۰۵ شهريور ۱۳۹۲ - ۰۰:۳۰

اهمیت صداقت در عرصه سياست

صداقت هر جا يافت شود و در هر كس تجلي يابد، نفيس و ارزشمند است، اما راستی در عرصه سیاست و کلام و رفتار سیاستمداران ارزشی مضاف و اهمیتی دوچندان دارد.
کد خبر : ۱۳۰۲۴۹
صراط: "گوهر صداقت" هر جا يافت شود و در هر كس تجلي يابد، نفيس و ارزشمند است. بسياري از ناهنجاريهاي رفتاري و اختلافات خانوادگي و مشاجرات ميان دوستان و فاميلها و حتي تنش ها و نزاع هاي سياسي، پديده اي است كه از"بي صداقتي"و "ناخالصي" به وجود مي آيد و مگر"نفاق"هم نوعي عدم صداقت نيست.

"فريب"نيز جلوه اي ديگر از ناراستي در گفتار و رفتار است. كم نيست طلاق هايي كه ريشه در عدم صداقت در مراحل اوليه ازدواج در اظهارات، ادعاها، وعده ها، وانمود كردن ها و پاسخ هاست. با اين حساب، صداقت، استوارترين بنياني است كه دوستي ها، مشاركت ها، ازدواج ها، مبارزات سياسي و...بر آن استوار مي گردد و بدون آن، همه اين بنيانها در معرض فروپاشي و گسيختگي است.

كسي كه در گفتار صادق و راست باشد از دروغ پرهيز مي كند. به فرموده پيامبر(ص) راستي در گفتار، تعهد نسبت به امانت مردم و وفا به پيمان، نشانه"صداقت" و معيار قرب به آن حضرت است و هر كه دروغگو، خائن و بي و فا باشد، از آن رسول صدق و امانت و وفا فرسنگ ها فاصله دارد.

صدق، تنها به عنوان يك خصلت فردي، يا احيانا در معاشرت هاي خانوادگي و دوستانه نيست. در صحنه اجتماع و فعاليت هاي سياسي و عملكرد شخصيت هاي مشهور هم مصداق و مورد پيدا مي كند. گاهي كساني براي خودنمايي و شهرت طلبي به مبارزه مي پردازند تا خود را به عنوان چهره اي  خاص معرفی کنند، برخي هم از روي تعهد و تكليف تلاش مي كنند.

"صداقت سياسي" به معنای آن است كه عملكردها، شعارها،ا هداف و جهت گيري فعالان سياسي، برخاسته از ايمان و الهام گرفته از تعهد و براي كسب رضاي الهي باشد و از هر گونه "سياسي كاري" و دروغ و جعل و تهمت و كتمان حقايق پرهيز شود و استقامت بر سر مواضع حق، دستخوش منفعت طلبي و خودمحوري نگردد.

كسي كه اهداف اصلي خود را در يك عمل سياسي از ديد مردم پنهان مي كند و با "مرحله اي عمل كردن" از جو صداقت عمومي سوءاستفاده مي كند و موقعيت موجهين را وجه المصالحه اميال و اهداف خويش مي سازد و در نهايت به "خود"بيش از"حق" مي انديشد صادق نيست. صداقت سياسي آن است كه كسي از شعار" هدف وسيله را توجيه مي كند" بهره نگيرد و در عملكرد سياسي خود به چارچوب شرع و حق و معيارها و ارزش ها پايبند باشد.

تفاوتي كه ميان"سياست علوي" و شيوه معاويه بود، ريشه در همين مساله داشت. معاويه براي رسيدن به مقاصد خود از هيچ خلاف شرع و دروغ و تزوير و خيانتي ابا نداشت، اما آنچه دست حضرت علي(ع) را بسته بود كه نمي توانست همچون امويان رفتار كند،"تقيد و تعهد به شرع و حق"و "صداقت سياسي"بود و آنچه سبب شد آن امام راستين، حتي يك روز هم بر سر كار بودن معاويه را تحمل نكند و علي رغم مصلحت انديشي هاي برخي، او را كنار بگذارد، همان صداقت سياسي بود و گرنه مي توانست تا محكم تر شدن پايه هاي حكومتش با معاويه"معامله سياسي"كند، سپس او را بر كنار كند.

داشتن مواضع شفاف، البته در عمل نه فقط در شعار و پنهاني زد و بند داشتن، از نمودهاي صداقت سياسي است. حضرت علي(ع) به نيروهاي نظامي خويش نامه مي نويسد كه وظيفه من در مقال شما آن است كه جز در مسائل نظامي و اسرار جنگ رازي را از شما پنهان نكنم و شما را بي بهره نگذارم و حقي را از جاي خودش تاخير نيندازم.شما هم تكليف اطاعت و فرمانبرداري داريد.

در نتيجه صدق در گفتار و صداقت در كردار، انسان را محبوب دلها و مورد اعتماد مردم مي گرداند. بر عكس، تصنع و ريا و نفاق و دروغ هم فرد را در جامعه بي اعتبار و نزد خداوند، مطرود مي سازد و جو بي اعتماد در جامعه پديد مي آورد.

-----------------
منابع:

- لثاني الاخبار، ج 5، حديث 253

- بحار الانوار، ج 73

- اصول كافي، ج 2، ص 104

- نهج البلاغه، نامه 50

منبع: مهر