۱۰ شهريور ۱۳۹۲ - ۲۲:۴۰

اولین نصایح رهبری به دولت احمدی نژاد و روحانی

محمود احمدی نژاد رئیس جمهور سابق قرار است برای اولین بار پس از پایان ریاست جمهوری اش در دانشگاه و جمع دانشجویی به تشریح عملکرد دو دولت خود بپردازد.
کد خبر : ۱۳۱۰۱۰
صراط: سال ۸۴ در اولین دیدار هیات دولت نهم با رهبر معظم انقلاب، ایشان توصیه هایی را به دولت کردند که بعدها مغفول ماند. توصیه هایی که نشان می داد رهبر معظم انقلاب نگاهشان به خلاها و آفت های احتمالی در ۴ سال آینده است.

محمود احمدی نژاد رئیس جمهور سابق قرار است برای اولین بار پس از پایان ریاست جمهوری اش در دانشگاه و جمع دانشجویی به تشریح عملکرد دو دولت خود بپردازد. مردادماه سال گذشته یکی از داغ ترین جلسات دانشجویی محمود احمدی نژاد برگزار شد، جلسه ای که یکی از تیترخورترین جملات رئیس جمهور وقت ایران آرزومندی او برای به دست آوردن یاران سال ۸۴ بود. دلیل طرح آرزویی چنین از سوی احمدی نژاد را می شد از محتوای سوالاتی که دانشجویان در آن جلسه مطرح می کردند پیدا کرد. اگرچه احمدی نژاد به نفی سوالات می پرداخت اما می شد از انتقادهای دانشجویان از از تغییر و تحولات بیش از اندازه در دولت و از دست رفتن نیروهای کارآمد، از انتقادهای دانشجویان از تغییرمفهوم عدالت، از خط قرمزهای دولت، از حلقه تنگ مدیران متوجه شد که چرا بین احمدی نژاد ۸۴ تا ۹۱ و ۹۲ تفاوت قائل می شوند.

نیت عوض شد
سال ۱۳۸۴ و در سالروز شهادت شهیدان رجایی و باهنر اعضای دولت احمدی نژاد به بهانه هفته دولت اولین دیدارشان را با رهبر معظم انقلاب انجام دادند. در آن دیدار رهبر معظم انقلاب توصیه هایی را برای دولت مطرح کردند از جمله آن توصیه ها این بود «خيلى از ماها نيت هايمان خوب است و با نيتِ خوب وارد مى شويم؛ اما نمى توانيم اين نيت را نگه داريم؛ اين نيت در اثناى راه به موانعى برخورد مى كند؛ سايش پيدا مى كند؛ كمرنگ و ضعيف مى شود و احياناً يك جاذبه قوىِ معارضى دل را - كه جايگاه نيت، دل است - به سوى خودش جذب مى كند؛ يك وقت نگاه مى كنيد، مى بينيد اصلاً نيت رفت؛ نيت يك چيز ديگر شده؛ آن وقت راه انسان عوض مى شود».

سال ۸۴ محمود احمدی نژاد میهمان محافل روستایی بود، سفرهای استانی او با استقبال های بی سابقه همراه می شد. او میهمان زیلوهای خاکی روستاییان بود اما رفتارهای او در دولت دهم چنان شد که او برنامه خود را برای حضور در استادیوم آزادی به خاطر عدم استقبال مردمی کنسل کرد. در جهت همین تغییر نیت از خدمت به ملت به سمت خدمت به شخص هم بود که حسین شریعتمداری در آستانه انتخابات ریاست جمهوری پرده از نیت رئیس جمهور برای انجام سفرهای استانی جدید رئیس جمهور وقت برداشت و نوشت که « اگرچه آقاي رئيس جمهور اعلام كرده است كه براي سرعت بخشيدن به پروژه هاي نيمه تمام و در ادامه خدمت رساني به مردم، عازم سفرهاي استاني شده است ولي آنچه در جريان سفرهاي اخير پررنگ تر از افتتاح اين طرح و آن پروژه به چشم مي خورد، هزينه كلان و نجومي از بيت المال براي تبليغ انتخاباتي به نفع نامزد احتمالي حلقه انحرافي و در همان حال، تنش آفريني و حاشيه سازي با حمله به دشمنان فرضي است و باز هم مثل هميشه، بي آن كه براي اثبات ادعاهاي خود هيچ سندي ارائه كند و يا از افراد و جرياناتي كه مدعي است در مسير خدمت رساني ايشان سنگ اندازي مي كنند، كمترين نام و نشان و مشخصاتي بر زبان آورد.»

روزها هدر رفت
ادامه همین تغییر مسیر هم بود که رئیس جمهور وقت را که دولت خود را قانونمدارترین دولت می دانست مجاب کرد برخلاف قانون به همراه یکی از نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری در ساختمان وزارت کشور حضور پیدا کند و در توجیه کار خود بگوید که آن روز را مرخصی گرفته است. محمود احمدی نژاد توصیه سال ۸۴ و همان دیدار نخستین رهبر معظم انقلاب را فراموش کرده بود که فرموده بودند «از الان به فكر باشيد و يك روز را هم غنيمت بشماريد؛ يعنى يك روز هم نبايد هدر برود». و این روزهایی که هدر رفت در ماجرای یازده روز خانه نشینی رئیس جمهور که اتفاق بی سابقه ای در تاریخ انقلاب بود ملموس تر بود. ماجرایی که به جریان استعفای اجباری یکی از مدیران نظام حجت الاسلام حیدرمصلحی وزیر اطلاعات و مخالفت رهبر معظم انقلاب با این استعفا گره خورده بود و پاردرمیانی ریش سفیدان سیاست هم نمی توانست رئیس جمهور را برگرداند.

در همان سال ۸۴ رهبر معظم انقلاب از شعار رئیس جمهور برای تحول در ساختار مدیریتی کشور استقبال کرده بودند اما آفت آن را هم گوشزد کرده و فرموده بودند « يكى از حرفهاى خوب آقاى رئيس جمهورمان در تبليغات انتخاباتى - كه به نظر من اين حرف، عده ى زيادى را جذب كرد - تحول در مديريت بود. اين تحول در مديريت را چه كسى بايد انجام دهد؟ خود ما بايد انجام دهيم. اولين گام در تحول اين است كه رفتار خودمان، كيفيت كارمان، عزل و نصب خودمان، اِعمال مديريت خودمان، جذبه اى كه به خرج مى‌دهيم، انعطافى كه به خرج مى دهيم، برخوردى كه با طبقات مخاطب و مراجع به خودمان انجام مى دهيم، اسلامى باشد.»

این برخورد اسلامی در عزل و نصب مدیران را رهبر معظم انقلاب در شرایطی به دولت وقت گوشزد فرمودند که یک ماه قبل از آن دیدار، ماجرای حکم حکومتی رهبر معظم انقلاب با انتصاب مشایی به معاون اولی رئیس جمهور هم به میان آمده بود و مدتها بعد هم ماجرای عزل منوچهر متکی در حین ماموریت دیپلماتیک هم به میان آمد تا مجلس را مجاب کند که از رئیس جمهور بپرسد دلیل این برکناری چنین که با موازین فرهنگ اسلامی و ایرانی همخوانی نداشت چه بود؟

عدالت ناعادلانه تقسیم شد؟
مقام معظم رهبری در دیدار سال ۸۴ با نیم نگاهی به شعارهای دولت برای برجسته کردن ادبیات دینی علاوه بر اینکه به دولت گوشزد کردند «ادبيات دينى را غليظ كردن بدون مابازا، يكى از آفتهاست» تاکید فرمودند: «بعضى ها به اسم اين كه ما اهل ريا نيستيم و نمى خواهيم تظاهر كنيم، شعائر اسلامى و علامتهاى اسلامى و سيماى اسلامى و وجهه اسلامى و رفتار اسلامى و پرچمهاى اسلامى را از زندگىِ خودشان و زندگى مردم جمع مى كنند؛ نخير، بنده مطلقاً اين را توصيه نمى كنم؛ بلكه بعكس، توصيه مى كنم مقيد باشيد اينها را نگه داريد. منتها اگر بناست جانماز آب بكشيم، واقعاً روى آن جانماز نماز هم بخوانيم؛ والاّ انسان جانماز را آب بكشد و رويش نماز نخواند و كنار بيندازد، فايده اى ندارد»
ایشان مفهوم عدالت را هم برای دولت تشریح کرده و فرمودند: « عدالت يعنى امكاناتى كه در كشور هست، عادلانه و عاقلانه تقسيم كنيم - نه عادلانه بى حساب و كتاب - و سعى كنيم همين امكانات را بيشتر كنيم تا به همه بيشتر برسد؛ نه اين كه به قشر خاص و به دسته خاصى بيشتر برسد».

تقسیم عدالت دولت دهم اما در ماجرای برداشت ۱۶ میلیاردی حلقه نزدیکان احمدی نژاد از حساب ریاست جمهوری به نفع دانشگاه ایرانیان و بازگرداندن آن به ریاست جمهوری پس از فاش شدنش با تعریفی که رهبر معظم انقلاب در آن جلسه به دست داده بودند کاملا متفاوت بود. و البته آن چه که در ماجرای اختلاس سه هزارمیلیاردی و به میان آمدن پای برخی مدیران دولتی نمود یافت هیچ شباهتی با عدالت نداشت اگرچه که احمدی نژاد در همان نشست دانشجویی سال ۹۱ تاکید دارد که پایبندی دولت به عدالت علی‌رغم همه بداخلاقی‌ها، اگر ۵۰ برابر سال ۸۴ نباشد، کمتر از آن نیست و دولتش یک ریال از پاکدستی دور نشده است.

با این حال هشت سال بعد در دیدار با اعضای دولت یازدهم، توجه به عدالت باز مورد تاکید رهبری قرار گرفت و از پیشرفت توام با عدالت به عنوان یکی از شاخص های دولت اسلامی یاد کردند.

سلامت اعتقادى، سلامت اخلاقى، سلامت عملكردى
در این دیدار ایشان با برشمردن مهمترین شاخصها به دولت توصیه کردند: «اوّلين شاخص، شاخص اعتقادى و اخلاقى است - بخصوص در مسئولان رده‌هاى بالا - سلامت اعتقادى، سلامت اخلاقى، سلامت عملكردى كه از اعتقاد درست و نگاه درست به حقايق جامعه ناشى ميشود. اين شاخص اوّل است.»

خدمت به خلق
«شاخص دوّم، مسئله‌ى خدمت به خلق است؛ روحيّه‌ى خدمت، كه اين گفتمان اصلى دولت اسلامى همين خدمت است؛ اصلاً فلسفه‌ى وجود ما جز اين نيست؛ ما آمده‌ايم خدمت كنيم به مردم و هيچ چيز نبايد ما را از اين وظيفه غافل كند. و يك نكته‌اى كه در اين زمينه‌ى خدمت هست، اين است كه وقت محدود است: چهار سال يا به نگاهى هشت سال؛ وقت محدود است، مثل برق هم ميگذرد. من در همين اتاق يا آن اتاق با بعضى از دولتهاى قبلى كه بعضى از شماها هم در آنها بوديد، همين را مكرّراً تكرار كردم: روز اوّلِ دولت به فكر اين باشيد كه اين مثل برق ميگذرد.»

پیشرفت همراه با عدالت
«شاخص سوّم، مسئله‌ى عدالت است. بنده بارها عرض كرده‌ام معتقد نيستم به پيشرفتِ بدون عدالت. پيشرفت بدون عدالت همان نتيجه‌اى را خواهد داد كه شما از تمدّن پرجلوه‌ى غرب، امروز داريد مشاهد ميكنيد. [در غرب] کسانى هستند كه از گرسنگى ميميرند، كسانى هستند كه در سرماى فرض كنيد كه ده درجه زير صفر در فلان كشور ميميرند، يا از گرماى چهل درجه ميميرند! چرا انسان در گرماى چهل درجه به هلاكت بيفتد و بميرد؟ جز اين است كه سر پناه ندارد، خانه ندارد، در گوشه‌ى خيابان است، [در] گرماى چهل درجه، آب هم به او نميرسد، از بين ميرود؟ اينها وجود دارد؛ و [ از طرفى‌] ثروتهاى انبوه افسانه‌اى هم امروز در غرب وجود دارد. اين بى‌عدالتى است، ما اين را نميخواهيم، اسلام اين را از ما نخواسته.»

سلامت اقتصادى و مبارزه‌ى با فساد
«شاخص چهارم سلامت اقتصادى و مبارزه‌ى با فساد است. ببينيد منصب حكومتى، جايگاه قدرت و منابع مالى است؛ وسوسه‌ها در اينجا انسان را راحت نميگذارد. حالا شما به خودتان نگاه نكنيد كه متدّينيد و سطح بالا هستيد و مقاومت ميكنيد در مقابل اين وسوسه‌ها؛ در درجات پائين ممكن است در مقابل اين وسوسه‌ها نتوانند مقاومت بكنند. شما بايد مراقب باشيد، شما بايد چشم بصيرِ بيناى خودتان را بر سرتاسر اين دستگاهى كه زير اشراف شما است و تحت مديريّت شما است، آنچنان بگسترانيد كه نگذاريد در يك گوشه‌اى ناسلامتىِ اقتصادى به‌وجود بيايد و اين وسوسه‌ها كارگر بشود. حتّى قبل از آنكه دستگاههاى نظارتى وارد بشوند.»

قانون‌گرايى
«شاخص بعدى، مسئله‌ى قانون‌گرايى است. قانون‌گرايى خيلى مهم است. قانون ريل است؛ از اين ريل اگر چنانچه خارج شديم، حتماً آسيب و صدمه است. گاهى قانون ناقص است، گاهى قانون معيوب است؛ امّا همان قانون معيوب هم اگر چنانچه عمل نشود - [ قانونى‌] كه منتهى به بلبشو و هر كه هر كه خواهد شد - ضرر آن عمل نشدن، بيشتر از ضرر عمل كردن به قانون [ است‌]. اين را بايد نهادينه كرد؛ در مجموعه‌ى دستگاهها اين بايد نهادينه بشود. و جزو رعايت قانون، رعايت اسناد بالادستى است كه امروز خوشبختانه در كشور وجود دارد؛ مثل سياستهاى كلّى، سند چشم‌انداز، مصوّبات شوراهاى عالى از قبيل شوراى عالى انقلاب فرهنگى، از قبيل شوراى عالى مجازى. اين قانون‌گرايى و قانون‌مدارى اگر چنانچه جا افتاد، مسلّماً خيلى از آسيبها از بين خواهد رفت.»

حكمت و خردگرايى در كارها
«يك شاخص ديگر، مسئله‌ى حكمت و خردگرايى در كارها است؛ كار كارشناسى، مطالعه‌ى درست، ملاحظه‌ى جوانب و آثار و تبعات يك اقدام، و حتّى گاهى ملاحظه‌ى تبعات يك اظهارنظر. گاهى يك اظهارنظر از سوى يك مسئولِ داراى جايگاه و به اصطلاح داراى تريبون، داراى منبر، يك تأثيرات سوئى ميگذارد كه اين تأثيرات را اگر انسان بخواهد برطرف كند، مبالغى بايستى كار كند؛ همان قضيّه‌ى سنگِ توى چاه است؛ واقعاً مشكلات ايجاد ميكند. بايستى سنجيده اظهارنظر كرد؛ اين‌جور نباشد كه ما حالا يك مديرى هستيم، يك مسئولى هستيم، درباره‌ى يك مسئله‌اى يك مطلبى به ذهنمان ميرسد، كارشناسى نشده، بررسى نشده، جوانبْ ديده نشده، اين را نبايد پرتاب كرد در فضاى افكار عمومى؛ گاهى اوقات جمع كردنش كار سخت و مشكلى است. اين خردگرايى و حكمت در مديريّتها و در كارها است. و از جمله‌ى شقوق همين حكمت، استفاده از ظرفيّت بالاى كارشناسى است در مسائل كشور كه خوشبختانه ما در زمينه‌ى كارشناسى، امروز ظرفيّت خيلى خوبى در كشور داريم؛ انصافاً انسان نگاه ميكند، در بخشهاى مختلف، ظرفيّت كارشناسى كشور بالا است، ما اگر از اين ظرفيّت و [ از] اين نيروهاى فراوانى كه بعد از انقلاب پرورش پيدا كردند و به عرصه‌ى خدمت و كار وارد شدند استفاده كنيم، حتماً سود خواهيم برد.»

تكيه به ظرفيّت درون‌زاى كشور؛ نگاهمان به بيرون نباشد
«يك شاخص ديگر هم تكيه به ظرفيّت درون‌زاى كشور است؛ نگاهمان به بيرون نباشد. اين، توصيه‌ى ما است؛ اين معنايش اين نيست كه از امكاناتى كه در بيرون هست استفاده نكنيم؛ اين دو حرف با هم اشتباه نشود. اميدمان را به بيرون از ظرفيّت داخلى كشور ندوزيم. در بيرون از مجموعه‌ى كشور و نظام جمهورى اسلامى، جبهه‌ى بزرگى وجود دارد كه با همه‌ى توان از سى و چند سال پيش به اين طرف كوشيده نگذارد كه اين انقلاب ريشه‌دار بشود، نگذارد كه اين نظام جمهورى اسلامى پايدار بماند، نگذارد كه پيشرفت كند، نگذارد كه در زمينه‌هاى گوناگون الگو بشود.

نمي شود از دشمن و روشهاى خصمانه‌اى كه كرده، انتظار دوستى و محبّت و صميميّت داشت. نميگوييم از اينها استفاده نكنيد، امّا مي گوييم اطمينان نكنيد، اعتماد نكنيد، چشم به آنجا ندوزيد، چشم به داخل بدوزيد. در داخل كشور خيلى امكانات وجود دارد كه اگر چنانچه نگاه ما - چه در زمينه‌هاى اقتصادى، چه در زمينه‌هاى فرهنگى، چه در زمينه‌هاى گوناگون ديگر - [ به آنها باشد و] اگر بتوانيم از اين نيروهاى داخلى استفاده كنيم، كليد حلّ مشكلات اينجا است؛ يعنى در درون كشور و امكانات داخلى كشور است كه از اينها مي شود خردمندانه بهره‌بردارى كرد. اينها بايد شناسايى بشوند. و اين است كه رتبه‌ى ما را در دنيا بالا مي برد. در مناسبات بين‌المللى سهم هر كشورى به قدر قدرت درونى او است؛ هر مقدارى كه واقعاً در درون اقتدار داشته باشد، سهمش از مجموعه‌ى مناسبات بين‌المللى به همان نسبت بالاتر است»
منبع: ایسنا