۱۲ فروردين ۱۳۹۲ - ۱۷:۲۸

توهمات‌،مانع‌توافق‌درمذاکرات‌ایران‌و1+۵

از فحوای کلام ری تکیه می‌توان منظور واقعی گروه‌های تندروی آمریکایی را به خوبی درک کرد: «ایران نباید حق غنی‌سازی اورانیوم داشته باشد چون قابل اعتماد نیست!»
کد خبر : ۱۰۲۸۸۴

به گزارش صراط،هرچند مذاکرات ایران و شش کشور موسوم به 1+5 در آلماتی مذاکراتی امیدوارکننده خوانده شد و نتایج مذاکرات آلماتی 2 در شانزدهم فروردین هم هنوز مشخص نشده است اما یادداشتی که اخیرا از سوی «ری تکیه»، عضو سرشناس شورای روابط خارجی آمریکا در روزنامه واشنگتن‌پست منتشر شد، نشان از بدبینی حاکم بر دستگاه‌های تصمیم‌گیرنده سیاست خارجی ایالات متحده دارد.

رهبر انقلاب اسلامی چندی پیش در مشهد مقدس ضمن بیاناتشان به یک نکته مهم اشاره کردند و آن اینکه آمریکایی‌ها تمایلی به ثمر دادن مذاکرات هسته‌ای در چارچوب 1+5 ندارند. یادداشتی که در اول آوریل در روزنامه واشنگتن‌پست توسط ری تکیه منتشر شده، اگرچه در بخش «نظرات» قرار گرفته و الزاما بیان‌گر دیدگاه واشنگتن‌پست یا دستگاه سیاست خارجی ایالات متحده نیست اما نباید فراموش کرد که شورای روابط خارجی آمریکا یکی از تأثیرگذارترین اندیشکده‌ها بر سیاست خارجی آمریکاست و «مقالات سیاسی» آن برای تصمیم‌گیرندگان آمریکایی، جنبه «راهنما» دارد.

با چنین اندیشمندانی که اندیشکده‌های آمریکایی مملو از آنهاست، نباید انتظار داشت دیدگاه آمریکایی‌ها در مذاکرات چیزی غیر از سنگ‌افکنی باشد و همچنین نباید به ادعای آنها مبنی بر تمایل به مذاکرات رو در رو اعتماد کرد.

جان کلام ری تکیه این است که شش کشور در مذاکرات آلماتی 2 باید بر اجرای کامل قطعنامه‌های شورای امنیت سازمان ملل در خصوص برنامه هسته‌ای ایران تاکید کنند. این یعنی آنکه ایران باید تمام فعالیت‌های غنی‌سازی اورانیوم را متوقف کند، نه فقط غنی‌سازی 20 درصدی بلکه تمامی انواع غنی‌سازی اورانیوم.

تکیه بر این باور است که ایران با غنی‌سازی سطح پایین اورانیوم، در حال آماده کردن تسهیلات لازم برای ساخت سلاح هسته‌ای است. وی مدعی است: «اگر سایت نطنز به ظرفیت بهینه خود برسد، جمهوری اسلامی در مسیر خود برای تولید زرادخانه هسته‌ای قرار می‌گیرد.»

تکیه برای اثبات مدعای خود تلاش جالبی هم کرده است، زیر سوال بردن توانایی بازرسی آژانس. آژانس بین‌المللی انرژی اتمی برای عضو اندیشکده روابط خارجی آمریکا آن‌قدر قابل اعتماد نیست که بتواند انحراف احتمالی برنامه هسته‌ای ایران از ان‌پی‌تی را وقتی در سطوح کوچک صورت پذیرد، تشخیص دهد. از سوی دیگر سانتریفیوژهای پیشرفته جدید ایران از منظر تکیه، این امکان را برای ایران فراهم می‌آورند. بنابراین ایران حتی بدون تولید مستمر اورانیوم در فردو و نطنز هم به گفته این عضو شورای روابط خارجی آمریکا قادر به تولید سلاح هسته‌ای خواهد بود.

تکیه همچنین مدعی است که ایران از آن رو می‌خواهد حق غنی‌سازی اورانیومش به‌رسمیت شناخته شود تا در آن صورت، به برنامه تدریجی ساخت سلاح هسته‌ای خود جنبه قانونی ببخشد!

از فحوای کلام ری تکیه می‌توان منظور واقعی گروه‌های تندروی آمریکایی را به خوبی درک کرد: «ایران نباید حق غنی‌سازی اورانیوم داشته باشد چون قابل اعتماد نیست!» این تمام آن چیزی است که تکیه تلاش کرده است پشت کرور کرور ادبیات دیپلماتیک و اطلاعات فنی مخفی کند، حرفی که به صراحت تنها از زبان تندروترین جناح‌های حاکم بر اسرائیل خارج شده است. بدیهی است که اگر قرار باشد چنین دیدگاهی در مذاکرات ایران و 1+5 بر طرف آمریکایی حاکم باشد، مذاکرات مزبور اگر یک قرن هم ادامه پیدا کنند، به‌جایی نخواهند رسید.

دیدگاه تکیه و امثال او که اندیشکده‌ها و دستگاه سیاست خارجی آمریکا را پر کرده‌اند، مملو از انگاره‌های متضمن «توهم» (Hallucination) و «هراس» (Phobia) است. ایران‌هراسی که مدت‌هاست از سوی رسانه‌ها و مقامات غربی به آن دامن زده شده است، اکنون بر متفکرین سیاست خارجی آمریکا هم سایه افکنده و با توهم موسوم به تلاش ایران برای دست‌یابی به سلاح هسته‌ای گره خورده است، تلاشی که هیچ شاهد عینی در خصوص آن وجود ندارد و جامعه اطلاعاتی آمریکا هم اذعان دارد که ایران تصمیمی بر آن ندارد.

پیش‌فرض نورئالیستی – مرشایمری «عدم قطعیت مواضع رسمی کشورها» کاملا در دیدگاه‌های تحلیلگران غربی نسبت به جمهوری اسلامی ایران به‌چشم می‌خورد که دست‌کم یکی از مهم‌ترین علل موجده آن، نگرانی از «بقای» اسرائیل است.

از این منظر، دست‌یابی هر کدام از کشورهای خاورمیانه به سلاح هسته‌ای به‌معنای احتمال جدی نابودی اسرائیل است چرا که در صورت بروز یک جنگ هسته‌ای، اسرائیل اگرچه با کمک آمریکا توان ضربه زدن به طرف مقابل را دارد اما با توجه به عمق استراتژیک ناچیز، یقینا نابود خواهد شد. بنابراین، در منطقه‌ای که اسرائیل توسط دشمنان بالفعل و بالقوه خود محاصره شده است، تنها تضمین بقا برای آن تفوق هسته‌ای انحصاری است. سخنان «اکبر اعتماد»، اولین رئیس سازمان انرژی اتمی ایران در مصاحبه با بی‌بی‌سی، نشان می‌دهند که ایالات متحده حتی در خصوص دست‌یابی ایران دوران پهلوی به سلاح هسته‌ای هم نگران بوده است حال آنکه حکومت پهلوی یکی از ارکان امنیتی آمریکا در خلیج فارس بود.

با این تفسیر، ایران حتی اگر هیچ قصدی برای تولید سلاح هسته‌ای هم نداشته باشد، نباید به قابلیت آن دست یابد چرا که بنا بر اصل عدم قطعیت که این جماعت بدان باور دارند، ممکن است در آینده تصمیم به ساخت سلاح هسته‌ای بگیرد. تنها تضمین برای تحصیل این مهم از منظر امثال تکیه، نفی تمام فعالیت‌های غنی‌سازی در ایران است.

با این حال جمهوری اسلامی نه می‌تواند و نه می‌خواهد که به این توهمات متوهمین مزبور تن در دهد. اولا ایران در آینده به انرژی هسته‌ای نیازی وافر خواهد داشت و بنابراین نمی‌تواند از حق خودکفایی در تولید سوخت هسته‌ای صرفنظر کند ثانیا مبنای اخلاق سیاسی در ایران، ماکیاولیستی نیست که مشمول اصل عدم قطعیت شود بلکه دارای مبنای اسلامی است که بر اساس آیات کریمه قرآن، وفای به توافقات و عهود را لازم می‌داند.

امثال آقای ری تکیه از منظر سطح علمی قوی‌تر از آن هستند که این تفاوت بارز را درک نکنند اما آنچه مانع فهم آنان می‌شود، همان پیش‌فهم‌های متوهمانه است که متاسفانه باعث می‌شود، فهمشان فراتر از این نرود. در ضمن حتی اگر روزی بتوانند پیش‌فهم‌های مزبور را پشت سر گذارند، با هراس از قطع مراحم سخاوتمندانه لابی‌های یهودی نظیر آیپک چه باید بکنند؟

اگر بازیگری در روابط بین‌الملل از منظر احتمال استفاده از سلاح هسته‌ای غیرقابل اعتماد باشد، همان بازیگری است که یک‌بار از آن استفاده کرده است نه بازیگری که نه‌تنها آن را در اختیار ندارد بلکه تصمیمی هم بر ساخت آن ندارد.

طبعا ایران در مذاکرات آلماتی 2 باز هم مهم‌ترین هدف خود را به‌رسمیت شناخته شدن حقوق هسته‌ای خود قرار خواهد داد و طرف غربی هم می‌تواند مطمئن باشد که ایران قصدی برای تولید سلاح هسته‌ای ندارد، نه از آن رو که قدرت غرب جلودار اوست بلکه از آن منظر که این اقدام با مبانی دینی مورد قبول عامه ملت ایران، در تضاد قرار دارد.

* علیرضا کریمی


منبع: فارس