سينماي ايران فيلم «قلاده هاي طلا» است كه البته از آن به عنوان سياسي ترين فيلم سينماي كشورمان نيز ياد مي شود. اين فيلم به كارگرداني ابوالقاسم طالبي روايتي درباره وقايع پس از انتخابات سال 88 و تحركات يك گروه خرابكار وابسته به انگليس است كه در پي دامن زدن به فتنه هستند. آن ها همچنين نفوذي هايي در دستگاه هاي اطلاعاتي و انتظامي دارند كه توسط نيروهاي همين دستگاه ها شناسايي مي شوند. اين فيلم نيز مانند نمونه هاي مشابه آن در قالب جاسوسي، بيشتر حول تلاش هاي ماموران وزارت اطلاعات است. با اين حال اشاره هايي هم به حضور نيروي انتظامي در خنثي سازي فتنه مي شود. در اين فيلم به روابط و همكاري نيروي انتظامي با وزارت اطلاعات پرداخته مي شود. «قلاده هاي طلا» همچنين براي نخستين بار تصاويري از درون يگان ويژه و رزم هاي آن ها در خيابان را نمايش مي دهد.

از آيينه عبرت تا ديوار
با مروري بر تاريخ سريال هاي تلويزيوني در ايران، مي توان دريافت كه مجموعه هاي پليسي همواره از پربيننده ترين برنامه هاي سيما بوده اند. با اين حال، اين گونه سريال ها فراز و نشيب هاي فراواني داشته و موضوع هاي بسيار گسترده اي را در بر مي گرفته اند، از موضوع هاي كارآگاهي كه بيشتر مبتني بر معما بوده اند، تا مضامين ضربتي و مبارزاتي كه در قالب درام هاي تعقيب و گريزي و پرزد و خورد بوده اند.
در برخي از اين آثار مانند «آيينه عبرت» كه يكي از اولين سريال هاي پليسي تلويزيون محسوب مي شود اعتياد و مواد مخدر و تاثيرات منفي فردي و اجتماعي اين پديده شوم و همچنين مقابله پليس با اين بيماري اجتماعي به نمايش درآمد و در برخي نيز مانند «شليك نهايي» موضوع پرونده هاي جنايي دستمايه قرار گرفتند.
اما در سال هاي اخير موج جديدي از توليدات پليسي در سيما ايجاد شد كه مي توان آغازگر اين موج را سريال هايي چون «كارآگاه علوي» و «سرنخ» دانست. هر دو سريال داستان هايي مهيج و پرفراز و نشيب را درباره پرونده هاي قتل، يكي در دوران تهران قديم و ديگري در تهران امروز را دستمايه درام قرار دادند. نكته قابل توجه درباره اين دو سريال اين است كه در هر دوي آن ها ريشه هاي روان شناختي و اجتماعي قتل و جنايت نيز تحليل مي شد.
همچنين سريال «پليس جوان» با محوريت فعاليت كلانتري ها حدود 10 سال پيش توانست نظرات فراواني را به خودش جلب كند. به ويژه اينكه در اين سريال براي اولين بار به موضوع هاي جديدي چون قاچاق اعضاي بدن و باندهاي تبهكار و مافيايي پرداخته شد. اين سريال نيز سعي كرد تا تصويري بومي و ايراني از پليس كشورمان ارائه دهد. موضوعي كه بعدها در سريال هاي پليسي كمرنگ تر جلوه يافت.
به عنوان نمونه مي توان از سه گانه «كلانتر» ياد كرد كه چهره اي نه چندان ملموس را از پليس نمايش مي داد. اين سريال گرچه داستان هايي واقعي را ملهم از پرونده هاي پليس آگاهي ترسيم مي كرد، اما فضايي بيش از اندازه پاستوريزه و اتوكشيده داشت.
در اين ميان مي توان از مجموعه«خواب و بيدار» هم به عنوان يك نقطه عطف در تاريخ سريال هاي پليسي ياد كرد. از ويژگي هاي خاص اين سريال اين است كه براي اولين بار، حضور بانوان پليس در عمليات هاي سخت و نفس گير به نمايش درآمد. اين سريال هم تصويري نسبتا بكر از باندهاي نابودكننده نمايش داد. موفقيت مهدي فخيم زاده در سريال «خواب و بيدار» در آثار پليسي بعدي او يعني «حس سوم»، «بي صدا فريادكن» و «ساختمان 85» تكرار نشد.
از ديگر نوآوري هايي كه در سريال هاي پليسي رخ داد، مي توان به «گارد ساحلي» اشاره كرد كه به پليس آب هاي آزاد ايران مي پرداخت. موضوعي كه پيش از اين درباره آن كار نشده بود. البته اين سريال به خاطر ضعف مفرط، چندان مورد توجه قرار نگرفت و ماندگار نشد.
ورود مواد مخدر جديد و تهديد جوانان از سوي اين مواد، موج جديدي از سريال هاي پليسي را پيرامون اين موضوع ايجاد كرد. «پرواز در حباب» اولين نمونه در اين جريان بود كه بيشتر نگاهي هشداردهنده و آگاهي بخش به خانواده ها ونسل جوان را در برمي گرفت.
همچنين سريال «كارآگاهان» سعي در ترسيم روايت هايي درباره پرونده هاي قتل و جرم هاي سنگين داشت، اما اين مجموعه هم به خاطر عدم نوآوري و نداشتن موضوع و ساختار فاخر، در تاريخ چنين آثاري به عنوان يك اثر ماندگار ثبت نشده است.
موضوعي كه درباره سريال «هوش سياه» برعكس رخ داد. اين مجموعه هم به دليل برخورداري از مضموني جديد و متفاوت و همچنين ساختار دراماتيك شكيل و خوش نما، توجه بسياري را به خودش جلب كرده و به عنوان اثري شاخص در كارنامه سريال هاي پليسي محسوب مي شود. جرائم رايانه اي و جنگ نرم دشمنان كشورمان در فضاي سايبري، موضوعي بود كه دستمايه درام سريال «هوش سياه» قرار گرفت.


اما از نمونه هاي اخير اين جريان مي توان به دو مجموعه «سقوط آزاد» و «مثل شيشه» اشاره كرد. سقوط آزاد، سال گذشته به مناسبت هفته نيروي انتظامي از شبكه اول به نمايش درآمد. محور اين مجموعه نيز عمليات هاي دشوار و جان فرساي پليس در تقابل با مافياها و باندهاي ضدانساني وابسته به خارج از كشور بود. مجموعه «مثل شيشه» نيز به تقابل پليس با گروه هاي تجارت موادمخدر صنعتي مي پرداخت. «ديوار» جديدترين سريال پليسي تلويزيون محسوب مي شود كه به كارگرداني سيروس مقدم به تازگي پخش آن از سيما آغاز شده است.
همان طور كه اين مرور و تاريخچه خلاصه سريال هاي پليسي تلويزيون در ايران نشان مي دهد، اين گونه مجموعه ها داراي قابليت هاي منحصر بفردي هستند. مجموعه هاي پليسي در عين برخورداري از جاذبه فراوان و توان سرگرم سازي مخاطب، به خاطر پرداختن به معضلات اجتماعي ظرفيت آسيب شناسي فرهنگي هم دارند. با اين حال آنچه مي تواند به ترقي اين ژانر در تلويزيون كمك كند، الگوسازي و ترسيم شاخص هاي آرماني پليس مسلمان و ايراني است.

 

نظرات بینندگان
تــــــــــــرنم
|
United States of America
|
۲۱:۳۶ - ۲۷ مهر ۱۳۹۱
۰
۰
واقعا دست شما درد نکنه که این اپ های زیباتونو برا ما جوونا گذاشتید چون انشاالله من در اینده میخوام پلیس بشم بازم ممنونم از همتون