۲۸ مهر ۱۳۸۹ - ۰۲:۰۹
حسام الدین برومند

چون به عشق آمد قلم بر خود شكافت

کد خبر : ۱۱۷۶۶
سلطه گران جهاني از 32 سال پيش كه پيروزي انقلاب اسلامي نامعادله آنان را به هم ريخت براي ترور انقلاب اسلامي تمامي ظرفيت و پتانسيل خود را به صحنه آورده و با لطايف الحيل ترفندهاي گوناگوني را طراحي نموده اند و پس از ناكامي در هر دوره زماني اين سؤال را پيش كشيده اند كه در مواجهه با «ايران اسلامي» چه بايد كرد؟
اكنون نيز كه رويكرد دشمنان جمهوري اسلامي از نبرد نيمه سخت و سخت به «جنگ نرم» ميل كرده است كماكان اين پرسش كليدي استمرار دارد.
اين در حالي است كه تجربه بيش از سه دهه رويارويي نظام سلطه و قدرت هاي افزون طلب و زياده خواه با نظام جمهوري اسلامي ايران و بهره گيري از گزينه هاي مختلف اقتصادي، سياسي، نظامي و فرهنگي باعث شده تا جريان سلطه قدري فراتر از برآوردهاي مادي و ظاهري، توانمندي ايران اسلامي را به ارزيابي بنشيند و از همين روي است كه امروز رسانه هاي مختلف غربي به بخشي از واقعيت ها و حقيقت هاي غيرقابل انكار اعتراف دارند.
واشنگتن پست با صراحت به قدرت و توانمندي ايران اشاره كرده و سياست هويج و چماق آمريكا در قبال، جمهوري اسلامي ايران را شكست خورده تحليل مي كند و مي نويسد: «امروز خاورميانه ديگر حياط خلوت آمريكا نيست.»
روزنامه آمريكايي بوستون گلوب با تحليل شرايط حاكم بر منطقه اقرار مي كند: «زمان رهبري ايران در منطقه فرا رسيده است.»
روزنامه الحيات چاپ لندن پروژه آمريكايي- صهيونيستي «خاورميانه جديد» را به باد انتقاد و مذمت مي گيرد و عجزآلود چون كودكي كه نمي تواند دهان بربندد فرياد مي كشد: « خاورميانه جديد آنگونه كه ايران مي خواهد شكل گرفته است.»
اينها تنها اندكي از بسيارها و مشتي از خروارهاست كه از زبان رسانه هاي غربي درباره قدرت و توانمندي ايران اسلامي رسانه اي شده است. اما غرض از اين مقدمه بيان يك نكته مهم و راهگشا است و آن اينكه نظام سلطه به سركردگي آمريكا و چند كشور همپيمان او هر چند به خوبي فهميده اند كه ايران اسلامي سد راه زياده طلبي هاي استكبار در جاي جاي منطقه و حتي فراتر از آن است اما كماكان نفهميده اند- يا اينكه نمي خواهند بفهمند- عمق استراتژيك نظام جمهوري اسلامي كه همانا قدرت و توانمندي اصلي و واقعي نظام است چيست و يا بهتر است گفته شود همه آنچه كه جان حقيقت است را درنيافته اند.
مثلاً جريان سلطه و استكبار نقش «ولايت فقيه» را در نظام جمهوري اسلامي كه ترجماني از اسلام ناب است، درك كرده است. براي همين است كه سال ها پيش فرانسيس فوكوياما نظريه پرداز برجسته غربي در همايش اورشليم تحت عنوان «بازشناسي هويت شيعه» در قامت يك ايدئولوگ ظاهر مي شود و بيان مي دارد، شيعه پرنده اي است كه افق پروازش خيلي بالاتر از تيرهاي ماست؛ پرنده اي كه دو بال دارد: بال سبز كه همانا مهدويت و عدالتخواهي است و بال سرخ كه شهادت طلبي است و ريشه در كربلا دارد.
اين نظريه پرداز كه صاحب رساله «پايان تاريخ و آخرين انسان» است به بعد سوم شيعه اشاره مي كند و مي گويد اين پرنده زرهي به نام ولايت پذيري بر تن دارد.
يا در همين راستا جالب است كه پس از فتنه سال گذشته كه تمام دشمنان داخلي و بيروني نظام تضعيف ساختار نظام و ستون آن يعني «ولايت فقيه» را نشانه رفته بودند مؤسسه آمريكايي رند-RAND- كه از قضا فوكوياما از استراتژيست هاي آن محسوب مي شود در كتابي كه بخش هايي از آن درباره جايگاه ولايت فقيه و رهبري در ايران است مي نويسد: «آيت الله خامنه اي مديري با تدبير، كاريزما و مقتدر و بااعتماد به نفس بسيار بالاست كه در همه موضوع هاي اصلي و تأثيرگذار در جمهوري اسلامي حرف آخر را مي زند.»
اما آنچه كه قابل تأمل است تكرار كارشكني ها و دسيسه هاي دشمنان در برابر نظام جمهوري اسلامي است و اين در حالي است كه بارها و به كرات در رسيدن به اهداف از پيش تعيين شده ناكام بوده اند.
حوادث و وقايع پس از انتخابات سال گذشته شاخص و محك خوبي است تا عمق سردرگمي و ناتواني دشمنان جمهوري اسلامي عيان و نمايان گردد.
علي رغم تمام فتنه ها، شائبه ها و شبهات، اغتشاش و آشوب، فضاسازي ها و چنگ انداختن به چهره نظام جمهوري اسلامي از سوي فتنه گران داخلي و بيروني و از سوي ديگر پمپاژ دروغ و شايعه و شبهه از سوي لشكر رسانه اي اين جريان، ايران اسلامي در 9 دي و 22 بهمن 88 اقتدار خود را در مقياس خيره كننده به رخ كشاند.
اما دشمنان بيروني در آستانه سالگرد انتخابات سال پيش، قطعنامه تحريمي بر ضد ايران تصويب كردند و به دنبال آن موج تحريم هاي يكجانبه و مشدّده را كليد زدند.
اين همان نكته اي است كه نشان مي دهد دشمنان هنوز عمق استراتژيك نظام جمهوري اسلامي را باور نكرده اند.
بديهي است مادام كه جمهوري اسلامي ايران بر هويت اسلامي خود تأكيد دارد، دشمني دشمنان ادامه خواهد داشت اما روي آوردن آنها به حربه هاي نخ نما- همچون داستان تحريم ها يا جنگ نرم به اميد تضعيف ساختار نظام- بيانگر واقعيت ديگري است.
سفر ديروز رهبر معظم انقلاب اسلامي به قم و استقبال پرشكوه مردم را نيز بايد در همين راستا ارزيابي كرد. با اين توضيح كه اين بار هم دشمنان از تحليل اين حضور پرشور و شعور عاجز خواهند ماند.
اين عجز و استراگيجي ناشي از آن است كه آنها در فصل 8 ماهه فتنه سال گذشته-22خرداد تا 22بهمن- تمام توان خود را بكار بستند و آنچنانكه رسانه هاي متعدد غربي برملا كردند تضعيف ساختار نظام جمهوري اسلامي و در رأس آن ولايت فقيه را نشانه رفته بودند.
پيوست اين نشانه گيري، به اين اميد واهي و پوچ متمسك شده بودند كه 1-مشروعيت نظام را مخدوش خواهند كرد و 2- شكاف ميان مردم و رهبري برقرار خواهند ساخت. اما در فرجام كار، تمام نقشه هاي آنها نقش بر آب شد و طرفي نبستند. خب؛ اكنون آيا كينه توزان ناكام قادر خواهند بود شميم حضور رهبر انقلاب كه شهر مردمان بابصيرت را عطرآگين نموده دريابند؟
ارزيابي دشمنان از استقبال تاريخي مردم قم كه در سالروز ولادت مسعود ثامن الحجج(ع) رهبرشان را همچون نگيني دربر گرفتند چگونه خواهد بود؟
واقعيت آن است كه هرچند سفرهاي رهبر فرزانه انقلاب به هر نقطه اي از ايران با دستاوردها و بركات زيادي همراه بوده است اما سفر ديروز «آقا» افزون بر آنكه منجر به شكوفايي و پويايي حوزه هاي علميه، پيوند هرچه بيشتر رهبري با مرجعيت و علما، حل مشكلات مردم قم و منشأ تحولات تاريخي خواهد شد از همه مهم تر خنثي كننده بسياري از شبهات و توهمات دشمن در مقطع كنوني است.
استقبال گسترده اقشار مختلف مردم قم كه چند ساعت قبل از آغاز مراسم به خيابانها آمدند و كيلومترها رهبر خود را همراهي كردند نقش و جايگاه ولايت فقيه در ميان آحاد ملت را به رخ دشمنان مي كشد و دشمنان بر اهميت اين جايگاه آگاهي دارند اما از درك اينكه چه عاملي و كدام نيرو اين چنين اقشار مختلف مردم از كارگر و كارمند و طلبه و دانشجو تا عالم و فرهيخته و نخبه را به صحنه آورده ناتوان خواهند ماند.
اينجاست كه رسانه هاي ضدانقلاب به هذيان گويي روي مي آورند و هربار كه جمعيت آكنده از شور و شعور را مي بينند كه در دفاع از ارزشها و بخاطر علقه و علاقه به نظام اسلامي به ميدان آمده اند به اين توجيه سخيف و مبتذل گرفتار مي شوند كه مثلا آنها در قبال سانديس يا توزيع كوپن!! در خيابان ها حضور يافته اند!!
آنچه ديروز در قم اتفاق افتاد تنها در ساختار نظام «امت- امامت» قابليت بروز و ظهور دارد. تنها عشق به ولايت است كه اين چنين در جان مردمان اين سرزمين ريشه دوانده تا رهبر و مقتدايشان را با چشمان باراني دربر گيرند و در يك روز پاييزي، بهاري وصف ناشدني را به بار بنشانند.
بدون ترديد قدرت طلبان و زورگويان عالم همچون اوباما، نتانياهو، پرز، ديويد كامرون، ساركوزي، ليبرمن، هيلاري كلينتون و... نخواهند فهميد و به مخيله شان خطور نخواهد كرد كه راز اين تشنگي مردم براي ديدن و رويت رهبرشان چيست همچنانكه كارتر و بگين و گورباچف و... نفهميدند كه عشق مردم به حضرت روح الله ناشي از چيست. شايد اين نفهميدن ها و عدم درك دشمنان نسبت به وضعيت خاص و ويژه جمهوري اسلامي، به اين علت است كه عمق استراتژيك نظام اسلامي را كه همانا ماهيت ايدئولوژيك آن است بخوبي درنيافته اند.
به عنوان نمونه- و تنها نمونه- مي توان به جمله «داني ياتوم» رئيس اسبق سرويس جاسوسي رژيم صهيونيستي (موساد) اشاره كرد كه با حالتي آميخته به عجز و سردرگمي درباره ايران مي گويد؛ خطر ايران فراتر از موشك ها و قابليت دفاعي و نظامي آن است خطر آنجاست كه ايرانيان معتقد به برخورداري از يك خط تلفني مستقيم با خدا هستند!
در اين مقال ديگر فرصت بسط موضوع وجود ندارد اما آنچه در بالا آمد توضيح طنين همان شعاري است كه ديروز مردم بابصيرت قم آن را فرياد كشيدند كه؛ خامنه اي كوثر است- دشمن او ابتر است.
و بالاخره درباره شور و شعف و عشق مردم به ولي امر و مقتدايشان نيز از حضرت مولانا بايد كمك گرفت كه؛
هرچه گويم عشق را شرح و بيان
چون به عشق آيم خجل گردم از آن
گرچه تفسير زبان روشنگر است
ليك عشق بي زبان روشن تر است
چون قلم اندر نوشتن مي شتافت
چون به عشق آمد قلم بر خود شكافت