۱۴ مهر ۱۳۸۹ - ۱۴:۴۰

آزاده نامداري و خانه داري

کد خبر : ۱۰۹۶۳
پارسينه نوشت: در سال‌هاي اخير جوانان زيادي توانستند استعداد‌هاي خود را در عرصه بازيگري و اجرا به تصوير بکشند و از طرفي با استقبال شديد هم مواجه شدند، به اين نام‌ها توجه کنيد، رضا رشيدپور، فرزاد فرزين، ژيلا اميرشاهي و... يکي از جواناني که در امر اجرا توانست به خوبي از وظيفه‌اي که به او محول شده، سربلند بيرون بيايد، «آزاده نامداري» است که طي سال‌هاي اخير توانسته به خوبي در زمينه‌ اجرا قابليت‌هاي خود را به تصوير بکشاند...

اصالتا کرمانشاهي هستم

آزاده نامداري خود را اين گونه برايمان معرفي مي‌کند. در آذر سال 1363 به دنيا آمدم، اصالتا کرمانشاهي هستم و تحصيلاتم را در رشته مديريت صنعتي به پايان رساندم. ثمره ازدواج پدر و مادرم، دو فرزند دختر هستند، يکي من و ديگري خواهر کوچکترم که نامش «آذين» است.

آغـاز اجـرا

اين کاملا طبيعي است که يک سري اتفاقات در زندگي انسان‌ها به وجود مي‌آيد که کاملا اتفاقي است و پيش‌بيني نشده، براي من هم چنين اتفاقي افتاد. اما گذشته از اين بايد عنوان کنم که از کودکي علاقه خاصي به تلويزيون و به قول معروف جعبه جادويي داشتم، اما نه اينکه بخواهم بگويم به طور يقين مجري‌گري...کمي که بزرگ‌تر شدم به کارهاي نمايشي علاقه‌مند شدم، در کنکور هم تصميم گرفتم که به دانشگاه هنر بروم و کارگرداني، بازيگري، تئاتر و نمايش را دنبال کنم.اما بنا به دلايلي نظرم تغيير کرد و تصميم گرفتم مسير تحصيلاتم را تغيير دهم و به دنبال رشته مديريت بروم، گرچه همکاري‌هايي با صدا و سيماي کرمانشاه داشتم، اما اين که دقيقا از کجا آغاز شد، در يک تست که شبکه تهران (شبکه 5) برگزار کرد، شرکت کردم و اولين فعاليت‌هاي رسمي من در اين زمينه با همان شبکه تهران بود.سپس به شبکه يک آمدم و با برنامه «تازه‌ها» شناخته شدم، البته در اين بين به عنوان مجري، اجراهايي هم در برنامه‌هاي «جام‌جم» داشتم.

در خانه مسئوليت ندارم

از او مي‌پرسيم به عنوان يک بانوي ايراني در خانه چقدر مسئوليت دارد، مي‌خندد و مي‌گويد: من در حال حاضر مجرد هستم و مسئوليت خاصي در خانه ندارم. اما مي‌دانم که اين مسئله، يعني نداشتن مسئوليت در خانه اصلا خوب نيست، چون کارهاي خانه به نوبه خود لذت دارد، حتي آرامش خاصي به انسان مي‌دهد که بعضي وقت‌ها در آن شلوغي‌ها و گرفتاري‌ها آرزو مي‌کنم که کاش الان در خانه نشسته بودم و آشپزي مي‌کردم! بنابراين خود آشپزخانه و کار در آن مي‌تواند باعث آرامش افراد شود! و هيچ فرقي هم نمي‌کند که زن باشي يا مرد؟.. بايد بگويم که مادر نازنينم، تمامي کارهاي خانه را خودش انجام مي‌دهد و هيچ‌‌گونه مسئوليتي به من نداده است، اما در مجموع آشپزي را دوست دارم و تصورم اين است که اگر بخواهم آن را انجام دهم از عهده آن برمي‌آيم، اجازه دهيد براي شما از کار در منزل خاطره‌اي تعريف کنم من در عمرم يک‌بار غذا درست کردم که خيلي هم خوشمزه شد و آن غذا «ماکاروني» بود، اما سال‌ها پيش، که به مدرسه مي‌رفتم در خانه تنها بودم، خواستم کاري کرده باشم، مي‌خواستم پلو درست کنم، اما نمي‌دانستم که بايد آن را داخل آب بريزم و خيس کنم، همين‌طوري برنج را در ديگ ريختم و در آن را گذاشتم، نتيجه کار هم خيلي عجيب نبود چون، برنج کاملا سوخت.

خانه‌داري يا مجري‌گري

زماني که از آزاده نامداري پرسيدم، خانه‌داري سخت‌تر است يا مجري‌گري؟! پاسخ عجيبي به ما داد: «خانه‌داري شغلي است که بعضي‌ها هم به آن مشغول هستند و هم اينکه خارج از خانه کار مي‌کنند. من فکر مي‌کنم، خانه‌داري کار سخت‌تري است، چون بنا به شرايط گوناگون زندگي، مديريت خاص خود را مي‌طلبد، مي‌خواهم بگويم، کسي که خانه‌دار است بايد در خانه تنوع ايجاد کند. اما خوبي خانه‌دار بودن اين است که خودت مدير تمامي کارهاي خودت هستي و برنامه‌ريزي مي‌کني. محيط خانه يک فضاي آرام‌بخش است، اما شغل ما يک کار تنش‌زاست. به خصوص اين که پخش زنده باشد، شما دائما استرس را بايد تحمل کنيد. اگر راستش را بخواهيد، مجري‌گري سخت‌تر است.»

تحليل‌گـر فوتبـال

وقتي از او مي‌پرسيم با اين شرايطي که از دستپخت خود و کارهاي خانه برايمان گفتيد، دوست داريد، در آينده به عنوان مربي آشپزي در تلويزيون فعاليت کنيد، خنديد و گفت: «نه، دوست دارم، بيشتر به عنوان تحليل‌گر فوتبال به فعاليت بپردازم تا مربي آشپزي، چون من تخصص خاصي در آشپزي ندارم، اما...!

فيلمبرداري پدر

خانواده در موفقيت هر انساني نقش دارد و من فکر مي‌کنم انسان به هر جايي که مي‌رسد خانواده صددرصد در آن نقش داشته است.بنابراين هر کسي وظيفه دارد از زحمت‌هاي پدر و مادرش تشکر کند. زماني که من کوچک بودم در خانه براي خود برنامه اجرا مي‌کردم، پدرم هم از من فيلمبرداري مي‌کرد و به من اعتماد به نفس مي‌داد، من تا به حال يادم نمي‌آيد، کاري کرده باشم که خانواده‌ام توي ذوقم زده باشند.

اهل حساب و کتاب نيستم

هيچ جاي زندگي من با هيچ چيز ديگر سنخيتي ندارد، مديريت صنعتي رشته‌اي است که با حساب و کتاب و عدد و رقم سر و کار دارد، من خيلي اهل حساب و کتاب و عدد نيستم، اما مديريت چيزهاي زيادي به آدم ياد مي‌دهد و آن هم مديريت در زندگي است، البته من هيچ وقت دانشجوي خوبي نبودم، چون هميشه درگير کار هستم، اما در مورد بخش‌هايي که به زندگي خودم مربوط مي‌شد، خيلي چيزها ياد گرفتم.

تقويم را همه نگاه کنيم
يک وقت‌هايي است که مي‌ترسيم به تقويم نگاه کنيم، يک وقت‌هايي است که اصلا دلمان نمي‌آيد به تقويم نگاه کنيم، يک وقت‌هايي هم است که اصلا يادمان مي‌رود تقويم را ورق بزنيم... اما چه بخواهيم، چه نخواهيم روزهاي عمرمان مي‌گذرد، مهم اين است که چقدر از اين روزها استفاده کنيم آن هم به صورت شاد...