وب سایت بی بی سی فارسی (BBCPersian) در این باره یادداشت مفصلی را منتشر کرده و در پایان چنین نتیجه گرفته است که در صورت عدم حضور خاتمی، "اکبر هاشمی رفسنجانی" تنها گزینه ای است که از حیث مقبولیت در بین اصلاح طلبان، می تواند جایگزین رئیس دولت اصلاحات باشد.
بخش غالب یادداشت مورد اشاره، در پی می آید:
««با گذشت ماهها از آغاز مذاکرات اصلاحطلبان در مورد انتخابات آینده ریاستجمهوری و انتشار نامههایی در دعوت از سیدمحمد خاتمی برای اعلام داوطلبی در این انتخابات، هنوز نامزد قطعی این جریان سیاسی برای انتخابات خردادماه روشن نیست.
منابع نزدیک به جریان اصلاحطلب میگویند که با وجود اصرارهای بسیار زیاد
اطرافیان آقای خاتمی، او تاکنون نتوانسته بر تردیدهای جدی خود غلبه کند و
با افزایش احتمال منتفی شدن نامزدی او، نگاهها به تدریج به سمت اکبر هاشمی
رفسنجانی خواهد چرخید.
همه نیروهای اصلاحطلب، لزوما معتقد به مفید بودن حضور انتخاباتی این
جریان سیاسی در شرایط کنونی نیستند، اما فعلا افرادی که تمایل به حضور
دارند، صدای بلندتری یافتهاند.
پس از انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۸۸ و اعتراض میرحسین موسوی و مهدی کروبی به وقوع تقلب گسترده در انتخابات، گروهی از نیروهای اصلاحطلب از جمله سیدمحمد خاتمی، چند شرط اساسی برای ادامه فعالیت سیاسی خود در چارچوب انتخابات مطرح کرده بودند که این شرایط هرگز امکان تحقق نیافت.
"علی شکوریراد" از اعضای شورای مرکزی جبهه مشارکت، در گفتگو با سایت کلمه، ضمن برشمردن دلایل تغییر موضع اصلاحطلبان و تصمیم آنها به معرفی نامزد در انتخابات آینده ریاستجمهوری، گفته است: «میدانیم که داریم ریسک میکنیم. مردم هم اگر تحلیل ما را بپذیرند، مثل ما حاضر خواهند شد ریسک بکنند.»
گروهی از اصلاحطلبان معتقدند که رفتار حاکمیت در چهار سال گذشته مطلقا تغییری نکرده است، اما شرایط کشور دچار تحول شده و هیچ گروه سیاسی نمیتواند و نباید نسبت به این تغییرات بیتفاوت بماند... به نظر میرسد تمایل اصلاحطلبان به حضور در انتخابات و به تبع آن حضور در قدرت، دلایل ناگفته ای داشته باشد. چهار سال آینده را میتوان به دلایل متعدد از مهمترین دورانهای تاریخ جمهوری اسلامی دانست.
خیزش عمومی در خاورمیانه و کشیدن دامنه آن به سوریه، تحولات بیسابقهای را در موقعیت ایران در منطقه ایجاد کرده است و سرنوشت بحران فعلی سوریه، تأثیر عمیقی بر آینده ایران خواهد گذاشت. تکلیف نهایی بحران سوریه به احتمال قریب به یقین در دوران رئیسجمهور آینده ایران تعیین خواهد شد و این امر، اثر مستقیمی در نحوه تعامل جامعه بینالمللی بر پرونده هستهای ایران نیز خواهد داشت. اینکه کدام نیروی سیاسی، سکان هدایت کشور در چهار سال آینده را بر عهده داشته باشد، هم بر آینده آن نیروی سیاسی و هم بر آینده کشور، تأثیری سرنوشتساز و تعیینکننده دارد.
البته رئیسجمهور آینده ایران به مانند اسلاف خود، تنها به چهار سال اول نخواهد اندیشید و نیم نگاهی هم به دوره دوم ریاست جمهوری خواهد داشت...
یکی از دلایل احتمالی ورود اصلاحطلبان به صحنه انتخابات را میتوان در تغییر رویکرد سیاسی "محمود احمدینژاد" جستجو کرد. مطمئنترین پایگاه آرای نیروهای اصلاحطلب در ۱۶ سال گذشته در میان طبقه متوسط شهری بوده است. آقای احمدینژاد که در دو دوره گذشته، پایگاه رأی خود را در میان اقشار حاشیه نشین شهری و روستانشینان جستجو میکرد، در دو سال گذشته به آرمانها و شعارهای مورد توجه طبقه متوسط نیز پرداخته و به شکل محسوسی این گروه اجتماعی را مخاطب قرار داده است.
با توجه به اختلاف شدید او با جریانهای اصولگرا، در صورت غیبت احتمالی اصلاحطلبان در انتخابات آینده، نامزد منتسب به او با تصاحب بخشی از شعارهای سنتی اصلاحطلبان، به مصاف نامزدهای اصولگرا خواهد رفت و این میتواند به جایگاه اصلاحطلبی و اصلاحطلبان در آینده ایران خسارتی "جبرانناپذیر" وارد کند.
مجموعه این موارد، از ماهها پیش گروهی از اصلاحطلبان را به این جمعبندی
رساند که باید در انتخابات آتی حضوری فعال داشته باشند. چند روزی است در
فضای مجازی از جمله در فیسبوک، صفحاتی با شعار «آفتاب صبح امید»
شروع به فعالیت کرده است. به گفته یکی از مسؤولان این صفحه، «این حرکت
اجتماعی سیاسی با دو شعار محوری امید و نجات و رویکرد دعوت و حمایت از
مواضع سیدمحمد خاتمی برای حضور فعال در انتخابات آتی ریاستجمهوری
راهاندازی شده است».
این همه، در حالی است که بعد از کشمکشی چندماهه، ظاهرا محمد خاتمی در روزهای گذشته به تصمیم نهایی در خصوص نامزدی خود نزدیک شده است. ظاهرا یکی از دلایل تردید جدی آقای خاتمی برای ورود به عرصه انتخابات، عدم اطمینانش از نحوه رفتار جناح حاکم با نامزدی اوست. هنوز روشن نیست در صورت نامزدی محمد خاتمی، او بتواند از سد شورای نگهبان عبور کند.
اگر گفتههای پیشین اعضای شورای نگهبان را مبنای رفتار آینده آنها قرار دهیم، احتمال عبور آقای خاتمی از فیلتر شورای نگهبان ناچیز است. همچنین اگر بتوان رفتار سیاسی گذشته محمد خاتمی را مبنایی برای پیشبینی رفتار انتخاباتی او قرار داد، با اطمینان نسبی میتوان گفت که در صورت قطعی نشدن رضایت رهبری ایران از نامزدی او و تضمین عبورش از سد شورای نگهبان، آقای خاتمی نامزد نخواهد شد.
گروه قابل توجهی از اصلاحطلبان، چندسالی است با فاصله گرفتن از رویارویی علنی با رهبر ایران، همه تلاش خود را برای دور شدن از مشی اعتراضی جنبش سبز و بازگشت به مسیر تعامل به کار گرفتهاند. شیوهای که میرحسین موسوی و مهدی کروبی بعد از انتخابات جنجالی ۱۳۸۸ در تقابل با جناح حاکم به کار گرفتند، مورد تأیید همه اصلاحطلبان نیست.
در هفتههای اخیر، جملهای منتسب به محمد خاتمی در محافل سیاسی نقل شد با این مضمون که «نامزدی در انتخابات، دو نتیجه بیشتر ندارد: رویارویی تمام عیار با مرکز ثقل قدرت و یا تن دادن به رذائل اخلاقی؛ و من تن به رذیلت نخواهم داد».
بنابراین منتفی شدن احتمالی نامزدی آقای خاتمی، نشانه این خواهد بود که او حاضر به ورود به میدان جنگ نیز نبوده است.
به نظر میرسد در صورت کنار رفتن آقای خاتمی، اکثریت اصلاحطلبان به نامزدی "اکبر هاشمی رفسنجانی" متمایل باشند. اصلاحطلبان، بخش عمدهای از توافقهای فعلی خود را مدیون اکبر هاشمی رفسنجانیاند. توصیه آقای هاشمی به اصلاحطلبان در جلسات ماههای گذشته این بوده که از اعلام نامزدهای متعدد و منفرد به نام اصلاحطلبی بپرهیزند و تلاش کنند روی نامزدی که از آرای بالقوه قابل توجهی در جامعه برخوردار است، اجماع کنند.
به گفته منابع نزدیک به اصلاحطلبان، آقای هاشمی رفسنجانی تنها محمد خاتمی را واجد چنین پتانسیلی میداند و معتقد است دیگر افرادی که تمایل به نامزدی نشان دادهاند، نخواهند توانست اقبال عمومی را به خود جلب کنند و شکست آنان در انتخابات، به شکست اصلاح طلبی تعبیر خواهد شد.
گروهی از اصلاحطلبان امیدوارند در صورت تن ندادن آقای خاتمی به داوطلبی، بتوانند نظر اکبر هاشمی رفسنجانی را نسبت به حضور در انتخابات جلب کنند. علی شکوری راد، هفته گذشته به سایت کلمه گفته بود که اگر محمد خاتمی نیاید، آنها از نامزد دیگری حمایت نخواهند کرد. به گفته آقای شکوری راد، البته «یک استثناء وجود دارد که احتمالش کم است ولی منتفی نیست و آن اینکه آقای هاشمی بیاید. در این صورت ما فکر میکنیم روا نخواهد بود او را تنها بگذاریم. بنابراین از او حمایت خواهیم کرد.»
با توجه به همراهی ضمنی اکبر هاشمی رفسنجانی با جنبش سبز، نامزدی او نیز خبر خوبی برای شورای نگهبان و حاکمیت ایران نخواهد بود، هرچند ممکن است رد صلاحیت آقای هاشمی به آسانی رد صلاحیت محمد خاتمی نباشد.
نامزدهای دیگر منسوب به جریان اصلاحطلبی که احتمال نامزدی شان در انتخابات میرود، همگی کسانی هستند که در وقایع بعد از انتخابات ۱۳۸۸ آشکارا با جنبش سبز فاصله داشتهاند و از این رو احتمالا مشکلی با شورای نگهبان نخواهند داشت. اسحاق جهانگیری، محمدرضا عارف و محمدعلی نجفی، افراد شاخصی هستند که بحث روی نامزدی آن ها همچنان ادامه دارد.»»