صراط:شاید به گفتن آسان باشد اما در حقیقت آسان نیست؛ باید به سالها پیش برگشت یعنی سال ۱۳۶۱؛ وقتی جوانی ۲۰ ساله در کسوت یک معلم جوان قدم به درون مدرسه روستای سعد آباد گذاشت و شد معلم کلاس اولیهای آن دبستان.
آن روز، حدود ۱۰ دانشآموز داشت و در کنار آنها تکرار کرد "مشق آموختن را ” و تنها به یک چیز اندیشید و آن هم سربلند بیرون آمدن از آزمونی که خود برگزیده بود.
در کنار دیگر معلمان در روستا ماند و عشق معلمی آنچنان در تار و پودش ریشه دوانید که ماندگارش کرد.
خبرنگار در روز ۱۲ اردیبهشت سال ۹۰ با این معلم گفتوگویی داشته است و وی به دغدغهاش از بازنشسته شدن اشاره کرده است: «29 سال تدریس در یک مدرسه روستایی آقامعلم را خسته نکرده است».