۱۳ تير ۱۳۹۲ - ۱۰:۵۲

رازگشایی ازبزرگترین پروژه تخریب تاریخ انقلاب

انتخابات 92 درس و عبرت‌هاي فراواني داشت. بزرگان اصولگرا اين روزها آرام آرام سخن از جريان‌ها و افرادي مي‌گويند كه با دقت و جديت فراوان پروژه بزرگ تخريب اصولگرايان را دنبال مي‌كردند و در اين پروژه چه كسي براي تخريب بهتر از راي آورترين گزينه؟ چگونه جرياني توانست بخش بزرگي از پتانسيل خود را كه علي القاعده بايد صرف رقابتي سالم با رقيب اصولگرا مي‌شد، به تخريب راي آورترين گزينه انتخابات اختصاص داد و همنوايي نانوشته‌اي با آنهايي داشت كه براي قاليباف «قسم» ياد مي‌كنند. اما براي آينده چه بايد كرد؟
کد خبر : ۱۲۰۸۵۴
صراط اين نكته را شنيده‌ايد كه اگر در سياست دوست را كنترل نكنيد مي‌تواند از دشمن مخرب‌تر باشد، شايد ماجراي عدم توفيق اصولگرايان را ذيل همين نكته بشود باز تعريف كرد. اما براي اثبات يك چنين ادعايي بايد سرنخ‌هاي پراكنده موجود در فضاي خبري كه در جزيره‌هاي گاه دور‌افتاده و گاه به هم نزديك را بايد به هم چسباند تا آنچه مي‌خواهيم بگوييم را وضوح دهد.

 به گزارش تهران امروز، درفضاي بعد از انتخابات سخنان بسياري در جبهه اصولگرايي منتشر شد. رصد بعضي از اين گفته‌ها ما را به آنچه مي‌خواهيم بگوييم نزديك مي‌كند. شايد اگر اولين سخن را با آخرين گفته آغاز كنيم به ما كمك كند. مهدي كلهر، مشاور سابق محمود احمدي‌نژاد رئيس‌جمهوري كه با حمايت اصولگرايان در سال 84 و 88 دوبار به قدرت رسيد (اما از ميانه راه دومين انتخابش آنچنان براي جرياني كه حامي او بود شمشير از رو كشيد كه اكثر تحليلگران را به شگفتي واداشت) گفت: همان روزشمارش آرا من تماسی با ایشان داشتم و فهمیدم احمدی نژاد از انتخاب روحانی خوشحال شده است.

براي بازخواني اين اتفاق خوشحال كننده براي دكتر احمدي‌نژاد بايد سخنان ديگر كلهر را هم بخوانيم وقتي كه مي‌گويد: اگراصولگراها برنده انتخابات می شدند، احمدی نژاد خوشحال نمی شد. این خوشحالی به اندازه ای بود که ایشان به دیدار رئیس جمهور منتخب رفت. سابقه نداشت که رئیس جمهور به دیدار رئیس جمهور منتخب برود.» 

اين «خوشحالي محمود احمدي‌نژاد از راي نياوردن جريان اصولگرا» آيا پرده ديگري از عملكرد سياسي احمدي‌نژاد در پايان هشت سال حضورش در ساختمان پاستور را به نمايش نمي‌گذاشت؟ تحليل«نگاه ويژه دولت به انتخابات» پس از آن قوت گرفت كه پالس‌هايي از تلاش دولت احمدي‌نژاد براي راي نياوردن كانديداي اصولگرا در ايام انتخابات رياست‌جمهوري مشاهده شد. انتشار نظرسازي‌هاي هدفدار،تخريب كانديداهاي اصولگرا و جريان‌سازي عليه كليت جناح اصولگرا بخشي از فعاليت‌هاي دولت احمدي‌نژاد در دو بعد رسانه‌اي و سياسي بودند.سخنان مقامات دولتي فعلي يا سابق درباره رويكرد انتخاباتي احمدي‌نژاد بخشي از آن چيزي است كه بايد با دقت بيشتري به آن نگريست. 

از اولين دلايلي كه اين خوشحالي را توصيف مي‌كند شايد ناكامي و رد صلاحيت نامزد دولت باشد. اين در حالي است كه بسياري از كارشناسان معتقد هستند جريان دولت با احراز نشدن صلاحيت نامزد مورد نظرش در اين انتخابات، سهمي در دولت جديد نخواهد داشت.اما ظاهرا داستان به همين جا ختم نخواهد شد چراكه کلهر در گفت‌وگوي مزبور اميدوار است و بيان مي‌كند: «شاید در دولت روحانی پیشنهادی به ایشان(احمدي‌نژاد) بشود. بالاخره فرق روحانی با احمدی نژاد این است که رشته‌اش عمران و آبادانی است. پیش بینی می کنم روحانی بخواهد از این ظرفیت استفاده کند.» اشاره کلهر به خوشحالی احمدی نژاد را شاید بتوان یک دیدگاه شخصی دانست.

اما روایت‌ها درباره رفتار احمدی نژاد در قبال انتخاب روحانی، یک سوی جالب دیگر هم داشت. آن هم نکته‌ای بود که استاد دانشگاه تهران، به آن اشاره کرد.«صادق زیباکلام» در گفت‌وگوی ۲۵ خرداد خود با سایت «عصر ایران» گفته بود: «حسن روحانی در انتهای لیست بغض و کینه احمدی نژاد قرار می‌گیرد و این دلیلی ندارد غیر از اینکه روحانی نماینده هاشمی در انتخابات بود.احمدی‌نژاد از پیروزی گزینه هاشمی خوشحال است.»حالا اين پرسش به ذهن مي‌رسد، تلاش اصولگرايان اصيل در شناسايي جريان انحرافي و گوشزدهاي متعدد به دولت براي حذف اين جريان باعث شد تا آنها در اول ليست بغض و كينه رئيس‌جمهور باشند. براي پي بردن به اين نكته بايد به كمي قبل‌تر برگرديم و نگاهي به نشانه ايي ديگر بيندازيم. 

اگر مشايي نشد 

عبدالرضا داوري از نزديكان رسانه‌اي رئيس‌جمهور در 30‌خرداد نامه‌اي نوشت كه برخي از آن به عنوان تلاش براي نزديكي حاميان حلقه اول احمدي‌نژاد به دولت ياد كردند.اين نامه هم در ميان تحليلگران رونمايي از بخش ديگر پروژه‌اي بود كه كلهر ازآن سخن گفته بود.محمد فيروزي نماينده مجلس و عضو كميسيون عمران در گفت‌وگو با تهران امروز مي‌گويد: «حلقه اول در دولت با رد صلاحيت مشايي خود را شكست خورده يافتند و سعي كردند ساكت بمانند،اما جريان دولت فقط نهاد رياست‌جمهوري نيست.

 لايه‌هاي بعدي به حمايت از كانديداهاي ديگر برخواستند.اين مشخص است كه اصولگرايان تندرو به آقاي روحاني راي نداند بنابراين با راي آوردن آقاي روحاني نبايد هم به‌دنبال اين باشند كه نقشي در دولت بعد داشته باشند.مطالب شفاف است.احمدي‌نژاد با رفتار بي‌سابقه خود در انتخابات و حضور در وزارت كشور مي‌خواست جبران مافات كند و مي‌خواست به گونه‌اي رفتار كند كه بگويد من در انتخابات دخالتي ندارم.اما دولتي‌هايي كه در استان‌ها بودند داشتند به شدت روي گزينه‌اي تلاش مي‌كردند و قطعا تاثير گذاري خود را داشتند.» آيا دولتي‌ها مي‌دانستند در صورت پيروزي اصولگرايان كارآمد آنان جايي در دولت ندارند و بايد براي بازگشت به حيات سياسي يا شايد حياط سياست در پاستور به يك پالايش عظيم دست بزنند و اگر قرار باشد به پالايشي دست بزنند كه خود نيز در آن تصفيه شوند، چه فايده‌اي دارد و بهتر است از پيروزي رقيب خوشحال باشند. 

نسبتي نيست 

اينكه كساني كه در نقطه مقابل همه جريان‌ها ايستاده‌اند، مي‌توانند جايي براي خود دست و پا كنند بحث ديگري‌است اما هادي شوشتري عضو كميسيون امنيت ملي در گفت‌وگو با تهران امروز با بيان اينكه با رد صلاحيت مشايي دولت در موضع انفعالي قرار گرفت، گفت: «بين روحاني و احمدي‌نژاد نسبتي وجود ندارد.روحاني نقطه مقابل احمدي‌نژاد بود و منتقد وي محسوب مي‌شد.اين سخنان كه نزديكي بين اين دو وجوددارد، اشتباه است.» 


روابط حداقلي 

بهروز نعمتي عضو كميسيون صنايع در مجلس معتقد است ياران احمدي‌نژاد كساني هستند كه خود را كارشناس همه موضوعات مي‌دانند در حالي‌كه تيم روحاني افراد با تجربه‌اي هستند كه متخصص حوزه خود هستند،وي در ادامه به تهران امروز گفت: «اين دو تفكر در كوتاه مدت نمي‌توانند در كنار هم قرار بگيرند،اما شايد در دراز مدت با ايجاد شرايطي بتوان يك رابطه حداقلي برايشان متصور شد.»

وي مي‌افزايد: «آن نگاه تند و نامتعارف به مسائل مثل آن «فضاي بهاري»كه در دولت دهم مطرح مي‌شود هيچ سنخيتي با روحاني، كه مردي استراتژيك و برنامه‌ريز است ندارد.» نعمتي عنوان مي‌كند: «دوستان احمدي‌نژاد با گفتن اين حرف‌ها نمي‌توانند بازي‌اي را ايجاد كنند كه روحاني در آن دخيل باشد چراكه روحاني بازي‌خوان قوي‌اي است.اگر آنها به‌دنبال سهمي در دولت جديد هستند بايد بدانند كه كمترين سهم را، آن هم در سطح مديران كارآمد مياني، خواهند داشت.» 



جريان‌هاي تخريب عليه اصولگرايان 

گاهي مي‌تواند پيروزي و شكست جرياني كساني را خوشحال كند و اين مشكلي ندارد، اما در ايام انتخابات همه ماجرا اين نبود جريان دولت فضايي را ايجاد كرد كه اذهان را مغشوش مي‌كرد.دولت و جريان خاص منتسب به او با طرح اين داستان كه سي دي قرمزي وجود دارد كه عليه كانديداهاي اصولگرا منتشر خواهد شد يا انتشار ويژه‌نامه (كه نهايتا توقيف شد)سعي در اغتشاش داشت.اينها دلايلي است براي تقويت اين نظريه كه جريان دولت به‌دنبال تخريب برخي از نامزدهاي اصولگرايان بوده است. 

قسمي كه احمدي‌نژاد خورد 

در پي كشف سرنخ‌ها نكته‌ عباس سلیمی‌نمین، تحليلگر سياسي در گفت‌وگويي با روزنامه شرق بسيار حائز اهميت است. گفته‌هاي سليمي نمين در واقع به تقويت اين نظريه كمك مي‌كند كه جريان تخريب به گونه‌اي جدي دنبال مي‌شده است، وي گفته بود: «برای رییس‌جمهوری، مهم این بود که اصولگرایان در انتخابات ریاست‌جمهوری ناکام شوند و به همین دلیل تحمیل سختی بر جامعه را انتخاب کرد تا مردم ناراضی شوند و به سمت کاندیدای اصلاح‌طلب یا مستقل بروند.»وي افزود: «با وجود علم بر این قضیه، احمدی‌نژاد سوگند خورده بود که نگذارد قالیباف رییس‌جمهور شود. البته ایشان با تعبیری غیرعرف گفته بود که برای رسیدن به این هدف هر کاری را انجام می‌دهد.

 تاکید این است زمانی‌که قطعی شد کاندیدایش هیچ توفیقی نخواهد داشت، اقداماتش را برای تخریب اصولگرایی شروع کرد که می‌توان به راه‌اندازی «جبهه پایداری» اشاره کرد. این تشکل اصولا با این هدف شکل گرفت که وجهه اصولگرایان را زیر سوال ببرند که اتفاقا توانستند به این خواسته خود برسند. آقای احمدی‌نژاد مدت‌ها بود که به چنین روشی دامن می‌زد.» 

در جست‌وجوي درختان 

حالا اگر جزاير متعدد را كنار هم بچسبانيم تا بتوانيم فضا را روشن‌تر كنيم به جايي در روزنامه دولت مي‌رسيم. روزنامه دولت در اواخر سال گذشته در سرمقاله خود شهردار تهران را دشمن شماره يك خود خواند ه بود.اين موضوع در كنفرانس خبري رئيس‌جمهور هم بازتاب داشت آنگاه كه رئيس‌جمهور صراحتا به انتقاد از قطع درختان در مسير رفت و آمد خود پرداخت و هيچ وقت مشخص نشد آن درخت‌ها كجا بودند.در اواخر ماه رمضان سال گذشته سخناني منسوب به ليدر انحرافي منتشر شد كه در آن وي آشكارا از «برنامه ويژه» اين جريان براي تخريب مديريت شهر تهران خبر داده بود. 

پتانسیل هایی برای تخریب قالیباف 

جريان تخريب قاليباف در ايام انتخابات آنقدر بود كه در آن روزگار فرصت چنداني براي بازخواني دليل و علت‌هاي آن فراهم نشد. روزهاي بعد از انتخابات اما فرصت دوباره‌اي را براي اين امر پديد آورده است. علاوه بر سليمي نمين كه از قسم رئيس‌جمهور براي ناكامي قاليباف سخن مي‌گويد، مهدي طائب رئيس شوراي مركزي قرارگاه عمار هم در گفت‌وگوي تفصيلي با برهان سخن از پتانسيل‌هايي در جريان اصولگرايي به زبان مي‌آورد كه صرف تخريب قاليباف شد.

 وي مي‌گويد: «در انتخابات، توانمندی بخشی از اصولگرایان برای تخریب آقای قالیباف هدر رفت. آنها غافل بودند که با این تخریب‌ها، تمام رای را در سبد مخالف می‌ریزند و رای منفی ایجاد می‌کنند. به دلیل اینکه در ذهن دیگران، هر دو طرف دعوا، اصولگراست.» وي در بخش ديگري از گفت‌وگوي خود به تخريب اصولگرايي توسط جريان دولت مي‌پردازد و مي‌گويد: «بحث ما دولت نیست، زیرا دولت خرابکاری خودش را کرده بود. تخریب‌ها بسیار تاثیر‌گذار بود و اصولگرایان هرگز پیگیری نکردند که آنها صحت داشته‌اند یا نه. در حقیقت، آن اقدام جریان انحرافی، جریان اصولگرا را دو شق کرد که نیمی از آنها معتقد بودند آقای قالیباف ساکت فتنه یا اصلا همراه فتنه است.» 


شيوه دولت؛شيوه تخريب 

محمد فيروزي با تهران امروز مطرح مي‌كند: «شكي نيست كه مسير دولت مشخصا مزين به شيوه تخريب بود! دولتي‌ها در تخريب قاليباف و ولايتي و حتي دكتر روحاني كه اكنون ابراز شادي از انتخاب شدنش مي‌كنند،دست داشتند.اين تخريب‌ها و البته مشورت‌هاي ضعيف اصولگرايان باعث شد در اين انتخابات راي لازم را كسب نكنند.»همچنين شوشتري معتقد است: «دولت خودرا اصولگرا مي‌دانست و مي‌داند، بنابراين بر گفتمان اصولگرايي نقدي نمي‌كرد.دولت درباره قاليباف وارد تخريب او در حوزه مديريت شهري مي‌شود. حوزه‌اي كه قاليباف درآن موفق بود.اين سخنان هم قطعا براي منظور خاصي مطرح مي‌شدند.»

 بهروز نعمتي به تهران امروز مي‌گويد: «يكسري اختلافات بين دولت و برخي اصولگرايان وجودداشت و اين شرايط را تغييرمي داد.»وي مي‌افزايد: «با توجه به اختلاف شديدي كه بين دولت با قاليباف وجود داشت مي‌توان گفت دولت از راي نياورد ن قاليباف خوشحال شد.»در كنار ديگر عواملي كه در ايجاد تنش در بين اصولگرايان نقش داشتند دولت پر رنگ‌ترين و ناديده‌ترين بخشي بود كه به آن پرداخته شده بود.حال آنكه زمان قاضي بهتري خواهد بود. 


عبرت‌ها و درس ها 

انتخابات 92 درس و عبرت‌هاي فراواني داشت. بزرگان اصولگرا اين روزها آرام آرام سخن از جريان‌ها و افرادي مي‌گويند كه با دقت و جديت فراوان پروژه بزرگ تخريب اصولگرايان را دنبال مي‌كردند و در اين پروژه چه كسي براي تخريب بهتر از راي آورترين گزينه؟ چگونه جرياني توانست بخش بزرگي از پتانسيل خود را كه علي القاعده بايد صرف رقابتي سالم با رقيب اصولگرا مي‌شد، به تخريب راي آورترين گزينه انتخابات اختصاص داد و همنوايي نانوشته‌اي با آنهايي داشت كه براي قاليباف «قسم» ياد مي‌كنند. اما براي آينده چه بايد كرد؟ 

امير محبيان تحليلگر مسائل سياسي در گفت‌وگو با تهران امروز درباره آينده اصولگرايي گفت: «به نظر مي‌رسد با توجه به تجربيات 16 سال گذشته و تحولات اين مدت و نتايجي كه به دست آمد،جريان اصولگرايي بايد وارد فاز تحليل شرايط شود.يعني در حوزه معرفت‌شناسي تفسير و تحليل دقيقي از مفاهيمي چون اصولگرايي ارائه داده و در اين حال ساختار اصولگرايي را بر اساس مفهوم تعريف شده مجددا تحليل كرده و نيروهاي اصولگرا را به عنوان كنشگران يا بازي‌گردانان از نو چينش نمايد؛براي همين بر اين باورم كه جريان اصولگرايي در صورت ادامه روند فعلي ممكن است نتواند نتايج مطلوب را به دست آورده و در صورت عدم درك دقيق از شرايط يا خوشبيني بيش از حد از لحاظ تشكيلاتي دچار فرو‌پاشي شده و عملا جريان‌هاي غير‌اصيل كنترل را از نيروها و خطوط اصيل اصولگرايي گرفته و براي اصولگرايي آن رخ مي‌دهد كه مطلوب كسي نيست.جريان اصولگرايي بايد به دليل ريشه‌هاي عميق اجتماعي خود به مسئوليت هدايت اجتماعي واقف بوده و در زمينه باز تعريف و باز‌سازي خود به هيچ‌وجه كوتاهي نكند.در صورت ادامه اين وضعيت، جريان اصولگرا نخواهد توانست از پتانسيل‌ها و افراد خود استفاده كند.»
منبع: شفاف