۲۴ فروردين ۱۳۹۲ - ۱۶:۴۲

توصیه‌های فوتبالی فرکی سال 92

فوتبال ایران در سال 91 چه وضعیتی داشت و در سال 92 چه آینده‌ای را به انتظار نشسته است؟ چالش‌های فوتبال ایران در سال جدید و اولویت‌های کاری جامعه فوتبال در این سال چیست؟ این‌ها سوالاتی هستند که حسین فرکی به آنها پاسخ داده است.
کد خبر : ۱۰۵۴۳۹
صراط:فوتبال ایران در سالی که گذشت فراز و نشیب‌های زیادی را پشت سر گذاشت. برای بررسی نکات برجسته فوتبال ایران در سال 1391 و چالش‌های پیش‌روی آن در سال جدید، با حسین فرکی، مربی موفق فوتبال ایران گفت و گو کردیم که آن را در ادامه می خوانید:

* ارزیابی‌تان از فوتبال ایران در سالی که گذشت چیست؟

- سال 91 با همه فراز و نشیبش سپری شد و اتفاق‌های خوب و بدی در ورزش ایران رقم خورد. در رشته تخصصی ما یعنی فوتبال، به ویژه در حوزه فوتبال ملی عملکرد خوبی ارائه ندادیم که دلیل اصلی‌اش تغییر ساختار مدیریت کلان ورزش بود. در گذشته سازمان تربیت بدنی مسئولیت ورزش کشور را عهده دار بود که بعدها این وظیفه به وزارت ورزش و جوانان محول شد. ما اکنون ابتدای راه هستیم و این نوع مدیریت را تجربه می‌کنیم.

* در بخش باشگاهی چطور؟ ارزیابی‌تان از عملکرد باشگاه‌ها چیست؟

- به نظر من در بخش باشگاهی همه چیز به لیگ برتر خلاصه می‌شود. اکنون تیم‌های زیادی در رده‌های مختلف در سطح کشور داریم که اداره کردن این تعداد تیم و رده به تشکیلات قوی‌تری نیاز دارد. این مساله به فدراسیون فوتبال و هیات‌های استانی باز می‌گردد. اگر چند استان را جدا کنیم، عملکرد سایر استان‌ها خوب نبود. چه بسا شاهد بودیم که تیم‌ها منحل شدند. تیم‌های ریشه‌داری مثل برق شیراز وقتی منحل می‌شوند، باید ضعف‌ها را دید.

* به نظر می‌رسد مشکل اقتصادی گریبانگیر اغلب تیم‌های فوتبال ایران است و بیشترین دلیل انحلال تیم‌ها هم همین است.

- تیم‌هایی در دسته دوم فوتبال حضور پیدا نکردند، چون مشکل مالی دارند. این مساله نشان می‌دهد که نمی‌توانیم از موقعیت‌ها استفاده کنیم. دلیل این امر هم ضعف در مدیریت است. همه چیز به لیگ برتر خلاصه می‌شود و حتی اخبار رسانه‌ها هم به همین جا مربوط است. در لیگ برتر هم با وجود تلاش‌هایی که می‌شود و تغییراتی که در راس سازمان لیگ صورت گرفت، اشکال‌هایی در برنامه‌ریزی هست. اتفاقا اشکال در برنامه‌ریزی‌ها حاصل تصمیمها و تغییرات است.

* این تغییرات نگاه مردم را هم به فوتبال تغییر می‌دهد؟

- تیم‌ها مشکلاتی داشته‌اند و تغییرات زیادی در آنها صورت گرفته، ولی مردم هنوز به فوتبال علاقه دارند. اگر تشکیلات فوتبال درست شود، علاقه مردم هم بیشتر می‌شود. امیدوارم تلاش‌ها بیشتر شود و فدراسیون به عنوان متولی فوتبال، همکاری بیشتر و بهتری با وزارت ورزش و جوانان داشته باشد تا شرایط باشگاه‌ها بهتر شوند.

* در سال 91، اخلاق هم در ورزش روزگار خوشی نداشت. نظر شما چیست؟

- در سال قبل اتفاقات خوبی در برخی از بازی‌ها رخ داد، ولی در خیلی موارد شاهد مسائل خوب نبودیم. البته در این مورد تماشاگران هم تقصیری نداشتند. در بخش فرهنگی، باشگاه‌ها باید مسایل را سازماندهی و رهبری کنند که ورزشگاه‌ها دچار این ناهنجاری‌ها، زشتی‌ها و پرخاشگری‌ها نشوند.

* به نظر می‌رسد این بی‌اخلاقی‌ها در آغاز سال 92 هم روی زشت خود را نشان داده است.

- متاسفانه اتفاقی که در بازی استقلال و سپاهان روی داد، باز هم پیام بدی برای ما داشت که در این زمینه هنوز بی توجه هستیم. رسانه‌ها بخش مهمی برای انعکاس فرهنگ در جامعه هستند. همان طور که تلویزیون برای آموزش قوانین راهنمایی و رانندگی برنامه‌های متعد و متنوعی تولید می‌کند و برای این کار از چهره‌های ورزشی و هنری شاخص مثل علی دایی استفاده می‌کند تا پیام‌های اخلاقی را به مردم بدهند و تاثیرش را هم در جامعه شاهد هستیم، می‌شود همین نوع برنامه‌ها را برای بهبود وضعیت اخلاقی ورزشگاه‌ها هم تولید کرد.

* صحنه‌ای که پدری در ورزشگاه آزادی گوش‌های پسرش را گرفته بود تا ناسزاهای تماشاگران را نشنود، دیدید؟ این صحنه چه حسی به شما داد؟

- وقتی پدری گوش‌های پسرش را می‌گیرد، یک پیام به همه می‌رساند. پیام این است که باید همه توجه کنیم. این مسایل به فرهنگسازی کمک می‌کند. تماشاگران سرمایه‌های فوتبال هستند، فوتبال در ورزشگاه خالی جذابیت ندارد.

* در سال 92 که هنوز در ابتدای آن هستیم، چه روندی را باید پیش‌رو بگیریم؟

- فوتبال‌ متعلق به ماست که در آن فعالیت می‌کنیم. مدیران، مربیان، بازیکنان و روزنامه‌نگارانی که کارشان در فوتبال است، رسیدگی به این موارد را باید وظیفه خود بدانند و نباید فکر کنیم که همه کارها را باید فدراسیون انجام دهد. باید واقعا توجه ویژه‌ای داشته باشیم. هر کس به نوبه خود باید فکر کند که چطور می‌تواند کمک کند.

* مسئولان فوتبال ایران در سال 91 معتقد بودند که اولویت همه کارها باید تیم ملی باشد، فکر می‌کنید این طرز تفکر در سال 92 هم وجود داشته باشد؟

- اولویت بندی به شرایط بستگی دارد. آن چه می‌دانیم این است که با وجود هزینه‌های بالای تیم ملی، نارسایی‌ها و اختلاف‌هایی هست که مانع پیشرفت می‌شود. اگر تیم ملی موفق شود، جامعه هم تغییر می‌کند و شور و نشاط بالا می‌رود. فوتبال ملی ما، خرداد ماه رقابت‌های خیلی حساسی را پیش‌رو دارد که همه باید کمک کنیم در آنها موفق شود. از طرف دیگر باشگاه‌های ما درگیر لیگ قهرمانان آسیا هستند که آن هم ملی است.

* پس معتقدید که خود باشگاه‌ها باید برای بهتر شدن برنامه‌ریزی لیگ کمک کنند؟

- باشگاه‌ها باید قانون را رعایت کنند و آن را ملاک کار قرار دهند. پارسال تاخیرهایی در برنامه لیگ صورت گرفت که امیدوارم امسال کار کارشناسی بیشتری صورت بگیرد.

* چه صحبتی با رسانه‌ها در سال 92 دارید؟

- رسانه‌ها باید واقعیت را در نظر بگیرند و بپذیرند که در بخش‌هایی اشکال از خود آنهاست. بازیکنان و مربیان خیلی از چیزهایشان را مدیون رسانه‌ها هستند. اگر کسی را در ورزشگاه‌ها تشویق می‌کنند به خاطر تلاش رسانه‌هاست. گاهی اتفاقاتی را شاهد هستیم که رخ دادنش خوب نیست. مثلا دعوای دو نفر که ربطی به فوتبال ندارد، اما الگوسازی بدی صورت می‌گیرد و بیش از حد به آن پرداخته می‌شود. وقتی شخصا فکر می‌کنم به پیام رهبری در دیدار با ورزشکاران و رسانه‌های ورزشی به این نتیجه‌ می‌رسم که این مساله آنقدر جدی شده است که رهبر انقلاب نسبت به آن هشدار داده است. این مساله خوبی نیست. انعکاس‌ش به داخل کشور خلاصه نمی‌شود، بلکه در همه جای جهان مطرح می‌شود. نگاه دنیا را نسبت به ما تغییر می‌دهد.

* توصیه‌تان به رسانه‌ها چیست؟

- خواهشم از آنها این است که به مسایل فرهنگی، بیشتر و به حاشیه‌ها کمتر بپردازند. هر اتفاقی را بزرگ نکنند. اگر دو مدیر یک مساله‌ایی را مطرح می‌کنند که درست نیست، شش ماه مداوم به آن نپردازند. حتی با مراجعه به بازیکنان الگوسازی نکنند و مثلا به کسی که دو بازی بیشتر نکرده بیش از حد نپردازند. در مقابل باید بدانند که پرداختن بیش از حد و افراط در انعکاس اخبار خوب و رفتارهای فرهنگی، مفید است و اشکالی ندارد. برخی مربیان و مدیران دوست دارند که حرفی بزنند تا رسانه‌ها مدام به آنها بپردازند. نباید به این گونه افراد مساله ساز بیش از حد بها بدهیم. برای این مساله مثالی می آورم. یک روز، یکی از قهرمانان یک رشته ورزشی در زمان جنگ، به تصاویر صدام که روی در و دیوار شهر بود و روی چهره اش را خط خطی کرده بودند، اشاره کرد و حسرت می خورد که عکس از او به عنوان قهرمان آسیا نیست و آرزو می‌کرد که کاش صدام بود! نتیجه‌ می گیریم که پرداختن بیش از حد به یک فرد که می‌دانیم راهش خطاست، تبلیغی برای او محسوب می‌شود که ممکن است از او یک الگو برای سایرین بسازد.

منبع: ایسنا